سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

نماز جماعت

در قرآن و متون روایی مأثور، آیات و احادیثی پیرامون فضیلت برپای داشتن فریضه نماز عیدین، وجود دارد که در ذیل به اختصار اشاره خواهد شد:

 

الف) آیات قرآن:

1.«قد افلح من تزکی و ذکر اسم ربه فصلی»[1]

به یقین کسی که پاکی جست (وخود را تزکیه کرد) رستگار شد و (آنکه) نام پروردگارش را یاد کرد سپس نماز خواند در روایت چنین تفسیر شده است «و ذکر اسم ربه فصلی»؛ «قال صلوة الفطر و الاضحی» که مراد از صلوة نماز عید قربان و عید فطر است.[2]

2. فصل لربک وانحر:[3] پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن. در این آیه امر شده‌است به نماز عید و امر هم دلالت بر وجوب دارد. مراد از صلوه هم طبق گفته مفسران و روایت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نماز عید قربان است.[4] آیات مذکور در عین حال که لزوم نماز عیدین را می رساند متضمن فضائل آنها نیزرمی باشد چرا که آیه اول می‌گوید رستگاری از ان کسی است که خود را پاکیزه کرد (یا قربانی نمود) و نماز عید برگزار نمود و در آیه دوم با توجه به اینکه مراد از کوثر فاطمه زهراء ـ سلام الله علیه ـ می‌باشد، به شکرانه این نعمت عظیم بهترین تشکر از خدا این است که نماز عید و قربانی انجام شود. (و یا نماز گذارد و هنگام نماز برای تکبیر دستها را بالا بیاورد.)[5]

ب) روایات: روایات این بخش در دو قسمت بیان می شود.

بخش اول: ضرورت و لزوم نماز عیدین

1. نماز عید فرض و واجب است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «صلوة العیدین فریضه»[6]

2. علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «لا تجسوا النساء عن الخروج فی العیدین فهو علیهن واجب»[7] زنها را از رفتن در نماز عیدین منع نکنید چرا که نماز عید بر آنها لازم (و ثابت) است.

منتهی روایات بسیاری آورده شده است که لزوم نماز عیدین را مشروط به وجود امام معصوم ـ علیه السّلام ـ نموده است از جمله امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: «لا صلوة یوم الفطر و الضحی الا مع امام»[8] نماز عید فطر وعید قربان بدون وجود امام (معصوم) لازم نیست.

 

بخش دوم: فضیلت نماز و روز عیدین

1. روز گرفتن جائزه: پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «اغدوا الی جوائزکم... ثم قال هو یوم الجوائز» ای مؤمنان صبح عید بدنبال گرفتن جوائز خود باشید، ای جابر جوائز الهی مانند جوائز شاهان نیست، آنگاه فرمود روز عید روز گرفتن جائزه است.[9] در روایت دیگر فرمود: «الیوم الذی یثاب فیه المحسنون» روزی که خوبان در آن روز پاداش و ثواب دریافت می‌کنند.[10]

2. روز اجتماع مسلمین: امام هشتم ـ علیه السّلام ـ فرمود: روز عید فطر عید قرار داده شده تا مردم در آن روز گرد هم آمده، نعمتهای خدا را ستایش گویند، آن روز، روز عید، دادن زکات، روز تضرع و زاری و روزی است که خوردن و نوشیدن حلال است.[11]

3. همچون روز قیامت: علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: روز عید فطر روزی است که به نیکان ثواب داده می‌شوند و بدان زیانکار می‌شوند، آن روز شبیه‌ترین روز به روزقیامت شما است پس هنگام خروج از منزل به سوی مصلی به یاد آن لحظه باشید که از قبرها به سوی پروردگار خروج می‌کنید و در لحظه ایستادن به نماز در مصلی به یاد آن وقتی باشید که در پیشگاه الهی قرار می‌گیرید و در لحظه برگشت بسوی خانه‌ها به یاد برگشتن بسوی بهشت یا جهنم باشید.[12]

4. بخشیدن گناهان: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:«هنگامی که به سوی نماز عید خارج شدید، خداوند براین مسئله اگاهی دارد و می‌فرماید: (عبادی لی صمتم و لی صلیتم عودوا مغفورا لکم)»[13]

5. روز عطای فراوان و بخشش بزرگ: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این رابطه فرمود: «ان الملائکة یقومون یوم العید علی افواه السکه و یقولون اغدوا الی رب کریم یعطی الجزیل و یغفر العظیم.»[14]

فرمود: ملائکه روز عید بر لبان انسانهای ساکت قرار گرفته و یا در مسیر مردم ایستاده می‌گویند بر پروردگار کریم صبحگاه وارد شوید که عطای فراوان و بخشش زیاد دارد.

_____________

[1] . اعلی/ 15 - 16

[2] . بحار الانوار، پیشین، ج 87، ص 348.

[3] . کوثر/ 2.

[4] . بحار الانوار، پیشین، ج 78، ص 349.

[5] . تفسیر صافی، پیشین، ج 5، ص 383.

[6] . وسائل الشیعه، پیشین، ص 94، روایت 1 و 4.

[7] . بحار الانوار، پیشین، ج 87.

[8] . وسائل الشیعه، پیشین، ج 5، ص 96، روایت 1 و 2 و 3 و 4.

[9] . وسائل الشیعه، پیشین، ج 5، ص 140.

[10] . همان، ص 140، روایت3.

[11] . همان، ص 141، روایت 4.

[12] . همان، ص 141، روایت 1.

[13] . مستدرک الوسائل، پیشین، ج 6، ص 121.

[14] . همان، ج 6، ص 154.





طبقه بندی: نماز عید قربان
نوشته شده در تاریخ جمعه 88 آذر 6 توسط صادق | نظر بدهید

ذبح

از جمله تفسیرهاى آیه «و فدینـه بذبح عظیم » ، این است که گفته اند: منظور از «ذبح عظیم » ، حضرت سیدالشهدا(علیه السلام ) است . به توضیح این مطلب می پردازیم:

تنها تعداد انگشت شمارى از مفسران به تفسیر یاد شده اشاره کرده اند . منشأ این تفسیر ، روایتى است که مرحوم صدوق (ره) در کتاب خصال نقل مى کند که پیش از بیان پاسخ آن را بیان مى کنیم :

«هنگامى که خداوند ، گوسفندى را به جاى ذبح اسماعیل ، براى حضرت ابراهیم (علیه السلام ) فرستاد ، حضرت درخواست کرد که فرزندش را ذبح کند ، تا با تحمل غم و اندوه دل پدرى که به دست خویشتن ، فرزندش را ذبح کرده است درجاتش بالا رود . خداوند از او پرسید: محبوب ترین مخلوقاتم نزد تو کیست ؟» پاسخ داد: «محبوب تر از حبیبت محمد(صلی الله علیه و آله ) نیافریدى .» فرمود: «نزد تو ، او محبوب تر است یا خودت ؟» گفت : او ، فرمود: «فرزند او نزد تو محبوت تر است یا فرزند خودت ؟» گفت : «فرزند او» فرمود: «این که فرزند او را دشمنانش از روى ستم ذبح کردند ، تو را بیشتر اندوهگین مى سازد یا این که فرزندت را به دست خود ذبح کنى ؟» گفت : «پروردگارا ! ذبح او به دست دشمنانش دلم را اندوهگین کرد .» فرمود: «اى ابراهیم ! شخصى از امت محمّد ، فرزندش حسین را بعد از او ، از روى ظلم همچون گوسفند ذبح مى کند و با این کار گرفتار غضب من مى شود .» دل ابراهیم اندوهگین شد و ناله و گریه سر داد .

وحى آمد که اى ابراهیم ! ناله ات را پذیرفتم و آن را جایگزین ناله و زارى براى فرزندت ـ اگر او را ذبح مى کردى ـ کردم و برایت درجات اهل ثواب بر مصیبت ها را واجب کردم و این همان قول خداوند است که فرمود: «و فدینـهُ بذبح عظیم .» (صلی الله علیه و آلهافات ، 107)

با توجه به روایت فوق سه نکته را بیان مى کنیم :

روایت یاد شده ، ظاهراً از نظر سند مشکلى ندارد; زیرا راویان آن عبارتند از: 1ـ عبدالواحدبن محمدبن عبدوس نیشابورى العطّار (استاد مرحوم صدوق ) 2ـ على بن محمدبن قتیبة النیشابورى 3ـ فضل بن شاذان (از اصحاب ائمه (علیه السلاملیهم السلام )) که همه آنان یا مورد اعتماد و ستایش قرار گرفته اند و یا از اصحاب و بزرگان هستند .

بر فرض چشم پوشى از سند روایت ، به نظر مى رسد ، روایت یاد شده این مقام را فقط شایسته حضرت سیدالشهداء(علیه السلام ) مى داند . توضیح این که : در این صورت عبارت «قدیناه » ، به معناى «عوّضناه » است ; یعنى خداوند مصیبت شهادت امام حسین (علیه السلام ) را ـ که به دست دشمنانش ذبح خواهد شد ـ ، به جاى مصیبتى که بنا بود حضرت ابراهیم (علیه السلام ) متحمل شود ، قرار دارد; به این معنا که حضرت ابراهیم (علیه السلام ) براى بالا بردن درجات خویش مى تواند بر مصیبت امام حسین (علیه السلام ) بگرید; بنابراین ، از این روایت ، هرگز استفاده نمى شود که امام حسین (علیه السلام ) فدایى اسماعیل شد . این برداشت از روایت ناصحیح است .•

2 . بر فرض که بتوان امام حسین (علیه السلام ) را به جاى «ذبح عظیم » گذاشت ، با توجه به معناى «فدیناه » مقصود این خواهد بود: از آنجا که مقام ذبح عظیم که با گریستن بر آن ، درجات انسان بالا مى رود ، فقط شایسته امام حسین (علیه السلام ) بود ، ذبح عظیمى را جایگزین ذبح حضرت ابراهیم (علیه السلام ) کردیم .

3 . بر فرض پذیرفتن دلالت روایت لسان این گونه از روایات ، تأویل آیات است نه تفسیر ، و تأویل با ظاهر معناى آیات ارتباطى ندارد ، بلکه مربوط به بطون قرآن بوده ، از عهده قضاوت ما خارج است.

پی نوشت‌ها :

1 . ر .ک : تفسیر کنزالدقائق ، محمدرضا قمى ، ج 11 ، ص 171 ـ 172 ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

2 . ر .ک : خصال ، شیخ صدوق ، ج 1 ، ص 58 ـ 59 ، مؤسسه نشر اسلامى ـ ترجمه آزاد .

3 . ر .ک : طبقات اعلام الشیعه تا شیخ آغا بزرگ تهرانى ، ج 1 ، ص 205 ، اسماعیلیان

4 . ر .ک : خصال ، همان ، ص 59 ، حاشیه ، على اکبر غفارى .





طبقه بندی: عید قربان
نوشته شده در تاریخ جمعه 88 آذر 6 توسط صادق | نظر بدهید

عید قربان

واژه شناسی عید

واژه «عید» به معنای رجوع و برگشتن است و «قربان» به معنای قربانی یا هر آنچه با آن بر پروردگار، تقرب جویند.(1) از این رو، می توان عید قربان را به معنای بازگشت انسان به مقام تقرّب الهی دانست. این مقام در سایه مبارزه با هواهای نفسانی و در پرتو تهذیب، خودسازی و بهره گیری از فرصتهای ناب به دست می آید. زائران خانه خدا که پس از تحمّل سختی های بسیار و پرهیز از نمادهای دنیوی، اینک به منزلگاه آخر رسیده اند، عید قربان را جشن می گیرند.

در این روز حاجیان در یک وحدت عملی کم نظیر سر بر آستان حضرت دوست می سایند و پس از آن با چهره ای گشاده از توفیق یافتن به انجام تکلیف یکدیگر را به آغوش کشیده، به هم تبریک می گویند.

بزرگان دینی ما به این مسأله بارها تأکید کرده اند که بهترین عمل در این روز برائت از مشرکین و شیاطین حقیقی عالم است و این مهم میسر نمی شود مگر با انسجام و همدلی تمامی مسلمین با هر فکر و عقیده و مسلکی که باشند.

سید الساجدین امام سجاد(علیه السلام) نیز در دعای مخصوص عید آن را روزی مبارک و با میمنت می خوانند و می فرمایند: «أللَّهُمَّ هَذَا یَوْم مُبَارَک مَیْمُون.»(2)

امام خمینی(ره) احیا گر اسلام ناب، درباره عید قربان چنین گفته اند:

«عید قربان، عیدی است که انسانهای آگاه را به یاد قربانگاه ابراهیمی می اندازد؛ قربانگاهی که درس فداکاری و جهاد در راه خدای بزرگ رابه فرزندان آدم و اصفیا و اولیای خدا می دهد... این پدرِ توحید و بت شکنِ جهان، به ما و همه انسانها آموخت که... عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عیدی بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید و دین خدا را و عدل الهی را برپا نمایید. به همه ما ذریه آدم فهماند که «مکه» و منی قربانگاه عاشقان است و محل نَشر توحید و نفی شرک که دلبستگی به جان و عزیزان نیز شرک است.»(3)

 

رمی جمرات، تبری از عامل تفرقه

حاجیان در روز عید ابتدا با پرتاب هفت سنگ ریزه برای هفت بار به ستونهای برهم چیده شده ـ که نماد ابلیس رجیم است ـ تنفّر خود را از همه شیطانهای درون و برون ابراز می کنند. این عمل را «رَمْیِ جَمَره» گویند.

وقتی حکمت این عمل را از امام کاظم(علیه السلام) پرسیدند، امام فرمودند: «چون ابلیس در محل جمرات بر ابراهیم(ع) ظاهر گشت و آن حضرت، آن پلید را سنگسار نمود. از این رو همین سنت جاریه ای شد و باقی ماند.»(4)

این عمل، طرد شیطان و تثبیت عبودیّت و اطاعت خداوند متعال است. یکی از کارهای اصلی شیطان این است که بین افراد انسان تفرقه بیندازد و عداوت و بغض بین آنها ایجاد نماید(5): «إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَ ة َ وَ الْبَغْضاءَ؛

(6) شیطان می خواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار دشمنی ایجاد کند.» و انسان با تفرقه و اختلاف خود را در اختیار شیطان می گذارد؛ همانگونه که امام علی(علیه السلام) فرمودند: «ایّاکم و الفرقة فانّ الشاذ من الناس للشیطان کما انّ الشاذ ّ من الغنم للذئب؛(7) از جدایی و پراکندگی بپرهیزید؛ زیرا انسانی که از مردم جدا شود در اختیار فرمان شیطان است همچنانکه گوسفند دور از گله نصیب گرگ می شود.»

آری، حاجی با این عمل نمادین بر شیطان رجیم سنگ زده، آن را از خود رمی می کند و خود را در صف منسجم مسلمانانی می یابد که همگی تنفر خود را از شیطان اعلام می دارند.

 

حلق، زدودن آلایش ظاهری و باطنی

سومین و آخرین عملی که حاجیان باید در روز دهم ذی الحجه به انجام رسانند، عمل «حَلق» یا تراشیدن موهای سر برای مردان و کوتاه کردن قدری از مو و ناخن برای زنان است.

قرآن می فرماید: « ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُم وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُم و لیطوفوا بالبیت العتیق؛(8) سپس، باید آلودگی هایشان را برطرف سازند و به نذرهای خود وفا کنند و بر گرد خانه کهن کعبه، طواف کنند »

زائران خانه خدا، در روز عید قربان، شکوهمندترین و آرمانی ترین گامها را برای رام کردن نفْس خویش برمی دارند و کمال تسلیم و رضا را در تصویری زیبا از عبودیت و بندگی به نمایش می گذارند و از تمام مظاهر فخر و زیبایی دل کنده و با تراشیدن سر، همرنگ و شکل به همراه دیگران آماده حضور دوباره در مسجدالحرام و خانه دوست شده، روحشان را از پلیدی رذایل اخلاقی تطهیر می کنند و آخرین نشان و اثر هواپرستی و خود خواهی را از دامان دل دور می ریزند.

امام صادق(علیه السلام) در این مورد می فرماید: «با تراشیدن موی خود، تمام عیب های ظاهری و باطنی ات را دور ریز!»(9)

 

بهترین عمل در روز قربان

مناسک حج که در اوج عظمت آن عید قربان قرار دارد، علاوه بر رسیدن به توحید عاملی است مؤثر برای نیل به انسجام و همبستگی هر چه بیشتر مسلمانان. لذا بزرگان دینی ما به این مسأله بارها تأکید کرده اند که بهترین عمل در این روز برائت از مشرکین و شیاطین حقیقی عالم است و این مهم میسر نمی شود مگر با انسجام و همدلی تمامی مسلمین با هر فکر و عقیده و مسلکی که باشند.

منبع: روزنامه ایران، با تلخیص

_______________

1- لسان العرب ماده «قرب»؛ المعجم السبئی ماده «ق رب».

2- دعای?? صحیفه سجادیه

3- صحیفه نور، ج ،?? ص ??

4- بحارالانوار، ج،?? ص???؛ علل الشرائع، ج،? ص ???

5- أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج،? ص ???

6- مائده ‎/ ??

7- نهج البلاغه خطبه???

8- حج‎/ ??

9- وَ احْلِقِ الْعُیُوبَ الظاهِرَةَ وَ الْباطِنَةَ بِحَلْقِ شَعْرک؛ مصباح الشریعة، باب ??





طبقه بندی: عید اضحی
نوشته شده در تاریخ جمعه 88 آذر 6 توسط صادق | نظر بدهید

عید قربان

قرآن کریم پیرامون قربانی کردن و اسرار آن، پیامها و نکته های ژرفی دارد که پاره ای از آن در ذیل آمده است:

? ـ حکمت انجام قربانی، تقرب و تعالی قربانی‏کننده و تقوای او به سوی خداست: ?لن ینالَ الله لحومُها ولا دماوُها ولکن یناله التقوی منکم?[1] .

قربانی آنگاه مقبول است که با تقوا انجام گیرد و روح این عملْ تقوا باشد؛ زیرا بر اساس آیه شریفه ?إنّما یتقبّل الله من المتّقین?[2] همان طور که هیچ عملی بدون تقوا پذیرفته نیست، عملی نیز که همراه تقوا بوده، لیکن عامل آن در غیر این عمل، تقوای الهی را رعایت نمی‏کند، اگرچه از وی پذیرفته است، لیکن آن گونه که شایسته است بالا نمی‏رود؛ زیرا خداوند عملی را می‏پذیرد که همه شئون عامل آن خواه در این عمل، خواه در اَعمال دیگر، بر پایه تقوا تنظیم شده باشد: ?أفمن أسّس بُنیانه علی تقوی من الله ورضوانٍ خیر أم من أسّس بُنیانه علی شفا جُرُفٍ هارٍ فانهار به فی نار جهنّم والله لا یهدی القوم الظّالمین?[3] .

بنابراین، آنچه به خدا می‏رسد، باطن و روح عمل است. قربانی نیز حقیقتی دارد به نام تقوا، و قداست و تعالی قربانی از آنِ تقواست نه از آنِ گوشت و خون: ?یناله التّقوی منکم?[4] ؛ چنانکه هیچ‏یک از مناسک دیگر حج نیز به خدا نمی‏رسند، مگر روح آنها که همان سرّ حج است.

کسی که جانش را فدای دوست، یعنی خدای سبحان، کرد، او از منا و عرفات و… ارث می‏برد، زیرا هم زمین مال خداست و آن را به هر کس صلاح باشد ارث می‏دهد: ?إنّ الأرضَ لله یورثها مَن یشاء?[??] و هم زمینه کمال متعلق به اوست و به هر کس بخواهد ارث می‏دهد. از این‏رو همه شهدا و راهیان راه امام، وارثان عرفات و مشعر و منایند؛

? ـ هر عملی که به قصد قربت انجام گیرد قربانی است؛ چنانکه در حدیث است که زکات و نماز قربانی مسلمانان است: «إنّ الزکاة جعلت مع الصلاة قرباناً لأهل الإسلام»[5] .

بنابراین، هر عملی که در آن تقرّب به خدا باشد، قربانی است؛ زیرا اولاً، خداوند عمل باتقوا را قبول می‏کند: ?إنّما یتقبّل الله من المتّقین?[6] . ثانیاً، تقوای عمل نه تنها به طرف خدا صاعد می‏شود، بلکه به خدا می‏رسد؛ چنانکه درباره قربانی فرمود: ?یناله التقوی منکم?. ثالثاً، چون تقوا جدای از جان انسان باتقوا نبوده، وصف نفسانی روح انسان متقی است، اگر تقوا به خدا رسید، انسان سالک نیز پیش از مرگ به لقاء الله نایل می‏شود.

? ـ سرّ قربانی، طبق بیان نورانی امام سجّاد(علیه السلام) این است که‏حج‏گزار و قربانی‏کننده با تمسک به حقیقت ورع، گلوی دیو طمع را بریده، او را بکُشد[7] . بنابراین، صرف ذَبْح گاو و گوسفند و یا نَحْر شتر و رها کردن آنها بدون‏توجه به سرّ قربانی، مایه تعالی حج‏گزار نخواهد بود، از این‏رو از باب تشبیه معقول به محسوس، شایسته است قصد او از این عمل، کشتن دیو درونی آز و طمع باشد.

? ـ قربانی جایگاهی ویژه در روایات دارد. نمونه اینکه، امام باقر(علیه السلام) فرمود: خدای سبحان قربانی کردن را دوست دارد: «إنّ الله عزّوجلّ یحبّ إطعام الطعام وإراقة الدماء»[8] . ممکن است یکی از دلایل آن بهره‏مندی گرسنگان و محرومان از گوشت قربانی باشد. گرچه در این زمان آنان که آیات الهی را به اسارت گرفته‏اند[9] نه خود استفاده مطلوب از این سنّت الهی می‏کنند و نه به دیگران اجازه اداره و بهره‏برداری صحیح از این برنامه جامع و سودمند را می‏دهند.

در حدیث دیگری که اهتمام به قربانی در آن مشهود است، امام صادق(علیه السلام) فرمود: رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم در حجةالوداع، ???شتر با خود برده بودند. بیش از ??شتر را به امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) بخشیدند که آن حضرت همه را نَحْر کردند و رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم نیز بقیه شتران را قربانی کردند[10] . البته این حدیث به‏گونه‏ای دیگر نیز نقل شده است و آن اینکه رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم ??شتر برای قربانی از مدینه با خود آوردند و امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز که در آن سال از سوی رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم به یمن اِعزام شده بودند ??شتر برای قربانی از یمن به‏همراه آورده بودند[11] .

? ـ آیه شریفه ?لیشهدوا منافع لهم ویذکروا اسم الله فی أیّام معلومات علی ما رزقهم من بهیمة الأنعام?[12] گذشته از شمول سود صوری و منفعت معنوی امّت اسلامی، یاد حق را هدف دانسته و مهمتر آنکه به جای نام قربانی، یاد خدا را ذکر فرمود تا روشن شود که هدف از «تضحیه» همانا «تسمیه خداست» نه صرف نَحر و ذَبْح؛ یعنی به جای اینکه بفرماید: «قربانی کنند»، فرمود: «خدا را به یاد آورند که آنها را از دامهای حلال، مانند گوسفند، روزی داد»، به طوری که هم اصل قربانی به نام حق آغاز گردد و هم همه نعمتهای دامی در طول مدت زندگی برای همه انسانها به عنوان یاد خدا مطرح شود.

مراد از ?أیام معلومات? در آیه مذکور همان زمان حج، به ویژه دهه نخست ذیحجه است که جزء ماههای حرام به شمار می‏آید. ماههای حرام چهار است که سه ماه آن، یعنی ماههای ذیقعده، ذیحجه و محرم، سَرْد و متصل و یک ماه آن، یعنی رجب، فرد و منفصل است.

? ـ سالار شهیدان امام حسین(سلام‏الله‏علیه) از همان آغاز حرکت خود از مدینه به مکّه در سال ??هجری، قصد عمره مفرده داشت و اصلاً قصد حج تمتع نکرد. به‏هر تقدیر، آن حضرت اگرچه به منا نرفت، لیکن قربانیهای گرانقدری داد و نیز وجود مبارک خویش را فدا کرد تا مکه و منا بماند. از این‏رو امام سجّاد(سلام‏الله‏علیه) در شام خود را فرزند مکه و منا معرفی فرمود: «أنا ابْن مکّة ومنی، أنا ابن المروة والصفا»[13] .

هر عملی که به قصد قربت انجام گیرد قربانی است

بنابراین، کسی که جانش را فدای دوست، یعنی خدای سبحان، کرد، او از منا و عرفات و… ارث می‏برد، زیرا هم زمین مال خداست و آن را به هر کس صلاح باشد ارث می‏دهد: ?إنّ الأرضَ لله یورثها مَن یشاء?[14] و هم زمینه کمال متعلق به اوست و به هر کس بخواهد ارث می‏دهد. از این‏رو همه شهدا و راهیان راه امام، وارثان عرفات و مشعر و منایند؛ زیرا اِهدای جان و فدا کردن فرزند، انسان را وارث اسرار منا می‏کند، نه صِرف حضور جسمانی در منا و قربانی کردن گوسفند و مانندآن.

منبع: جوادی آملی، صهبای حج ، صفحات ???-???

پاورقی:ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ سوره حج، آیه ??/

2ـ سوره مائده، آیه ??/

3ـ سوره توبه، آیه ???/

4ـ سوره حج، آیه ??/

5- نهج البلاغه، خطبه ???، بند ?/

6ـ سوره مائده، آیه ??/

7ـ ر. ک: همین کتاب، ص ??? ـ ??? (حدیث شبلی).

8ـ وسائل الشیعه، ج ??، ص ??? و در صفحه??? از امام صادق (علیه‏السلام) نیز روایت شده است.

9ـ نهج البلاغه، نامه ??، بند ?? ـ ??/

10ـ وسائل الشیعه، ج ?، ص ???/

11ـ همان.

12ـ سوره حج، آیه ??/

13ـ بحار، ج ??، ص ???/

14ـ سوره اعراف، آیه ???/





طبقه بندی: همه اعمالمان را قربانی کنیم!
نوشته شده در تاریخ جمعه 88 آذر 6 توسط صادق | نظر بدهید

عید قربان جلوه گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است . فصل قرب یافتن مسلمآنان به خداوند، در سایه عبودیت است .<\/h1>

اگر ابراهیم خلیل ، در اجراى فرمان پروردگارش ، خنجر بر حنجر اسماعیل مى نهد، اگر اسماعیل ذبیح ، پدر را در اجراى امر خدایى ، تشویق و ترغیب مى کند، اگر شیخ الانبیاء در نهادن کارد بر حلقوم فرزندش ، لحظه اى تردید و توقف نمى کند؛ همه و همه ، نشانه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صداقت در عقیده و عشق ، و وفادارى در قلمرو بندگى است .

عید قربان ، مجراى فدا کردن عزیزترین یعنى خدا است .

عید قربان

عید قربان ، مجراى فیض الهى و بهانه عنایت رحمانى به بندگان مومن و مسلم و مطیع است .

قربانى تو در این چیست ؟

در راه خدا، چه چیز فدا مى کنى ؟

با چه وسیله ، به استان پروردگار، تقرب مى جویى ؟ و کدام فدیه را به قربانگاه صدق ، عشق ، اخلاص و وفا مى آورى ؟

براى اولیاء الله عید قربان مجمع الشواهد صدق در گفتار، کردار، ادعا و عمل است . تو نیز، اگر بتوانى رضاى خویش را فداى رضاى حق کنى ، اگر بتوانى از خواسته دل در راه خواسته دین چشم بپوشى ، اگر بتوانى از داشته ها و خواسته ها بگذرى ، آنگاه ، به مرز عبودیت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده اى .

مگر خلیل الرحمان چه کرد؟ تو نیز اگر پیر و مشى و مرام ابراهیمى ، نباید هیچ چیز از آنچه دارى و به آن دلبسته اى ، همچون زن و فرزند، مال و منال ، پول و پس انداز، خانه و خادم ماشین و مسکن ، و... حجاب چهره جانت ، مانع بندگى و فرمانبرداریت شود و آنگاه که پاى دین و خدا به میان آید، بسادگى و بصراحتى ابراهیمى و بصداقتى اسماعیلى درگذرى و امر مولا را مقدم بدارى .

بگذر از فرزند و مال و جان خویش

تا خلیل الله دورانت کنند

سر بنه در کف ، برو در کوى دوست

تا چو اسماعیل ، قربانت کنند

اینجاست که قربانى وسیله قرب مى شود و عید قربان روز تقرب به خداوند.

آن هم نه قرب مادى و جسمى - که خدا از محدوده حس و جسم بیرون است - بلکه قرب معنوى و تقرب ارزشى که در سایه ایمان و عمل است .

آنچه انسان را به خدا نزدیک مى کند، طاعت است .

و آنچه از ساحت قرب ربوبى دور مى سازد، معصیت است .

خدا به ما نزدیک است ، حتى نزدیکتر از رگ کردن ، که خود فرموده است :

- و نحن اقربب الیه من حبل الورید - ما از او دوریم ، چرا که به جرم و گناه ، گرفتاریم و مجرم هرگز محرم نخواهد شد.

دوست نزدیکتر از من به من است

وین عجبتر که من از وى دورم

اگر پاى از مرز طاعت فراتر ننهیم ، اگر با تیغ گناه ، دامن عصمت ندریم ، اگر دست تعدى ، به حریم حرمات الله نگشاییم ، آنگاه خواهیم دید که هر جا باشیم در قربانگاهیم و هر سو که برویم ، به او تقرب پیدا مى کنیم ، و هر روزمان عید قربان مى شود. بفرموده حضرت على :

کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید

هر روزى که در آن ، خدا نافرمانى نشود روز عید است .

 

جلوه دیگر این روز، ذبح است .

قربانى کردن گوسفند، چه از سوى حاجى در منا و چه از سوى ما در شهرها مان ، تکریم آن حماسه معنوى و ایثار عظیم است که ابراهیم و اسماعیل از خود نشان دادند و به مسلخ رفتند، آن فداکارى همواره باید در خاطره ها زنده بماند، تا درسى مى باشد فرا روى ابراهیمیان همیشه و همه جا.

رها شدن از تعلقات و ذبح کردن تمنیات در پیش پاى اراده الهى ، درس دیگران قربانى است ،

تیغ اراده و عفاف ، باید بر خنجر نفسانیات نهاد و خون نفس اماره را ریخت و از شر این وسواس خناس نجات یافت .

تا چه حد حاضرى که خواست خدا را بر خواهش دل مقدم بدارى ؟

تا کجا مى توانى طاعت و اطاعت الله را، با هواى نفس مبادله نکنى ؟

نفس کشتن و جهاد با دشمن درونى ، سخت تر از مبارزه با دشمن ، آشکار و برونى است .

از این رو جهاد اکبر نام گرفته است .

ذبح قربانى در دید عرفانى اهل نظر، رمزى از ترک هواهاى نفسانى و روى آوردن به رضاى الهى است .

ثمرات این ذبح نیز، باید چونان قربانى گوسفند به دیگران برسد.

و... چنین است که آنکه مالک هواى نفس شود و دیو هوا را به بند کشد، هم خویشتن از وسوسه ها و زیانهاى آن آسوده خاطر است ، هم جامعه از صدمه هوا پرستیهاى او مصون !

آرى !... امروز، عید است .

عید قربان و تقرب به خدا، آن هم در سایه عبودیت و بندگى .

ما، بنده آنیم که در بند آنیم .

حال که چنین است ، چرا در بند نفس و بند زر و سیم و بند خواسته ها و داشته ها؟!

دل به خدا بدهیم و در بند عبودیت او باشیم ، تا از هر قید و بندى آزاد شویم .

بندگى خدا، امیدبخش است .

و روز عید قربان مى تواند براى ما اوج این آزادى برین باشد.

خجسته باد عید قربان عید صالحان و ارس ته ، و عید اهل طاعت و تسلیم .

بمناسبت ده ذى الحجه عید قربان و حضور مهمانان خدا در موسم حج





طبقه بندی: خنجر شوق بر حنجر نفس

نوشته شده در تاریخ جمعه 88 آذر 6 توسط صادق | نظر
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.