سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

صد شکر بر این، صد حیف از آن

عید فطر با همه‏ی شیرینی و فرخندگی، آدمی را بر سر دو راهی شوق و تاسف می‏گذارد. از یک سو شادمانیم که در دوره امتحان از عهده به درآمدیم و دستورات الهی را اطاعت کردیم و از سویی اندوهگین هستیم که چرا چنین دوره‏ا‏ی که با رحمت و مدد الهی همراه بود، سپری شد. با رسیدن عید فطر، ماه رمضان رخت برمی‏بندد و چشمان ما تا سال بعد به انتظار آمدنش به راه خواهد بود. رفتن این ماه گران ‏قدر برای همه ‏ی کسانی که طعم روزه ‏داری را چشیده‏اند، بر سفره ‏های سحر و افطار این ماه نشسته‏اند، در هوای آمرزش‏آمیز و مغفرت‏آور این ماه تنفس کرده‏اند و در سایه‏ آن از شر شیطان در امان بوده ‏اند، قابل درک است و همه کم و بیش حسرت رفتن این اوقات را درک می‏کنند اما هیچکس به اندازه ‏اهل‏البیت علیهم ‏‏السلام که در مسیر اطاعت و بندگی خداوند از همه پیشی گرفته و پشوایان اهل تقوی شده‏ اند، آثار فقدان این ماه را درک نمی‏کند. امام سجاد علیه ‏السلام، بزرگ آموزگار نیایش و مناجات‏ عارفانه، در دعای چهل و پنجم صحیفه‏ سجادیه در قالب یک نیایش و مناجات، شیوه ‏ی وداع با این ماه مبارک را به ما آموزش می‏دهد. امام در این مناجات پس از حمد و ثناء الهی، از خدا بخاطر آنکه با قرار دادن تکالیفی خاص در این مقطع شریف از زمان، موجبات تقرب مسلمانان به خود را ایجاد کرده است، شکرگزاری می‏کند و در ادامه می‏ فرماید:

«این ماه مبارک، در میان ما به شایستگی زیست و به نیکی همنشین ما گردید و گران‏ مایه‏ ترین سودهای جهان را به ما بخشید و چون مدتش به سر آمده و شمار روزهایش پایان گرفت، از ما جدا شد.

اینک او را بدرود می‏گوییم؛ همچون کسی که رفتنش برای ما دشوار است و ما را دچار اندوده می‏کند ...

بدرود بر تویی که از گرامی ‏ترین اوقاتی بودی که با ما همنشین شد ...

بدرود بر تو ای همنشینی که تا هستی پر قدر منزلتی و چون جدا شوی، فراق تو دردناک است...

بدرود بر تو ای همدمی که وقتی آمدی، آرامش برای دل ‏ها آوردی و شادمانمان کردی وچون سپری شدی ما را در وحشت تنهایی گذاشتی و درد فراق افزودی.

سلام بر تو ای مددکاری که ما را در مقابله با شیطان یار بودی و ای رفیقی که راه ‏های نیکی کردن را پیش پای ما هموار نمودی.

بدرود بر تو که چه بسیار گناهان ما را نابود کردی و چه بسا عیب‏ها ی گوناگون ما را پوشاندی!

بدرود بر تو که که برای گناهان ‏کاران چه طولانی بودی و در دل‏ها ی مومنان چه پرشکوه بودی!

بدرود بر تو که با برکت بسیار به ما روی آوردی و ما را از چرک‏های گناهان شستشو دادی!

بدرود بر تو که دیروز چون با ما بودی، به سختی دلبسته‏ات بودیم و فردا که از میان ما خواهی رفت، از جان و دل آرزومندت هستیم.

‌‌[خدایا] پوزش ما را بپذیر که در این ماه در در ادای حق تو کوتاهی کردیم و عمر ما را به ماه رمضان آینده برسان ...  

خدایا، اکنون که این ماه به پایان رسید و جامه‏ ی زمان را به دور افکند، تو نیز جامه ‏ی گناهان ما را درآور و به دو بیفکن و با رفتن این ماه، بدی‏های ما رانیز ببر و ما را به سبب آن از نیک‏بخت‏ترین روزه‏ داران و پرنصیب‏ترین و بهرمندترین‏ آنان قرار ده.

خدایا اگر کسی از روزه ‏داران، چنان که باید، حق این ماه و حرمتش را پاس داشته و به احکام آن عمل کرده و از گناهان دوری ورزیده است یا به وسیله‏ای به تو تقرب جسته که خشنودی و رحمتت را برای او در پی داشته است، همانند آنچه به او می‏بخشی از خوان بی‏نیازی ‏ات به ما نیز ببخش و چندین برابر آن را از فضل خود به ما ارزانی کن که فضل تو کاستی نمی‏گیرد و گنجینه‏ های تو نقصان نمی‏پذیرد ...

خدایا، ما در این روز فطر که آن را برای مومنان روز عید و شادی و برای دینداران هنگامه ‏ی اجتماع و همکاری قرار دادی، از هر گناهی که مرتکب شده‏ایم، از هر زشتی که پیش از این کرده‏ایم و از هر اندیشه‏ ی بد که در دل خود نهان داشتیم، دست برمی‏داریم و به سوی تو می‏آییم؛ همچون کسی که دیگر خیال بازگشت به گناه را ندارد و دیگر مرتکب هیچ گناهی نخواهد شد؛ خالصانه و بدون ذره‏ ای شک و تردید. پس بر بازگشت ما آغوش گوشای و از ما خشنود باش و ما را بر ترک گناه استوار بدار! »  (1)





طبقه بندی: ماه رمضان
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 87 مهر 9 توسط صادق | نظر بدهید

کلید بازگشت

 

 

خداوندا! امروز، روز عید فطر است. روز بازگشت به سوی تو. در این ماه به من نعمت های فراوانی دادی. کمکم کردی تا بیشتر به تو نزدیکتر شوم. ولی چه کنم؟ روز های دیگر می آیند و این حالات از من دور می شوند. چشمانم! همان چشمانی که در شبهای قدر برای تو می گریستند، به خطا می روند. دست هایم، زبانم، همه وجودم، احساس می کنم که نزدیکی به تو را از دست می د هند. می دانم که این تغییرات به خاطر اعمال خود من است. شرمنده ام، ولی چه کنم؟

این حرف دل بسیاری از ما در روز عید فطر است. ولی به راستی چگونه می توانیم از این نزدیکی با خدا پاسداری کنیم؟

بازرگانان معمولا فعالیت های مالی خود را در دفتر روزانه و دفتر کل یادداشت می کنند و از این طریق به آسانی می فهمند که چقدر سود برده یا زیان کرده اند؛ چه میزان به اشخاص بدهکارند و چه مبلغی بابت مالیات باید پرداخت کنند؛ چه نوع کالایی وارد کرده و چه مقدار به فروش رسانیده اند و کالاهای موجود در انبارشان چه چیزهایی است؟ خلاصه تمام سرمایه آنان با یک نگاه معلوم می گردد و می دانند در آینده چه کارهایی باید انجام دهند.

چرا اعمال صالح و کارهای ناشایستی را که انجام می دهیم، محاسبه نکنیم؟ مگر اعمال نیک موجب نزدیکی به خدا و خشنودی او نمی شود و مگر گناهان، ما را از او دور نمی کند؟ مگر یقین نداریم که همه اعمال از ریز و درشت و زشت و زیبا نزد خداوند ثبت و ضبط می شود و همه در روز جزا به نمایش در خواهند آمد؟ پس چرا زمانی را به محاسبه اعمال خود اختصاص ندهیم و در پیشگاه خدا از کارهای زشت پوزش نخواهیم و خود را برای فردایی بهتر و انجام کارهایی نیکوتر آماده نسازیم؟

با این کار می توانیم درباره اعمال روزانه خود فکر کرده و آنها را جمع بندی  کنیم؛ تصمیم قاطعی برای ادامه اعمال صالحی که در روز گذشته انجام داده ایم، بگیریم و سعی  کنیم دیگر به سراغ اعمال ناپسند روز قبل نرویم؛ بلکه تلاش خود را بکار گیریم تا آنها را جبران کنیم.

ارزش محاسبه نفس تا حدی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به ابوذر می فرمایند:

 «ای ابوذر! از نفس خود حساب بکش پیش از اینکه از تو حساب کشیده شود. زیرا حسابرسی امروزت بسی آسانتر از حسابی است که فردا از تو خواهند کشید؛ و به نفس خود رسیدگی کن پیش از آنکه در ترازوی سنجش نهاده شوی و برای آن روز بزرگی که کردار ها نمایان می شود، خود را مهیا و آماده ساز؛ همان روزی که اعمال آشکار می گردد و هیچ چیز بر خداوند پوشیده نیست.

ای ابوذر! کسی از گروه پرهیزکاران شمرده نمی شود مگر اینکه از نفس خود حساب کشد، حسابرسی و دقّتی شدید، شدیدتر از حسابی که شریکی از شریک خود می کشد ...» (1)

آری، یکی از مهمترین کلید های بازگشت به سوی خدا و اسرار باقی ماندن در راه او، محاسبه نفس است، هرچند که این کار ممکن است بسیار آسان به نظر برسد، ولی اگر با برنامه ای منظم و ادامه دار، اعمال هر روز خود را در پایان همان روز محاسبه کنیم، فرصت کافی خواهیم داشت تا قبل از به پایان رسیدن فرصت ها، کار های خوب خود را ادامه داده و اعمال بدمان را جبران کنیم ...

«خداوندا، اینک با ماه رمضان وداع می کنیم، همانند وداع با عزیزی که فراقش بر ما دشوار است و رفتنش ما را غمگین و گرفتار وحشت تنهایی می کند؛ عزیزی که او را بر ما پیمانی است که باید آنرا نگه داریم و حرمتی است که باید آنرا رعایت کنیم و (بر ما) حقی دارد که باید آنرا ادا نماییم. پس، اکنون می گوییم: بدرود ای بزرگ ترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا.» (2)





طبقه بندی: ماه رمضان
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 87 مهر 9 توسط صادق | نظر بدهید




طبقه بندی: ماه رمضان
نوشته شده در تاریخ جمعه 87 شهریور 15 توسط صادق | نظر




طبقه بندی: ماه رمضان
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87 شهریور 11 توسط صادق | نظر بدهید

معنای واژه رمضان

واژه «رمضان» از ریشه «رَمَضَ» است، به معناى بارانى که اوّل پاییز مى‏بارد و هوا را از خاک و غبارهاى تابستان پاک مى‏کند و یا به معناى داغىِ سنگ از شدّت گرماى آفتاب . (1)  

امّا درباره این که چرا این نام بر یکى از ماه‏هاى سال، گذاشته شده است، زمخشرى (م 528 ق) گوید:   

اگر پرسى: «چرا ماه رمضان را به این نام نامیده‏اند؟»، گویم: روزه در ماه رمضان، عبادتى دیرین است، و گویا عرب‏ها این نام را به خاطر داغ شدنشان از حرارت گرسنگى و چشیدن سختى آن، نهاده‏اند، همچنان که به آن «ناتق (رنج‏آور)» هم گفته‏اند؛ چون سختى روزه، آنان را به رنج و زحمت مى‏افکند .   

و گفته‏اند: چون نام ماه‏ها را از زبان قدیم نقل کرده‏اند، آنها را با زمان‏هایى که در آنها قرار داشتند، نامیده‏اند و این ماه، در روزهاى گرم و داغ بوده است .(2)    

شمارى از روایات، این نامگذارى را به سبب نقشى دانسته‏اند که ماه رمضان در پاکسازى آئینه جان از آلودگى‏هاى گناهان و پاکسازى روان از زنگار خطاها دارد. از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله  روایت است: إنّما سُمِّیَ رَمَضانُ؛ لِأَ نَّهُ یُرمِضُ الذُّنوبَ؛‌ این ماه را رمضان نامیده‏اند: چون گناهان را مى‏زداید.

این وجه در نامگذارى، از یک سو با ریشه لغوىِ «رمضان» و از سوى دیگر با برکات، ره‌آوردها و آثار آن، هماهنگ و متناسب است .    

شمارى از روایات، این نامگذارى را به سبب نقشى دانسته‏اند که ماه رمضان در پاکسازى آئینه جان از آلودگى‏هاى گناهان و پاکسازى روان از زنگار خطاها دارد.

پی‌نوشت‌ها:

1- ر . ک: تفسیر الفخر الرازی : 5 / 89 - والعین : 327 . یادآورى این نکته لازم است که فخر رازى، این دو معنا را در اشتقاق «رمضان»، از خلیل بن احمد فراهیدى نقل کرده است؛ لیکن پوشیده نماند که معناى نخست، در بیشتر فرهنگ‏هاى لغت نیامده است. از سوى دیگر، در تهذیب اللغة ازهرى آمده است: «ابر و بارانِ رمضى یعنى ابر و بارانِ آخر تابستان و اوّل پاییز که چون گرما و حرارت خورشید را به خود مى‏گیرند، رمضى نامیده شده‏اند.» (تهذیب اللغة : 2 / 1469)  

2- الکشّاف،1/113، معجم مقاییس اللغة: 2/440، المصباح المنیر: 231، النهایة: 2 / 264، أساس البلاغة: 252، مفردات ألفاظ القرآن: 366، مجمع البحرین: 2 / 732 . 

 

منبع:

کتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 14.   





طبقه بندی: ماه رمضان
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87 شهریور 11 توسط صادق | نظر

ویژگى‏هاى ماه رمضان

ماه خدا

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: شَعبانُ شَهری، و شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللهِ(1)؛‌ شعبان، ماه من است و ماه رمضان، ماه خداست .

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللهِ، و شَهرُ شَعبانَ شَهری؛ شَعبانُ المُطَهِّرُ، و رَمَضانُ المُکَفِّرُ (2)؛ ماه رمضان، ماه خداست و ماه شعبان، ماه من است؛ شعبانِ پاک‏کننده و رمضانِ پوشاننده [و جبران‏کننده گناهان] .

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: رَمَضانُ شَهرُ اللهِ، و هُوَ رَبیعُ الفُقَراءِ (3)؛‌ رمضان، ماه خداست. این ماه، بهار فقیران است .

 

- الإمام علیّ علیه‏السلام: شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ الله‏ِ، و شَعبانُ ‏شَهرُ رَسولِ ‏الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، و رَجَبٌ شَهری(4)؛ رمضان، ماه خداست؛ شعبان، ماه پیامبر خداست و رجب، ماه من است.   

 پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در توصیف ماه رمضان فرمود: آن، ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت شده‏اید و در آن، از اهل کرامت خدا قرار داده شده‏اید. نفَس‏هایتان در آن، تسبیح است؛ خوابتان در آن، عبادت است؛ عمل(خیرِ) شما در آن، پذیرفته است؛ و دعاى شما در آن، مستجاب است.  

ماه میهمانى خدا   

 - قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ فی وَصفِ شَهرِ رَمَضانَ ـ : هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ إلى ضِیافَةِ اللهِ، و جُعِلتُم فیهِ مِن أهلِ کَرامَةِ اللهِ، أنفاسُکُم فیهِ تَسبیحٌ، و نَومُکُم فیهِ عِبادَةٌ، ...(5) ؛ پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در توصیف ماه رمضان فرمود: آن، ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت شده‏اید و در آن، از اهل کرامت خدا قرار داده شده‏اید. نفَس‏هایتان در آن، تسبیح است؛ خوابتان در آن، عبادت است؛ عمل(خیرِ) شما در آن، پذیرفته است؛ و دعاى شما در آن، مستجاب است.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ یُنادِی المُنادی: أینَ أضیافُ اللّه‏ِ؟ فَیُؤتى بِالصّائِمینَ ... فَیُحمَلونَ عَلى نُجُبٍ مِن نورٍ، و عَلى رُؤوسِهِم تاجُ الکَرامَةِ، و یُذهَبُ بِهِم إلَى الجَنَّةِ (6)؛ پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: چون روز قیامت شود، منادى ندا مى‏دهد: «کجایند میهمانان خدا ؟» پس روزه‏داران را مى‏آورند ... ، آنان را بر مَرکب‏هایى عالى از [جنس] نور سوار مى‏کنند، و در حالى که تاج کرامت بر سر آنان است، آنان را به بهشت مى‏برند.

 

- قال الامام علیّ  علیه‏السلام ـ مِن خُطبَتِهِ فی أوَّلِ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ـ : أیُّهَا الصّائِمُ، تَدَبَّر أمرَکَ؛ فَإِنَّکَ فی شَهرِکَ هذا ضَیفُ رَبِّکَ، اُنظُر کَیفَ تَکونُ فی لَیلِکَ و نَهارِکَ؟ و کَیفَ تَحفَظُ جَوارِحَکَ عَن مَعاصی رَبِّکَ؟ اُنظُر ألاّ تَکونَ بِاللَّیلِ نائِما و بِالنَّهارِ غافِلاً؛ ... (7)؛ امام على علیه‏السلام در خطبه خویش در اولین روز از ماه رمضان فرمود: اى روزه‏دار! در کار خود بیندیش، که تو در این ماه، میهمان پروردگار خویش هستى! بنگر که در شب و روزت چگونه‏اى و چگونه اعضاى خود را از نافرمانى پروردگارت نگه مى‏دارى!   

بنگر! مبادا در شب، خواب باشى و در روز، غافل. پس، این ماه بگذرد و [بار] گناهت بر دوشت مانده باشد و آنگاه که روزه‏داران پاداش‏هاى خود را مى‏گیرند، از زیانکاران باشى و آنگاه که آنان از کرامت مولایشان نصیب مى‏برند، از محرومان باشى و آنگاه که آنان از سعادت همسایگى با پروردگارشان برخوردار مى‏گردند، تو از رانده‏شدگان باشى!    

پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: چون روز قیامت شود، منادى ندا مى‏دهد: «کجایند میهمانان خدا ؟» پس روزه‏داران را مى‏آورند ... ، آنان را بر مَرکب‏هایى عالى از [جنس] نور سوار مى‏کنند، و در حالى که تاج کرامت بر سر آنان است، آنان را به بهشت مى‏برند.

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ رَمَضانَ، وَالصّائِمونَ فیهِ أضیافُ اللّه‏ِ و أهلُ کَرامَتِهِ، مَن دَخَلَ عَلَیهِ شَهرُ رَمَضانَ فَصامَ نَهارَهُ و قامَ وِردا مِن لَیلِهِ وَاجتَنَبَ ما حَرَّمَ الله‏ُ عَلَیهِ، دَخَلَ الجَنَّةَ بِغَیرِ حِسابٍ (8) ؛ ماه رمضان، ماه رمضان! روزه‏داران در آن، میهمانان خدا و اهل کرامت الهى‏اند. هر کس ماه رمضان بر او وارد شود و او روزش را روزه بگیرد و بخشى از شبش را به عبادت و نماز بایستد و از آنچه خداوند بر او حرام کرده، پرهیز کند، بدون حساب وارد بهشت مى‏شود.  

سَرور ماه‏ها  

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: شَهرُ رَمَضانَ سَیِّدُ الشُّهورِ (9)؛‌ ماه رمضان، سَرور ماه‏هاست .  

- قال الإمام الرضا  علیه‏السلام: إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ زُفَّتِ الشُّهورُ إلَى الحَشرِ یَقدُمُها شَهرُ رَمَضانَ عَلَیهِ مِن کُلِّ زینَةٍ حَسَنَةٍ، فَهُوَ بَینَ الشُّهورِ یَومَئِذٍ کَالقَمَرِ بَینَ الکَواکِبِ، فَیَقولُ أهلُ الجَمعِ بَعضُهُم لِبَعضٍ: وَدِدنا لَو عَرَفنا هذِهِ الصُّوَرَ! ...(10) ؛ امام رضا علیه‏السلام فرمود: چون روز قیامت شود، ماه‏ها را به رستاخیز مى‏آورند، در حالى که ماه رمضان، که با هر زیور نیکویى آراسته است، پیشاپیش آنهاست. آن روز، ماه رمضان در میان ماه‏ها، همچون ماه در میان ستاره‏هاست. مردمى که آنجا گرد آمده‏اند، به یکدیگر مى‏گویند: دوست داشتیم که این چهره‏ها را مى‏شناختیم!   

منادى، از سوى خداى متعال ندا سر مى‏دهد که: «اى همه آفریدگان! اینها، سیماى ماه‏هایى است که نزد خداوند، از روزى که آسمان‏ها و زمین را آفرید، شمارشان در کتاب خدا دوازده ‏تاست. سَرور و برترِ آنها، ماه رمضان است. آن را آشکار ساختم تا برترى ماه مرا بر ماه‏هاى دیگر بشناسید و تا براى مردان و زنانى که بنده من‏اند، شفاعت کند و من هم شفاعتش را درباره آنان بپذیرم.»  

  

شب قدر، در ماه رمضان است   

 - قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: قَد جاءَکُم شَهرُ رَمَضانَ؛ شَهرٌ مُبارَکٌ ... فیهِ لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، مَن حُرِمَها فَقَد حُرِمَ(11)؛‌ ماه رمضان، شما را فرا رسیده است؛ ماهى مبارک ... که در آن، شب قدر است که بهتر از هزار ماه است. محروم، کسى است که از آن شب، محروم بماند.    

   

- سُئِلَ رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله عَن لَیلَةِ القَدرِ، فَقالَ: «هِیَ فی کُلِّ رَمَضانَ»(12) ؛‌ از پیامبر خدا درباره شب قدر پرسیدند و من هم مى‏شنیدم. فرمود: «آن، در هر ماه رمضانى هست.»   

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: ماه رمضان، شما را فرا رسیده است؛ ماهى مبارک ... که در آن، شب قدر است که بهتر از هزار ماه است. محروم، کسى است که از آن شب، محروم بماند.    

- مسند ابن حنبل عن أبی مرثد: سَأَلتُ أباذَرٍّ قُلتُ: کُنتَ سَأَلتَ رَسولَ الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله عَن لَیلَةِ القَدرِ؟ قالَ: أنَا کُنتُ أسأَلَ النّاسِ عَنها یعنی أشدّ الناس مسألةً عنها. قالَ: قُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، أخبِرنی عَن لَیلَةِ القَدرِ أ فی رَمَضانَ هِیَ أو فی غَیرِهِ؟ قالَ: «بَل هِیَ فی رَمَضانَ.»   

قالَ: قُلتُ: تَکونُ مَعَ الأَنبِیاءِ ما کانوا فَإِذا قُبِضوا رُفِعَت، أم هِیَ إلى یَومِ القِیامَةِ؟ قالَ: «بَل هِیَ إلى یَومِ القِیامَةِ.»(13) 

از ابوذر پرسیدم: آیا از پیامبر خدا درباره شب قدر پرسیده‏اى؟   

گفت: «من از همه مردم، بیشتر، پرسشگر آن بودم .   

گفتم: اى پیامبر خدا! مرا از شب قدر آگاه ساز که آیا در رمضان است یا در غیر آن؟   

فرمود: "در رمضان است."    

گفتم: آیا همراه با پیامبران است، تا وقتى که باشند و چون پیامبران بمیرند، شب قدر هم برداشته مى‏شود، یا آن که شب قدر تا روز قیامت هست؟   

فرمود: تا روز قیامت هست.»  

 

پی‌نوشت‌ها:

1- فضائل الأشهر الثلاثة: 44/20، الأمالی للصدوق:71/38 ، تحف العقول: 419 ، الإقبال: 3 / 293، روضة الواعظین:441، دعائم الإسلام: 1/283، بحارالأنوار: 97/68/4 .

2- کنز العمّال: 8 / 466 / 23685 نقلاً عن ابن عساکر و ج 12 / 323 / 35216 نقلاً عن الدیلمی وکلاهما عن عائشة .   

3- ثواب الأعمال: 84 / 5، النوادر للأشعری: 17/2 ، فضائل الأشهر الثلاثة: 58/37، الجعفریّات: 58، النوادر للراوندی: 134/ ، بحارالأنوار: 97/75/26.    

4- المقنعة: 373، مسارّ الشیعة: 56، مصباح المتهجّد: 797 .  

5- فضائل الأشهر الثلاثة: 77/61، الأمالی للصدوق: 84/4، عیون أخبار الرضا علیه‏السلام:1/295/53، الإقبال:1/26، بحارالأنوار: 96/356/25.

6- مستدرک الوسائل: 4/22/4079 نقلاً عن تفسیر أبی الفتوح الرازی.   

7- فضائل الأشهر الثلاثة: 108 / 101 .

8- فضائل الأشهر الثلاثة: 123/130.

9- شرح الأخبار : 1/ 223 / 207،  الفضائل: 125، بحارالأنوار:40/54/89؛ فضائل الأوقات للبیهقی: 89/205، شُعَب الإیمان:3/314/3637 و ص 355/3755 ، کنز العمّال: 8/482/23734 .  

10- فضائل الأشهر الثلاثة: 110/102 عن عبدالله‏ بن عامر عن أبیه.  

11- تهذیب الأحکام: 4/152/422، الأمالی للمفید: 112/2 و301 /1 ، الأمالی للطوسی: 74 / 108و ص 149/ 246 ، بحارالأنوار: 97/17/34؛ سنن النسائی: 4/129، مسند ابن حنبل: 3/8/7151 و ص 412/9502.

12- سنن أبی داود: 2/54/1387، السنن الکبرى: 4/506/8526 .

13- مسند ابن حنبل: 8/117/ 21555، المستدرک على الصحیحین:1/603/1596و ج2/578/3960، السنن الکبرى: 4/505/ 8525 . 

 

منبع:

ماه خدا، محمدی ری شهری،‌ج 1، ص 38.





طبقه بندی: ماه رمضان
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87 شهریور 11 توسط صادق | نظر

میهمانى الهى به چه معناست؟

ویژگى برجسته‏‌ای که در فضاى ماه با فضیلت رمضان جلوه‏گر است، وجود زمینه‏ها و ظرفیت‏هایى است که براى میهمانى خداى سبحان فراهم آمده‏اند، آنگونه که پیامبر خدا در توصیف این ویژگى فرمود:

"هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ إلى ضِیافَةِ اللهِ، وَ جُعِلتُم فیهِ مِن أهلِ کَرامَةِ اللهِ؛ ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت گشته‏اید و از اهل کرامت خدا قرار داده شده‏اید.    

در حقیقت، این ویژگى، سرچشمه همه ویژگى‏ها و برکات این ماه مبارک است. به عبارت دیگر، مى‏توان گفت که میهمانى الهى در این مقطع زمانى، و غذاهاى معنوى ویژه‏اى که خداوند براى پذیرایى از میهمانانش در چنین ضیافتى فراهم ساخته است، ریشه تحوّلات ژرف معنوى‏اى است که در این ماه با فضیلت، بر زندگى انسان سایه مى‏افکنند، و سفره‏اى است گسترده براى همگان که هر کس، مى‏تواند از برکات بى‏شمار آن برخوردار شود.  

 

انسان از نگاه اسلام، ترکیبى از جسم و جان است. همانگونه که جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.

 معناى میهمانى خدا   

نخستین سؤالى که در اینجا مطرح می‌شود، معناى میهمانى خداى سبحان در این ماه و میزبانى او از دوستانش است. مگر همه مردم در همه اوقات، میهمانان خدا نیستند که بر سر سفره الهى فرود آمده‏اند؟   

به علاوه، پایه میهمانى، همان خوردنى و آشامیدنى‏اى است که میزبان براى میهمان فراهم مى‏کند . پس، این چه ضیافتى است که پرهیز از خوردن و آشامیدن، نخستین شرط آن است؟   

پاسخ این سؤال، از تحلیل واقع‏بینانه حقیقت انسان و شناخت بنیادهاى وجودى او به دست مى‏آید . انسان از نگاه اسلام، ترکیبى از جسم و جان است. همانگونه که جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.روشن است که خداوند سبحان، میهمانى رمضان را براى پذیرایى از جسم و وجود مادّىِ دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا که بدن‏هاى آنان، مثل همگان، در ضیافت همیشگى خدایند، و به تعبیر سعدى شیرازى:   

ادیم زمین، سفره عام اوست                          چه دشمن بر این خوان یغما، چه دوست(1) 

این در حالى است که اغلب دشمنان خدا از این سفره گسترده، بیش از دیگران بهره مى‏برند. نتیجه، این که: ارزش پذیرایى از جسم و تأمین خواسته‏هاى مادّى، هرگز به پاى تأمین نیازهاى معنوى نمى‏رسد، به خصوص که قرآن کریم تصریح مى‏کند: اگر بیم آن نبود که همه مردم به کفر بگروند، کافر به بالاترین امکانات مادّى، نایل مى‏شد:   

«وَ لَوْ لاَ أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمَـنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ * وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَ سُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّکِـئونَ * وَ زُخْرُفًا وَ إِن کُلُّ ذَ لِکَ لَمَّا مَتَـعُ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ الْأَخِرَةُ عِندَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ»(2)؛ اگر بیم آن نبود که مردم (در، گمراهى) امّتِ واحد شوند، براى خانه‏هاى کسانى که به خداوندْ کافر مى‏شوند، سقف‏هایى از نقره و نردبان‏هایى قرار مى‏دادیم که از آن بالا بروند* و براى خانه‏هایشان درها و تخت‏هایى که بر آن تکیه زنند، قرار مى‏دادیم * و [نیز] انواع زیورها را . همانا همه اینها کالاى زندگى دنیایى است و سراى آخرت نزد پروردگارت براى تقواپیشگان است.   

خداى متعال در میهمان‏سراى رمضان، جان‏ها و روح‏هاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدن‏ها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است که جز او، کسى ارزش آن را نمى‏داند. از این رو خداى سبحان فرموده است:   

«الصَّومُ لى وَ أنَا أجزى بِهِ ؛ روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مى‏دهم .   

در حدیثی از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نیز آمده است:     

«لَو أنَّ الدُّنیا کانَت تَعدِلُ عِندَ الله‏ِ عز و جل جَناحَ بَعُوضَةٍ، ما سَقَى الکافِرَ، وَ الفاجِرَ مِنها شَربَةً مِن ماءٍ (3)؛ اگر نبود این که دنیا در نزد خدا برابر با بال پشه‏اى هم نیست، هرگز در آن، یک جرعه آب نیز به کافر و فاجر نمى‏نوشاند!   

خداى متعال در میهمان‏سراى رمضان، جان‏ها و روح‏هاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدن‏ها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است که جز او، کسى ارزش آن را نمى‏داند. از این رو خداى سبحان فرموده است:   

«الصَّومُ لى وَ أنَا أجزى بِهِ ؛ روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مى‏دهم .   

از سوى دیگر، شرایط و آداب این میهمانى، باید هماهنگ با ضیافت جان باشد و طعام و نوشیدنى آن، هماهنگ با ضیافت روح و هدف از آن نیز پدید آوردن تحوّل روحى و تجدید حیات معنوى انسان و تقویت بنیه روانى او .   

در این زمینه، عالم ربّانى مرحوم شیخ رضا (فرزند فقیه و فیلسوف و عارف بزرگوار، شیخ محمّدحسین اصفهانى) در الرسالة المجدیّة در شرح این سخن پیامبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) که: «در این ماه، به میهمانى الهى دعوت گشته‏اید و از اهل کرامت الهى قرار داده شده‏اید»، چه زیبا نوشته است که:   

بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا که تو در ماه رمضان، در همان خانه‏اى ساکن هستى که در ماه شعبان ساکن بودى و غذاى تو، همان نان و آب‏گوشتى است که در ماه‏هاى دیگر سال مى‏خوردى، [با این تفاوت که] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شده‏اى؛ بلکه روح توست که میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است که روحانى و هماهنگ با روح است .   

دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى این میهمانى نیز از نوع غذاهاى بهشتى است. هر دو، میهمان خانه خدایند؛ لیکن نام میهمان‏سرا در این جا «ماه رمضان» است و نامش در آنجا «غرفه‏هاى بهشتى». اینجا غیب است و آنجا مشهود و عیان؛ اینجا تسبیح و تهلیل است و آنجا چشمه سلسبیل؛ اینجا نعمت‏هاى پوشیده و اندوخته هستند و آنجا «میوه‏اى از آنچه برمى‏گزینند * و گوشت بریان پرنده‏اى که میل دارند»(4)    

بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا که تو در ماه رمضان، در همان خانه‏اى ساکن هستى که در ماه شعبان ساکن بودى و غذاى تو، همان نان و آب‏گوشتى است که در ماه‏هاى دیگر سال مى‏خوردى، [با این تفاوت که] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شده‏اى؛ بلکه روح توست که میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است که روحانى و هماهنگ با روح است .

پس نعمت‏ها در هر جهان با پوشش همان جهان، آشکار مى‏شوند و گاهى هم هست که نعمت‏ها در همین دنیا براى پیامبران و معصومان، به شکل آن جهانى، آشکار مى‏شوند. آنچه در روایات بسیارى آمده که: پیامبر خدا براى فاطمه زهرا (علیهاالسلام) یا امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) میوه‏اى از میوه‏هاى بهشت یا جامه‏اى از جامه‏هاى بهشت آورد، گواه این مطلب است . بلکه بالاتر از این، گاهى این امور براى شیعیان خاص نیز فراهم مى‏آید، البتّه به تناسب وسعت وجود و مرتبه‏اى از کمال که به آن رسیده‏اند. بارها و بارها از نزدیک‏ترین خویشانِ سببى و نسبى خود به نظر مى‏رسد که مقصود وى، پدر بزرگوارش شیخ محمّدحسین اصفهانى (کُمپانى) باشد. شنیده‏ام که مى‏گفت:   

«در یکى از روزهاى ماه رمضان، مشغول خواندن زیارت "امین الله‏" در مرقد امیرمؤمنان در نجف بودم . چون به این عبارتِ زیارت رسیدم که: «مائده‏هاى رحمت براى آنانى که از خوان نعمتت روزى مى‏طلبند، آماده است و سرچشمه‏هاى سیرابى براى تشنگان، پُر آب است»، در همان حال که در معناى آن تأمّل و اندیشه مى‏کردم، ناگهان سفره‏اى برایم آشکار شد که طعام‏ها و نوشیدنى‏هاى گوناگون بر آن چیده شده بود، آن چنان که تا آن زمان، تصوّرش را هم نکرده بودم. من مشغول خوردن از غذاى آن بودم و در همان حال به یک مسئله فقهى نیز مى‏اندیشیدم . حالتى شگفت و دهشت‏زا بود! در واقع، حقیقت غذا [ى روح]، همین است که روزه را باطل نمى‏کند ... .»   

شراب طهور در زندگى دنیا، محبّت خداست و بهترین زمانی که براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همین ضیافتى است که ساقى‏اش، همان میزبانش است .   

هرگز مپندار که تعبیرات این بنده، خیالات و اوهام شاعران یا شطحیّات صوفیان افراطى است . هرگز مباد که از زبان قرآن و حدیث، فراتر روم یا در اعتقاداتم از آنچه خداوند و پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) گفته و به آن فرمان داده‏اند، پیش‏تر روم؛ بلکه مقصود، سخنِ همان خدایى است که در سوره «هل أتى» مى‏فرماید: «خداوند به آنان شراب طهور مى‏نوشاند.» (5) 

 

پی‌نوشت‌ها:

1- بوستان سعدی، ص 3 . 

2- الزخرف ، آیه 33 ـ 35 .

3- الأمالى، طوسى، 531 / 1162، مکارم الأخلاق: 2/368/2661، تنبیه الخواطر: 2/56، تحف العقول:40، الأمالى، صدوق: 305/348، التمحیص: 49/79؛ سنن الترمذى: 4/560/2320، المستدرک على الصحیحین: 4/342/7848، کنز العمّال: 3/195/6132 .   

4- واقعه، آیه20 و 21 .   

5- اشاره ‏است به حدیث ‏امام ‏صادق (علیه‏السلام) در مورد آیه‏ مذکور، که فرمود: «آنان را از هر چیزى جز خدا پاک مى‏سازد؛ چرا که هر کس به چیزى از موجودات، آلوده گردد، پاک نیست، مگر به خداى متعال.» مجمع البیان:10/623. جامع الدرر (نوشته عالم ربانى و استاد اخلاق حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدحسین فاطمى رضوان الله‏ تعالى علیه) : 335 ـ 337 به نقل از رساله مجدیّه. 

 

منبع:

کتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1.   





طبقه بندی: ماه رمضان
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87 شهریور 11 توسط صادق | نظر بدهید

پرهیز از هر چه خدا دوست نمی‌دارد

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ الصِّیامَ لَیسَ مِنَ الأَکلِ وَالشُّربِ فَقَط ؛ إنَّمَا الصِّیامُ مِنَ اللَّغوِ  وَالرَّفَثِ، فَإِن سابَّکَ أحَدٌ أو جَهِلَ عَلَیکَ فَقُل: إنّی صائِمٌ (1) ؛ روزه، تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست. همانا روزه، پرهیز از بیهوده‌گویى و دشنام دادن است. پس اگر کسى دشنامت داد، یا با تو نابخردى کرد، بگو: من روزه‏ام.    

 

- قال الإمام علیّ علیه‏السلام ـ فِی الحِکَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ ـ لَیسَ الصَّومُ الإِمساکَ عَنِ المَأکَلِ وَالمَشرَبِ ؛ الصَّومُ الإِمساکُ عَن کُلِّ ما یَکرَهُهُ الله‏ُ سُبحانَهُ (2) ؛ روزه، تنها نخوردن و نیاشامیدن نیست. روزه، پرهیز از هر چیزى است که خداوند، آن را خوش نمى‏دارد.  

      

- قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام: حَقُّ الصَّومِ أن تَعلَمَ أنَّهُ حِجابٌ ضَرَبَهُ الله‏ُ عز و جل  عَلى لِسانِکَ و سَمعِکَ و بَصَرِکَ و بَطنِکَ و فَرجِکَ؛ لِیَستُرَکَ بِهِ مِنَ النّارِ، فَإِن تَرَکتَ الصَّومَ خَرَقتَ سِترَ اللّه‏ِ عَلَیکَ (3) ؛ حقّ روزه، آن است که بدانى آن، حجابى است که خداوند بر زبان و گوش و چشم و شهوتت زده تا تو را از آتش، نگه دارد. پس اگر روزه را ترک کنى، پوشش الهى را بر خویش، دریده‏اى.   

 

- قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام ـ مِن دُعائِهِ عِندَ دُخولِ شَهرِ رَمَضانَ ـ اللّهُمَّ ... و أعِنّا عَلى صِیامِهِ بِکَفِّ الجَوارِحِ عَن مَعاصیکَ وَاستِعمالِها فیهِ بِما یُرضیکَ؛ حَتّى لا نُصغِیَ بِأَسماعِنا إلى لَغوٍ، ولا نُسرِعَ بِأَبصارِنا إلى لَهوٍ، ... (4) ؛ خداوندا !... ما را بر روزه‏دارىِ این ماه یارى کن، با نگه داشتن اعضا از نافرمانى‏ات و به کارگیرى آنها در آنچه خشنودت مى‏سازد، تا آن که با گوش‏هایمان به بیهوده گوش نسپاریم و با چشم‏هایمان به بازیچه نشتابیم و دستان خویش را به آنچه ممنوع است، نگشاییم و با گام‏هایمان، به سوى آنچه حرام است، راه نپوییم، و تا آن که شکممان جز از آنچه حلال کرده‏اى، پُر نشود و زبان‏هایمان جز به آنچه فرموده‏اى، گویا نشود و خود را جز در آنچه ما را به پاداش تو نزدیک مى‏سازد، به زحمت نیفکنیم و جز به آنچه از کیفرت باز مى‏دارد، نپردازیم.   

پس چون روزه گرفتید، زبان‏هایتان را از دروغ نگه دارید، چشم‏هایتان را فرو بندید، نزاع نکنید، حسد نورزید، غیبت نکنید، ستیزه‏جویى نکنید، دروغ نگویید، آمیزش نکنید، با هم مخالفت نکنید، به هم خشم نگیرید، یکدیگر را ناسزا نگویید و دشنام ندهید، در عبادت، سستى نکنید، جدال نکنید، به تفرقه نگرایید، ستم نکنید، با هم با سفاهت (با دل‏تنگى) رفتار نکنید، همدیگر را نیازارید، از یاد خداوند و نماز، غافل نشوید، پیوسته سکوت و بردبارى و شکیبایى و راستگویى پیشه کنید، از اهل شَر دورى نمایید، و از سخن ناروا ، دروغ، افترا، دشمنى، بدگمانى، غیبت و سخن‏چینى بپرهیزید.   

قالَ أبو عَبدِالله‏ علیه‏السلام: إذا صُمتَ فَلیَصُم سَمعُکَ و بَصَرُکَ و شَعرُکَ و جِلدُکَ ـ و عَدَّدَ أشیاءَ غَیرَ هذا ـ  قالَ: ولا یَکونُ یَومُ صَومِکَ کَیَومِ فِطرِکَ(5) ؛ امام صادق علیه‏السلام فرمود: «وقتى روزه گرفتى، گوش و چشم و مو و پوستت هم» (و چیزهاى دیگرى هم بر شمرد) «روزه باشند» و فرمود: «روز روزه‏دارى‏ات، مثل روز خوردنت نباشد.»(یعنی وقتی روزه هستی با روزی که روزه نیستی متفاوت باشد)    

 

- قال الامام الصادق علیه‏السلام: إذا صُمتَ فَلیَصُم سَمعُکَ و بَصَرُکَ و فَرجُکَ و لِسانُکَ، و تَغُضُّ بَصَرَکَ عَمّا لا یَحِلُّ النَّظَرُ إلَیهِ، وَالسَّمعَ عَمّا لا یَحِلُّ استِماعُهُ إلَیهِ، وَاللِّسانَ مِنَ الکَذِبِ وَالفُحشِ(6) ؛ هر گاه روزه گرفتى، گوش و چشم و شهوت و زبانت هم روزه باشند، و چشمت را از آنچه نگاه به آن حلال نیست و گوشَت را از آنچه شنیدنش حلال نیست و زبانت را از دروغ و دشنام، حفظ کن .    

 

- قال الامام الصادق علیه‏السلام: صَومُ شَهرِ رَمَضانَ فَرضٌ فی کُلِّ عامٍ، و أدنى ما یَتِمُّ بِهِ فَرضُ صَومِهِ: العَزیمَةُ مِن قَلبِ المُؤمِنِ عَلى صَومِهِ بِنِیَّةٍ صادِقَةٍ، و تَرکُ الأَکلِ وَالشُّربِ وَالنِّکاحِ فی نَهارِهِ کُلِّهِ، و أن یَجمَعَ فی صَومِهِ التَّوَقِّیَ لِجَمیعِ جَوارِحِهِ و کَفَّها عَن مَحارِمِ الله‏ِ رَبِّهِ مُتَقَرِّبا بِذلِکَ کُلِّهِ إلَیهِ؛ فَإِذا فَعَلَ ذلِکَ کانَ مُؤَدِّیا لِفَرضِهِ (7) ؛ روزه ماه رمضان، در هر سال، واجب است و کمترین چیزهایى که وجوب روزه‏اش با آنها به کمال مى‏رسد، تصمیم قلبى مؤمن است (که آن را با نیّت راست، روزه بدارد) و در تمام روز، خوردن و آشامیدن و آمیزش را ترک کند و در روزه‏اش تلاش خود را در نگهدارى همه اعضایش از حرام‏هاى الهى قرار دهد و با همه اینها به خداوند، تقرّب بجوید. پس اگر چنین کند، واجبِ این ماه را ادا کرده است.   

- قال الامام الصادق علیه‏السلام: لَیسَ الصِّیامُ مِنَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ؛ وَالإِنسانُ یَنبَغی لَهُ أن یَحفَظَ لِسانَهُ مِنَ اللَّغوِ الباطِلِ فی رَمَضانَ و غَیرِهِ (8) ؛ روزه، تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست و سزاوار است که انسان در ماه رمضان و غیر آن، زبانش را از بیهوده‏گویى و باطل، نگه دارد.   

 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إذا صامَ أحَدُکُمُ الثَّلاثَةَ الأَیّامِ مِنَ الشَّهرِ فَلا یُجادِلَنَّ أحَدا، ولا یَجهَل، ولا یُسرِع إلَى الحَلفِ وَالأَیمانِ بِالله‏، فَإِن جَهِلَ عَلَیهِ أحَدٌ فَلیَتَحَمَّل(9) ؛ هر گاه یکى از شما سه روز از ماه را روزه مى‏گیرد، پس با کسى مجادله و نابخردى نکند و زود به خدا قسم نخورد. پس اگر کسى با او نابخردى کرد، تحمّل کند. (روزه واقعی گرفته است)

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إذا أصبَحتَ صائِما فَلیَصُم سَمعُکَ و بَصَرُکَ مِنَ الحَرامِ، و جارِحَتُکَ و جَمیعُ أعضائِکَ مِنَ القَبیحِ، و دَع عِندَهُ الهَذیَ و أذَى الخادِمِ، وَلیَکُن عَلَیکَ وَقارُ الصِّیامِ، وَالزَم مَا استَطَعتَ مِنَ الصَّمتِ وَالسُّکوتِ إلاّ عَن ذِکرِ الله، ولا تَجعَل یَومَ صَومِکَ کَیَومِ فِطرِکَ، و إیّاکَ وَالمُباشَرَةَ وَالقُبلَةَ وَالقَهقَهَةَ بِالضِّحکِ! فَإِنَّ الله‏َ یَمقُتُ ذلِکَ(10) ؛ اگر روزه‏دار بودى، گوش و چشم تو از حرام، و همه اعضایت از زشتى، روزه باشند. هنگام روزه‏دارى، یاوه‏گویى و آزردن خدمت‏گزار را رها کن و وقار روزه‏دارى در تو باشد. تا مى‏توانى برخوردار از سکوت و خموشى باش، مگر در یاد خدا. روزِ روزه‏دارى‏ات را مثل روزِ خوردنت قرار مده، و بپرهیز از آمیزش و قهقهه در خندیدن، که خداوند آن را خوش نمى‏دارد.    

 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إنَّ الصِّیامَ لَیسَ مِنَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ وَحدَهُ؛ إنَّما لِلصَّومِ شَرطٌ یَحتاجُ أن یُحفَظَ حَتّى یَتِمَّ الصَّومُ؛ و هُوَ الصَّمتُ الدّاخِلُ، أما تَسمَعُ ما قالَت مَریَمُ بِنتُ عِمرانَ: « إِنِّى نَذَرْتُ لِلرَّحْمَـنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیًّا؟!» یَعنی صَمتا ... (11) ؛ روزه‏دارى، تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست. روزه، شرطى دارد که نیازمند مواظبت است تا کامل شود، و آن، سکوت درونى است. آیا نمى‏شنوى که مریم دختر عمران گفت: «من براى خدا، روزه‏اى نذر کرده‏ام. پس، امروز با هیچ انسانى سخن نمى‏گویم»، یعنى سکوت (مى‏کنم). پس چون روزه گرفتید، زبان‏هایتان را از دروغ نگه دارید، چشم‏هایتان را فرو بندید، نزاع نکنید، حسد نورزید، غیبت نکنید، ستیزه‏جویى نکنید، دروغ نگویید، آمیزش نکنید، با هم مخالفت نکنید، به هم خشم نگیرید، یکدیگر را ناسزا نگویید و دشنام ندهید، در عبادت، سستى نکنید، جدال نکنید، به تفرقه نگرایید، ستم نکنید، با هم با سفاهت (با دل‏تنگى) رفتار نکنید، همدیگر را نیازارید، از یاد خداوند و نماز، غافل نشوید، پیوسته سکوت و بردبارى و شکیبایى و راستگویى پیشه کنید، از اهل شَر دورى نمایید، و از سخن ناروا ، دروغ، افترا، دشمنى، بدگمانى، غیبت و سخن‏چینى بپرهیزید.   

از آنان باشید که روى به آخرت دارند. چشم به راه روزهاى خود باشید. منتظر آنچه خداوند به شما وعده داده است، باشید. براى دیدار با خدا ره‏توشه برگیرید. آرامش و وقار و خشوع و خضوع داشته باشید. فروتنىِ بنده بیمناک از مولایش را داشته باشید. حیران و بیمناک و امیدوار ، شیفته و هراسناک، خواستار و ترسناک باشید، آن چنان که دل‏ها را از عیب‏ها پاک، درون خویش را از آلودگى پیراسته، و بدن را از آلودگى، تمیز مى‏نما.   

چنان باش که از غیر خدا به خدا بیزارى بجویى و در روزه‏دارى‏ات، با سکوت همه‏ جانبه از آنچه خداوند، تو را در نهان و آشکار از آن نهى کرده، با او دوستى کنى و در نهان و آشکارت از او به حق، خشیت داشته باشى و خود را در روزهاى روزه‏دارى‏ات به خدا بخشنده باشى و دلت را براى او خالى ساخته و جان خویش را در آنچه فرمانت داده و به آن فرا خوانده است، بخشیده باشى.   

پس، هر گاه همه اینها را انجام دادى، تو روزه‏دار واقعى براى خدایى و آنچه فرموده، ادا کرده‏اى؛ و از آنچه برایت بیان کردم، هر چه بکاهى، به همان مقدار، از [فضیلت] روزه‏ات کاسته شده است.     

 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إذا صُمتَ فَانوِ بِصَومِکَ کَفَّ النَّفسِ عَنِ الشَّهَواتِ، و قَطعَ الهِمَّةِ عَن خُطُواتِ الشَّیطانِ، و أنزِل نَفسَکَ مَنزِلَةَ المَرضى لا تَشتَهی طَعاما ولا شَرابا، مُتَوَقِّعا فی کُلِّ لَحظَةٍ شِفاءَکَ مِن مَرَضِ الذُّنوبِ، و طَهِّر باطِنَکَ مِن کُلِّ کَدَرٍ و غَفلَةٍ و ظُلمَةٍ یَقطَعُکَ عَن مَعنَى الإِخلاصِ لِوَجهِ الله‏ِ تَعالى(12) ؛ وقتى روزه گرفتى، با روزه‏ات، باز داشتن نفْس را از شهوت‏ها و بریدن همّت را از گام‏هاى شیطان، نیّت کن و خویش را چون بیمارى قرار ده که اشتهایى به هیچ غذا و نوشیدنى‏اى ندارد، و هر لحظه چشم امید به شفا از بیمارىِ گناهان، بدوز و درونت را از هر تیرگى و غفلت و تاریکى‏اى که تو را از اخلاص براى خداى متعال باز مى‏دارد، پاک ساز.     

 

- قال الإمام الرضا علیه‏السلام: قَد جَعَلَ الله‏ُ عَلى کُلِّ جارِحَةٍ حَقّا لِلصِّیامِ؛ فَمَن أدّى حَقَّها کانَ صائِما، و مَن تَرَکَ شَیئا مِنها نَقَصَ مِن فَضلِ صَومِهِ بِحَسَبِ ما تَرَکَ مِنها(13) ؛

خداوند در روزه، بر عهده هر عضوى حقّى قرار داده است. پس، هر کس حقّ اعضا را ادا کند، روزه‏دار است و هر کس چیزى از آنها را وا گذارد، به همان اندازه که ترک کرده، از فضیلت روزه‏اش کاسته است. 

 

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیح ابن حبّان: 8/256/3479، المستدرک على الصحیحین:1/595/1570، السنن الکبرى للبیهقی: 4/449/8312، فضائل الأوقات للبیهقی: 48/79، کنز العمّال: 8/507/23864. 

2- شرح نهج البلاغه:20/299/ 417 .

3- من لا یحضره الفقیه: 2/620/3214، الخصال: 566/1، الأمالی للصدوق: 452/610، مکارم الأخلاق: 2/300/2654، تحف العقول: 258، بحار الأنوار: 74/4/1 .  

4- الصحیفة السجادیة: 166،الدعاء 44، مصباح المتهجّد: 608/ 695، الإقبال:1/112 .

5- الکافی: 4/87/1، تهذیب الأحکام: 4/194/554، من لا یحضره الفقیه: 2/108/1855، الإقبال: 1/195، بحار الأنوار: 97/351/3 . 

6- الهدایة: 189، بحار الأنوار: 96/295/26 . 

7- دعائم الإسلام: 1/268 ؛ بحارالأنوار: 96/294/25 . 

8- تهذیب الأحکام: 4/189/534 . 

 9- الکافی: 4/88/4، تهذیب الأحکام: 4/195/557، من لا یحضره الفقیه: 2/82/1787، مکارم الأخلاق: 1/299/941، بحار الأنوار: 97/104/39 .

10- النوادر للأشعری:20/9، بحار الأنوار: 96/292/16 . 

11- النوادر للأشعری: 21/10، بحار الأنوار: 96/292 ذیل ح 16.   

12- مصباح الشریعه: 133، بحار الأنوار: 96/254/28.  

13- الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه‏السلام: 202، بحار الأنوار:96/291/13.

 

منبع:

کتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 254.       





طبقه بندی: ماه رمضان
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87 شهریور 11 توسط صادق | نظر بدهید

دعاى پیامبر(ص) هنگام رویت هلال رمضان

صدوق علیه الرحمه در کتاب من لا یحضره الفقیه آورده «و کان رسول الله صلى الله علیه و آله اذا اهل هلال شهر رمضان استقبل القبلة و رفع یدیه و قال: «اللهم اهله علینا بالامن و الایمان،و السلامة و الاسلام، و العافیة المجللة و الرزق الواسع، و دفع الاسقام، اللهم ارزقنا صیامه و قیامه و تلاوة القرآن فیه، و سلمه لنا، و تسلمه منا و سلمنا فیه‏» (1)

رسول الله(صلى الله علیه و آل) هنگامى که رویت هلال رمضان مى‏فرمود، رو به قبله مى‏نمود و دستهاى مبارکش را بلند مى‏کرد.و مى‏گفت: پروردگارا این ماه را بر ما نو گردان به امن و امان، و سلامتى و اسلام، و تندرستى شایان تشکر، و روزى فراخ، و بر طرف ساختن دردها و ناملایمات، بار پروردگارا روزى کن ما را روزه و قیام براى عبادت، و تلاوت قرآن در این ماه، و او را براى ما سالم و تمام گردان، و او را از ما سالم بدار، و ما را در این ماه سالم و تندرست فرما.

پى‏نوشت:

1- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 100.

روزه، درمان بیمارهاى روح و جسم صفحه 13

سید حسین موسوى راد لاهیجى





طبقه بندی: ماه رمضان
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 87 شهریور 10 توسط صادق | نظر بدهید

فضیلت اعمال مستحبى ماه رمضان

 
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 87 شهریور 10 توسط صادق | نظر بدهید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.