سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

بسم الله الرحمن الرحیم

کدام یک از ما در غربت، سرباز نامی حضرت هستیم؟
شیوه های یاری امام عصر (عج)

 

رویش‌نیوز: هرشیعه ای که نعمت وجود امام عصر را درک کرده و حلاوت عنایات او را چشیده باشد، می تواند وجود این نعمت را به دیگران خبر دهد و از آنها دعوت کند که با توسل به امام زمان علیه السلام از عنایات اوبهره مند گردند.

1. ارجاع دیگران به امام زمان علیه السلام برای رفع نیاز های مادی و معنویشان کاری بسیار ساده است.این کار زمینه قدرشناسی امت از امام علیه السلام رافراهم می آورد و در غربت زدایی از این مولای کریم بسیارم?ثر است، از این رو به نوبه خود نوعی یاری امام عصر به شمار می‌آید.

2. دومین شیوه یاری امام عصر: تجلیل از امام زمان علیه السلام در جامعه

هر شیعه ای می تواند در تجلیل و بزرگداشت از امام زمان خود در جامعه بکوشد. این کار (یعنی گرامیداشت امام عصر در جامعه)، از غربت آن مولا می کاهد و توجه همگانی را به ایشان بیشتر میکند.

همه ما می توانیم تابلویی از نام امام خودرابه جهت ابراز ارادت به امام عصر و تجلیل از ایشان درخانه یا محل کار نصب کنیم. همه مامی توانیم به هنگام ذکر نام ایشان بااحترام از آن حضرت یاد نماییم و بر او درود و صلوات بفرستیم.

همه میتوانیم به هنگام بردن نام خاص ایشان یعنی لقب «قائم» برخیزیم، دست برسرنهیم، ادای احترام کنیم وبرای فرج ایشان دعا کنیم.

همه می توانیم در روزهای منسوب به ایشان همچون نیمه شعبان، روزهای جمعه وعید غدیر با برگزاری مراسم ویژه برای آن حضرت، ولایت و امامت او را به یکدیگر یادآور شویم. حتی اگر نتوانیم برگزارکننده چنین مراسمی باشیم می توانیم در آن خدمت کنیم یا لااقل با حضور خالصانه خود به آن رونق بخشیم.

گناهان به خصوص گناهان بزرگ وزشت کاری های فاحش اگر از ناحیه کسانی سر بزند که منتسب به امام زمان هستند و شیعه آن حضرت به شمار می روند، آبروی آن بزرگوار را در نزد بیگانگان به مخاطره می افکند و دل آن عزیز را آزرده می سازد. در مقابل، درستکاری، خویشتنداری و پرهیزکاری شیعیان به عزت امام عصر در جامعه می افزاید و قلب آن مولا را شاد می سازد

همه اینکار ها، تجلیل و بزرگداشت ازامام عصرعلیه السلام به شمار می آید و شیوه ای از شیوه های یاری آن حضرت است.

3. سومین شیوه یاری امام عصر: یاری شیعیان امام زمان علیه السلام

بخش مهمی ازدغدغه های امام زمان علیه السلام به گرفتاری شیعیان ایشان مربوط می‌شود. شیعیان، خانواده امام زمان علیه السلام به شمارمی آیند.آن حضرت ایشان را مانند فرزندان خود دوست می دارد، به واسطه گرفتاری آنها اندوهگین می شود و از بابت پیروزی و نجات آنان شاد می‌گردد.

در تعالیم اهل بیت بیان شده که خوشحال کردن شیعیان ائمه درحکم خوشحال کردن خود آنهاست، دیدار وعیادت از شیعیان در حکم دیدار و عیادت ازخود اهل بیت است وکمک مالی به شیعیان گرفتاربه منزله کمک مالی به خود امام زمان علیه السلام است.

بر این مبنا اگرکسی نسبت به شیعیان امام عصر- که جانهایمان فدایش باد- احساس غیرت و وظیفه کند، گویی نسبت به پاسداشت حریم خودِ امام عصرغیرت ورزیده وبه شخص ایشان یاری رسانده است.

بیایید به نیت یاری امام زمان علیه السلام، به یاری شیعیان گرفتارآن حضرت بشتابیم و به نیت خدمت به امام زمان در عزت بخشیدن به جامعه ی شیعه کوشاتر از پیش گام نهیم.

4. چهارمین شیوه یاری امام عصرعلیه السلام: زینت بودن برای صاحب الزمان به وسیله ی جدیت در درستکاری و پرهیز از رفتارهای زشت.

همه ما می توانیم برای حفظ آبروی امام عصر و مکتب تربیتی ایشان نسبت به درستکاری و پرهیزازکارهای زشت، دقت و تلاش دو چندان داشته باشیم و بدین گونه، امام وقت خود را یاری کنیم،

چنان که امیرم?منان به یاران خویش فرمود: «مرا با خویشتنداری [نسبت به زشتیها] و تلاش [در راه خوبیها] یاری کنید.»

5. پنجمین شیوه یاری امام عصر: جلب یاری های آسمانی برای امام زمان علیه السلام

همه ما می دانیم که کمک به فقرا (یا همان صدقه) رفع بلا می کند، پس میتوانیم با دادن صدقه از طرف امام عصر در رفع بلا از وجود شریفش گام برداریم. نیز همه ی مامی دانیم که دعا، در تعجیل فرج امام عصر و ایجاد گشایش درکار ایشان م?ثر است، پس می توانیم به دعا و نیایش در درگاه الهی روی آوریم و مرتبا از خدا بخواهیم که فرج ایشان را به پیش اندازد و همّ و غمّ و گرفتاری را از وجود شریفش به کلی زایل سازد.

جذب یاران وجلب یاری برای امام عصر، خود از بهترین شیوه های یاری امام عصر به شمارمی آید، به خصوص اگر بتوانیم این یاری را از فضل خدا تمنا کنیم.

 

منبع: تبیان و جنبش مصاف





طبقه بندی: یاری امام زمان،  امام زمان،  نصرت،  فرج،  ظهور،  حدیث،  جنبش مصاف،  تبیان،  غیبت
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91 اسفند 13 توسط صادق | نظر

 

حدیث (3) : حدیث قدسی (خدا میگه)

انینُ الْمُذْنِبینَ احَبُّ الَىَّ مِنْ تَسْبیحِ الْمُسَبِّحین

ناله‏ گنهکاران در نزد من محبوبتر از تسبیح تسبیح کنندگان است.

 

مغفرت الهی

این حدیث قدسى چقدر عالى توبه را توصیف مى‏ کند. بروید به درگاه خداى خودتان ناله کنید. فکر کنید تا گناهان به یادتان بیاید.

به کسى نگویید؛ اقرار به گناه پیش دیگران گناه است، ولى در دل خودتان گناهانتان را در نظر بگیرید. (خودتان که مى‏ دانید. خودتان قاضى و مؤاخذ وجود خودتان باشید.)

بعد این گناهان را ببرید پیش ذات پروردگار، تقصیرهاى خودتان را بگویید، ناله کنید، تضرّع کنید، طلب مغفرت کنید، طلب شستشو کنید.

خدا شما را مى‏ آمرزد، روح شما را پاک و پاکیزه مى‏ کند، به دل شما صفا عنایت مى ‏کند، لطف خودش را شامل حال شما مى‏ کند و از آن پس یک لذتى، یک حالتى در شما ایجاد مى‏ شود که شیرینى عبادت را در ذائقه خودتان احساس مى‏ کنید، گناهان و لذات گناهان در نظر شما کوچک مى‏ شود، دیگر رغبت نمى‏ کنید که بروید فلان فیلم شهوانى را ببینید، رغبت نمى‏ کنید که به ناموس مردم نگاه کنید، رغبت نمى‏ کنید که غیبت کنید، دروغ بگویید یا به مردم تهمت بزنید؛ مى‏ بینید اصلًا همه رغبتتان به کارهاى پاک و خوب است.(2)

 

پی نوشت ها :

1) مجموعه‏ آثار استاد شهید مطهرى، ج‏23، ص: 550

2) http://masafportal.com/post/view-3401

 

 





طبقه بندی: حدیث،  نگاه،  امام زمان،  غیبت،  گناه،  مغفرت،  توبه،  چله،  چهله،  حدیث قدسی،  دروغ،  تهمت
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91 بهمن 19 توسط صادق | نظر

---«(بسم الله الرّحمن الرّحیم)»---

قسمتی از دعایی که عثمان ابن سعید،نائب اول امام زمان(عج) به محّمد ابن همّام دستور خواندنش را برای دوران غیبت داده است:

1-خداوندا!به واسطه ی طولانی شدن زمان غیبتش و قطع شدن خبرش از ما ،یقین ما را زایل مگردان؛

2-یادش را ، انتظارش را ، ایمان به او را ،یقین استوار و محکم به ظهورش را،دعا کردن (برای وجود نازنینش) را ،و درود و صلوات فرستادن بر حضرتش را از یاد ما مبر؛

3-تا در نتیجه ی (این یاد و انتظار و ایمان و یقین و دعا و صلوات)طولانی شدن زمان غیبتش،ما را از ظهور و قیامش نا امید نسازد؛و یقین و باور ما به قیام او همانند یقین ما به قیام پیامبر خدا(ص) و وحی و کتاب نازل شده بر او ،محکم و استوار باشد.(ملحقّات مفاتیح الجنان؛دعایی که در زمان غیبت باید خواند)

به درستی که مسائل آخر الزمانی،انحرافاتی در پی خواهد داشت که تمسّک به خداوند و عزیزانش برای ثابت قدم ماندن در راهش لازم است.نباید امید ظهور از ما ساقط گردد که از دعا برای فرجش نا امید گردیم.امام زمان با هیچ کس ملاقاتی نداشته اند مگر اینکه از او خواسته اند که به شیعیان ایشان بگویند که برای فرج زیاد دعا کنند و در قنوت و رکوع و سجود نماز هم برای فرج دعا کنند .

مبادا ما هم غافل شویم و انحرافات در ما هم تأثیر گذارند.

 - کاری از فعّالان ظهور مشهد - جنبش مصاف





طبقه بندی: انتظار،  امام زمان،  غیبت،  ظهور،  فرج،  سرباز امام زمان،  imam mahdi،  جنبش مصاق،  عثمان ابن سعید
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91 آبان 23 توسط صادق | نظر بدهید
امام زمان(عج)

مردم از حضرت مهدی (عج) در زمان غیبت چه بهره‌ای می‌برند؟

 

پاسخ: از نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دسته‌اند: ولیّ ظاهر، که مردم وی را
می‌شناسند و ولیّ غایب از انظار، که مردم او را نمی‌شناسند، گرچه او در
میان آنها بوده و از حال آنان با خبر است.

در سوره کهف، وجود هر دو
ولیّ، به طور همزمان بیان شده‌ است: یکی موسی بن عمران و دیگری مصاحب
موقّت او در سفر دریایی و زمینی که به نام خضر معروف است. این ولی الهی به
گونه‌ای بود که حتی موسی با او آشنا نبود و تنها به راهنمایی خدا او را
شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنان که می‌فرماید:

«فَوَجَدا
عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ
مِنْ لَدُنّا عِلماً * قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلى أَنْ
تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً».1

«موسی
و همراهش بنده‌ای از بندگان ما را (در لب دریا) یافتند که وی را مشمول
رحمت خود قرار داده و از جانب خویش به او علمی آموخته بودیم. موسی به وی
گفت: آیا اجازه می‌دهی همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرین خویش به من
بیاموزی؟»

قرآن سپس شرحی از کارهای مفید و سودمند آن ولی الهی
بیان می‌کند و نشان می‌دهد که مردم او را نمی‌شناخته، ولی از آثار و
برکاتش بهره‌مند بوده‌اند.2

حضرت ولی عصر ـ عجّل اللّه
تعالی فرجه الشریف ـ نیز به سان مصاحب موسی، ولیّ ناشناخته‌ای است و در
عین حال مبدأ کارهای سودمندی برای امت می‌باشد. بدین ترتیب، غیبت امام به
معنی انفصال و جدایی او از جامعه نیست، بلکه او ـ همان گونه که در روایات
معصومین(علیهم السلام) نیز وارد شده ـ به‌سان خورشید در پشت ابر است که
دیدگان آن را نمی‌بینند، امّا به اهل زمین نور و گرمی می‌بخشد.3

پیامبر گرامی(ص) فرمود: «آری
سوگند به خدایی که مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود می‌برند و از نور
ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان که از خورشید به هنگام قرار
گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند».
4

اشعه
معنوی وجود امام(ع) در حالی که در پشت ابرهای غیبت نهان است، دارای آثار
قابل ملاحظه‌ای است که علی‌رغم تعطیل مسأله تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم،
حکمت وجودش را آشکار می‌سازد. در این جا به بیان برخی از این آثار
می‌پردازیم:

 

الف) پاسداری از آیین الهی

با
گذشت زمان و آمیختن سلیقه‌ها و افکار شخصی به مسائل مذهبی و گرایش‌های
مختلف به مکتب‌های انحرافی و دراز شدن دست مَفسده جویان به سوی مفاهیم
آسمانی، اصالت پاره‌ای از این قوانین از دست می‌رود و دست‌خوش تغییرات
زیان‌بخشی می‌گردد.
از
نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دسته‌اند: ولیّ ظاهر، که مردم وی را
می‌شناسند و ولیّ غایب از انظار، که مردم او را نمی‌شناسند، گرچه او در
میان آنها بوده و از حال آنان باخبر است.

این آب زلال که از
آسمان وحی نازل شده، با عبور از مغزهای این و آن، به تدریج تیره و تار
گشته، صفای نخستین خود را از دست می‌دهد. این نور پرفروغ، با عبور از
شیشه‌های ظلمانی افکار تاریک، کم‌رنگ‌تر می‌گردد. خلاصه با آرایش‌ها و
پیرایش‌‌های کوته بینانه افراد و افزودن شاخ و برگ‌های تازه به آن، چنان
می‌شود که گاهی انسان در بازشناسی مسائل اصلی، دچار اشکال می‌گردد. آن
شاعر، خطاب به پیامبر (ص) می‌گوید:

 

شــــرع تـــو را در پـی آرایشنـد

دیــن تـــو را از پـی پـیـرایـشنـد

بسْ کـه فـزودند بر آن بـرگ و بر

گــر تـو ببینـی نـشنـاسی دگـر

 

با
این حال، آیا ضروری نیست که در میان جمع مسلمانان کسی باشد که مفاهیم
فناناپذیر تعالیم اسلامی را به شکل اصلی‌اش حفظ و برای آیندگان نگه‌داری
کند؟

می‌دانیم در هر مؤسسة مهمی، صندوق نسوزی وجود دارد که اسناد
مهم را در آن نگه‌داری می‌کنند تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند و در صورت
آتش سوزی، از خطر حریق مصون باشد؛ چرا که اعتبار و حیثیت آن مؤسسه در گرو
حفظ آن اسناد و مدارک دارد.

سینه امام و روح بلند او، صندوقچه حفظ
اسناد آیین الهی است که همه اصالت‌های نخستین و ویژگی‌های آسمانی این
تعلیمات را در خود نگاه‌داری می‌کند، «تا دلایل الهی و نشانه‌های روشن
پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگراید» ; و این یکی دیگر از آثار وجود
او است.

 

ب) تربیت منتظران آگاه

منتظران

بر
خلاف آنچه بعضی می‌پندارند، رابطه امام در زمان غیبت به کلی از مردم بریده
نیست، بلکه آن گونه که از روایات اسلامی برمی‌آید، شمار اندکی از
آماده‌ترین افراد ـ که سری پر شور از عشق خدا و دلی پر ایمان و اخلاص فوق
العاده برای تحقّق بخشیدن به آرمان اصلاح جهان دارند ـ با حضرتش در
ارتباط‌اند.

معنای غیبت امام (عج)، این نیست
که آن حضرت به شکل روح نامرئی و یا شعاعی ناپیدا در می‌آید، بلکه او از یک
زندگی طبیعی و آرام برخوردار است; به طور ناشناخته در میان همین انسان‌ها
رفت و آمد دارد.
دل‌های بسیار آماده را
برمی‌گزیند و در اختیار می‌گیرد و آنها را بیش از پیش آماده می‌کند و
می‌سازد. افراد مستعد، به تفاوت میزان استعداد و شایستگی خود، توفیق درک
این سعادت را پیدا می‌کنند. بعضی از آنان چند لحظه و برخی چند ساعت یا چند
روز و جمعی سال‌ها با حضرت بقیة الله(ع) در تماس بوده‌اند.

آنان
کسانی هستند که آن چنان بر بال و پرِ دانش و تقوا قرار گرفته و بالا
رفته‌اند که همچون مسافران هواپیماهای دور پرواز، بر فراز ابرها قرار
می‌گیرند، آن جا که هیچ‌گاه حجاب و مانعی بر سر راه تابش جهان‌بخش آفتاب
نیست، در حالی که دیگران در زیر ابرها و در تاریکی و نور ضعیف به سر
می‌برند.

به درستی حساب صحیح نیز همین است. کسی انتظار داشته باشد
که آفتاب را به پایین ابرها فرود آورد تا چهره آن را ببیند. چنین انتظاری،
اشتباهی بزرگ و پنداری باطل بیش نیست. این ما هستیم که باید بالاتر از
ابرها پرواز کنیم، تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه جرعه بنوشیم و سیراب
گردیم.

به هر حال، تربیت این گروه منتظر، یکی دیگر از حکمت‌های نهفته در غیبت آن حضرت است.

پیامبر
گرامی (ص) فرمود: «آری سوگند به خدایی که مرا به نبوت برگزید، مردم از او
سود می‌برند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان که از
خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند».

ج) نفوذ روحانی و نا پیدا

چنان
که می‌دانیم، خورشید یک پرتو مرئی دارد که از تجزیه آن‌ها، هفت رنگ معروف
پیدا می‌شود; و یک سلسله اشعه نامرئی نیز دارد که «اشعه ماوراء بنفش» و
«اشعه مادون قرمز» نامیده شده است. هم‌چنین یک رهبر بزرگ آسمانی، خواه
پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی ـ که از طریق گفتار و رفتار و
تعلیم و تربیت عادی صورت می‌گیرد ـ تربیت روحانی دارد که از راه نفوذ
معنوی در دل‌ها و فکرها اعمال می‌شود و می‌توان آن را تربیت تکوینی نام
گذاشت. در آن جا الفاظ و کلمات و گفتار و کردار به کار نمی‌آید، بلکه تنها
جاذبه و کشش درونی مؤثر است.

وجود مبارک امام (ع) در پشت ابرهای
غیبت نیز، این اثر را دارد که از طریق شعاع نیرومند و پردامنه «نفوذ
شخصیت» خود، دل‌های آماده را در نزدیک و دور، تحت تأثیر جذبه مخصوص قرار
داده، به تربیت و تکامل آن‌ها می‌پردازد و از آنان انسان‌هایی کامل‌تر
می‌سازد. ما قطب‌های مغناطیسی زمین را با چشم خود نمی‌بینیم، ولی اثر
آن‌ها روی عقربه‌های قطب‌نما، در دریاها، راهنمای کشتی‌هاست و در صحراها و
آسمان‌ها، راهنمای هواپیماها و وسائل دیگر است. در سرتاسر کره زمین، از
برکت این امواج، میلیون‌ها مسافر راه خود را به سوی مقصد پیدا می‌کنند.
وسائل نقیله بزرگ و کوچک به فرمان همین عقربه ظاهراً کوچک از سرگردانی
رهایی می‌یابند.

آیا تعجب دارد اگر وجود مبارک امام (ع) در
زمان غیبت، با امواج جاذبه معنوی خود، افکار و جان‌های زیادی را که در دور
یا نزدیک قرار دارند، هدایت کند و از سرگردانی رهایی بخشد؟ البته نباید
فراموش کرد که امواج مغناطیسی زمین، روی هر آهن پاره بی‌ارزش اثر
نمی‌گذارد، بلکه تنها بر عقربه‌های ظریف و حساسی که خاصیت آهن‌ربایی
یافته‌اند و یک نوع سنخیت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطیسی پیدا
کرده‌اند، اثر می‌گذارد. بدین ترتیب دل‌هایی که ارتباطی با امام(ع) دارند
و شباهتی را در خود ایجاد نموده‌اند، تحت تأثیر آن جذبه روحانی قرار
می‌گیرند.

آثار وجودی و برکات آن حضرت در زمان غیبت بیش از آن است
که در این مختصر بگنجد، از این رو به همین مختصر بسنده می‌کنیم .
خوشبختانه محققان اسلامی در این باره به نگارش و شرح و بسط پرداخته‌اند که
مطالعه آنها را به علاقمندان توصیه می‌کنیم.

 

نویسنده : حضرت آیت الله سبحانی


[1] .  کهف/65ـ66.

[2] .  سوره کهف، آیات: 71ـ 82.

[3] .  کمال الدین، شیخ صدوق، باب 45، حدیث 4، ص 485.

[4] .  بحارالأنوار، ج52، ص 93(به نقل از کمال الدین شیخ صدوق).


برگرفته از تبیان





طبقه بندی: امام زمان(عج)،  غیبت
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89 فروردین 26 توسط صادق | نظر بدهید

امام مهدی(عج)

پیامبر اکرم و ائمه اطهار(علیهم‎السلام) نخستین کسانى هستند که به منظور رفع شبهات، از علت غیبت سخن رانده‎اند و در مجموعه‎هاى روایى، احادیث زیادى در این باب جمع آورى شده است .

نعمانى از على (علیه‎السلام) نقل مى‎کند که ایشان دلیل غیبت را غربال انسان‎هاى صالح از گمراه و دانا از نادان مى‎داند1 و بر اساس روایت دیگرى حضرت در منبر کوفه فرمود:

«زمین، از حجت الهى خالى نمى‎ماند، ولى خداوند به دلیل ستم پیشه بودن خلق و ستم و زیاده روى، آنان را از وجود حجت بى بهره مى‎سازد.»2   

روایات دیگرى که بیشتر در عصر تقیه جمع آورى شده‎اند، حاکى از این هستند که بشر قادر به درک فلسفه حقیقى غیبت نیست و این راز پس از ظهور آشکار خواهد شد.

در دوران امامت حضرت باقر(از 5 تا 114 ه - ق ) و حضرت صادق (از 114 تا 148 ه‍ ق ) با توجه به نهضت‎هاى دینى و بازار گرم مناظره‎هاى مذهبى و ضرورت نقد عقاید کیسانیه، زیدیه، غلات و اسماعیلیه، در خصوص غیبت امام به فلسفه غیبت توجه بیشترى صورت گرفت. روایات زیادى از امام صادق(علیه‎السلام) در این زمینه به دست ما رسیده است .

عبیدالله بن فضل هاشمى مى‎گوید: از امام ششم شنیدم که فرمود:

«صاحب الامر، غیبتى دارد که تخلف ناپذیر است و هر جوینده باطلى در آن به شک مى‎افتد و اجازه نداریم علت آن را بیان کنیم. حکمت غیبت، همان حکمتى است که در غیبت حجت‎هاى پیشین وجود داشته است و پس از ظهور، روشن خواهد شد، چنانکه حکمت کارهاى خضر از شکستن کشتى و کشتن پسر بچه و بر پاداشتن دیوار شکسته وقتى براى موسى روشن شد که آن دو، از هم جدا شدند. غیبت امرى از امور الهى و سرّى از اسرار و غیبتى است از غیبت‎هاى او.»3

در روایت دیگرى، امام صادق(علیه‎السلام) علت غیبت را آزمایش الهى مى‎داند.4

زمین، از حجت الهى خالى نمى‎ماند، ولى خداوند به دلیل ستم پیشه بودن خلق و ستم و زیاده روى آنان را از وجود حجت بى بهره مى‎سازد.

از دید امام جعفر صادق(علیه‎السلام) تصدى خلافت توسط عباسیان به معناى غصب حقوق سیاسى ایشان، به عنوان پیشواى بر حق مسلمانان بود و عباسیان از همان ابتدا نسبت به ایشان و علویان بدگمان شدند. امام که سیاست تقیه را در پیش گرفته بود، احادیثى را در زمینه غیبت امام عصر (علیه‎السلام) در میان راویان حدیث شیعه نشر داد و این نکته را روشن ساخت: بر امام منصوص الهى، لازم نیست، قیام کند، تا حقوق سیاسى خود را به دست آورد. او باید رهبرى

میلاد امام مهدی ( عج )

روحانى خود را داشته باشد و وظایف خویش را انجام دهد تا زمانى که جامعه خود، به اندازه کافى از آگاهى و شعور سیاسى برخوردار شود و با مراجعه به ائمه (علیهم السلام) خواستار برقرارى حکومت اسلامى و شیعى گردد.

بر مبناى همین عقیده بود که امام صادق(علیه‎السلام) آشکار اعلام کرد: مهدى: به قدرت سیاسى دست خواهد یافت.5

امام صادق(علیه‎السلام) به گونه روشن، بیان کرد که کدام یک از فرزندان ایشان، مهدى شمرده مى‎شود6 و پیش از ظهورش او را غیبتى باید و منشاء او چیزى جز خوف از کشته شدن7 و عدم آمادگى مردمان نیست8 و به دوستان خود توصیه کرد که در هر بامداد و پسین در انتظار فرج باشند.9 

در بیان امام صادق(علیه‎السلام) فلسفه غیبت و انتظار رابطه تنگاتنگى دارند و هر دو، به فعل انسان‎ها باز مى‎گردند. چون این مردم هستند که شایستگى خود را براى ظهور یا عدم ظهور امام غایب به نمایش مى‎گذارند و با کارهاى ناپسند خود بین خویشتن و امام حجاب مى‎گردند از این روى به همه شیعیان خود سفارش مى‎کند:

«در دولت باطل خموش و چموش باشند و در انتظار دولت حق به سر برند و بدانند که خدا، حق را به کرسى خواهد نشاند و باطل را محو خواهد ساخت.» 

از آنان مى‎خواهد: با آرامش بر دیندارى خود صبر کنند.10

امام صادق(علیه‎السلام) از ستمى که بر شیعیان اعمال مى‎شد غفلت نداشت و به همین دلیل تعمق در فلسفه و علت غیبت را سفارش مى‎کرد.

امام صادق(علیه‎السلام) به عمار ساباطى فرمود:

«شما، به چشم خود نگاه کنید که حق امام شما و حق خود شما در دست ستمکاران است. آنان جلو شما را گرفته‎اند و دارایى شما را برده‎اند و شما را ناچار کرده‎اند به کشت و کار تلاش براى گذران و خرج دنیا و طلب معاش زندگى و صبر بر دیندارى خودتان و عبادت مخصوص به خودتان و اطاعت از امام خودتان با بیم از دشمن.11

 


پی نوشت ها:

1- غیبت نعمانى، ترجمه جواد غفارى، ص 202

2- همان، ص 203

3- کمال الدین، ج 2، ص 158

4- غیبت نعمانى، ص  243.

5- کمال الدین، ص 59.

6- اصول کافى، کلینى، ج 1، ص 43

7- همان، ص 338

8- همان،

9- همان .

10- همان، ص 333

11- همان

 

برگرفته از کتاب چشم به راه مهدى، جمعى از نویسندگان مجله حوزه .





طبقه بندی: غیبت
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88 مرداد 15 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.