میگن توی بهشت:
وقتی انگشت کوچیکه پات میخواتبخوره به مبل،پایه مبل جاخالی میده....!
میگن توی جهنم:
یه سفره هست به طول 2-3 کیلومتر و همیشه هم نوبت توئه پاکش کنی...!
و
وقتی سوسک رو با دمپایی میزنی،بلند میشه با لگد میزنه تو شیکمت..!
و
گلاب به روتون شیر سرد و گرم دستشویی، هر دوش داغه...!
و
دمپایی دستشویی همیشه خیسه...!
و
شلنگش هم همیشه افتاده رو زمین....!
خدا زن را آقرید
بعدش لوازم آرایش را
و
سپس جراحی پلاستیک را
و
بعد از آن پروتز !
و
بعدتر از آن لباس های زیبا را
و
وقتی دید باز هم زن ها زیبا نمیشن،
دیگه آخرین راه را
فتوشاپ
دید!!
-هنرمند آن است که مویی و میانی دارد. مو و ریش خود را بلند کنید. در صورت امکان موهای خود را ببافید و ریش هایتان را با انواع ابزارهای موجود تزیین کنید. آشفتگی در مو و لباس شما ، نشانه شخصیت هنرمند شماست. استفاده از کلاه های عجیب و غریب نیز برای نزدیک شدن ظاهر شما به یک هنرمند شدیداً توصیه می شود.
-دخانیات عامل اصلی سرطان و هنرمندی است. سیگار و پیپ را هیچگاه از خودتان دور نکنید. نیمی از پول هایتان را صرف خرید سیگار و نیمی دیگر را صرف خرید توتون پیپ کنید. راه و بیراه پیپ خود را چاق کنید و با آن ژست های مختلف هنری بگیرید.
-رفتار عجیب و غریب از خودتان بروز دهید. به روی پشت بام بروید و فکر کنید یک پرنده کوچک زیبا هستید و از آن بالا همراه با خواندن مصرع " من یه پرنده ام " خود را در آسمان لا یتناهی رها کنید. یا تصور کنید که آنقدر از جسم رها شده اید که تنها یک روح هستید و سعی کنید از دیوار عبور کنید. این کار ها را آنقدر تکرار کنید تا شما را به تیمارستان ببرند. آنوقت جنون هم در پرونده شما ثبت می شود که باعث افتخار یک هنرمند است.
-بر خلاف دیگران رفتار کنید. در فصل زمستان با یک تیشرت یا زیر پیراهن و پیجامه به خیابان بروید و شعر" خواهران این تابستان " را بخوانید یا در فصل تابستان با شال و کلاه و بارانی در بزرگراه ها شعر " در آستانه فصلی سرد " را زمزمه کنید. در مراسم جشن و پایکوبی به گوشه ای بروید و های و های گریه کنید. در مراسم عزاداری ، قاه قاه بخندید و از خود حرکات موزون به در کنید. با این کار هر چه زودتر به درجه والای هنرمند دیوانه می رسید.
-در محافل خصوصی از رفتارهای عمومی دیگران انتقاد کنید و در محافل عمومی ، مسائل خصوصی دیگران را تعریف کنید. خصوصاً اگر سوژه شما هنرمندان معروف باشند ،شنونده های بیشتری جذب خواهید کرد حتی می توانید برای جذابیت بیشتر لوح فشرده حریم خصوصی آن ها را هم تکثیر و توزیع کنید.
-با خود کتاب های قطور ، سازهای بزرگ و بوم های رنگارنگ حمل کنید. ابزار کار هنری ، مهم تر از خود هنر است. هر شغلی با ابزارش شناخته می شود ، همانطور که مکانیک یا تعمیرکار با جعبه ابزارش شناخته می شود ، شما هم با جعبه ابزارتان به عنوان یک هنرمند شناخته می شوید. همه جا ابزارتان را همراهتان داشته باشید تا دیگران بدانند که با چه هنرمند بزرگی طرف هستند.
-سبک شخصی داشته باشید. هر اشتباه یا کم سوادی یا بیسوادی در هنر با سبک شخصی و عقیده فردی قابل توجیه است. شما می توانید هر مزخرفی را به نام سبک شخصی و کار هنر مدرن و پست مدرن به مخاطب بخورانید و به به و چه چه دریافت کنید. اگر کسی هم اعتراض کرد او را به بیسوادی و عقب ماندگی متهم کنید.
علیرضا لبش
از تبیان
طبقه بندی: طنز، هنرمند
- جدول حل کنید. همیشه یک کیف جدول همراه خودتان داشته باشید تا یک موقع توی اداره لنگ نمانید. این روزها حل کردن جدول جواب می دهد. وظیفه اول شما به عنوان یک کارمند، حل جداول کلمات متقاطع و در وهله بعدی حل جداول سودوکو و دست آخر اگر وقت شد، حل جدول های خیابان است.
-به ارباب رجوع بی احترامی کنید. به او بفهمانید که دوران ارباب و رعیتی تمام شده است. جوری با او رفتار کنید که بفهمند دوران طاغوت و ظلم به آخر رسیده است و دیگر هیچ اربابی از هیچ رعیتی بالاتر نیست. زمانه، زمانه عدالت محوری است نه ارباب و رعیتی.
- مراجعه کنندگان را ساعت ها پشت در اتاقتان سرپا و ترجیحاً یک لنگه پا نگهدارید. آن ها باید بدانند که کار شما چقدر مهم و سخت است. با راه انداختن کار ارباب رجوع تنها ارزش کار خود و همکارانتان را پایین می آورید. اداره، خم رنگرزی نیست. این همیشه یادتان باشد.
- امضای شما حکم طلا را دارد، بی خودی امضای خود را هدر ندهید. مراجعه کننده باید بداند که هر چیزی یک قیمتی دارد و قیمت قلم و امضای شما از هر نقاش و نویسنده و هنرمندی بالاتر است. قلم خود را ارزان نفروشید. گرفتن پول چایی و زیر میزی یک رسم قدیمی و باستانی است و شگون دارد. به رسم و رسومات پایبند باشید. با ارباب رجوع هایی که ادعا می کنند مرض قند دارند و یا فشار خون و با چای و شیرینی میانه ای ندارند اصلاً صحبت نکنید. آن ها را به یک کلینیک درمانی یا بیمارستان راهنمایی کنید.
- پیشرفت سه پله دارد. پاچه خواری، خود شیرینی و زیر آب زنی. اگر می خواهید از فردا ترفیع و پایه حقوق بالا داشته باشید، از همین امروز اقدام کنید. خوردن پاچه همراه با کله بسیار مقوی و مفید است. خود شیرینی هم شما را از خریدن شیرینی و مراجعه به قنادی معاف می کند. انسان ها مانند حوض هستند گاهی گل آلود می شوند باید چند وقت یکبار زیر آبشان را مانند حوض زد و عوضشان کرد.
-یکی از کارهای پسندیده راه انداختن کار بندگان خداست ولی از آن پسندیده تر کار چاق کنی است. احترام به خویشاوندان هم از کارهای پسندیده محسوب می شود. همانطور که در دعوا ها و ارائه ادبیات شفاهی بستگان درجه یک مقدم هستند، موقع کار راه انداختن هم اولویت با آن هاست. از قدیم گفته اند بند پ خود را محکم ببند، تا قورباغه سر بالا نره.
- اگر به حقوق کارمندی دلخوش کرده اید، بدانید و آگاه باشید که به زودی از گرسنگی خواهید مرد. اگر با پول چایی و شیرینی البته حتماً از زیر میز، کارتان راه افتاد که خوب، اگر نه به فکر اختلاس باشید یعنی یک عده ای را از دست یک سری پول ها خلاص کنید. اگر اختلاس جواب نداد به فکر شغل دوم و سوم و بساز و بنداز باشید، اگر آن هم جواب نداد، دیگر به دنبال جواب نباشید. شما یک سوال بی جواب هستید که زندگی جوابتان کرده است.
علیرضا لبش از تبیان
طبقه بندی: طنز، نمونه، کارمند
- مشروط شوید. مشروطی را برای دانشجو ساخته اند نه رئیس دانشگاه و اساتید. هیچکدام همه واحد های خود را پاس نکنید. از حد مجاز مشروطی و ترم های مجاز حضور در دانشگاه نهایت استفاده را ببرید. مطمئن باشید بیرون از دانشگاه هیچ خبری جز رفتن به سربازی و بعد از آن بیکاری وجود ندارد. حداقل وقتی که در دانشگاه حضور دارید به عنوان یک دانشجو شناخته می شوید نه یک بیکار.
- تا دوران تحصیلتان تمام نشده در دانشگاه عاشق شوید و ازدواج کنید. چون اگر دانشگاهتان تمام شود هیچکس حاضر نیست با یک آدم آس و پاس بیکار ازدواج کند.
- جزوه های خود را مرتب و منظم بنویسید شاید فرجی شد و کسی برای گرفتن جزوه به شما مراجعه کرد و بختتان باز شد وگرنه بعد از تمام شدن دانشگاه بخت ازدواج را از دست خواهید داد.
- یکی از راه های گرفتن نمره درس خواندن است. برای گرفتن نمره راه های دیگری هم وجود دارد. یکی از ساده ترین این راه ها پاچه خواری است. اکثر دانشجویان و به خصوص شاگرد اول ها نمره خود را از این طریق به دست می آورند. راه دیگر گرفتن نمره، جنس مخالف بودن است که در این روش نیازی نیست شما کار خاصی انجام دهید. نمره خود به خود برای شما منظور می شود.تهدید استاد به پنچر کردن ماشینش، مظلوم نمایی و بهانه مریضی و فوت اقوام درجه یک و دو و پیدا کردن آشنا و استفاده از بند پ روش های دیگر گرفتن نمره است که در مواقع لزوم توصیه می شود.
- در فعالیت های فوق برنامه شرکت کنید. شما با درس خواندن فوقش یک لیسانسه بیکار می شوید. اما با شرکت در برنامه های فوق برنامه استعداد های هنری و غیر هنری خود را کشف و استعداد های هنری خود را خنثی و استعداد های غیر هنری خود را ضبط و بعد از فارغ التحصیل شدن به کار می بندید.
- به تمام همکلاسی های خود پیشنهاد ازدواج بدهید و بعد از فارغ التحصیلی با دختر خاله پدرتان ازدواج کنید. با این کار هم مدت مدیدی چند نفر را سر کار گذاشته اید و آمار بیکاری را در کشور کاهش داده اید و هم باعث بالا رفتن اعتماد به نفس چند نفر شده اید و هم روابط فامیلی را تقویت کرده اید.
- با گرفتن پایین ترین مدرک، دانشگاه را رها کنید. هرگز از یک سوراخ دوبار گزیده نشوید. ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری یک اشتباه بزرگ است هر وقت تحصیل را رها کنید و به کار اصلی خانوادگیتان برگردید، سود کرده اید. با ادامه تحصیل شما یک فوق لیسانس و یا دکتر بیکار خواهید شد که دیگر نمی توانید سرتان را پیش در و همسایه بلند کنید. پس تا دیر نشده به فکر یک کار نان و آب دار باشید.
علیرضا لبش از تبیان
طبقه بندی: طنز، ادبی، نمونه، دانشجو
-به کارمندان خود رحم نکنید. کاری کنید که نامتان را در کتاب های تاریخ بنویسند. آنقدر سنگدلی به خرج دهید تا هیتلر، آتیلا و چنگیز در مقابل شما، آدم های مهربان و رئوفی به حساب آیند. مدیر باید کلاهش پشم داشته باشد. سعی کنید همیشه از کلاه های پشمی استفاده کنید و مواظب باشید حتماً پشم کلاهتان، طبیعی باشد.
-اسکوروچ باشید. شخصیت اسکوروچ پیر را حتماً در داستان کریسمس به خاطر دارید. اسکروچ می تواند بهترین الگو برای یک مدیر نمونه باشد. در دادن حقوق و مزایا و وام و مساعده تا می توانید خست به خرج دهید. هر چقدر وابستگی مالی کارمندان به شما بیشتر باشد، حرف شنوتر می شوند.
-معاونان خود را از نزدیکان و ترجیحا اقوام درجه یک خود انتخاب کنید. مثلاً معاون مالی شما می تواند برادرتان باشد. معاون اداری، خواهرتان، معاون امور بانوان، همسرتان، معاون جوانان، فرزند دلبندتان و بازرس ویژه باجناقتان باشد.
-برای خود چندین منشی انتخاب کنید تا مراجعان برای دیدن شما از چند کانال گزینشی رد شوند و در نهایت هم به دلیل حضور شما در جلسه یا بازدید عذرش را بخواهید. اصولا مدیر یک مجموعه هر چقدر دور از دسترس باشد، معتبر تر می شود.
-جلسات مختلف تشکیل دهید. جلسات خود را به بهانه تشکیل جلسه دیگری هم زمان در مکان دیگری نیمه تمام بگذارید. شمار بالای جلسات نشانه اهمیت یک مدیر است. وقتی تنها هستید به منشی خود بگویید جلسه دارید و به رد و بدل کردن اس ام اس و خواندن جوک بپردازید و به ریش همه بخندید و از وقت خود به نحو احسن استفاده کنید. تلفن هایتان را روی پیغام گیر بگذارید و جواب ندهید. مدیری که به تلفن هایش جواب بدهد حتماً خیلی بیکار است. خیلی وقت ها تلفن خود را خاموش کنید.
-در خانه به همسر و فرزندان خود بیاموزید که برای دیدن شما حتماً باید وقت قبلی بگیرند و هماهنگی های لازم را انجام دهند. اگر فرزندتان خواست چیزی بخرد، حتماً باید روال قانونی و اداری آن را طی کند. دیسیپلین اداری را ابتدا در خانه و خانواده خود برقرار کنید.
-اصل توبیخ برای همه، تشویق برای یک نفر را پیاده کنید. در صورت اشتباه یکی از کارمندان همه را مورد مواخذه قرار دهید مخصوصاً باجناقتان را به شدت تنبیه کنید تا حواسش جمع شود که خود را پیش خانواده همسرتان بیش از حد شیرین نکند. در صورت انجام شدن یک حرکت مثبت برادرتان را مورد تشویق قرار دهید. این طور، همه کارمندان امیدوار و شاداب به وظایفشان عمل می کنند.
علیرضا لبش
از تبیان
طبقه بندی: طنز، ادبی، مدیر، نمونه