دلونشتهای برای امام صادق
به اولین فصل سبز سال سوگند! این که آمده، خود فروردین است.
این کودک نو رسیده که منظور همه دقیقههای امروز است؛ راستگو همچون پدر... شریف همچون مادر، لطیف همچون تمام خاندان بهاریاش.
خانه پنجمین امام، امروز برای کودکی آذین بسته، که آمده تا ستاره ششم آسمان ایمان باشد.
یا صادق آل محمد صلی الله علیه و آله! تو خلاصه همه صداهای منبسط شده تاریخی؛ معلم همه عشق، آموزگار شعر و شور و شروه.
آقا
سلام! توی کلاس سبز تو جایی برای پاهای ناتوان من هست؟؛ جایی برای خستگی
شانههای جاهل، تا بنشینم و در زُلال چشم های تو زُل بزنم؟
آقا! محبت تو یعنی شاخه پُر بار شیعه.
شیعه، صدای نفسهای تو را توی هر کتاب میشنود.
هر چه دارد، از منطق آفتابی تو دارد.
«به رغم مدعیانی که منع عشق» میکنندمان، هنوز هم جمال تو حجّت است؛ موجه ترین حجت ما.
ای حجت خدا. برایم صلوات، معنای تازه دارد.
تو آمدی تا بفهمند این پیراهن پوسیده بر تن خلفای جور، اسلام نیست.
آمدی
تا راه سُرخ ستاره را ادامه بدهی... دلم برای کودکی امشب پر میزند که
علم، گوشه نشین مکتب اوست، خضر، سالک راهش و عیسی طفل نوآموز کرامتش.
خدایا! من به صداقت این لحظهها، به روح نورانی صادق الائمه، به علم آسمانیاش نیازمندم.
خدایا! جاهلم به آن چه که تو مقدر آسمانها و زمین کردهای. جاهلم به همه علوم.
خدایا! مرا به حلقه شاگردان او برسان. مرا به زلال دانش جعفری مهمان کن.
خدایا! دلتنگ قدم زدن در همان حوالی که او رد میشود هستم؛ همان جا که درس نور میداد، به همان اطاق که آمد تا درس مهر بدهد.
خدایا! دستهایم بهانه دارند. دستهای بهترین آموزگار را بر سرم بکش؛ راستگوترین آموزگار.
دلنوشتهی : امیر مرزبان
طبقه بندی: امام صادق(ع)، دلنوشته
همانا شفاعت ما به سبٌک شمارندهی نماز نمیرسد
همانا شفاعت ما به سبٌک شمارندهی نماز نمیرسد
بهترین اطاعت<\/h2>
خدا
نعمت های بی شماری به ما بخشیده و از ما خواسته است در قبال این نعمت ها،
شکرگزارش باشیم و او را اطاعت کنیم. از منظر امام صادق علیه السلام هیچ
اطاعت و فرمانبرداری بهتر از اقامه نماز نیست. ایشان میفرماید:
«فرمانبرداری خدا، خدمت او در زمین است و هیچ خدمتی برابر با نماز نیست.
از این روست که فرشتگان، زکریا را در حالی ندا دادند که در محراب به نماز
ایستاده بود».
برترین وسیله<\/h2>
خدا انسان را آفریده تا
با عبادت ها، فرمانبری و پرهیز از گناهان، به سوی او تقرب جوید و به او
برسد که همه از اویند و به او باز میگردند. امام صادق علیه السلام،
برترین وسیله تقرب بندگان را نماز معرفی میکند. یکی از یاران امام
میگوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: برترین و محبوب ترین وسیله
تقرب بندگان به خدایشان چیست؟ حضرت فرمود: «پس از معرفت، برتر از این نماز
چیزی نمیشناسم. نمیبینی که بنده شایسته، عیسی بن مریم، گفت: خدا مرا تا
زندهام به نماز سفارش کرده است». آن حضرت در سخنی دیگر فرمودند: «محبوب
ترین بنده نزد خدا، کسی است که در گفتارش راستگو و بر نمازش مواظب باشد».
نیکی ماندگار<\/h2>
ثمره
برخی کارهای خوب فقط در دنیا دیدنی است، ولی آثار برخی نیکی ها و عبادت ها
تا روز قیامت ماندگار است. به فرمایش امام صادق علیه السلام، نماز نیز از
جمله نیکیهای ماندگار و جاویدان است که باید بر آن مواظبت کرد. یکی از
یاران امام میگوید: از امام صادق علیه السلام نیکی های ماندگار را
پرسیدم، فرمود: «نماز؛ پس، بر آن مواظبت ورزید».
مواظبت بر نماز<\/h2>
در
محضر خدا بودن و راز و نیاز با معبود هستی، انسان را از همه قیدها
میرهاند و او را در زلال نیایش رها میسازد. در پیشگاه خدا در حد توان
باید خاضعانه ایستاد و او را عبادت کرد. امام صادق علیه السلام درباره این
گفته خدای متعال که «خاضعانه برای خدا به پا خیزید»، فرمود: «منظور، توجه
انسان به نماز و مواظبت بر آن است تا چیزی او را از نماز به خود سرگرم و
مشغول ندارد».
فرمانبرداری خدا، خدمت او در زمین است و هیچ خدمتی برابر با نماز نیست
بهتر از فرزند<\/h2>
برخی
اوقات معین، ویژه عبادات معرفی شده است و پرداختن به آن برتری و ثواب
مخصوص دارد. امام صادق علیه السلام میفرماید: «فضیلت نماز اول وقت برای
انسان، بهتر از فرزند و دارایی اوست». نیز از آن حضرت است که: «هر نماز دو
وقت دارد که از این دو، اول وقت برتر است و روا نیست کسی بدون دلیل در آخر
وقت نماز بخواند».
نماز سپیدگونه<\/h2>
نماز اول وقت در
سفارش های ائمه، بسیار آمده است. امام صادق علیه السلام میفرماید: «کسی
که نمازهای واجب را در اول وقت ادا کند و حدود آنها را حفظ نماید، فرشته
آن را سپید و پاکیزه به آسمان میبرد. پس نماز (به نمازگزار) گوید: خدا تو
را نگاه دارد، همان گونه که مرا نگاه داشتی و به ملکی بزرگوار سپردی. کسی
هم که نمازها را بی سبب به تأخیر اندازد و حدود آن ها را حفظ نکند، فرشته،
نماز او را سیاه و تاریک به آسمان میبرد، در حالی که نماز با صدای بلند
به نمازگزار گوید: مرا ضایع کردی، خدا تو را ضایع کند و خدا تو را رعایت
نکند، چنان که مرا رعایت نکردی».
تنها خدا<\/h2>
در
خلوت خداوندی و راز و نیاز با هستی بخش بی همتا، فقط باید دل را به او
سپرد و از پرداختن به دیگران بازداشت و از پیشگاه با برکتش عفو و گذشت را
تمنا کرد. امام صادق علیه السلام میفرماید: «همانا دوست دارم شخص با
ایمان هنگامی که به نماز واجب میایستد، دلش را به سوی خدا کند و به کار
دنیایی مشغول ندارد. هیچ شخص با ایمانی در نماز دل به سوی خدا نمیکند،
مگر این که خداوند به او رو میآورد و دل های مؤمنان را به خود علاقه مند
میسازد، پس از آنکه خود نیز به او اظهار علاقه میکند».
حضور قلبی<\/h2>
امام
صادق علیه السلام درباره حضور قلب در نماز میفرماید: «هنگامی که به قبله
رو کردی، دنیا و آنچه در آن است و مردم و آنچه در پی آن هستند را فراموش
کن و به چشم دل بزرگی خدا را بنگر و ایستادنت را در پیشگاهش، آن روز که هر
کس از آنچه فرستاده آگاه میشود و به سوی مولای حقیقیاش بازگردانده
میشود به یاد آر؛ ایستادنی بر یک پای ترس و یک پای امید. پس هنگامی که
خدا را بزرگ دانستی و تکبیر گفتی، آنچه را در میان آسمان برین و خاک زیرین
است کوچک بشمار. بی گمان آن هنگام که خداوند از دل کسی که او را بزرگ
شمرده، ولی آن را حقیقی نمیداند آگاه شود، میگوید: ای دروغگو، آیا مرا
گول میزنی؟ به عزت و جلالم سوگند، از شیرینی ذکرم محرومت میسازم و از
نزدیکی به درگاهم و شادمانی مناجاتم، مانع میشوم».
نماز نیکو<\/h2>
امام
صادق علیه السلام درباره آداب نماز نیکو میفرماید: «هنگامی که نماز واجب
میخوانی، در وقتش بخوان، همچون نماز کسی که خداحافظی میکند و میترسد
هیچگاه بدان باز نگردد. سپس نگاهت را به سجده گاهت بدوز. اگر میدانستی در
راست و چپت چه کسانیاند، نماز را نیکو میگزاردی. پس بدان که در پیشگاه
کسی هستی که تو را میبیند و تو او را نمیبینی».
ای
فرشتگان من! به بندهام بنگرید که با عبادتش به من تقرب جسته و پیمانم را
به پایان برد. سپس برای من و شکر نعمت هایی که به او بخشیده ام، سجده کرد
نگاه کریمانه
امام
صادق علیه السلام درباره مهرورزی ویژه خداوند به بنده نمازگزارش
میفرماید: «هنگامی که بنده نماز را آغاز میکند، خداوند با روی
کریمانهاش به او روی میآورد و فرشتهای را بر او میگمارد تا قرآن را
کامل و تمام از لبش برچیند. پس اگر بنده از نمازش روی گرداند، خداوند نیز
روی میگرداند و او را به همان فرشته میسپارد و اگر در همه نمازش به آن
متوجه باشد، خدا با روی کریمانهاش به او رو میکند تا آنکه نمازش کامل و
تمام بالا رود. پس اگر در آن دچار فراموشی یا غفلت گردید یا سرگرم به چیزی
جز نماز شد، از نمازش همان اندازه بالا میرود که به خدا روی داشته است و
هیچ چیز به دل غافل بخشیده نمیشود».
واسطهای زیبا<\/h2>
گشودن
گرهها و مشکلات زندگی، تنها با اراده و خواست الهی تحقق میپذیرد. خداوند
برای این کار ابزارها و واسطههای مادی و معنوی قرار داده که نماز نیز جزو
آن هاست. امام صادق علیه السلام میفرماید: «هر گاه بنده به نماز میایستد
و نمازش را مختصر میکند، خداوند تبارک و تعالی به فرشتگانش میگوید: آیا
به بنده من نمینگرید؟ گویا بر آوردن نیازهایش را به دست غیر من میبیند!
آیا نمیداند که برآوردن نیازهایش به دست من است؟»
محرومان از شفاعت
سبک
شمردن نماز و توجه نداشتن به آن، از کارهای ناپسند بوده، در قرآن و سفارش
های امامان معصوم علیهم السلام از آن به شدت نهی شده است. ابوبصیر
میگوید: نزد ام حمیده، همسر امام صادق علیه السلام رفتم تا او را به دلیل
رحلت امام صادق علیه السلام تسلیت دهم. پس او گریست و من نیز از گریه او
گریستم. سپس گفت: ای ابوبصیر! اگر ابوعبداللّه را هنگام مرگ میدیدی، به
شگفت میآمدی. چشمانش را باز کرد و سپس فرمود: هر کس را میان من و او
پیوند خویشاوندی است گرد آورید. وقتی همه آمدند، به آنها نگریست و فرمود:
«همانا شفاعت ما به سبک شمارندهی نماز نمیرسد».
در پناه رحمت الهی<\/h2>
با
شروع نماز و گفتن تکبیرة الاحرام، وارد حریم نماز میشویم و در برابر خدای
متعال قرار میگیریم. در این حال نمازگزار به فرموده امام صادق علیه
السلام در پناه رحمت خداست. ایشان میفرماید: «نمازگزار، مهمان خداوند
است. او در پناه رحمت خداست تا آنگاه که نمازش را به پایان برد».
فضیلت نماز اول وقت برای انسان، بهتر از فرزند و دارایی اوست
نماز مقبول
برای
انجام نماز باید از زشتی ها و ناپسندی ها دور شد و با انجام خوبی ها،
موجبات قبولی نماز را فراهم آورد. امام صادق علیه السلام میفرماید: «خدای
تبارک و تعالی فرمود: نماز را تنها از کسی میپذیرم که در برابر بزرگی من
سر فرود آورد، خود را به خاطر من از شهوت ها نگه دارد، روزش را با یاد من
سپری کند، بر آفریدههای من بزرگی نکند، گرسنه را سیر کند، برهنه را
بپوشاند، بر مصیبت زده رحم آورد و غریب را پناه دهد. پس نور این شخص چون
خورشید میدرخشد و برایش در تاریکی ها، نور، و در نادانی ها، دانایی قرار
میدهم. با عزتم او را نگاه میدارم و با فرشتگانم از او نگهبانی میکنم.
مرا میخواند، پاسخش میدهم. از من درخواست میکند، میدهم. حکایت او نزد
من حکایت باغ های بهشت است که میوه هایش خشک نمیشود و حالت آنها دگرگون
نمیگردد».
شرط قبولی نماز<\/h2>
برای
قبولی نماز در پیشگاه خداوند شرایطی وجود دارد.امام صادق علیه السلام
میفرماید: «خداوند در مناجات موسی علیه السلام به او فرمود: ای موسی!
نماز را نمیپذیرم جز از کسی که در برابر بزرگی من سر فرود آورده، ترس از
مرا هم نشین دلش ساخته، روزش را با یاد من سپری کرده، شبش را با پافشاری
بر خطا به روز نبرده و حق اولیا و دوستان مرا شناخته است».
سجده شکر<\/h2>
سزاوار
است انسان پس از نماز، برای شکرگزاری به درگاه الهی پیشانی بر سجده گذاشته
و از خداوند برای نعمتهای بی شمارش تشکر کند. امام صادق علیه السلام
میفرماید: «سجده شکر بر هر مسلمانی واجب است. با آن نمازت را کامل
میکنی، پروردگارت را خشنود میسازی و فرشتگان را به شگفتی میآوری. همانا
آن گاه که بنده نماز میخواند و سپس سجده شکر میگزارد، پروردگار متعال،
پرده از میان او و فرشتگان بر میگیرد و میگوید: ای فرشتگان من! به
بندهام بنگرید که با عبادتش به من تقرب جسته و پیمانم را به پایان برد.
سپس برای من و شکر نعمت هایی که به او بخشیده ام، سجده کرد».
طبقه بندی: بهترینها از زبان امام صادق علیه اسلام
عشق تا شکوه ز تاریکی این دنیا کرد
دستِ حق پنجرهی رحمت خود را وا کرد
ناگهان قافله سالارِ سرآمد، آمد
عشق یکباره چنین گفت: محمد(ص) آمد
آمد آن مرد امینی که خدا یارش بود
و صداقت همه جا تشنهی دیدارش بود
آمد و غنچهی امید شکوفاتر شد
ذهن آئینه پُر از بال و پرِ باور شد
مهربان، آمدی و رازِ خدا را گفتی
کلماتِ پُرِ اعجاز خدا را گفتی
عطر خوشبوی محبت به حجاز آوردی
آدمی را به سجود و به نماز آوردی
هر کسی دید تو را عاشقِ گفتارت شد
"چشم بیمار تو را" دید و گرفتارت شد!
بر لبت زمزمهی روشنِ آگاهی بود
دلِ تو سبزترین شعرِ هوالهی بود
آسمان محوِ تماشای نگاهت میشد
ماه دلباختهی رویِ چو ماهت میشد
ای سر و جان به فدای تو و خاک قَدَمت
گشته دلها همگی نذرِ حریمِ حَرَمت
از تو و عشق تو هر کس که سخن میگوید
در دلِ "حامی" گلِ سرخِ غزل میروید
جمشید محمدی مقدم «حامی»
طبقه بندی: پیامبر اکرم(ص)
آسایش دو عالم اگر آرزو کنی |
باید به آستانه صادق تو روکنی |
حق راست او طلیعه و دین راست او مدار |
کز وی بود حقایق اسلام، آشکار |
هرجا کتاب و مکتب و دانشگهی بود |
از خوان علم و معرفت اوست ریزه خوار |
عالم از او کمال و حیات و آبرو گرفت |
گلزار دین ز تربیتش رنگ و بو گرفت |
زینت گرفت دفتر خلقت ز نام او |
سیراب شد فضیلت و تقوا ز جام او |
از درک قدر اوست چو کوتاه، دست فکر |
یک ره نگر فضیلت و قدر «هشام» او |
منکوب کرد نابغهها را در اجتماع |
مبهوت ماند خصم قوی از کلام او |
شاگرد کوچک این همه غوغا به پاکند |
پیدا بود دگر که معلم چهها کند |
آب حیات علم، ز غرب آرزو مکن |
جز از در امام ششم، جستجو نکن |
ای رهبر بزرگ، تو از دانش و فنون |
دانشگهی گشودی و بردی تعب فزون |
و آنگاه با امید، سپردی به پیروان |
این مکتب عظیم، کزو حق گرفت جان |
گفتی به شهری ار که هزاران نفر بود |
یک فرد شیعه برهمه باید که سر بود |
طبقه بندی: امام صادق(ع)
دین حق را کلام ناطق |
یعنی جعفر امام صادق |
آن قاعده دان علم اخلاق |
آن اَعلم عالمان آفاق |
فضل و شرفش چو پرتو نور |
در جمله کائنات مشهور |
او بود به بَحْرِ عشق زَوْرَقْ |
زو یافت رواجْ مَذْهَبِ حق |
گنجینه معرفت ضمیرش |
آیینه حق دلِ مُنیرش |
اسرار نهان مصطفی را |
او کرد به خلق آشکارا |
فرموده ایزد و پیمبر |
باشد ارکان دین جعفر |
صبح صادق غلام رایش |
آیینه مهر نقش پایش |
دانای ضمیر خلقِ عالم |
مقبولترین نسلِ آدم |
علمی که لدُّنی است نامش |
لفظیاست ز أَبْجدِ کلامش |
در شهر و دیار هفت اقلیم |
ز اعمالِ قبیح و حسن تکریم |
از خلق شدی هر آنچه صادر |
بودی به امامِ عصر حاضر |
طبقه بندی: شعر، امام صادق(ع)، ادبی
گل کرد ردپای کسی که به یمن او |
با یک گل شکفته زمستان، بهار شد |
مردی رسید با سبد نور از بهشت |
نوری که شهد و شربت و سیب و انار شد |
پس برتن کویر و در انبوه تشنگان |
شهدی چکاند و خاک کویر آبشار شد |
از سیب و از انار به هر جاهلی خوراند |
علمش شکفت و عالم دهر و دیار شد |
بر سستی فلاسفه و هر چه که حکیم |
دستی کشید و سستیشان استوار شد |
در انجم جبر که نوری دمید، جبر |
ذره ذره ذوب شد و اختیار شد |
در دشت علم، هرچه غزال رمنده بود |
با تیر آسمانی فکرش شکار شد |
مردی که چشمش آینه کائنات بود |
چشمی که هر که دید، دلش بی قرار شد |
اما چه حیف! دوره آیینه هم گذشت |
چرخید چرخ و نوبت گرد و غبار شد |
از دست روزگار به یک باره آینه |
افتاد و وقت واقعه احتضار شد |
سرودهی : مهدی زارعی
طبقه بندی: امام صادق(ع)
به مناسبت میلاد حضرت صادق علیه السلام
ای قلم ای هم سخن رازها |
پرده گشا از رخ اعجازها |
امشب از آیینه سخن ساز کن |
شور دگر در دلم آغاز کن |
می بده تا مست حقایق شوم |
عاشق پابست حقایق شوم |
می بده چون ساقی جان آمده |
صادق محبوب جهان آمده |
او که گل سر سبد رازهاست |
آینه دار همه اعجازهاست |
ای قلم امشب ز نگاهش بگو |
از رخ دلجوی چو ماهش بگو |
شب شب زیبای غزل گفتن است |
آینه در آینه بشکفتن است |
شب شب نور و گل و آیینههاست |
شب شب اقرار غم سینههاست |
باز به یادت غم دل پا گرفت |
قطره دل معنی دریا گرفت |
مرغ دلم پر زد و پرواز کرد |
تا که سفر سوی تو آغاز کرد |
رفت به جایی که پر از نور بود |
سینه آیینه پر از شور بود |
دید ملائک به سما آمدند |
با دل پر شور و نوا آمدند |
صدق و صفا صادق اهل کرم |
آمده تا پاک شود رنگ غم |
او که نگاهش گل خورشیدهاست |
دشمن تاریکی تردیدهاست |
آمده تا عشق شکوفا شود |
بغض دل پنجرهها وا شود |
جمشید مقدم (حامی)
طبقه بندی: امام صادق(ع)
به یمن میلاد حضرت، امام صادق
پرتو رنگارنگ خورشید، اندک اندک بر فراز آسمان مدینه تابیدن میگرفت تا زمین، نظارهگر طلوع دوباره مهر باشد.
مدینه، بی صبرانه چشم به راه سپیده صبح بود.
...
و ناگهان، نبض زمان تندتر از همیشه به تپیدن افتاده، شعلههای سرکش و ابدی
آتش، بیش از پیش، بر دوزخ جسم و جان ابلیس و خودش نشست و از پس ابرهای
رحمت آفتابی برآمد.
زلال اشک، چونان شبنم سحرگاهی بر چشمان خسته مادر نشست. مولودی از بطن عشق و طهارت زاده شد تا متن دین را بگستراند
و
او صادق آل محمد بود و بنیانگذار نهضتی بزرگ؛ او چشمه سار فضل و دانشاش
محلّ فیض چهار هزار درخت طوبی بود و آبشار عظیم عطوفتش، بنیان کن هر چه
سنگِ خاراست.
او گستراننده نور پدر بود در تاریکنای جهای و روشنای دیده و دل باقرالعلوم علیه السلام، شکافنده دانشها.
اینک، فرشتگان، دسته دسته میآیند و به تماشای ابنُ المکّرمه مینشینند.
اینک،
زمزمه تسبیح و تهلیل، از چار سوی مدینه، به گوش میرسد اینک، شمیم و عطر
گل محمدی، سر تا سر زمین را پر کرده است و مشام جانهای خسته شیعیان را
مینوازد.
اینک، هزار هزار قافله دل، به دیدار آن امام میآید تا
طلوع هشتمین ستاره عصمت از آسمان ولایت را جَشن بگیرد و مرهم عشق، بر زخم
کهنه شیعه بگذارد.
نوشته : نسرین رامادان
طبقه بندی: میلاد امام صادق(ع)
«کسی که بمیرد و امامش را نشناسد، بمانند مردنِ جاهلیت مرده است»
سلام بر تو ای خزانه دانش خداوند، ای ششمین ستون معرفت، ای آن که خون زلال فضیلت و علم، در رگ های تو جریان دارد!
صداقت، وامدار چشمان آینه گون توست و مذهبِ همیشه سبزِ شیعه، در پناه دستهای مدبّرت به گُل نشسته است.
سلام بر تو که هفدمین روز ربیع، با گام های نورانیات آغاز میشود و خاک مدینه را تپش های مقدس قلبت به شکفتن میخواند.
راست کرداران، آئین تو را به عاریت گرفته و راست گفتاران، هجای لب هایت را به سرمشق نشستهاند.
تو صادق آل محمدی. آن گونه بزرگی که خجستگی ولادتت، با میلاد بزرگْ پیامبر خداوند مقارن شده است.
هنوز
صدای رسای تدریست، گوش فرزندان تاریخ را مینوازد و شاگردانت، برجسته ترین
چهرهها در گستره علوم فقهی و طبیعی به شمار میروند. تو آن رود بزرگی که
تا جهان باقی است، مذهب سر فراز تشیع، از شعبه های پاکش سیراب خواهد شد.
ای
بزرگ! امروز که میآیی، پنجرهها ستاره آویز میلاد آسمانیات، لبخند
میزنند. پرندگان بر دروازههای روشن مدینه، آمدنت را ترانه میخوانند و
دریاچههای آبی عرفان، مژده رسیدنت را در گوش یکدیگر نجوا میکنند.
شانه به شانه بهار، در آغوش شکوفه های صدق و راستی از راه میرسی و شیعیان عشق، ورود خجستهات را دف زنان به استقبال میآیند.
تو میآیی و قدمهای جستجوگرت، جغرافیای دانش و آگاهی را درمینوردد.
میآیی؛ بال های بلند معرفتت را بر این آسمان خالی میگسترانی و این گونه جهان، محصل همیشه مکتبت خواهد شد.
نوشته: معصومه داود آبادی
طبقه بندی: امام صادق(ع)
به بهانه میلاد امام صادق علیه السلام
هفدهمین روز از بهارانه ربیع است!؛ بهاری در بهار. مدینه شکوفا شد و آسمان، تمام توجهش به زمین است.
کوچههای
محله «بنی هاشم»، عطر گلهای «محمدی» میدهد و این مناسبت زیبا با نام و
یاد پیامبر عشق و آیینه جمال دلارای الهی، محمد مصطفی صلی الله علیه و
آله، متبرک است.
گویی آسمان، در برابر زمین به تواضع ایستاده است و پرده از روی اسرار خود برداشته؛ ناشناختههایش آشکار و انوارش فراگیر شده است.
چیست این شادمانه آسمان و زمین؟
چیست این شور پنهان در هیجان کاینات؟
کیست این که میآید از کانون مهر؟
کیست این که میریزد به دامان بهاران، شور عشق؟
.... «آب زنید راه را»، میآید از کانون عشق، نوری که آفاق را به «تصدیق نامش» فرا خواهد خواند.
می آید از سمت آسمان، آیینهای که پرتو انوار الهی را در سراسر زمین خواهد گسترد.
می آید «پیام آوری» که پیک علوم آسمان و زمین، به «صداقت» کلامش سوگند خواهند خورد و نامش در ذهن کاینات فراگیر خواهد شد.
شکوهمندی که گیرایی کلامش، نغمههای آسمانی را به سکوت وا خواهد داشت!
قرآن به تفسیر علویاش خواهد بالید و تشنگان حقیقت، آستان نشین درگاهِ کبریاییاش خواهند شد.
«کیمیای» کلامش را «جابر بن حیان»؛ صداقتِ «فقه»اش را ابو بصیر و روایت حدیثش را «زرارة بن اعین» و... تکثیر کرد.
میآید
از سمت بهاریترین فصل هستی، تا در دامان عصمت «خاتونی»، به بزرگی و عزّت
برسد در علم و عصمت، در عفت و تقوا، در ایمان و شرافت، در ذات و نسب!
بانویی که «صادق»ترین «آیینه صداقت» را برابرنگاه آسمان خواهد گرفت تا افلاکیان پی به عظمت «آل اللّه» ببرند!
آیینهای که بازتاب نور الهی در زمین است و از پرتو شعشعه ذاتش چراغ «ششمین شاخه طوبا» روشن شده است!
میآید، «امامی» که بر قلّه سترگ دانش خواهد ایستاد و جاهلان عصر را صلا خواهد داد.
میآید،
«امامی» که در عصر استبداد و جهل، کشتیبان تنها سفینه حقیقت «تشیّع علوی
علیه السلام» خواهد شد تا در گردابِ «دین شویی» امویان و عبّاسیان،
سرگردان نماند!
می آید «امامی» که عظمت «فقه جعفری»اش، راه گشای،
تمام بن بست های فکری خواهد شد و به پرچم سبز تبارش، اعتباری پایان
ناپذیر، خواهد بخشید.
میآید تا با «ید بیضای» دانش، پیروان نور را، به سرمنزل مقصود، راهنما باشد.
حضور حضرتش، فرصتی زیبا و قسمتی زیباتر از تقدیرات الهی در سرنوشت ماست؛
مقدمش گلباران و نام عزیزش، قرین صلواتمان باد؛ اللهم صل علی جعفر بن محمدٍ الصادق علیه السلام
طبقه بندی: امام صادق(ع)، صداقت