سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

امام جواد(ع):

امر به معروف و نهی از منکر دو آفریده خداوند هستند:


پس هر که آن دو را یاری کند،

                                    عزیز می شود

و هر که آن دو را وانهد

                                    خار می شود.





طبقه بندی: میلاد امام جواد(ع)،  امر به معروف،  نهی از منکر،  امام جواد(ع)
نوشته شده در تاریخ شنبه 93 اردیبهشت 20 توسط صادق | نظر

حرم امام جواد علیه السلام

باد، هوهو کنان، خاکستر یتیمی پاشید بر تمام خانه‌های بغداد و خبر، زلزله خیز، تکان داد روزگار در خود فروپیچیده را.

اتفاقی شوم، سایه گسترانیده بر آسمان‌ها.

نمی دانم، شاید خورشید در پرده کسوف افتاده است!

گویا زمین، 25 سال بزرگواری را محروم شد!

گویا زمان، باید از این پس، حسرت به دل کرامت جاری جواد بماند!

انگار همین دیروز بود که خاک، عطر حضورش را نفس کشید و عالم، در سایه مهربانیِ «جواد الائمه» میهمان شد!

انگار همین دیروز بود که حضورش مایه آرامش زمین شد و وجودش، باعث دلگرمی «رضا»!

و امروز که دست‌های توطئه از آستین «ام الفضل» برآمده، زهر عصیان و نفاق چه بر سر قلب رئوفت آورد، امام جوانم؟!

تلخی کینه توزی روزگار را، جگر سوخته ات چگونه تاب آورد، امام جوانم؟!

رستاخیز داغت، کمر روزگار را خواهد شکست.

قیامت اندوهت، به آتش خواهد کشید دلها را.

هنوز، کاخ مأمون می‌لرزد از هیبت حیدری‌ات. هنوز اقیانوس «علم لدنی»ات، جرعه جرعه فرو می‌نشاند عطش جهل بشر را.

تو را می‌برند؛ بر شانه‌های فرشتگان.

کجاست دستان تسلی بخش، تا مرهم زخم‌های «هادی»ات باشند؟

بعد از تو چه کند «علی» در محاصره «معتصم»ها؟

جوان‌ترین حجت خدا! هر بار، با یاد ماجرای تو، پا به پای امام عصر عجل‌الله‌فرجه، تا همیشه روزگار، خون خواهم گریست.

 

خدیجه پنجی





طبقه بندی: امام جواد الائمه
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 88 آبان 26 توسط صادق | نظر بدهید

یوسف پیامبر

 

یحیی بن اکثم گفت: روزی در شهر مدینه، وارد مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله شدم تا به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله بروم. در این حال، امام جواد علیه السلام را دیدم که به زیارت مشغول است.

من با آن حضرت در مورد مسائلی که داشتم مناظره کردم و حضرت همه را پاسخ داد. سپس گفتم: می‌خواهم از مسئله بپرسم، ولی به خدا سوگند از شما خجالت می‌کشم.

حضرت فرمود: پیش از آنکه تو بپرسی به تو می‌گویم، می‌خواهی درباره امام بپرسی. عرض کردم: سوگند به خدا! پرسش من همین است.

حضرت فرمود: «امام من هستم». عرض کردم: نشانه آن چیست؟ در این هنگام، عصایی که در دست آن حضرت بود به صدا در آمد و گفت: «به راستی که مولای من، امام این زمان است و او حجت خداست».

راستی، وقتی عصای موسی به اذن خداوند، به موجودی جاندار تبدیل می‌شود و سحر ساحران را باطل می‌کند، جای هیچ شگفتی نیست که عصای امام منصوب از سوی خدا نیز چنین قدرتی را داشته باشد.





طبقه بندی: امام جواد
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 88 آبان 26 توسط صادق | نظر

شهادت امام جواد

 

استناد به شیوه گفتار یا رفتار بزرگان، عامل مهمی در تأثیر نکته های اخلاقی در مخاطب به شمار می‌آید. پیشوای نهم، امام جواد علیه السلام نیز گاه برای بیان معارف دینی، به روش پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله استناد می‌کردند. آن حضرت فرمودند: «پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از نماز چنین دعا می‌کرد: خدایا! [گناهانی] را که پیش‌تر کرده‌ام یا می‌کنم، نهان و آشکار مرا، اسراف بر خودم را و آنچه را تو بهتر از من می‌دانی، بر من بیامرز. خدایا! تو پیش از همه و پس از همه هستی،... تا زمانی که زندگی را برایم بهتر می‌دانی، مرا زنده نگاه دار و آن گاه که مرگ را برایم بهتر می‌دانی، مرا بمیران.... خدایا! ما را به زینت ایمان زیبا کن و راهنما و رهیافته قرار ده. ای پروردگار من! دلی پیراسته و زبانی راستگو از تو می‌خواهم، از آنچه می‌دانی، آمرزش می‌طلبم و نیکوترین آنچه می‌دانی، از تو می‌خواهم و از بدی آنچه می‌دانی به تو پناه می‌برم، که تو می‌دانی و ما نمی‌دانیم و تو به نهانها بسیار آگاهی».

 





طبقه بندی: نماز
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 88 آبان 26 توسط صادق | نظر بدهید
شهادت امام جواد علیه السلام

 

انسان، اجتماعی آفریده شده است و برای زندگی در جامعه و نیز برآوردن نیازهای خود، باید دوستان و همراهانی داشته باشد. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: «برادران و دوستان راستینی به دست آر، تا در پناهشان زندگی کنی که آنان در آسایش زیورند و در هنگام سختی، ساز و برگ [و یاور]».

اخلاق پسندیده موجب می‌شود انسان، دوستان مناسب و پایداری بیابد. امام جواد علیه السلام در این باره می‌فرمود: «دوست را با سه ویژگی به دست می‌آورند:

1- انصاف در معاشرت،

2- هم دردی[با دیگران] در خوشی و ناخوشی،

3- و داشتن قلبی پاک و سالم [از گناهان]».

 

دوست باشد کسی که در سختی          باری از دوش دوست بردارد

نـه کـه سـربـارِ زحـمـت خـود نـیــز           بـر سـرِ بـار دوسـت بـگـذارد





طبقه بندی: دوست
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 88 آبان 26 توسط صادق | نظر بدهید

 

انسانها در روابط اجتماعی خود، از اخلاق و رفتار نیک یا بد همکاران و دوستان خود تأثیر بسیار می‌گیرند. امام جواد علیه السلام در این باره می‌فرماید: «خوی بد در همراهی با بیخردان، و نیکویی اخلاق در هم نشینی با خردمندان است».

 

دیدی که چه سان به باغ و بستان           هر گل که شکفته گشت و خندان

گــردد چــو مــجــاور خــس و خــار           پـــژمـــرده شــــود در آخـــر کــــار

تــــو نـــیــز بــــه بــاغ زنــدگــانــی           مـــانـــنــد گــلـــی، اگــر بــدانــی

امام جواد

 

حکیم سنایی غزنوی نیز گفته است:

گـر رخ نـاکـسان نبیـنی، بهْ           با خَسان هر چه کم نشینی، به

گر تو نیکی، بَدان کنند بَدَت           کـم کـنـد صـحـبـت بـدان خِـرَدَت

 





طبقه بندی: هم نشین
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 88 آبان 26 توسط صادق | نظر بدهید
شهادت امام جواد علیه السلام

 

گزینش دوست، فراروی همه مردم، به ویژه نوجوانان و جوانان است. حال اگر رفاقت، با آزمودن دوست همراه باشد و به ایمان، اخلاق نیکو و وفاداری او یقین شود، دوستی پایدار می‌ماند؛ چنان که امام علی علیه السلام فرمود: «هر که پس از نیک آزمودن، برادر و دوستی برگیرد، ارتباطش پایدار می‌ماند و دوستی‌اش استوار می‌گردد».

پس اگر در این کار سستی شود، زیان دنیوی و اخروی را در پی خواهد داشت. امام جواد علیه السلام در این باره می‌فرمود: «هر کس پیش از آزمودن کسی به او اطمینان کند، خود را در معرض هلاکت و عاقبت رنج آلود قرار داده است».

 

بـه روزگار جـوانـی بـیـازمـای کـسـان            ببـین فرشته خصال‌اند یا که دیو و دَدَند

برای خویش رفیق شفیق گلچین کن            ز مردمی که هنر پیشه‌اند و با خِگرَدند





طبقه بندی: دوست
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 88 آبان 26 توسط صادق | نظر بدهید

امام جواد (ع)

 

پایان انتظار

47 سال از عمر شریف امام رضا علیه‏السلام می‏گذشت، ولی هنوز آن حضرت صاحب فرزند نشده بود. این موضوع برای شیعیان و دوستداران اهل‏بیت نگران کننده بود؛ زیرا همگان می‏دانستند که براساس روایات رسیده از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و ائمه اطهار علیهم‏السلام ، امام نهم فرزند امام رضاست. به همین دلیل مشتاقانه در انتظار بودند تا خدای متعال پسری به ایشان عنایت بفرماید. گاهی بعضی از دوستان، از حضرت پرسش‏هایی در مورد امام بعدی می‏کردند. امام رضا علیه‏السلام آنان را دلداری می‏داد و می‏فرمود: «خداوند پسری به من خواهد داد که وارث من و امام پس از من خواهد بود». سرانجام روزهای انتظار به پایان رسید، گلشن رضوی به بوی خوش گل محمدی معطر شد و امام جواد علیه‏السلام در دهم رجب سال 195 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود.

 

فرزندان

امام جواد علیه‏السلام فرزندانی داشت که نزد حضرت بزرگ شده و به مقامات بالایی از علم و عرفان رسیدند. یکی از فرزندان حضرت، امام دهم حضرت هادی علیه‏السلام است که پس از پدر، امامت امت اسلامی را به عهده گرفت. موسی مبرقع فرزند دیگر امام جواد علیه‏السلام است. او در مدینه متولد شد و پس از شهادت پدر بزرگوارش به کوفه مسافرت نمود و در آن‏جا مسکن گزید. بعد از مدتی کوفه را به مقصد شهر قم ترک کرد و در سال 256 ق وارد قم شد و در سال 296ق در آن شهر رحلت کرد و همان جا دفن شد. یکی دیگر از فرزندان امام جواد علیه‏السلام حکیمه است. امام هادی علیه‏السلام ، نرجس خاتون مادر امام زمان را به ایشان سپرد تا احکام و معارف اسلامی را به او بیاموزد.حکیمه در شب تولد وجود مقدس امام زمان(عج) در کنار نرجس خاتون بود و از او مراقبت می‏نمود. حکیمه بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه‏السلام ، مقام سفارت امام زمان علیه‏السلام را به عهده داشت و عرایض و نامه‏های مردم را به امام می‏رساند.

 

زیارت امام

روز چهارشنبه به چهار تن از امامان معصوم، از جمله امام جواد علیه‏السلام تعلق دارد. امام عسکری علیه‏السلام در فضیلت زیارت امام جواد علیه‏السلام می‏فرماید: «برای زیارت کنندگان جدّم امام جواد علیه‏السلام ، ثواب بزرگی از طرف خداوند است». وجود مقدس امام زمان(عج) هم در شب‏های جمعه به زیارت جدّ بزرگوارش مشرف می‏شود. در قسمتی از زیارت‏نامه امام جواد علیه‏السلام آمده است: «سلام بر تو ای نور خدا در تاریکی‏های زمین، سلام بر تو ای ستون دین، شهادت می‏دهم کسی که پیرو تو شد، در راه حق و هدایت گام نهاده وهر کس تو را انکار کرده و با تو دشمنی کند، گمراه شده است».

امام عسکری علیه‏السلام در فضیلت زیارت امام جواد علیه‏السلام می‏فرماید: «برای زیارت کنندگان جدّم امام جواد علیه‏السلام ، ثواب بزرگی از طرف خداوند است».

ازدواج

هنگامی که مأمون خلیفه عباسی شهر طوس را ترک کرد و بغداد را مرکز حکومت خود قرار داد، در نامه‏ای به امام جواد علیه‏السلام ، حضرت را بدان جا فرا خوانْد. با توجه به این که این دعوت نیز مانند دعوت امام رضا علیه‏السلام به شهر طوس، دعوتی ظاهری و در واقع سفری اجباری بود، امام جواد علیه‏السلام به ناچار به شهر بغداد رفت. مأمون، آن حضرت را به کاخ خود دعوت نمود و پیشنهاد کرد با دخترش ام‏الفضل ازدواج کند. امام در مقابل این پیشنهاد سکوت نمود. مأمون این سکوت را علامت رضایت شمرد و حضرت با ام‏الفضل ازدواج کرد. ازدواج امام جواد علیه‏السلام با ام الفضل کاملاً سیاسی بود و مأمون با این کار، اهدافی را دنبال می‏کرد که کنترل همیشگی امام، جلوگیری از قیام علویان و مشروع جلوه دادن فضای فاسد دربارو لطمه بر قداست آن حضرت، از آن شمارند.

امام جواد علیه السلام

شاگردان

یکی از ابعاد بزرگ زندگی امامان معصوم علیهم‏السلام بُعد فرهنگی آنان است. هر کدام از پیشوایان ما، در عصر خود فعالیت فرهنگی داشته و شاگردانی را در مکتب خویش تربیت می‏کردند و علوم و دانش‏های خود را به دست آنان در جامعه منتشر می‏ساختند. البته شرایط اجتماعی و سیاسی زمان آنان یکسان نبود و از دوره امام جواد علیه‏السلام به بعد، به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار، فعالیت آن بزرگواران بسیار محدود بود و از این نظر، تعداد راویان و پرورش‏یافتگان مکتب آنان نسبت به زمان ائمه دیگر کاهش چشمگیری یافته بود. ولی با تمامی این مشکلات، امام جواد علیه‏السلام از تمام فرصت‏هایی که به دست می‏آمد استفاده می‏کرد و بر جهاد علمی و تربیت شاگردان و اصحاب شایسته اهتمام می‏ورزید.

 

سفیران هدایت

با توجه به ایجاد محدودیت از طرف خلفای عباسی و پراکنده بودن شیعیان در مناطق مختلف، امام جواد علیه‏السلام از راه برگزیدن وکیل و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ می‏کرد. امام جواد علیه‏السلام کارگزارانی را به سراسر قلمرو حکومت خلیفه عباسی می‏فرستاد و با فعالیت گسترده آنان، از تجزیه نیروهای مؤمن و شیعیان جلوگیری می‏نمود. کارگزاران امام در بسیاری از مناطق حکومت اسلامی مانند اهواز، همدان، سیستان، ری، بصره، واسط، بغداد، کوفه و قم پخش شده بودند و اهداف و آرمان‏های امام را پیاده کرده، از انحراف فکری دوستداران اهل بیت جلوگیری می‏کردند. امام جواد علیه‏السلام به هواداران خود اجازه داده بود تا به درون دستگاه حکومت عباسی نفوذ کرده و مناصب حساس را در دست بگیرند. علی بن مهزیار اهوازی در شهر اهواز، ابراهیم بن محمد همدانی در شهر همدان و خیران الخادم از جمله کارگزاران مهم حضرت به شمار می‏آمدند.

هر کدام از پیشوایان ما، در عصر خود فعالیت فرهنگی داشته و شاگردانی را در مکتب خویش تربیت می‏کردند و علوم و دانش‏های خود را به دست آنان در جامعه منتشر می‏ساختند.

نامه‏ها

پراکنده بودن شیعیان و دسترسی نداشتن آنان به امام جواد علیه‏السلام ، باعث شد تا دوستداران اهل بیت به شیوه نامه‏نگاری روآورده و مشکلات و مسایل خود را از این راه حل کنند. هم‏اکنون حدود 157 نامه از حضرت جواد علیه‏السلام به یادگار مانده است که بیشتر آنها را مسایل شرعی و احکام فقهی تشکیل می‏دهد. افزون بر این‏ها، امام جواد علیه‏السلام نامه‏هایی به بعضی از افراد و شهرها فرستاده که می‏توان به نامه امام به ابراهیم‏بن‏محمد همدانی و مردم شهر همدان اشاره کرد. امام جواد علیه‏السلام در پاسخ نامه ابراهیم بن محمد همدانی که سِمَت وکالت حضرت را برعهده داشت، نوشت: «وجوه ارسالی رسید، خدا از تو قبول فرموده و از شیعیان ما راضی باشد و آنان را در دنیا و آخرت در کنار ما قرار دهد». امام در ادامه این نامه می‏نویسد: «سفارش شما را به نضر بن محمد همدانی کرده و موقعیت تو را در نزد خود به اطلاع او رساندم. به دوستان خود در همدان نامه‏ای نوشته و به آنان تاکید کرده‏ام که از تو پیروی کنند؛ زیرا من، جز تو وکیلی در آن ناحیه ندارم».

امام جواد علیه السلام

مقام علمی

مأمون خلیفه عباسی مقام و منزلت امام جواد علیه‏السلام را می‏شناخت و به حقانیت حضرت آگاهی داشت. او می‏دانست که امامان معصوم علیهم‏السلام ، رشته محکم الهی و حجت خدا بر مردم هستند و به فضل، دانایی، پارسایی و کرامت آنان آگاه بود. با این حال، برای خاموش کردن نور الهی و نابود کردن آثار و نشانه‏های آن از هیچ کوششی دریغ نمی‏ورزید. مأمون وقتی کمی سن امام جواد علیه‏السلام رامشاهده نمود، دست به تجربه‏ای کوچک زد. عباسیان نیز او را برای کوبیدن شخصیت حضرت تحریک می‏کردند. مأمون دستور داد تمام عالمان و بزرگان شهر با امام جواد علیه‏السلام مناظره کنند. البته امام علیه‏السلام هم با پاسخ‏های علمی و منطقی، آنان را قانع ساخت و نقشه شوم مأمون را نقش بر آب کرد. امام جواد علیه‏السلام در دوران حیات کوتاه خود، مناظره‏های زیادی با بزرگان و عالمان شهرهای مختلف انجام داد و در تمام آن جلسات، پیروزمندانه از مناظره بیرون رفت.

 

امام از زبان خود

پس از شهادت جانسوز امام رضا علیه‏السلام در شهر طوس، امام جواد علیه‏السلام در شهر مدینه در مسجد پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله حاضر شد و برای مردم سخنرانی کرد. در آن هنگام، امام جواد علیه‏السلام در سنین کودکی بود. ایشان در ابتدای سخنرانی بعد از حمد و ستایش خداوند متعال به معرفی خود پرداخت و فرمود: «من محمد بن علی الرضا هستم. من به انساب و نسل‏های مردم در صلب پدرانشان آگاهم. من به ظاهر و باطن شما و به مسیری که در پیش دارید واقفم و بهتر از خود شما می‏دانم. علمی که خداوند به من عنایت کرده، مربوط به قبل از خلقت همه خلایق است و این علم، بعد از نابودی آسمان‏ها و زمین نیز باقی خواهد ماند. اگر اهل باطل و دولتمردان گمراه و اهل شک و تردید گرفتار سرکشی و حیرت نمی‏شدند، سخنانی بیان می‏کردم که اولین و آخرین شما را به شگفتی بکشاند».

امام جواد علیه‏السلام در دوران حیات کوتاه خود، مناظره‏های زیادی با بزرگان و عالمان شهرهای مختلف انجام داد و در تمام آن جلسات، پیروزمندانه از مناظره بیرون رفت.

پدر به فدایت

محمد بن عیسی بن زیاد می‏گوید: هنگامی که امام رضا علیه‏السلام در طوس بود، در دفتر کار ابوعباده نشسته بودم. او و دو خدمتکارش، از روی نامه‏ای رونوشت می‏کردند. حس کنجکاوی مرا تحریک کرد و از کارشان پرسیدم. ابوعباده اندکی خاموش شد و گفت: از نامه ابوالحسن علی‏بن موسی الرضا علیه‏السلام رونوشتی برمی‏داریم. با اشتیاق پرسیدم: امام نامه را به چه کسی نوشته است؟. گفت به فرزندش ابوجعفر محمد الجواد علیه‏السلام . از ایشان تقاضا کردم تا اجازه دهند نامه حضرت را زیارت کنم. امام در نامه کوتاهی به فرزندش امام جواد علیه‏السلام چنین نوشته بود: «به نام خداوند بخشنده و مهربان. خداوند تو را زنده بدارد و از شر دشمنان محافظت نماید. پسرم! پدرت به فدای تو باد. من در حیات خود ثروت و دارایی‏ام را در اختیار تو گذاشته‏ام تا به وسیله آن، اقوام و بستگان خود را از فقر برهانی و اقوام جدت موسی بن جعفر علیه‏السلام را خشنود سازی».

امام جواد علیه السلام

تجلیل پدر

امام رضا علیه‏السلام پدر بزرگوار امام جواد علیه‏السلام به فرزند عزیزش افتخار می‏کرد و همواره او را مورد لطف و عنایت خود قرار می‏داد. حضرت، از امام جواد علیه‏السلام با احترام فراوان یاد می‏کرد و به شایستگی تجلیل می‏نمود. هر گاه امام به فرزندش نامه می‏نوشت می‏فرمود: من به ابوجعفر نامه نوشتم، و هر زمانی که از امام جواد علیه‏السلام به امام رضا علیه‏السلام در شهر طوس نامه‏ای می‏رسید، دوستان و شیعیان را از این امر با خبر می‏کرد و می‏فرمود: ابوجعفر برایم نامه‏ای نوشته است. امام رضا علیه‏السلام برای بزرگداشت و احترام وی، همواره از کنیه امام جواد علیه‏السلام استفاده می‏نمود که نشان احترام به آن حضرت است.

 

مسافر

امام جواد علیه‏السلام درشهر مقدس مدینه منزل گزیده بود و از آن‏جا امت اسلامی را رهبری می‏کرد. آن حضرت بارها به شهرهای مختلف اسلامی مسافرت کرد. البته بیشتر مسافرت‏های امام، به شهر مقدس مکه بود که برای انجام مناسک حج صورت می‏گرفت. در یکی از مسافرت‏ها، ایشان به همراه پدر بزرگوار خود به زیارت خانه خدا مشرف شد. پس از شهادت امام رضا علیه‏السلام ، نخستین مسافرت اجباری حضرت، به دستور مأمون خلیفه عباسی به شهر بغداد بود که بعد از مدتی اقامت در آن‏جا، دوباره به مدینه بازگشت. امام جواد علیه‏السلام برای بار دوم از سوی معتصم عباسی به بغداد فراخوانده شد. ایشان در سال 220ق وارد بغداد شد و تا آخرین لحظات عمر شریفش و به مدت یازده ماه در آن‏جا اقامت داشت.

به نام خداوند بخشنده و مهربان. خداوند تو را زنده بدارد و از شر دشمنان محافظت نماید. پسرم! پدرت به فدای تو باد. من در حیات خود ثروت و دارایی‏ام را در اختیار تو گذاشته‏ام تا به وسیله آن، اقوام و بستگان خود را از فقر برهانی و اقوام جدت موسی بن جعفر علیه‏السلام را خشنود سازی».

سرزمین عشق

با ورود امام رضا علیه‏السلام به خاک ایران و ارتباط مردم مسلمان با حضرت، ایران به کانون بزرگ عشق و ارادت و محبت به اهل‏بیت پیامبر تبدیل شد. شهرهای مذهبی قم و ری از مراکز مهم شیعه شمرده می‏شد که در دوران امام جواد علیه‏السلام نیز، شیعیان این دیار با حضرت در ارتباط بودند. احمد بن محمد بن عیسی که از وی به عنوان شیخ‏القمیین یاد شده، از یاران امام جواد علیه‏السلام بود که محضر نورانی امام عسکری علیه‏السلام را نیز درک کرده است. شیعیان ایران افزون بر ارتباط از راه وکلای حضرت، در ایام حج در مدینه با امام دیدار می‏کردند و خمس اموال خود را به خدمت امام می‏فرستادند. حضرت جواد علیه‏السلام دربیشتر شهرهای ایران وکیل و نماینده داشت.

 

بدرقه

مأمون عباسی بسیار مایل بود امام جواد علیه‏السلام در شهر بغداد بماند تا بدین وسیله، حضرت و شیعیانش تحت نظر باشند و او نیز به نظام سلطه وظالم خود مشروعیت بخشد. ولی امام جواد علیه‏السلام نان جوین و نمک خشن را در حرم حضرت رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم ، از امکانات و زندگی اشرافی بهتر می‏دانست. بدین دلیل، امام آماده بازگشت به مدینه شد. وقتی آن حضرت می‏خواست بغداد را ترک کند، گروهی از مردم آن شهر، حضرت را تا دروازه کوفه بدرقه شکوهمندی کردند و سپس امام علیه‏السلام ، آن‏جا را به مقصد مدینه ترک کرد.

 

منبع: پایگاه حوزه





طبقه بندی: امام جواد(ع)
نوشته شده در تاریخ جمعه 88 تیر 12 توسط صادق | نظر بدهید



نوشته شده در تاریخ شنبه 87 تیر 22 توسط صادق | نظر بدهید



نوشته شده در تاریخ شنبه 87 تیر 22 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.