سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

امام جعفر صادق علیہ السلام

گل کرد ردپای کسی که به یمن او
با یک گل شکفته زمستان، بهار شد
مردی رسید با سبد نور از بهشت
نوری که شهد و شربت و سیب و انار شد
پس برتن کویر و در انبوه تشنگان
شهدی چکاند و خاک کویر آبشار شد
از سیب و از انار به هر جاهلی خوراند
علمش شکفت و عالم دهر و دیار شد
بر سستی فلاسفه و هر چه که حکیم
دستی کشید و سستی‌شان استوار شد
در انجم جبر که نوری دمید، جبر
ذره ذره ذوب شد و اختیار شد
در دشت علم، هرچه غزال رمنده بود
با تیر آسمانی فکرش شکار شد
مردی که چشمش آینه کائنات بود
چشمی که هر که دید، دلش بی قرار شد
اما چه حیف! دوره آیینه هم گذشت
چرخید چرخ و نوبت گرد و غبار شد
از دست روزگار به یک باره آینه
افتاد و وقت واقعه احتضار شد

 

 سروده‌‌ی : مهدی زارعی





طبقه بندی: امام صادق(ع)
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88 اسفند 12 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.