سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

بسم الله الرحمن الرحیم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

 روز شمار فاطمیه از شهادت پیامبر(ص)

تا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

5. حوادث روز جمعه ،شنبه ، یک شنبه ، دوشنبه 

      دوازده مرد پایدار

اینک آن دوازده نفر در کنار منبر پیامبر نشسته اند.گروه زیادی از اهل مدینه نیز در مسجد حضور دارند.با ورود خلیفه بر منبر پیامبر اولین نفر از این گروه بر می خیزد:خالد بن عاص.

او حدیثی را که خود از پیامبر شنیده است،می خواند و در آن به خلیفه واقعی رسول خدا اشاره می کند و از ابوبکر می خواهد که تقوا را پیشه کند.عمر حرف او را قطع می کند.خالد بن سعید با شدت به عمر حمله کرده و با به یاد آوردن نسب او و فرارهایشان در جنگ ها ،او را منکوب می سازد.

از اوضاع مسجد،خلیفه و اطرافیان می فهمند که گروهی با قرار قبلی پای به میدان سخن نهاده اند.

پس از سکوت عمر در برابر حمله شدیداللحن خالدبن سعید،تا پایان سخنان این دوازده نفر ،احدی از سقیفه گران سخن نمی گویند.سلمان با ابوبکر سخن می گوید و ابوذر بدون توجه به خلیفه،مسلمانان را مخاطب قرار داده و آنان را توبیخ می کند.

مقداد روی کلام را به ابوبکر بر می گرداند و با سخنان قاطع خویش،او را به نیرنگ متهم می سازد... . آخرین نفر ابوایوب انصاری است که با حدیثی در مدح امیرالمومنین گفتار خویش را به پایان می رساند.

         تاثیر احتجاج در مسجد

 جو مسجد بسیار سنگین است.بر سر منبر،ابوبکر که خود را از پاسخ ناتوان می بیند،می گوید:

خلیفه تان بودم،ولی بهترینتان نبودم،رهایم کنید.

عمر به خشم می آید:ای پست و فرومایه پایین بیا!تو که خود را لایق نمی دیدی،چرا خود را در آن قرار دادی؟به خدا قسم باید تو را بر کنار کنم و سالم غلام  ابو حذیفه را جای تو قرار دهم.

 ابوبکر پایین می آید و با اطرافیانش از مسجد خارج شده و به سوی منزل خویش می رود.اهل مدینه منتظر سرانجام کار هستند.خطابه فاطمی و در پی آن اعتراض این دوازده نفر،ضربه ی مهلکی بر پیکره خلافت نو پای ابوبکر زده است.

 

     سه روز خانه نشینی و برنامه ریزی"شنبه،یک شنبه،دوشنبه  "

 ابوبکر در این سه روز در خانه می ماند و به مسجد نمی آید.زمزمه های به گوش می رسد و گمان ها بر این نظر می شود که شاید ابوبکر درصدد تحویل حکومت به صاحب اصلی آن است.

بنی هاشم نیز به این سخنان دامن می زنند.اما خلیفه از این خانه نشینی هدف دیگری را دنبال می کند.یاران او درصدد هستند که برای تثبیت ابوبکر؛به هر هدفی که مقابل ایشان است و آن را به چنگ نیاورده اند،هجوم بردند!

این اهداف را این چنین می توان برشمرد:

1.     تثبیت قاطعانه حکومت

2.     تصمیم قطعی و تاکید بر موضع قبلی در قبال "مصادره فدک" به عنوان آخرین دارایی اهل بیت.

3.     گرفتن بیعت از امیرالمومنین به هر صورت.

 

    حوادث روز سه شنبه و چهارشنبه
پانزدهمین و شانزدهمین روز پس از وفات

   سقیفه ای دیگر

در چهاردهمین روز،خالد بن ولید،سالم غلام ابو حذیفه و معاذ بن جبل،هریک با گرو زیادی از افراد مسلح قبیله خود و هم پیمانانشان و همچنین طلحه ،عثمان،عبد الرحمن بن عوف،سعد بن ابی وقاص،ابوعبیده و سعید بن عمر بن نفیل،هر یک به همراه عده ای از قبیله خویش،به کنار خانه ابوبکر می آیند و شمشیر ها را بیرون می آورند و اعلام می‌کنند:

جز ابوبکر کسی را خلیفه نمی دانیم.

ابوبکر به همراهی این گروه از خانه خارج می شود و با عبور از کوچه های مدینه،وارد مسجد پیامبر شده،از منبر بالا رفته و برفراز آن قرار می گیرد.

عمر فریاد می زند:

به خدا قسم ای صحابه علی!اگر سخنی همانند آنچه قبلا از شما شنیدیم،بگویید،جانتان را خواهیم ستاند.

برخی زبان به اعتراض می گشایند،اما عمر برای کشتن آنها به سویشان حمله می کند.

امیرالمومنین بر می خیزد وعمر را به گوشه ای پرت کرده و از حمله اطرافیان عمر به معدود حامیان خویش جلوگیری می کنند. ایشان یاران خویش را به سکوت دعوت می کنند و رحمت خدایی را برای آنان طلب می کنند.

غائله فرو می نشیند.

اینک بار دیگر ابوبکر بر منبر رسول خدا نشسته است.

      مصادره قطعی فدک

قدرت حاکمه برای نشان داند قدرت خویش،در همین روز،یعنی پانزدهمین روز پس از شهادت پیامبر ،کارزاران صدیقه طاهره را از فدک اخراج میکند. این تصمیم به ظاهر اول صبح و با فرستادن عناصر خلیفه به سوی منطقه خیبر و دهکده فدک صورت گرفته است.

اینک دو هدف مهم جامعه عمل به خود گرفته است:

1.     تثبیت خلافت

2.     غصب فدک.

       فهرست دیگری از اموال مصادره شده

عاملان صدیقه کبری که دیروز از فدک اخراج شده اند،امروز وارد مدینه شدند. بدین ترتیب منازعه بین صدیقه طاهره با دستگاه خلافت به مرحله جدیدی وارد می شود. به غیر از فدک اموال دیگری نیز در آینده-پس از شهادت صدیقه طاهره-غصب خواهد شد.

خانه های رسول خدا از این جمله اند.

همان گونه که اشاره گردید،عایشه،نه تنها خانه خویش را در تملک دارد،بلکه خانه ی پیامبر را نیز به تصرف در می آورد. وی خانه ی خویش را یک بار در زمان عثمان و بار دیگر در زمان معاویه ،به خلفای وقت می فروشد!!

قیمت فروش در یکی از این موارد  200000  درهم است!"در آن زمان هر 4 درهم ،خرج متوسط یک خانوار در ماه بوده است"

البته عایشه-دختر خلیفه اول-در فروش این ملک شرط می گذارد که تا آخر عمرش در آنجا ساکن باشد.

ادامه دارد ....

پی نوشت :

 دانشنامه شهادت حضرت زهرا(جلد1-2):علی لباف

عبور از تا ریکی:عدنان درخشان

سقیفه:سید مرتضی عسکری

 الهجوم علی بیت فاطمه:عبد الزهرا مهدی

مظلومی  گمشده در سقیفه:(جلد 2 و 4) علی لباف

جانشین حضرت محمد:ویلفرد مادلونگ

منبع: جنبش مصاف





طبقه بندی: حضرت زهرا(س)،  حضرت فاطمه(س)،  فاطمیه،  مقداد،  سلمان،  ابوذر،  شهادت حضرت فاطمه(س)،  امام علی(ع)،  پیامبر اکرم(ص)،  فدک،  غصب،  ابوبکر،  عمر
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 فروردین 27 توسط صادق | نظر بدهید

بسم الله الرحمن الرحیم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

 روز شمار فاطمیه از شهادت پیامبر(ص)

تا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

1.     حوادث روز دوشنبه

  • ·        آخرین نماز پیامبر"ص"

صدای اذان بلال بلند می شود.هنگام نماز صبح اهل مدینه به سوی مسجد می آیند.در میان تعجب حاضران ابوبکر-پسر ابی قحافه –که باید همراه سپاه اسامه بن زید حرکت کرده و از مدینه خارج شده باشد؛به مسجد النبی وارد می شود و به عنوان امام جماعت،نماز را آغاز می کند.

دوستان وی از جمله عمر بن خطاب و ابوعبیده،از سپاه اسامه خارج شده اند و او را همراهی می کنند.

بلال خبر این توطئه را به پیامبر میرساند.

پیامبر که به شدت بیمار هستند،با شنیدن این خبر غضبناک می شوند.امیرالمومنین و فضل بن عباس زیر بغل آن حضرت را می گیرند وپیامبر در حالی که پاهای مبارکشان بر روی زمین کشیده می شد،وارد مسجد می شوند.رسول خدا ابوبکر را کنار می زنند و خود نماز را نشسته بپا میکنند و مردم هم به ایشان اقتدا میکنند

  • ·آخرین خطبه پیامبر"ص"

پس از نماز پیامبر ،با اشاره به حدیث  ثقلین،بار دیگر بر هدایت پافشاری می کنند و در برابر سوال معترضانه ی عمر،تک تک اهل بیت را معرفی مینمایند و در انتها از وجود فتنه ها بی انتها سخن به میان می آورند.

پیامبر به خانه رفتند و ابوبکر و یارانش تا هنگام وفات پیامبر دیده  نمی شوند.

ابوبکر به طرز مشکوکی به خانه خویش در "سّنح" رفته است.

پیامبر بار دیگر" اسامه "را فرا می خوانندو برای چندمین بار به او دستور اکید می دهند که با سپاهان خویش،شهر مدینه را ترک کند.

  • ·وفات پیامبر "ص"

اندکی بعد بیماری پیامبر شدت می یابد..آن حضرت امیرالمومنین را فرا می خوانند.امیرالمومنین سر پیامبر را بر سینه خود می گیرد.لحظاتی بعد،پیامبر در حجره شخصی خویش و در سن 63 سالگی،دار فانی را وداع می گویند.

خبر رحلت به همه ی اهل مدینه می رسد و سپاه اسامه این خبر را – که توسط پیک عایشه به او رسیده - در جرف می شنود.

عمر بن خطاب و ابوعبیده ، به سرعت، سپاه را ترک می کنند و به مدینه باز می گردند.عمر به مسجد پیامبر وارد می شود و پیوسته فریاد می کشد : رسول خدا نمرده است!..هر کس که بگوید او مرده با ابن شمشیر او را نشانه می روم.

ابوبکر نیز که در سنح به سر می برد با شنیدن این خبر خود را به مدینه می رساند و به مسجدالنبی وارد می شود.

او رو انداز را کنار می زند و پس از اطمینان از وفات آن حضرت، بر میخیزد و می گوید:

هر کس که محمد را می پرستید بداند که مرده و هر کس خدا را می پرستید ، بداند که خدا زنده است و نمی میرد.

  • ·        سقیفه بنی ساعده

ابوبکر در خانه پیامبر نشسته است. شخصی خبر گرد همایی انصار را به عمر می رساند و او نیز ابوبکر را با خبر می سازد،و هر دو روانه ی سقیفه بنی ساعده می شوند.

ابوبکر در راه ؛ ابو عبیده را نیز با خود همراه می سازد.

در سقیفه به علت اختلاف دیرینه ی دو قبیله "اوس" و "خزرج"،مهجرین با یاری یاران دیرینه ی خود در میان انصار- که بر این اختلاف دامن می زدند- گوی سبقت را از سعد بن عباده انصاری می رباید.

انصار در رقابت با یکدیگر ،برای بیعت با ابوبکر پیش دستی می کنند.ابتدا بشیر بن سعد خزرجی و سپس اسید بن حضیر اوسی- که هر دو از طرف داران با سابقه ی ابوبکر به حساب می آیند- به شتاب بیعت می کنند، تا سایر انصار نیز از آن ها پیروی  کنند.

عمر و ابوعبیده نیز پس از آن دو با ابوبکر بیعت می کنند.

.....گرد و غبار همه جا را فرا گرفته است.

عنر فریاد می زند و به سوی سعد بن عباده حمله ور می شود. سعد بن عباده را از زیر دست و پا خارج می کنند و از سقیفه بیرون  می برند.

اوضاع کم کم به نفع ابوبکر آرام می شود.

  • ·بیعت اولیه

ابوبکر از سقفه به سوی مسجد النبی خارج می شود.اطرافیان او ،هر کس را که در راه می بینند،گرفته ونزد ابوبکر برده دست او را جلو آورده و به عنوان بیعت، به دست ابوبکر می زنند.

بدبن ترتیب ابوبکر همراه هوادارانش وارد مسجد می شوند.

هنگام ظهر است ؛ ابوبکر به عنوان خلبفه رسول خدا نماز می گزارد!!!

سخنرانِ قبل از نماز عمر بن خطاب است!!!!!!

· تقسیل و تکفین پیامبر"

مراسم غسل وتکفین پیامبر با تمامی آداب و مستحبات آن، به پایان رسیده است و جز امیرالمومنین، صدیقه کبری،حسنین،سلمان،ابوذر،مقداد،عمار،حذیفه،ابی بن کعب و....- جماعتی نزدیک به چهل نفر- کس دیگری در نماز بر جنازه پیامبر حاضر نمی شود.

پس از نماز، امیر المومنین در خطبه ای کوتاه خود را در امر خلافت از انصار و مهاجران برتر می دانند.

جو مسجد و اطراف آن هر لحظه سنگین تر می شود.

  • ·ورود قبیله "اسلم"

عمر به همراه گروهی در مدینه می چرخند و در کوچه های آن فریاد می زند:

همانا با ابوبکر بیعت شده است، پس برای بیعت بشتابید.

قبیله اسلم که گویا به هماهنگی قبلی در بیرون از مدینه آماده بودند ، با چوب دستی های بلندی وارد مدینه می شوند.

افراد این قبیله دستور دارند که همگان را برای بیعت به مسجد بفرستند و اگر کسی امتناع کرد، بر سر و پیشانی او بزنند.

مدتی بعد ، این گرو که با لباس های هماهنگ مشخص هستند ، وارد خانه های مردم مدینه می شوند و افراد را به اکراه برای بیعت بیرون می آورند . کوچه های مدینه از شدت تحرک آنان برای گرفتن بیعت تنگ شده است .

  • ·حوادث شامگاه دوشنبه

در شامگاه روز دوشنبه ، زیدبن ثابت که نسبی یهودی دارد و جوانی تازه مسلمان است ، به خانه ی انصار می رود و از جانب ابوبکر بین آنها خرما پخش می کند.

زنی از انصار با رد این بذل و بخشش مخفیانه ، در مقام اعتراض می گوید:

آیا در دینم به من رشوه می دهید؟

در انتها ی شب،"براء بن عازب"که از حوادث پیش آمده به شدت اندوهگین است،سکوت سنگین مسجد النبی را نمی تواند تحمل کند و با خارج شدن از آن جا، به سوی محله ی "بنی بیضاضه" حرکت می کند.

در آنجا عده ای را می بیند که بر سر پیمان غدیر استوارند و می خواهند در برابر پیمان شکنان ایستادگی کنند.

نام آن ها این چنین است:

مقداد،عمار،ابوذر،سلمان،عباد بن صامت،حذیفه بن یمان و زبیر.

فرد دیگری که هم اعتقاد با آن هاست اما چون گرفتار تردید شده از پشت دبسته آنان را تایید می کند ،ابی بن کعب نام دارد.

  

 

 بیعت عمومی

ساعاتی پیش از ظهر،ابوبکر،عمر و ابو عبیده به مسجد وارد می شوند،و با ورود آن ها بلافاصله عثمان و قومش"بنی امیه" و عبد الرحمن بن عوف و قبیله اش "بنی زهره"که در مسجد بودند بر خاسته و بیعت می کنند.

آری امروز روز بیعت عمومی است.مسلمانان که دیروز تهدید و دیشب تطمیع را تجربه کرده اند،امروز برای بیعت با ابوبکر از هم پیشی می گیرند ودست خویش را با دست های خلیفه آشنا می کنند تا گوی سبقت را از هم بربایند.در گوشه ی شرقی و چسبیده به مسجد،حجره ای قرار دارد که جنازه ی پیامبر،در آن جای گرفته است ؛این خانه خاموش است.

هنوز اهل سقیفه و برخی از همسران پیامبر ،برای نماز خواندن بر جنازه مبارک پیامبر وقت پیدا نکرده اند.

گروهی از اطرافیان دستگاه خلافت،به جهت خوش خدمتی به خلیفه،در کنار منزل امیرالمومنین فریاد"بیعت کنید" و "از اجتماع مسلمانان دوری نگزینید "سر میدهند.

در این روز سخن از تهدید نیز به میان می آید.

 

  • تلاش برای تطمیع عباس عموی پیامیر"ص"

در انتهای شب ،در جلسه ای مشورتی،ابوبکر،نظر عمر،ابوعبیده و مغیره بن شعبه را درباره ایجاد شکاف در بنی هاشم خواستار می شود.مغیره بن شعبه پیشنهاد تطمیع . مصالحه با عباس –عموی پیامبر-را مطرح می کند.

این گروه چهار نفره ،همان شب با مراجعه به منزل عباس بن عبد المطلب برای او و فرزندانش سهمی از خلافت را پیش کش میکنند.پاسخ منفی عباس این نقشه را به بن بست می کشاند.

جنازه ی پیامیر هنوز روی زمین است.

کسانی که قصد خداحافظی با پیامبر خویش را داشته اند،دیروز برای خواندن نماز حاضر شدند و امروز کمتر کسی به خانه ی پیامبر مراجعه می کند.

امیرالمومنین چند بار برای سقیفه گردان ها پیغام می فرستدتا برای نماز بر پیامبر حاضر شوند.

  •   تدفین پیامبر"ص"

در انتهای روز ابوبکر و عمر که در مسجد به گرفتن بیعت مشغول اند،اعلام می کنند که نمی توانند برجنازه پیامبر که در خانه مجاورمسجد است،حاضر شوند.

امیرالمومنین به تدفین پیامبر مشغول می شوند و بدن پیامبر در شب چهارشنبه،دو روز پس از وفات،به خاک سپرده می شود.

هنوز اطرافیان خلافت و برخی همسران پیامبر بر جنازه آن حضرت نماز نخوانده اند.

عایشه که اتاق او در گوشه ی مسجد واقع است،می گوید:

به خدا قسم!نفهمیدم پیامیر چه زمان دفن شد،تا اینکه در شب چهارشنبه ،صدای بیل ها را از حجره پیامبر شنیدم!


همانا سقیفه گران،هدف دیگری را دنبال می کنند

 

ادامه دارد ....

پی نوشت :

 دانشنامه شهادت حضرت زهرا(جلد1-2):علی لباف

عبور از تا ریکی:عدنان درخشان

سقیفه:سید مرتضی عسکری

 الهجوم علی بیت فاطمه:عبد الزهرا مهدی

مظلومی  گمشده در سقیفه:(جلد 2 و 4) علی لباف

جانشین حضرت محمد:ویلفرد مادلونگ

منبع: جنبش مصاف





طبقه بندی: حضرت زهرا،  فاطمیه،  روزشمار،  حضرت فاطمه،  امام علی،  امیرالمومنین،  پیامبر اسلام،  سلمان،  ابوذر،  ابوبکر،  عمر،  عثمان،  شهادت حضرت زهرا
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 فروردین 19 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.