سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

چگونگی تشکیل حزب جمهوری اسلامی

در دنیای سیاه و ظلمانی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، چند اصل مهم و پر نقش استعماری در فرهنگ جوامع عقب نگهداشته شده یا مستضعف جای خود را باز کرده بود که در واقع ستون های امپراتوری بزرگ جهانخوارگی و استکبار به حساب می آمد.

یکی از این اصول، این بود که به مردم تلقین شده بود که هیچ ملتی نمی تواند، بدون تکیه بر یکی از قدرت های شرق یا غرب روی پای خود بایستد. هر وقت و هر جا انقلابی می شد، می گفتند: حتماً دست یکی از این دو، پشت پرده کار می کند. این که در بسیاری از این انقلاب ها گرایش های شرقی و غربی وجود داشته جای انکار نیست، اما آنچه مهم است، این است که از همین نکته یک اصل ساخته بودند و به ملّت ها باورانده بودند که «هرگز امکان ندارد انقلابی بشود و متکی به این دو قدرت نباشد.»

نتیجه ی چنین طرز تفکر و برداشتی، خطرناک بود و انقلابیون را دچار تردید می نمود که آیا بدون تکیه به یکی از دو بلوک، غرب یا شرق می توانند انقلاب را به جایی برسانند یا نه؟

انقلاب اسلامی که بدون تکیه بر شرق  یا غرب پیروز شد و راه خود را با پیاده کردن عملی شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» ادامه داد، سستی این اصل خطرناک را که یکی از ستون های امپراتوری جهانخواران بود، به اثبات رساند و به ملت ها فهماند که با تکیه بر خدا و نیروی ایمان و اراده می توان بر قدرت های مادی شرق و غرب پیروز شد؛ و بدون تردید، این یکی از ره آوردهای مهم انقلاب اسلامی برای ملت های تحت استضعاف به شمار می آید. اصل دیگر این بود که هر تشکلی باید در پی تأمین خواسته های شخصی اعضای همان تشکل باشد و اصولاً هیچ تشکلی نمی تواند جز تأمین اهداف گروهی خود، کار دیگری صورت دهد.

تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکل هایی که توانسته باشند فراتر از خواسته های گروهی خود اندیشیده و عمل کرده باشند بسیار کم بودند. به همین دلیل اصل بدبینی نسبت به هر تشکل سیاسی توانسته بود، جای خود را در اذهان ملل باز نماید. این اصل انحرافی و خطرناک توانست در طول سالیان دراز به مسلمانان خیانت، و به جهانخواران خدمت کند. بنابراین در هر نقطه از کشورهای اسلامی، از جمله ایران هر گاه جمعی خداجو درصدد ایجاد یک تشکل صد در صد اسلامی بر می آمدند، همین اصل شوم موجب می شد که آن خداجویان تنها بمانند و در ایجاد تشکل اسلامی توفیقی نیابند.

جمعی از یاران صادق و لایق و وفادار امام (ره) که چهره های شناخته شده دوران طولانی مبارزه علیه طاغوت بودند و همواره با جمع همفکران درد آشنای خود تلاش سازنده ای برای ایجاد یک تشکل صد در صد اسلامی داشتند، در 30 بهمن 1357، یعنی یک هفته پس پیروزی، موجودیت حزب جمهوری اسلامی را اعلام نمودند.

عملکرد صحیح و دقیق حزب توانست پوچی این اصل انحرافی را که هیچ تشکلی نمی تواند جز تأمین اهداف گروهی خود، کاری صورت دهد عملاً به اثبات رساند و افق جدیدی را در برابر چشمان ملت های مسلمان کشورها باز کند و به آنها بفهماند که می توان با حفظ معیارهای اسلامی از تشکل و انسجامی برخوردار بود که همچون سنگری، برای دفاع از یکپارچگی امت اسلامی، و برای پاسداری از اسلام عزیز باشد.

 

شرح ماجرای انفجار بمب

ساعت 30 : 20 روز یکشنبه 7 تیر 1360، تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، هیأت دولت و …) به تدریج به سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران واقع در سرچشمه ی تهران وارد شدند. نوای ملکوتی قرآن کریم در فضای سالن طنین انداخته بود و صالحان را بشارت تحقق وعده ی الهی می داد. پس از پایان قرائت قرآن کریم و اعلام برنامه، آیت الله بهشتی آغاز سخن نمود. بحث درباره ی تورم بود، اما عده ای از اعضا خواسته بودند که راجع به انتخابات ریاست جمهوری نیز صحبت شود. دکتر بهشتی سخنانش را با این جملات آغاز کرد:

«ما بار دیگر نباید اجازه دهیم، استعمارگران برای ما مهره سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمی گیرند، انتخاب شوند.» این کلمات که از لبان حقگوی ایشان بیرون تراوید. ناگهان برقی جهید و نوری خیره کننده و صدایی مهیب برخاست. زمین تکان سختی خورد و دیوارها به شدّت لرزید. در کمتر از ثانیه ای از سالن جز تلی از خاک چیزی باقی نماند. بیش از هفتاد تن از بهترین عزیزان انقلاب، زیر خروارها خاک مدفون شدند و روح فرزندان رشید اسلام و معلمان بزرگ شهادت و ایثار در ملکوت اعلی به پرواز درآمد. همگان ذکر خدا بر لب به سوی وعده گاه الهی رهسپار شدند و بدین ترتیب جنایتی که تاریخ بشری شبیه بدان را در صفحات خود ثبت نکرده و به یاد نداشت، به وقوع پیوست و توحش غربی و نفاق داخلی، همگام با هم به جشن شهادت فرزندان امام خمینی (ره) پایکوبی کردند.

عامل بمب گذاری، منافق نفوذی به نام «محمّدرضا کلاهی» بود که خود جزء نیروهای خدماتی حزب به حساب می آمد و پس از انفجار موفق به فرار گردید و راهی فرانسه شد.

 

اسامی شهدای انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی

1- آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی – رئیس  دیوان عالی کشور

2- رحمان استکی – نماینده ی مردم شهرکرد

3- دکتر سید محمد باقر حسینی لواسانی – نماینده ی مردم تهران

4- دکتر سید رضا پاک نژاد – نماینده ی مردم یزد

5- علیرضا چراغ زاده دزفولی – نماینده ی مردم رامهرمز

6- حجة الاسلام غلامحسین حقانی – نماینده ی مردم بندرعباس

7- حجة الاسلام محمد علی حیدری – نماینده ی مردم نهاوند

8- حجة الاسلام سید محمد تقی حسینی طباطبایی – نماینده ی مردم زابل

9- عباس حیدری – نماینده ی مردم بوشهر

10- دکتر سید شمس الدین حسینی نایینی – نماینده ی مردم نایین

11- سید محمد کاظم دانش – نماینده ی مردم شوش و اندیمشک

12- علی اکبر دهقان – نماینده ی مردم تربت جام

13- دکتر عبدالحمید دیالمه – نماینده ی مردم بوشهر

14- حجة الاسلام دکتر غلامرضا دانش آشتیانی – نماینده ی مردم تفرش و آشتیان

15- حجة الاسلام سید فخرالدین رحیمی – نماینده ی مردم ملاوی لرستان

16- سید محمد جواد شرافت – نماینده ی مردم شوشتر

17- میربهزاد شهریاری – نماینده ی مردم رودباران

18- حجة الاسلام محمد حسین صادقی – نماینده ی مردم درود و ازنا

19- دکتر قاسم صادقی – نماینده ی مردم مشهد

20- حجة الاسلام سید نور الله طباطبایی نژاد – نماینده ی مردم اردستان

21- حجة الاسلام حسن طیبی – نماینده ی مردم اسفراین

22- سیف الله عبدالکریمی – نماینده ی مردم لنگرود

23- حجة الاسلام عبدالوهاب قاسمی – نماینده مردم ساری

24- حجة الاسلام عمادالدین کریمی – نماینده ی مردم نوشهر

25- حجة الاسلام محمد منتظری – نماینده ی مردم نجف آباد

26- عباسعلی ناطق نوری – نماینده ی مردم نور

27- مهدی نصیری لاری – نماینده ی مردم لارستان

28- حجة الاسلام علی هاشمی سنجانی – نماینده ی مردم اراک

29- دکتر حسن عباسپور – وزیر نیرو

30- دکتر محمد علی فیاض بخش – وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی کشور

31- دکتر محمود قندی – وزیر پست و تلگراف و تلفن

32- موسی کلانتری – وزیر راه و ترابری

33- دکتر جواد اسداله زاده – معاون بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی

34- عباس ارشاد  - معاون دفتر آموزش سازمان بهزیستی

35- مهدی امین زاده – معاون بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی

36- محمد صادق اسلامی – معاون پارلمانی و هماهنگی وزارت بارزگانی

37- مهندس محمد تفویضی زواره – معاون وزارت راه و ترابری

38- دکتر هاشم جعفری معیری – معاون امور مالی وزارت بهداری

39- ایرج شهسواری – معاون وزارت آموزش و پرورش

40- عباس شاهوی – معاون وزارت بازرگانی

41- دکتر حسن عضدی – معاون وزارت فرهنگ و آموزش عالی

42- حبیب الله مهمانچی – معاون امور پارلمانی و هماهنگی وزارت کار

43- غلامعلی معتمدی – معاون رفاه تعاون وزارت آموزش و پروش

44- سید کاظم موسوی – معاون وزارت آموزش و پرورش

45- حسن اجاره دار (حسنی) – عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و سردبیر نشریه ی عروة الوثقی

46- عباس ابراهیمیان – عضو حزب جمهوری اسلامی

47- حجة الاسلام علی اکبر اژه ای – عضو دفتر سیاسی  حزب جمهوری اسلامی

48- علی اصغر آقا زمانی – عضو حزب جمهوری اسلامی

49- محمود بالاگر – عضو حزب جمهوری اسلامی

50- حسن بخشایش – عضو حزب جمهوری اسلامی

51- محمد پور ولی – عضو حزب جمهوری اسلامی

52- رضا ترابی – عضو حزب جمهوری اسلامی

53- مهندس مهدی حاجیان مقدم – مسؤول آموزش واحد مهندسین حزب جمهوری اسلامی

54- محمد خوش زبان – عضو حزب جمهوری اسلامی

55- علی درخشان – عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی

56- جواد سرافراز – عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی

57- حجة الاسلام حسین سعادتی – عضو حزب جمهوری اسلامی (مسؤول آموزش شهرستان ها)

58- حبیب الله مهدی زاده طالعی – عضو حزب جمهوری اسلامی

59- سید محمد موسوی فر – عضو حزب جمهوری اسلامی

60- محسن مولایی – عضو حزب جمهوری اسلامی

61- جواد مالکی – عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی

62- حجة الاسلام عبدالحسین اکبری مازندرانی ساروی – عضو هیأت پنج نفره ی کشاورزی منطقه  مازندران

63- مهندس حسین اکبری – مدیرعامل بانک کشاورزی

64- مهندس هادی امینی – عضو واحد مهندسین حزب مهندسین اسلامی

65- سید محمد پاک نژاد – عضو هیأت مدیره ی چوب و کاغذ

66- محمد رواقی – مدیر شرکت فرش ایران

67- مهندس توحید رزمجو – عضو هیأت مدیره ی گروه صنعتی ملی

68- علی اکبر سلیمی جهرمی – دبیر کل سازمان امور اداری و استخدامی

69- جواد سرحدی – مدیرعامل سازمان تعاون مصرف شهر و روستا

70- محمد حسن محمد عینی

71- حبیب مالکی – فرماندار ایرانشهر

72- مهندس محمد علی مجیدی – مشاور عمرانی وزارت کشور

 

اسامی مجروحان حادثه هفتم تیر

1- علی اصغر باغانی – نماینده ی سبزوار

2- بهرام تاج گردون – نماینده ی گچساران و کهکیلویه

3- ایرج صفاتی دزفولی – نماینده ی آبادان

4- مرتضی فضلعلی – نماینده ی گرمسار

5- اسماعیل فردوسی پور – نماینده ی فردوس و طبس

6- سید محمد کیاوش – نماینده ی اهواز

7- محمد مروی سماورچی – نماینده ی طرقبه و چناران

8- مرتضی محمودی – نماینده ی قصر شیرین

9- قدرت اله نجفی – نماینده ی شهرضا

10- حسین کاظم زاده اردبیلی – وزیر بازرگانی

11- سید جلال سعادتیان – معاون وزارت بهداری

12- مسعود صادقی – معاون وزارت بهریستی

13- محمد حسن اصغرنیا – استاندار سمنان

14- حجة الاسلام والمسلمین مسیح مهاجری – (سردبیر روزنامه جمهوری)

15- مسعود موسوی – کارمند حزب جمهوری

16- علی موسوی – کارمند حزب جمهوری

17- محمود جمالی – کارمند حزب جمهوری

18- زین العابدین رئیسی – کارمند حزب جمهوری

19- حیدرعلی علیزاده – کارمند حزب جمهوری

20- هدایت عبدی – کارمند حزب جمهوری

21- دانش مهر – کارمند حزب جمهوری

22- مسعود صادقی آزاد – کارمند نخست وزیری

23- ابراهیم عبدی – واحد دانشجویی حزب جمهوری

24- محمد غریب – واحد دانشجویی حزب جمهوری

25- مهدی فاضلی – واحد دانشجویی حزب جمهوری

26- ابراهیم فردوسی - واحد دانشجویی حزب جمهوری

 

چگونگی تعطیل فعالیت های حزب جمهوری اسلامی

در سال 1366، آیات عظام آقایان خامنه ای و هاشمی رفسنجانی، به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی«قدس سره» پیشنهاد می کنند که فعالیت های حزب جمهوری اسلامی را در صورت موافقت معظم له تعطیل نمایند.

امام (ره) نیز در پیامی به شرح زیر به این پیشنهاد پاسخ مثبت می دهند:

بسمه تعالی

جنابان حجج اسلام آقای خامنه ای و آقای هاشمی دام توفیقهما موافقت می شود.

لازم است، تذکر دهم که حضرات آقایان مؤسسین محترم حزب، مورد علاقه ی این جانب می باشند. امیدوارم همگی در این موقع حساس با اتفاق و اتحاد در پیشبرد مقاصد عالیه ی اسلام و جمهوری اسلامی کوشا باشید.

ضمناً تذکر می دهم که اهانت به هر مسلمانی چه عضو حزب باشد یا نه، برخلاف اسلام، و تفرقه اندازی در این موقع از بزرگترین گناهان است.

والسلام علیک و رحمة الله

روح الله الموسوی الخمینی





طبقه بندی: متفرقه
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 87 تیر 6 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.