سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

بسم الله الرحمن الرحیم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

 روز شمار فاطمیه از شهادت پیامبر(ص)

تا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

5. حوادث روز جمعه ،شنبه ، یک شنبه ، دوشنبه 

      دوازده مرد پایدار

اینک آن دوازده نفر در کنار منبر پیامبر نشسته اند.گروه زیادی از اهل مدینه نیز در مسجد حضور دارند.با ورود خلیفه بر منبر پیامبر اولین نفر از این گروه بر می خیزد:خالد بن عاص.

او حدیثی را که خود از پیامبر شنیده است،می خواند و در آن به خلیفه واقعی رسول خدا اشاره می کند و از ابوبکر می خواهد که تقوا را پیشه کند.عمر حرف او را قطع می کند.خالد بن سعید با شدت به عمر حمله کرده و با به یاد آوردن نسب او و فرارهایشان در جنگ ها ،او را منکوب می سازد.

از اوضاع مسجد،خلیفه و اطرافیان می فهمند که گروهی با قرار قبلی پای به میدان سخن نهاده اند.

پس از سکوت عمر در برابر حمله شدیداللحن خالدبن سعید،تا پایان سخنان این دوازده نفر ،احدی از سقیفه گران سخن نمی گویند.سلمان با ابوبکر سخن می گوید و ابوذر بدون توجه به خلیفه،مسلمانان را مخاطب قرار داده و آنان را توبیخ می کند.

مقداد روی کلام را به ابوبکر بر می گرداند و با سخنان قاطع خویش،او را به نیرنگ متهم می سازد... . آخرین نفر ابوایوب انصاری است که با حدیثی در مدح امیرالمومنین گفتار خویش را به پایان می رساند.

         تاثیر احتجاج در مسجد

 جو مسجد بسیار سنگین است.بر سر منبر،ابوبکر که خود را از پاسخ ناتوان می بیند،می گوید:

خلیفه تان بودم،ولی بهترینتان نبودم،رهایم کنید.

عمر به خشم می آید:ای پست و فرومایه پایین بیا!تو که خود را لایق نمی دیدی،چرا خود را در آن قرار دادی؟به خدا قسم باید تو را بر کنار کنم و سالم غلام  ابو حذیفه را جای تو قرار دهم.

 ابوبکر پایین می آید و با اطرافیانش از مسجد خارج شده و به سوی منزل خویش می رود.اهل مدینه منتظر سرانجام کار هستند.خطابه فاطمی و در پی آن اعتراض این دوازده نفر،ضربه ی مهلکی بر پیکره خلافت نو پای ابوبکر زده است.

 

     سه روز خانه نشینی و برنامه ریزی"شنبه،یک شنبه،دوشنبه  "

 ابوبکر در این سه روز در خانه می ماند و به مسجد نمی آید.زمزمه های به گوش می رسد و گمان ها بر این نظر می شود که شاید ابوبکر درصدد تحویل حکومت به صاحب اصلی آن است.

بنی هاشم نیز به این سخنان دامن می زنند.اما خلیفه از این خانه نشینی هدف دیگری را دنبال می کند.یاران او درصدد هستند که برای تثبیت ابوبکر؛به هر هدفی که مقابل ایشان است و آن را به چنگ نیاورده اند،هجوم بردند!

این اهداف را این چنین می توان برشمرد:

1.     تثبیت قاطعانه حکومت

2.     تصمیم قطعی و تاکید بر موضع قبلی در قبال "مصادره فدک" به عنوان آخرین دارایی اهل بیت.

3.     گرفتن بیعت از امیرالمومنین به هر صورت.

 

    حوادث روز سه شنبه و چهارشنبه
پانزدهمین و شانزدهمین روز پس از وفات

   سقیفه ای دیگر

در چهاردهمین روز،خالد بن ولید،سالم غلام ابو حذیفه و معاذ بن جبل،هریک با گرو زیادی از افراد مسلح قبیله خود و هم پیمانانشان و همچنین طلحه ،عثمان،عبد الرحمن بن عوف،سعد بن ابی وقاص،ابوعبیده و سعید بن عمر بن نفیل،هر یک به همراه عده ای از قبیله خویش،به کنار خانه ابوبکر می آیند و شمشیر ها را بیرون می آورند و اعلام می‌کنند:

جز ابوبکر کسی را خلیفه نمی دانیم.

ابوبکر به همراهی این گروه از خانه خارج می شود و با عبور از کوچه های مدینه،وارد مسجد پیامبر شده،از منبر بالا رفته و برفراز آن قرار می گیرد.

عمر فریاد می زند:

به خدا قسم ای صحابه علی!اگر سخنی همانند آنچه قبلا از شما شنیدیم،بگویید،جانتان را خواهیم ستاند.

برخی زبان به اعتراض می گشایند،اما عمر برای کشتن آنها به سویشان حمله می کند.

امیرالمومنین بر می خیزد وعمر را به گوشه ای پرت کرده و از حمله اطرافیان عمر به معدود حامیان خویش جلوگیری می کنند. ایشان یاران خویش را به سکوت دعوت می کنند و رحمت خدایی را برای آنان طلب می کنند.

غائله فرو می نشیند.

اینک بار دیگر ابوبکر بر منبر رسول خدا نشسته است.

      مصادره قطعی فدک

قدرت حاکمه برای نشان داند قدرت خویش،در همین روز،یعنی پانزدهمین روز پس از شهادت پیامبر ،کارزاران صدیقه طاهره را از فدک اخراج میکند. این تصمیم به ظاهر اول صبح و با فرستادن عناصر خلیفه به سوی منطقه خیبر و دهکده فدک صورت گرفته است.

اینک دو هدف مهم جامعه عمل به خود گرفته است:

1.     تثبیت خلافت

2.     غصب فدک.

       فهرست دیگری از اموال مصادره شده

عاملان صدیقه کبری که دیروز از فدک اخراج شده اند،امروز وارد مدینه شدند. بدین ترتیب منازعه بین صدیقه طاهره با دستگاه خلافت به مرحله جدیدی وارد می شود. به غیر از فدک اموال دیگری نیز در آینده-پس از شهادت صدیقه طاهره-غصب خواهد شد.

خانه های رسول خدا از این جمله اند.

همان گونه که اشاره گردید،عایشه،نه تنها خانه خویش را در تملک دارد،بلکه خانه ی پیامبر را نیز به تصرف در می آورد. وی خانه ی خویش را یک بار در زمان عثمان و بار دیگر در زمان معاویه ،به خلفای وقت می فروشد!!

قیمت فروش در یکی از این موارد  200000  درهم است!"در آن زمان هر 4 درهم ،خرج متوسط یک خانوار در ماه بوده است"

البته عایشه-دختر خلیفه اول-در فروش این ملک شرط می گذارد که تا آخر عمرش در آنجا ساکن باشد.

ادامه دارد ....

پی نوشت :

 دانشنامه شهادت حضرت زهرا(جلد1-2):علی لباف

عبور از تا ریکی:عدنان درخشان

سقیفه:سید مرتضی عسکری

 الهجوم علی بیت فاطمه:عبد الزهرا مهدی

مظلومی  گمشده در سقیفه:(جلد 2 و 4) علی لباف

جانشین حضرت محمد:ویلفرد مادلونگ

منبع: جنبش مصاف





طبقه بندی: حضرت زهرا(س)،  حضرت فاطمه(س)،  فاطمیه،  مقداد،  سلمان،  ابوذر،  شهادت حضرت فاطمه(س)،  امام علی(ع)،  پیامبر اکرم(ص)،  فدک،  غصب،  ابوبکر،  عمر
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 فروردین 27 توسط صادق | نظر بدهید

 

بسم الله الرحمن الرحیم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

 روز شمار فاطمیه از شهادت پیامبر(ص)

تا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

 4حوادث روز های سه شنبه و چهار شنبه

 

        فهرست اموال مصادره شده

در طی این دو روز،همانند سه روز گذشته،حضرت صدیقه طاهره مراجعه هایی برای باز پس گیری اموال خویش دارند.

تاریخ حکایت می کند که تا روز نهم ،غیر از باغ های هفت گانه و فدک،بقیه اموال،توسط دستگاه خلافت غصب شده است.  

این اموال شامل موارد فقهی مانند ارث و خمس می شوند که ابوبکر،به بهانه حدیث مجعول  "پیامبران ارث نمی گذارند"تمامی این اموال را غصب می کنند.

 در پی مراجعه های حضرت زهرا برای باز پس گیری ارث و خمس،خلیفه ادعا می کند که حتی خمس هم متعلق به ایشان نیست و خلیفه تقسیم آن را بر عهده خواهد داشت.

در تاریخ اشاره شده است که در برخی از مراجعه ها ،عباس عموی پیامبر ،حضرت زهرا را ،همرامی می کرده است.

البته هیچ یک از این موارد ،تاثیری در روند مصادره ی اموال پدید نمی آورد و تا پایان خلافت ابوبکر هیچ کدام از این اموال مسترد نمی شود.

نکته قابل توجه در این ماجرا این است که سهم همه ی مسلمانان از محصول و زمین خیبر و اراضی بنی نضیر-از جمله سهم شخص خلیفه اول ،خلیفه دوم و دخترشان-محترم شمرده می شود.

جالب تر آنکه دختر خلیفه اول،در حجره و خانه ای زندگی می کند که میراث رسول خدا و "ارث پیامبر" است.

وی پس از چندی ،منزل و حجره شخصی رسول خدا را نیز تصرف می کند تا درآینده ،پدر خویش را در آ نجا و در کنار قبر پیامبر دفن کند.

وی بعد ها خانه ی خود و خانه ی رسول خدا را با این شرط که تا پایان حیات در تصرف خودش باقی بماند،به بهایی گزاف به خلفای وقت  می فروشد.

این برخورد  دو گانه در باب ارث گذاری انبیا تامل برانگیز است.

اموال صدیقه طاهره به شرح زیر است:

 


نام اموال

نحوه تملک

صدیقه طاهره

ارزش تقریبی

محل استقرار

1

فدک

هبه

زیاد

هم جوار خیبر

2

باغ ها هفت گانه

هبه

متوسط

مدینه

3

بخش هایی از

دژ القموص از

منطقه الکتیبه

1.ارث     

2.سهم

ذی القربا

از خمس

زیاد

خیبر

4

باقی مانده ی

زمین های

بنی نضیر

ارث

متوسط

مدینه

5

بازار مَهزور

ارث

متوسط

مدینه

6

دژ سلالم

ارث

بسیار زیاد

خیبر

7

دژ وَطیع

ارث

زیاد

خیبر

8

وادی القری

ارث

بسیار زیاد

بین خیبر

و شام

9

تیما

ارث

زیاد

بین خیبر

و شام



                                 

















حوادث روز پنج شنبه

       آغاز مصادره فدک

دستگاه خلافت اینک از تثبیت نسبی برخوردار شده است.سقیفه گران ،با مصادره ی میراث پیامبر  و سهم ذی القربا(خمس)،پیروزی دیگری را تجربه کرده اند.اینک خبرها حکایت از تصمیم خلیفه به مصادره دیگر اموال اهل بیت می کند.حاکمان سقیفه،پس از مصادره ی ارث خاندان وحی و خمس ایشان چشم به فدک دوخته اند.فدکی که هبه و هدیه ی رسول خدا به صدیقه طاهره است و حکم ارث با خمس بر آن جاری نمی شود.

    خطابه ی فاطمی

این خبر به خانه ی وحی می رسد. آن بانوی الهی مقنعه به سر می افکنند و خود را در چادری می پیچند و با گروهی از زنان بنی هاشم به جانب مسجد رسول خدا گام می نهند.ورود آن حضرت هم زمان با حضور ابوبکر در مسجد است.آن حضرت در پس پرده می نشینند و خطبه ای رسا علیه دستگاه حاکم ایراد می فرمایند.

این خطبه که مخاطبش گروه زیادی از مهاجر و انصار بود،بعدها به "خطبه فدکیه" شهرت می یابد،چرا که در مراحل نهایی مطالبه "میراث" و آستانه ی تحقق "غصب فدک"ایراد گردیده است.در این سخنرانی ،صدیقه طاهره پس از حمد و ثنای الهی و معرفی پدر بزرگوارشان،از گسترش روند نا مسلمانی و برخاستن پرچم نفاق سخن راندند.در پی آن به استناد آیه قرآن ،خود را میراث دار رسول خدا معرفی کرده و به شدت به مصادره اموال خویش توسط خلیفه وقت اعتراض می نمایند.سخن حضرت زهرا در اوج خویش چندین بار توسط خلیفه قطع می شود،تا از تاثیر آن کاسته شود،اما در نهایت آنچنان تاثیر می گذارد که تاریخ نقل می کند:

تا به آن روز دیده نشد که مردمان چنین ناله و گریه ای سر دهند.

       واکنش تند خلیفه

کار آنچنان سخت گردید که خلیفه که تا آن لحظه همواره به نرمی و محترمانه سخن می گفت و حتی بعضا با سر خم کردن و گریان شدن ،عواطف خویش را از جانب اطرافیانش،متاثر نشان می داد و خشونت های لفظی و عملی را بر عهده ی دیگران می گذاشت،این بار خطر را به روشنی دریافته و زبان خویش را از بند سیاست بازی بیرون می کشد.

وی با اشاره به امیرالمومنین که در مسجد حضور داشتند،برای سرکوب احساسات برانگیخته مردم،بر روی منبر رفت وگفت:

این چه سر و صدایست که راه انداختید؟همانا او روباهی ست که شاهد او دم اوست.برپاکننده فتنه است.کمک از ضعفا می خواهد و یاری از زنان می طلبد او مانند ام طحال1 است که عزیز ترین کسان نزد وی افراد فاحشه بودند!!!"از نوشتن این کلمات عذر خواهی می کنم"

این کلمات به حدی تکان دهنده و توهین آمیز است و عنان سخن آنچنان از دست خلیفه رها شده  که "ابن ابی الحدید ستی مذهب"نیز متعجبانه از استاد خویش "ابو یحیی جعفربن یحیی ین ابوزید بصری"می پرسد:

ایویکر تمام این کلمات را به علی نسبت داده است!؟

استاد پاسخ می دهد:

آری پسرم،ملک و سلطنتاست که کار را به این جا می کشاند!!!!!

سخنان خلیفه با تهدید شدید انصار به سرکوب توسط نظام خلافت پایان می پذیرد و حضرت صدیقه طاهره و امیرالمومنین به خانه باز می گردند

ابوبکر نیز از منبر پایین می آید.

سخنان صدیقه کبری تاثیر شگرف بر روند وقایع بعدی داشته است. با تاثیر عمومی این سخنان،دوزده نفر از مهاجر و انصار تصمیم می گیرند که به هر صورت که ممکن است ابوبکر را از منبر پایین کشیده،خلافت را به صاحب اصلی آن پس بدهند.

در این میان ترس از بی نتیجه ماندن این کار و خطر جانی چنین عملی ،آنان را به مشورت با امیرالمومنین فرا می خواند.

       هم پیمانی دوازده نفر

امیرالمومنین چنین عملی را نا مناسب می بینند و می فرمایند:

اگر بخواهید ابوبکر را از منبر پایین بکشید،شما را تار و مار می کند و به جایی نخواهید رسید،چرا که امت سخن پیامبر را رها کرده اند.

اما به سراغ آن مرد بروبد و آنچه را که از پیامبر شنیده اید،به او بگویید که این بهترین اتمام حجت برای اوست؛تا روز قیامت او را با دست خالی در برابر خدا قرار دهند.

این دوازده تن هم پیمان می شوند که فردا حجت را بر ابوبکر تمام کنند. نام این دوازده تن چنین است:

هفت نفر از مهاجران:مقداد،سلمان،ابوذر،عمار،ابی بن کعب،برید اسلمی،خالد بن سعید.

پنج نفر از انصار:خزیمه بن ثابت،سهل بن حنیف و برادرش عثمان،ابو ایوب انصاری و ابو هیثم بن تیهان.

----------------------

پاورقی:

1.زنی که در بدکارگی در جاهلیت شهره بود!!!!!

----------------------------------

ادامه دارد ....

 

پی نوشت :

 دانشنامه شهادت حضرت زهرا(جلد1-2):علی لباف

عبور از تا ریکی:عدنان درخشان

سقیفه:سید مرتضی عسکری

 الهجوم علی بیت فاطمه:عبد الزهرا مهدی

مظلومی  گمشده در سقیفه:(جلد 2 و 4) علی لباف

جانشین حضرت محمد:ویلفرد مادلونگ

منبع: جنبش مصاف

 

 





طبقه بندی: حضرت فاطمه(س)،  حضرت زهرا(س)،  مقداد،  امام علی (ع)،  سلمان،  ابوذر،  ابوبکر،  فدک،  عباس عموی پیامبر،  خیبر،  غصب فدک،  عمار،  ابی بن کعب،  مصاف
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92 فروردین 22 توسط صادق | نظر بدهید

بسم الله الرحمن الرحیم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

 روز شمار فاطمیه از شهادت پیامبر(ص)

تا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

3حوادث روز های شنبه

        مصادره اموال

 

صبح شنبه حضرت زهرا برای باز پس گیری اموال خویش،به سراغ ابوبکر که در مسجد نشسته است می روند،آری ترفند دیگری از سوی سقیفه گران به اجرا در آمده است.

ابوبکر با استناد به سخنی که به دروغ به پیامبر نسبت می دهد می گوید که شنیده است:ما گروه پیامبران ارث نمی گذاریم.

در نتیجه او هر آنچه را که متعلق به حضرت زهرا ست را مصادره می کند.

پس از آگاهی آن حضرت از این ترفند،آن حضرت برای احقاق حقوق مالی خود،به سراغ ابوبکر می روند.

عده ای در اطراف ابوبکر در مسجد نشسته اند.با ورود حضرت زهرا به مسجد و مطالبه اموال از سویایشان ابوبکر ادعای خویش را تکرار می کند و می گوید:

از پیامبر شنیدم:ما پیامبران ارث نمی گذاریم.

این سحن را حضرت زهرا جعلی می خوانند.

ابوبکر به نرمی سحن می گوید و با همدست اطرافیان وی راه به جایی نمی رسد.از این زمان تا روز نهم پس از وفات ،مراجعه های چند باره حضرت زهرا برای استرداد اموال خویش،در تاریخ ثبت شده است .

با شنیدن این سخن عجیب همسران پیامبر نزد عاسشه می روند.

آنان نگران از وضعیت زندگی خویش ،از درستی این سخن سوال می پرسند.

عایشه با تایید این سخن آن را درست می شمارد!!!

نگرانی همسران پیامبر افزایش می یابد.

دستگاه خلافت از طریق عثمان خبر می آورند که همسران پیامبر از جمله عایشه "دختر ابوبکر" و صفحه "دختر عمر"،می توانند در خانه های خویش زندگی کنند.

حکم مصادره اموال پیامبر تنها در مورد دختر پیامبر اعمال خواهد شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

       دومین و سومین شب یاری طلبی

 

در انتهای این دو شب امیرالمومنین بار دیگر حضرت زهرا را بر روی مرکبی می نشانند و دست حسنین را می گیرند و به طلب یاری و اتمام حجت ،به در خانه ی مهاجران و انصار می روند.

بسیاری در هارا باز نمی کنند و پاسخ نمی گویند.

باز هم گروه بسیار اندکی دعوت ایشان را اجابت می کنند.

 

       حوادث روز دوشنبه
       هفتمین روزپس از وفات

        اتمام حجت  و آغاز سکوت

نصرت خواهی امیرالمومنین پس از سه روز،به پایان می رسد و تکلیف قیام با شمشیر از دوش جانشین بر حق رسول خدا برداشته می شود.آن حضرت در اغاز صبح به چهار تن از یاران با وفایش "مقداد،سلمان،ابوذر،زبیر" امر میکنند که به خانه برگردند و سکوت اختیار کنند.

این گروه اندک تنها یاران واقعی در آن شرایط حساس هستندو به یاری دیگران امیدی نیست.

 

    عرضه قرآن

مهمترین واقعه ی امروز،عرضه ی قرآن توسط امیرالمومنین است.آن حضرت وارد مسجد شده –در حالی که گروهی اطراف ابوبکر هستند-با صدای بلند می فرمایند:

ای مردم پس ازپایان غسل ودفن رسول خدا به جمع آوری قرآن مشغول شدم،اینک این قرآن،که یکی از دو ثقل است و من ،که ثقل دیگر هستم.

در این قرآن،تنزیل و تاویل و ناسخ و منسوخ روشن است،تا روز قیامت نگویید که من ،خدا را از آغاز تا انتهایش برایتان نیاوردم.

عمر پاسخ می دهد:ما را به تو و قرآنی که آورده ای احتیاجی نیست ،ما نزد خود قرآن داریم.

 

         خطبه "وسیله"

در پس این سخن امیرالمومنین خطبه ای رسا ایراد می فرمایند:

... ای مردم!آیا نشنیده اید که پیامبر در باره ی من فرمودند:

نسبت علی به من همانند نسبت هارون به موسی است،مگر اینکه پس از من ،پیامبری نیست...

و این که "در غدیر خم"فرمودند:

هرکس که من مولای اویم از این پس علی مولای اوست...

در همین روز خدای عزوجل چنین نازل کرد:

امروز دینتان را کامل کردم،نعمتم را بر شما تمام ساختم و چنین اسلامی را به عنوان دین،برایتان پسندیدم.

... ای مردم !من مانند هارونم در میان آل فرعون و مانند باب توبه ام در میان بنی اسرائیل،همچون کشتی نجاتم در میان قوم نوح،من خبر عظیم و راستگوی بزرگ هستم .

آری !این خطبه که شامل انتقاد های فراوان به شخص خلبفه و سیر حکومت ابوبکر است ، در تاریخ با نام "خطبه وسیله"به یادگار می ماند.

پس از پایان این اتمام حجت،امیرالمومنان قرآن تالیفی خویش را به خانه می برند.

این قرآن ،یادگار نبوت و امامت تا زمان ظهور امام زمان  است.

 

ادامه دارد ....

پی نوشت :

 دانشنامه شهادت حضرت زهرا(جلد1-2):علی لباف

عبور از تا ریکی:عدنان درخشان

سقیفه:سید مرتضی عسکری

 الهجوم علی بیت فاطمه:عبد الزهرا مهدی

مظلومی  گمشده در سقیفه:(جلد 2 و 4) علی لباف

جانشین حضرت محمد:ویلفرد مادلونگ

منبع: جنبش مصاف





طبقه بندی: شهادت حضرت زهرا،  حضرت زهرا،  حضرت فاطمه،  غاطمیه،  امام علی(ع)،  قرآن،  سلمان،  مقداد،  ابوذر،  زبیر،  ابوبکر،  ثقلین،  خطبه وسیله،  سکوت،  فدک
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 فروردین 20 توسط صادق | نظر

ماہ رمضان

ماه شعبـان المعظم شـد تمــــام 
از افق کم کم نمایان شد صیام
سفره شعبـان دگـر برچیده شد

تا هلال مــاه رحمت دیده شـد

ماه شعبان ماه ختم الانبیاست 
مــاه میــلاد معـز الاولیــاست
رفت ماه حضرت ختمی مآب 
چشم گردون ازفراقش پر زآب
میرود شعبان مـه پاک رسـول
مــاه گل های گلستـان بتــول
دوریش برما بسی دشوار باد
هرکجا رفتی خدایش یار باد
میرسد سال دگر باعشق وشور 
ماه شعبان ماه رحمت ماه نور
لیک عمر ما شود روزی تمام  
چون دهد پیک اجل بر ما پیام
پس بیــا قدر مـه شعبــان بدار  
تا که هستی زنده ای پرهیزگار
میرسد اینک ببین مـاه صیـام 
ماه توبه ماه محبوب صیـام
می وزد بوی دل انگیز نسیم
خیز در کوی هوالهو شو مقیم
ای گنه کـار به دام افتاده خیــز 
اشک حسرت بر در این خانه ریز
میدهد راهت خــدای چاره ساز  
می کند درب سرایش برتو باز
از ندامت اشک خود جاری نما 
تا سحرگاهان سویش زاری نما
دست ابلیس و شیاطین بسته است
روزه دار از دام شیطان رسته است
درب توبه باز باشد این زمان
رو نما ای دل بسوی آسمـان
صبحگاهان درقیام و در رکوع
کن تضرع با خضوع و با خشوع
پشت این در شو مقیم و در بزن
گو به صاحب خانه بر من سر بزن
صاحب این خانه باشد ذوالکرم
مقدم مهمان بدارد محترم
ربنـا انـا سمعنــا ازسمــا
میرسد بانگ منادی بهر ما
ربنا اغفرلنــا آید به گوش
دیگ رحمت آمده اینک بجوش
خیز و ازاین فیض رحمانی بچش
بـرمعاصی خط بطلانی بکـش
گردراین مه توبه ات گردد قبول 
هم خدا خشنود گردد هم رسول
من که (مقدادم) ندارم توشه ای
شاید از این مه بچینم خوشه ای

       

سید رضا راستگو


از تبیان





طبقه بندی: ماه شعبان،  ماه رمضان،  شعر،  ادبی،  سید رضا راستگو،  مقداد
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89 مرداد 18 توسط صادق | نظر
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.