سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

چشمم به انتظار تو تر شد،نیامدی

اشکم شبیه خون جگر شد،نیامدی

گفتم غروب جمعه تو از راه می رسی

عمرم در این قرار به سر شد،نیامدی

تا خواستم به جاده ی وصل تو رو کنم

غفلت مرا رفیق سفر شد،نیامدی

خزان زده کسی است که از یار غافل است

بی تو دعا بدون اثر شد،نیامدی

از ما که منفعت نرسیده برای تو

هر چه ز ما رسیده ضرر شد،نیامدی





طبقه بندی: شعر،  ادبی،  امام زمان
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 90 اردیبهشت 22 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.