سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

به جای هدیه دادن

مامان، سلام!

امروز که این نامه را برایت می‏نویسم روز مادر است. این نامه را نوشتم تا بگویم خیلی سعی کردم یک هدیه‏ی خوب برایت بخرم، اما نتوانستم؛ چون پول‏هایم خیلی کم بود. با اینکه چند روز پول‏هایم را خرج نکردم و همه را پس‏انداز کردم. بازهم پولم به خرید یک هدیه‏ی خوب نرسید. من خواستم در روز مادر به جای هدیه دادن در کارهای خانه کمکت کنم؛ اما آبجی زودتر از من این تصمیم را گرفت. می‏خواستم نمره‏های خوبم را به تو هدیه بدهم؛ اما خودت که می‏دانی، من همه‏ی نمره‏هایم تا حالا بیست بوده.

امروز که داشتم به مدرسه می‏رفتم کفش‏هایت را توی جا کفشی دیدم. کفش‏هایت خیلی خاکی بود. دیروز که رفته بودی از باغ مش حسین سبزی تازه بخری کفش‏هایت خاکی شده بود. واکس قهوه‏ای نداشتیم.

ظهر که از مدرسه آمدم با یک دستمال خیس، کفش‏هایت را تمیز کردم و حسابی برق انداختم. دلم می‏خواست در روز مادر یک جوری خوشحالت کنم. حال خوشحال شدی؟





طبقه بندی: روز مادر
نوشته شده در تاریخ شنبه 88 خرداد 23 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.