سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است


<\/h1>
زیارت حرم امام حسین(علیه السلام)

علیکم منى جمیعا سلام الله و ابدا ما بقیت و بقى الیل و النهار؛ سلام و رحمت خداى تعالى همیشه و مادامی که من زنده باشم، شب و روز پاینده از من به همه شما باد.

 

در ادامه شرح زیارت عاشورا به این فراز رسیدیم که از خدا می‎خواهیم که دائم بر امام حسین(علیه‎السلام) سلام و درود بفرستد.

این
چند جمله مقام دوستى و محبت شخص زائر را نسبت به امام حسین(علیه‎السلام) و
شهدای دشت کربلا می‎رساند و می‎گوید: حسین جان سلام و رحمت خدا بر شما و
اصحاب و یارانت باد همیشه، مادامی که این شب و روز برقرار است، یعنى اگر
خدا عمرى به من بدهد تا آخر دنیا همیشه در شب و روز از خدا طلب رحمت و
درود براى شما می‎نمایم.

از این عبارت معلوم می‎شود که شیعه و سنى
دوست اهل بیت(علیهم‎السلام) نباید زیارت آن حضرت را ترک کند باید هر شب و
روزى خدمت آن حضرت و یارانش سلام بنماید.

 

کسی که آن حضرت را زیارت نکند ناقص الایمان است <\/h2>

در
«کامل الزیاره» از امام صادق(علیه‎السلام) روایت می‎کند که فرمود: هر کسى
بمیرد و قبر امام حسین(علیه‎السلام) را زیارت نکند، ناقص الدین و ناقص
الایمان از دنیا رفته و وقتی بهشت رود درجه او پایین‎ترین درجه مؤمنین
خواهد بود. و در روایتی دیگر است؛ کسی که آن حضرت را زیارت نکند اگر اهل
بهشت باشد از مهمانان اهل بهشت خواهد بود.

از
امام صادق(علیه‎السلام) شنیدم که می‎فرمود: هر کس سالى بر او بگذرد و به
زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) نرود خدای تعالى یک سال از عمر او کم
می‎کند و اگر بگویم که از شماها کسى هست که سى سال قبل از اجل خود می‎میرد
راست گفته‎ام زیرا زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) را ترک می‎کند پس
زیارت آن حضرت را ترک نکنید تا خدا عمر شما را طولانى کند و روزى شما را
زیاد فرماید.

"دربندى" در "اسرارالشهاده" از "منصور بن
هازم" نقل می‎کند که گفت از امام صادق(علیه‎السلام) شنیدم که می‎فرمود: هر
کس سالى بر او بگذرد و به زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) نرود خدای
تعالى یک سال از عمر او کم می‎کند و اگر بگویم که از شماها کسى هست که سى
سال قبل از اجل خود می‎میرد راست گفته‎ام زیرا زیارت قبر امام
حسین(علیه‎السلام) را ترک می‎کند پس زیارت آن حضرت را ترک نکنید تا خدا
عمر شما را طولانى کند و روزى شما را زیاد فرماید.

 

فضیلت زیارت امام حسین(علیه‎السلام) در شب جمعه <\/h2>

"طریحى"
در منتخب از "سلیمان ابن اعمش" نقل می‎کند که گفت من در کوفه منزلی داشتم
و در همسایگى من شخصى بود که با او مانوس بودم و نزد او می‎رفتم و با وى
صحبت می‎کردم، یک شب جمعه‎ای به منزل او رفتم و در بین صحبت‎ها به او گفتم
در خصوص زیارت امام حسین(علیه‎السلام) چه نظری داری؟ جواب داد که بدعت است
و هر بدعت ضلالت است و پیرو ضلالت در آتش خواهد بود.

"سلیمان"
گوید من غضبناک شدم و از نزد او برخاسته و بیرون آمدم و با خود گفتم که
وقت صبح می‎روم و او را قدرى نصیحت می‎کنم و از فضایل زیارت امام
حسین(علیه‎السلام) براى او نقل می‎کنم اگر قبول نکرد و بر اعتقاد خود باقى
ماند او را می‎کشم .

"سلیمان" گوید: صبح به در خانه او رفتم
و دق الباب نمودم و او را صدا کردم. همسرش جواب داد که دیشب عازم کربلا شد
و به زیارت آن حضرت رفت. سلیمان گوید من هم عازم کربلا شدم و وقتى که به
زیارت قبر مطهر مشرف شدم دیدم که او سر به سجده گذاشته و در سجده‎اش گریه
می‎کند و دعا می‎نماید و از خدا طلب مغفرت می‎نماید. بعد از مدتى که سر از
سجده برداشت مرا نزد خود دید. گفتم اى شیخ دیشب تو می‎گفتى زیارت امام
حسین(علیه‎السلام) بدعت است و هر بدعت ضلالت و هر پیرو ضلالت در آتش خواهد
بود و حال خودت آن حضرت را زیارت می‎کنى؟

گفت اى سلیمان
مرا ملامت مکن، شب گذشته در خواب شخص جلیل القدرى را در کمال بزرگى و جلال
و کمال و بهاء دیدم که قادر به وصف او نیستم. دور او را جماعتى گرفته
بودند و با سرعت او را می‎آوردند و در پیش روى او سوارى بود که تاجى بر سر
نهاده بود که چهار رکن داشت و در هر رکن جواهرى بود که از مسافت سه روزه
می‎درخشید.

به یکى از خدام او گفتم این شخص کیست؟ گفت محمد
مصطفى(صلى الله علیه و آله) گفتم این دیگرى کیست؟ گفت على
مرتضى(علیه‎السلام) وصى رسول خدا. پس از آن نگاه کردم شترى از نور دیدم که
روی آن هودجى از نور بود و در میان وى دو نفر نشسته و آن ناقه میان زمین و
آسمان طیران می‎کرد. پرسیدم این شتر براى کیست؟ گفت براى خدیجه کبرى و
فاطمه زهرا(علیهماالسلام). گفتم این جوان کیست؟ گفت حسن بن
على(علیهما‎السلام).

جواب
داد قدری صبر کن موسى بن عمران از خدا اذن خواسته که به زیارت امام
حسین(علیه‎السلام) مشرف شود خدا هم به وى اذن داده، و ایشان با هفتاد هزار
ملک از آسمان نازل شده‎اند و انتظار طلوع صبح را دارند که تا به آسمان
عروج کنند. گفتم تو کیستى؟ گفت من از آن ملائکه‎اى هستم که به حفظ قبر
امام حسین(علیه‎السلام) مامور شده‎ام و براى زوار او استغفار می‎نمایم.

پس
از آن نزد هودج فاطمه زهرا(علیهاالسلام) رفته، دیدم که رقعه‎هایى نوشته
شده از آسمان نازل می‎شود. پرسیدم اینها چیست؟ گفت این رقعه‎هایى است که
در آنها برات آزادى از آتش براى کسى که امام حسین(علیه‎السلام) را در شب
جمعه زیارت کند نوشته شده است، من هم رقعه‎اى طلب نمودم، به من گفتند تو
می‎گویى زیارت امام حسین(علیه‎السلام) بدعت است تا تو به زیارت آن حضرت
مشرف نشوى از این رقعه‎ها به تو نمی‎رسد.

وقتی از خواب بیدار شدم، سریع عازم زیارت قبر آن حضرت شدم و از این قبر جدا نمى‎شوم تا جان از تنم بیرون رود.

 

زیارت حضرت سیدالشهداء توسط موسى بن عمران<\/h2>

در
کتاب "کامل الزیارة" از "ابى حمزه ثمالى" نقل می‎کند در پایان زمان دولت
"بنى مروان" قصد زیارت قبر حسین بن على(علیهما‎السلام) را نمودم، مخفیانه
از سمت شام رفتم تا به کربلا رسیدم و در گوشه‎اى پنهان شدم تا نصف شب
گذشت. پس به سمت قبر آمدم چون نزدیک قبر رسیدم مردى به طرف من آمد و گفت
برگرد که به قبر مطهر نمی‎رسى. من خوفناک برگشتم تا نزدیک صبح شد باز قصد
قبر مطهر را نمودم تا به قبر نزدیک شدم همان مرد نزد من آمد و به من گفت
اى مرد نمی‎توانى به زیارت قبر برسى گفتم خدا ترا عافیت بدهد چرا
نمى‎توانم به زیارت قبر، مشرف شوم با این که از کوفه به قصد زیارت این قبر
آمده‎ام، مانع من مباش می‎ترسم صبح شود و اهل شام مرا ببینند و بکشند.

جواب
داد قدری صبر کن موسى بن عمران از خدا اذن خواسته که به زیارت امام
حسین(علیه‎السلام) مشرف شود خدا هم به وى اذن داده، و ایشان با هفتاد هزار
ملک از آسمان نازل شده‎اند و انتظار طلوع صبح را دارند که تا به آسمان
عروج کنند. گفتم تو کیستى؟ گفت من از آن ملائکه‎اى هستم که به حفظ قبر
امام حسین(علیه‎السلام) مامور شده‎ام و براى زوار او استغفار می‎نمایم.

پس
برگشتم و وقتی صبح شد به سمت قبر آمدم و کسى مانع من نشد و زیارت کردم و
نماز صبح خواندم و با تعجیل برگشتم تا کسى از اهل شام مرا نبیند.

 

تارک زیارت امام حسین، عاق رسول اکرم(علیهما‎السلام)<\/h2>

در
"اسرار الشهاده" از "عبدالرحمن ابن کثیر" از امام صادق(علیه‎السلام) روایت
کرده که فرمود اگر یکى از شما تمام عمر خود را به حج رود و به زیارت امام
حسین(علیه‎السلام) مشرف نشود حقى از حقوق رسول خدا(صلی الله علیه و آله)
را ترک کرده زیرا که حق امام حسین(علیه‎السلام) از جانب خدا بر هر مسلمانى
واجب است .

"حلبى" گوید که خدمت امام صادق(علیه‎السلام) عرض کردم چه
می‎فرمایید؟ امام فرمود کسی که قدرت داشته و ترک زیارت امام
حسین(علیه‎السلام) را کرده باشد، عاق رسول خدا گشته است .

در
روایتى از زراره وارد شده که می‎گوید: خدمت امام باقر(علیه‎السلام) عرض
کردم: چه می‎فرمایید درباره کسى که در حالت خوف، پدران شما را زیارت کند؟
حضرت فرمود: خداوند او را از عذاب روز قیامت امان می‎دهد و ملائکه او را
ملاقات می‎کنند در حالتى که به او بشارت می‎دهند که مترس و محزون مباش،
این همان روزی است که در آن رستگار خواهى شد.

زیارت امام حسین(علیه السلام) واجب است<\/h2>

روایات زیادى است که دلالت بر وجوب زیارت سیدالشهداء دارد و ما بعضى از آنها را ذکر مى‎کنیم .

"محمد
بن مسلم" از امام باقر(علیه‎السلام) روایت کرده که فرمود: شیعیان ما را به
زیارت قبر امام حسین(علیه‎السلام) امر کنید زیرا زیارت آن حضرت بر هر
مؤمنى که اقرار به امامت آن حضرت دارد، واجب است .

و در روایت دیگری
فرمود: زیارت آن حضرت روزى را زیاد می‎کند و عمر را طولانى، و بلا را دفع
می‎کند و هر مؤمنى که اقرار به امامت آن حضرت دارد؛ زیارت آن حضرت بر او
واجب است.

 

فرق بین زیارت در حال خوف و امنیت<\/h2>

روایاتی
وارد شده بر این که زیارت حضرت سیدالشهداء(علیه‎السلام) در حالت امنیت و
خوف فرق نمی‎کند. در روایتى از زراره وارد شده که می‎گوید: خدمت امام
باقر(علیه‎السلام) عرض کردم:

چه می‎فرمایید
درباره کسى که در حالت خوف، پدران شما را زیارت کند؟ حضرت فرمود: خداوند
او را از عذاب روز قیامت امان می‎دهد و ملائکه او را ملاقات می‎کنند در
حالتى که به او بشارت می‎دهند که مترس و محزون مباش، این همان روزی است که
در آن رستگار خواهى شد.

"ابن کثیر"
می‎گوید خدمت امام صادق(علیه‎السلام) عرض کردم که میلى قلبى، مرا به زیارت
قبر پدرت حرکت می‎دهد.  ولی از وقتى که به سمت زیارت خارج می‎شوم بیرون تا
وقت مراجعت از سلطان و از اطرافیان او دلم خائف است. حضرت فرمود: یابن
کثیر آیا دوست نمی‎دارى که خدا ترا در راه ما ترسان ببیند؟ آیا نمی‎دانى
کسى که در راه ما برایش ترسى ایجاد شود، خدا او را در سایه عرش جاى دهد و
در زیر عرش با امام حسین(علیه‎السلام) مصاحب و همراه شود و از فزع‎هاى روز
قیامت در امان باشد و اگر خوفى به او روى دهد ملائکه به او تسکین قلب و
بشارت دهند.

 

اغنیاء باید همه ساله به زیارت روند<\/h2>

اخباری که درباره اغنیاء وارد شده اینست که سالى دو مرتبه یا چهار ماه یک مرتبه بروند. ولى فقراء سالى یک مرتبه را ترک نکنند.

امام
صادق(علیه‎السلام) فرمود به من خبر رسیده که بعضى از شیعیان ما یک سال و
دو سال بر آنها می‎گذرد که به زیارت امام حسین(علیه‎السلام) نمی‎روند، به
خدا قسم که به نصیب خودشان خطا کرده‎اند و از ثواب خدا بی میل شده‎اند و
از جوار پیغمبر دور افتاده‎اند.

عرض کردم در چه مدت باید
آن حضرت را زیارت نمود؟ فرمود: هر گاه مقدر بشود در هر ماه یک مرتبه آن
حضرت را زیارت کن. عرض کردم دستم نمی‎رسد زیرا کارگرى هستم که باید با
دسترنج خود نان بخورم و یک روز هم نمی‎توانم کارم را ترک کنم؟ حضرت فرمود
تو و امثال تو معذورند. منظور من آن کسانى است که با دسترنج خود کار
نمی‎کنند و اگر بخواهند هر جمعه به زیارت آن حضرت بروند، برایشان سهل است.
چنین کسى در روز جزا نزد خدا و رسولش عذرى ندارد .

تنها
عمل خیرى که اثر آن از بین نمی‎رود زیارت حضرت سیدالشهدا(علیه‎السلام) است
چرا که اگر از یک طرف برود از جهات دیگر باقى می‎ماند و لذا تنها عملى که
جامع همه ثواب‎ها می‎باشد زیارت آن حضرت است و مانند دارویى است که داراى
صد خاصیت است.

خواص و زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه‎السلام)<\/h2>

زیارت
ابا عبدالله الحسین ارواح العالمین له الفداء خواص زیادى براى شخص زائر در
دنیا و آخرت دارد که از احادیث صحیح استفاده می‎شود و ما به نقل چند خاصیت
از آن اکتفا کرده و از بقیه صرفنظر می‎نماییم .

امام
صادق(علیه‎السلام) فرمود: زمانی که زائر قبر امام حسین(علیه‎السلام) قصد
کرد که به زیارت آن حضرت رود: براى خدا ملک‎هایى هست که بر قبر امام
حسین(علیه‎السلام) موکلند. پس وقتى شخص زائر زیارت آن حضرت را قصد نمود،
حقتعالى گناهانش را به وى ببخشد و زمانی که به راه افتاد، گناهانش را محو
فرماید و پس از آن که قدم می‎گذارد، خداوند حسنات او را مضاعف فرماید و به
قدرى حسنات او را مضاعف فرماید که به مقامى رسد که بهشت براى او واجب
می‎گردد.

 

اثرات عمل خیر<\/h2>

اقتضاى ثواب‎هایی که براى
جمیع اعمال خیر ذکر شده اینست که موانعى پیش نیاید و آن اثر ثواب را از
بین نبرد. آنچه در اثرات ادعیه و اذکار و اعمال وارد شده؛ تا وقتى است که
مانعى در پیش نباشد ولى اگر مانع یا موانعى پیش آمد عمل اثرى نخواهد داشت.
البته این نه از باب آنست که اثر عمل من از بین رفته و یا نخواسته‎اند مزد
عمل مرا به من بدهند بلکه به واسطه آن مانعى است که به وجود آمد و اثر عمل
مرا از بین برد.

مثلا فرداى قیامت نامه عمل بنده‎اى را به
دستش بدهند چون در آن نظر کند اعمال بدى ببیند که او مرتکب آن نشده بود و
ضمنا اعمال خوبى که در دوران زندگى انجام داده بود در نامه عمل خود
نمى‎بیند. می‎گوید خدایا این نامه عمل من نیست و اشتباه شده. خطاب رسد اى
بنده من اشتباه در کار ما نیست نامه عمل توست ولى به واسطه آن غیبت‎هایى
که در پشت سر برادران و خواهران دینى خود نمودى اعمال خیر تو به دیوان عمل
آنها منتقل شد و اعمال بد آنان به دیوان عمل تو .

پس عمل
خوب اثر خود را دارد ولى وقتى که غیبت آمد اثر آن را نابود می‎کند پس ما
نباید بگوییم اعمال خوب اثر ندارد بلکه باید بگوییم اثرات آنها محو می‎شود.

تنها
عمل خیرى که اثر آن از بین نمی‎رود زیارت حضرت سیدالشهدا(علیه‎السلام) است
چرا که اگر از یک طرف برود از جهات دیگر باقى می‎ماند و لذا تنها عملى که
جامع همه ثواب‎ها می‎باشد زیارت آن حضرت است و مانند دارویى است که داراى
صد خاصیت است.

اقتضاى
ثواب‎هایی که براى جمیع اعمال خیر ذکر شده اینست که موانعى پیش نیاید و آن
اثر ثواب را از بین نبرد. آنچه در اثرات ادعیه و اذکار و اعمال وارد شده؛
تا وقتى است که مانعى در پیش نباشد ولى اگر مانع یا موانعى پیش آمد عمل
اثرى نخواهد داشت. البته این نه از باب آنست که اثر عمل من از بین رفته و
یا نخواسته‎اند مزد عمل مرا به من بدهند بلکه به واسطه آن مانعى است که به
وجود آمد و اثر عمل مرا از بین برد.

دلیل بر این که اثرات
زیارت حضرت سیدالشهداء(علیه‎السلام) به کلى از بین نمی‎رود فرمایش جابر بن
عبدالله انصارى است در روز اربعین بر سر قبر امام حسین(علیه‎السلام) که
فرمود: هر گاه قدم محب و زائر آن حضرت از گناهان لغزید براى وى قدم دیگر
در مقام دیگر ثابت می‎شود.

ما می‎گوییم که
اگر خداى نخواسته گناهان ما مانع شد که اثر زیارت آن حضرت به ما برسد از
راههاى دیگرى امید نجات براى ما خواهد بود، گیرم ثواب حج و نماز و روزه و
زکات و تسبیح و صدقه به ما ندادند ولى مشمول این روایت خواهیم شد که فرداى
قیامت منادى حق ندا می‎کند: این شیعة آل محمد، کجایند شیعیان آل محمد؟

پس
جمع کثیرى که عدد آنها را جز خدا نداند، برخیزند. پس از آن ندا کنند: این
زوار الحسین بن على؛ کجایند زائران قبر امام حسین(علیه‎السلام) پس جمعى
بایستند و به آنها گفته شود که دست هر کسى را که دوست دارید بگیرید و داخل
بهشت کنید. و زائر دست دوستان خود را گرفته داخل بهشت کند تا این که کسى
به او می‎گوید که من در فلان روز به جهت تو عملى نمودم، دست او را هم
می‎گیرد و داخل بهشت می‎گرداند.

ممکن است بگوید که شاید ما جزء،
این دسته نباشیم و عمل بد ما مانع شد که صداى این منادى به ما برسد، جواب
گوییم در روایت وارد شده که بر پیشانى زائر حسین(علیه‎السلام) در قیامت
نوشته می‎شود: هذا زائر قبر خیر الشهداء .

امام
صادق(علیه‎السلام) فرمود که در روز قیامت منادى حق ندا کند که کجایند زوار
حسین بن على (علیه‎السلام) پس جماعتى بر می‎خیزند که عدد آنها را جز خدا
کسى نداند، بعد به آنها گویند چه چیز باعث شد که شما آن حضرت را زیارت
کردید؟ گویند پروردگارا دوستى رسول خدا و على و فاطمه و ترحمى که به آن
حضرت داشتیم، به سبب مصایبى که به آن حضرت وارد آمده بود، پس به آنها
می‎گویند: اینها محمد و على و فاطمه و حسن و حسین(صلوات الله علیهم
اجمعین) هستند به آنها ملحق شوید شما با آنها هم درجه هستید و به لواى
رسول خدا ملحق شوید. پس می‎روند در زیر لوایى که در دست امام
على(علیه‎السلام) می‎باشد.


فراوری از کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی





طبقه بندی: امام حسین(ع)

نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88 دی 28 توسط صادق | نظر بدهید

1) روز عاشوراء بین دو لشکر حقّ و باطل ، آتش جنگ با شدّت تمام شعله ور بود.اسامى شهداى کربلا از یاران حسین (ع) طبق روایاتى که نگارنده از لابلاى کتب تاریخ به دست آورده ام از بنى هاشم و غیر بنى هاشم بدین شرح ذکر شده است:
فرزندان امیر المؤمنین (ع) :
1ـ ابو بکر بن علی (که شهادت وى با شک و تردید ذکر شده است.)
2ـ عمر بن على
3ـ محمد الاصغر بن على
4ـ عبد الله بن على
5ـ عباس بن على
6ـ محمد بن العباس بن على
7ـ عبد الله بن العباس بن على
8ـ عبد الله الاصغر
9ـ جعفر بن على
10ـ عثمان بن على
فرزندان امام حسن (ع) :
11ـ قاسم بن حسن
12ـ ابو بکر بن حسن
13ـ عبد الله بن حسن
14ـ بشر بن حسن
فرزندان امام حسین (ع) :
15ـ على بن الحسین الاکبر
16ـ عبد الله الرضیع
17ـ ابراهیم بن الحسین (این نام را ابن شهر آشوب در کتاب خود آورده و تعداد دیگرى نیز بدان اضافه کرده است.)
فرزندان عبد الله بن جعفر (ره) :
18ـ محمد بن عبد الله بن جعفر
19ـ عون بن عبد الله بن جعفر
20ـ عبید الله بن عبد الله بن جعفر
فرزندان عقیل بن ابى طالب (ره)
21ـ مسلم بن عقیل
22ـ جعفر بن عقیل
23ـ جعفر بن محمد بن عقیل (نام وى را نیز ابن شهر آشوب ذکر کرده است.)
24ـ عبد الرحمن بن عقیل
25ـ عبد الله الاکبر بن عقیل
26ـ عبد الله بن مسلم بن عقیل
27ـ عون بن مسلم بن عقیل
28ـ محمد بن مسلم بن عقیل
29ـ محمد بن ابی سعید بن عقیل
30ـ احمد بن محمد الهاشمى (هر چند که در میان کتب تاریخى نامى از این شخص برده نشده و نه جزء فرزندان عباس و نه غیر او ذکرى به میان نیامده اما وى را نیز ابن شهر آشوب آورده است.)
یاران امام از غیر بنى هاشم که در واقعه کربلا به شهادت رسیده‏اند به ترتیب حروف الفبا :
1ـ ابراهیم بن الحصین الاسدى
2ـ ابو الحتوف بن الحارث الانصارى
3ـ ابو عامر النهشلی
4ـ ادهم بن امیه العبدى
5ـ اسلم الترکى (آزاد شده حسین ع)
6ـ امیة بن سعد الطایى
7ـ أنس بن الحارث الکاهلی
8ـ أنیس بن معقل الاصبحى
9ـ بریر بن خضیر الهمدانى
10ـ بشر بن عبد الله الحضرمى
11ـ بکر بن حی التیمى
12ـ جابر بن الحجاج التیمى
13ـ جبلة بن علی الشیبانی
14ـ جنادة بن الحارث السلمانى
15ـ جنادة بن کعب الانصارى
16ـ جندب بن حجیر الخولانى
17ـ جون (آزاد شده ابى ذر)
18ـ جوین بن مالک التمیمى
19ـ الحارث بن امرئ القیس الکندى
20ـ الحارث بن نبهان (آزاد شده حمزه)
21ـ الحباب بن الحارث
22ـ الحباب بن عامر الشعبى
23ـ حبشى بن قاسم النهمى
24ـ حبیب بن مظهر الاسدى
25ـ الحجاج بن بدر السعدى
26ـ الحجاج بن مسروق الجعفى
27ـ الحر بن یزید الریاحى
28ـ الحلاس بن عمرو الراسبى
29ـ حنظلة بن اسعد اشبامى
30ـ حنظلة بن عمرو الشیبانى
31ـ رافع (آزاد شده مسلم الازدى)
32ـ زاهر بن عمرو الکندى (آزاد شده عمرو بن حمق)
33ـ زهیر بن لبشر الخثعمى
34ـ زهیر بن سلیم الازدى
35ـ زهیر بن القین البجلى
36ـ زیاد بن عریب الصائدى
37ـ سالم (آزاد شده بنى المدینه الکلبى)
38ـ سالم (آزاد شده عامر عبدى)
39ـ سعد بن الحارث الانصارى
40ـ سعد (آزاد شده على بن ابى طالب ع)
41ـ سعد (آزاد شده عمرو بن خالد صیداوى)
42ـ سعید بن عبد الله الحنفى
43ـ سلمان بن مضارب البجلى
44ـ سلیمان (آزاد شده حسین ع)
45ـ سوار بن منعم النهمى
46ـ سوید بن عمرو بن ابى المطاع
47ـ سیف بن الحارث بن سریع الجابرى
48ـ سیف بن مالک العبدى
49ـ شبیب (آزاد شده حارث جابرى)
50ـ شوذب (آزاد شده بنى شاکر)
51ـ الضرغامة بن مالک
52ـ عائذ بن مجمع العائذى
53ـ عالبس بن ابى شبیب الشاکرى
54ـ عامر بن حسان بن شریح بن سعد بن حارثه بن لام بن عمرو بن طریف بن عمرو بن بشامة بن ذهل بن جدعان بن سعد بن قطرة بن طی
55ـ عامر بن مسلم العبدى
56ـ عباد بن المهاجر الجهنى
57ـ عبد الأعلى بن یزید الکلبى
58ـ عبد الرحمن الارحبی
59ـ عبد الرحمن بن عبد ربه الانصارى
60ـ عبد الرحمن بن عروة الغفارى
61ـ عبد الرحمن بن مسعود التیمى
62ـ عبد الله بن ابى بکر (چنان که جاحظ در کتاب الحیوان آورده وى از کسانى است که در واقعه کربلا به شهادت رسیده است.)
63ـ عهد الله بن بشر الخثعمى
64ـ عبد الله بن عروة الغفارى
65ـ عبد الله بن عمیر بن جناب الکلبى
66ـ عبد الله بن یزید العبدى
67ـ عبید الله بن یزید العبدى
68ـ عقبة بن سمعان
69ـ عقبة بن الصلت الجهنى
70ـ عمارة بن صلخب الازدى
71ـ عمران بن کعب بن حارثة الاشجعى
72ـ عمار بن حسان الطائى
73ـ عمار بن سلامة الدالانى
74ـ عمرو بن عبد الله الجندعى
75ـ عمرو بن خالد الازدى
76ـ عمرو بن خالد الصیداوى
77ـ عمرو بن قرظة الانصارى
78ـ عمرو بن مطاع الجعفى
79ـ عمرو بن جنادة الانصارى
80ـ عمرو بن ضبیعة الضبعى
81ـ عمرو بن کعب ابو ثمامة الصائدى
82ـ قارب (آزاد شده حسین ع)
83ـ قاسط بن زهیر التغلبى
84ـ القاسم بن حبیب الازدى
85ـ کردوس التغلبى
86ـ کنانة بن عتیق التغلبى
87ـ مالک بن ذودان
88ـ مالک بن عبد الله بن سریع الجابرى
89ـ مجمع الجهنى
90ـ مجمع بن عبید الله العائذى
91ـ محمد بن بشیر الحضرمى
92ـ مسعود بن الحجاج التیمى
93ـ مسلم بن عوسجه الاسدى
94ـ مسلم بن کثیر الازدى
95ـ مقسط بن زهیر التغلبى
96ـ منجح (آزاد شده امام حسن ع)
97ـ الموقع بن ثمامة الاسدى
98ـ نافع بن هلال الجملى
99ـ نصر (آزاد شده على ع)
100ـ النعمان بن عمرو الراسبى
101ـ نعیم بن عجلان الانصارى
102ـ واضح الرومى (آزاد شده حارث سلمانى)
103ـ وهب بن حباب الکلبى
104ـ یزید بن ثبیط العبدى
105ـ یزید بن زیاد بن مهاصر الکندى
106ـ یزید بن مغفل الجعفى
چنانچه سى تن از بنى هاشم را به این تعداد که ذکر شد اضافه کنیم.تعداد شهداى کربلا به 136 نفر مى ‏رسد و چون قیس بن مسهر صیداوى و عبد الله بن بقطر و هانى بن عروة را نیز جزء آنها قرار دهیم تعداد آنها به 139 نفر خواهد رسید.
کتاب: سیره معصومان، ج 4، ص 179





طبقه بندی: امام حسین(ع)
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88 دی 2 توسط صادق | نظر بدهید

ولادت امام حسین ، حضرت عباس ، امام سجاد علیهم السلام

 

«السلام‌ علیک‌ یا وارث‌ آدم‌ صفوة‌الله...»

یکی‌ دیگر از ویژگی‌هایی‌ که‌ در زیارت‌نامه‌های‌ امام‌ حسین‌ (ع) جلوه‌ می‌نماید،وارث‌ بودن‌ امام‌ حسین‌(ع) است‌. در زیارت‌ امام‌ حسین‌ (ع)، ایشان‌ وارث‌ آدم‌، نوح‌،ابراهیم‌، موسی‌، محمد (ص)، علی‌ (ع)، حسن‌ (ع)، و مادرش‌ فاطمه‌ زهرا(س‌) معرفی‌ شده‌است‌. سؤالی‌ در این‌جا مطرح‌ می‌گردد که‌ شی‌ء به‌ ارث‌ برده‌ شده‌ چیست‌؟ این‌ چه‌ چیزاست‌ که‌ امام‌ حسین‌ (ع) از انبیای‌ بزرگ‌ الهی‌ و ائمه‌ اطهار پیش‌ از خودش‌ ارث‌ برده‌است‌؟ و اگر کسی‌ این‌چنین‌ ارث‌ برده‌ باشد چه‌ اتفاقی‌ خواهد افتاد؟

پاسخ‌ سؤال‌ اول‌، این‌ است‌ که‌ وارث‌، دارایی‌ها و داشته‌های‌ شخص‌ متوفا را به‌ ارث‌می‌برد، آنچه‌ که‌ مسلم‌ است‌ منظور از دارایی‌ انبیا اموال‌ و ثروت‌های‌ خرد و کلان‌ نیست‌،بلکه‌ امام‌ حسین‌ (ع) از حضرت‌ آدم‌ (ع) علمش‌ را به‌ ارث‌ برده‌ است‌، آدم‌ (ع) که‌ در مورد اوآمده‌ است‌: «و علم‌ الا´دم‌ الاسماء کلها» و از نوح‌ (ع) اسرار نبوتش‌ را، از ابراهیم‌ (ع)دوستی‌ و خلیلیّت‌ با پروردگار را، از موسی‌ (ع) ارتباط‌ ناب‌ با خداوند را و از پیامبر اسلام‌(ص)نیز آن‌ چیزهایی‌ که‌ آن‌ حضرت‌ از انبیای‌ دیگر میراث‌ بر آن‌ بود، به‌ ارث‌ برده‌ و جامعیت‌ برآنان‌ پوشانده‌ و بالاخره‌ از پدر و برادر و مادر بزرگوارش‌ مسائل‌ معنوی‌ را به‌ ارث‌ برده‌ است‌.

 اطاعت‌ از او، اطاعت‌ از خوبی‌ و تمام‌ خوبان‌ عالم‌ است‌ و سرکشی‌و طغیان‌ در مقابل‌ وی‌ سرکشی‌ و طغیان‌ در برابر تمام‌ خوبان‌ و خوبی‌های‌ جهان‌ آفرینش‌است‌

کسی‌ که‌ از تمامی‌ انبیای‌ بزرگوار، علی‌ الخصوص‌ خاتم‌ انبیا و علی‌ مرتضی‌ (ع) وفاطمة‌ الزهرا(س‌) و حسن‌ (ع) مجتبی‌(ع) ارث‌ برده‌ باشد، چکیده‌ و عصارة‌ تمام‌ انبیا واولیا خواهد بود. از همین‌رو، امام‌ حسین‌ (ع) با دارا بودن‌ این‌ چنین‌ پشتوانة‌ معنوی‌ و الهی‌توانست‌ اسلام‌ پیامبر اکرم‌ (ص) را احیا نماید و حوادث‌ عاشورای‌ 61 هجری‌ قمری‌ را باشجاعت‌ رقم‌ بزند. با این‌ پشتوانه‌ معنوی‌ است‌ که‌ خون‌ حق‌ بر شمشیر باطل‌ پیروز گشت‌و حضرت‌ با نثار و ایثار جان‌ و جوانان‌ خود، مطلوب‌ خود را که‌ عدم‌ انحراف‌ اسلام‌ بود؛ به‌دست‌ آورد.

امام‌ حسین‌ (ع) که‌ در زیارتش‌ با این‌ کلمات‌ او را وارث‌ انبیا می‌دانیم‌ و اقرار به‌میراث‌ بری‌ِ او می‌نماییم‌، اطاعت‌ از او، اطاعت‌ از خوبی‌ و تمام‌ خوبان‌ عالم‌ است‌ و سرکشی‌و طغیان‌ در مقابل‌ وی‌ سرکشی‌ و طغیان‌ در برابر تمام‌ خوبان‌ و خوبی‌های‌ جهان‌ آفرینش‌است‌. لذا با این‌ زاویة‌ دید که‌ به‌ حادثة‌ عاشورا می‌نگریم‌ مظلومیت‌ بهترین‌ انسان‌های‌روی‌ زمین‌ را ـ که‌ عصاره‌ انبیا و اولیا است‌ ـ شدیدتر می‌یابیم‌ و ظلم‌ و جنایت‌، کوفیان‌ راحاصل‌ بدترین‌ و مفتضح‌ترین‌ جنایت‌ تاریخ‌ بشریت‌ می‌دانیم‌؛ از این‌رو برای‌ تذکارخودمان‌ و دیگران‌ در بسیاری‌ از زیارت‌نامه‌ امام‌ حسین‌ (ع) این‌ چنین‌ می‌خوانیم‌:

«السلام‌ علیک‌ یا وارث‌ آدم‌ صفوة‌الله، السلام‌ علیک‌ یا وارث‌ نوح‌ نبی‌الله، السلام‌علیک‌ یا ابراهیم‌ خلیل‌الله، السلام‌ علیک‌ یا وارث‌ موسی‌ کلیم‌الله، السلام‌ علیک‌ یا وارث‌عیسی‌ روح‌الله، السلام‌ علیک‌ یا وارث‌ محمد حبیب‌الله، السلام‌ علیک‌ یا وارث‌ علی‌ وصی‌رسول‌الله، السلام‌ علیک‌ یا وارث‌ الحسن‌ الرضی‌ السلام‌ علیک‌ یا وارث‌ فاطمه‌ بنت‌رسول‌الله».

امام‌ حسین‌ (ع) با این‌ همه‌ فضیلت‌ و عظمتی‌ که‌ دارد طبیعی‌ است‌ که‌ زائر مرقدمطهرش‌، از آن‌ حضرت‌ درخواست‌ شفاعت‌ داشته‌ باشد؛ شفاعتی‌ که‌ بتواند کمی‌ از بارسنگین‌ گناهان‌ انسان‌ را از دوش‌اش‌ بردارد و او را به‌ بهشت‌ موعود سوق‌ دهد.



طبقه بندی: امام حسین(ع)
نوشته شده در تاریخ شنبه 88 مرداد 3 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.