بخش اول، از ولادت تا روی کار آمدن عباسیان
•
ششمین اختر تابناک آسمان امامت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام درروز
جمعه 17 ربیع الاول سال 83 هجری در مدینه و در زمان عبدالملک بن مروان بن
حکم دیده به جهان گشود. مادر آن حضرت «ام فروه» دختر قاسم (1) بن محمد بن
ابوبکر میباشد. ایشان درسال 148 هجری به دستور منصور عباسی به وسیله
انگور زهرآلودمسموم و به شهادت رسید. مدفن مطهر آن حضرت در قبرستان بقیع
ودر جوار ائمه بقیع (2) قرار دارد. (3)
بعضی ولادت ایشان را روز
سه شنبه هفتم رمضان و سال ولادت ایشان را نیز برخی سال 80 هجری ذکر
کردهاند. (4) درباره زمان شهادت نیزگروهی ماه شوال و دسته ای دیگر 25 رجب
را بیان کردند. (5)
• امام صادق علیهالسلام مدت 12 تا 15
سال بنابر اختلاف با امام سجاد علیهالسلام و بعد از شهادت جد بزرگوارش
مدت 19 سال با امام باقر علیهالسلام زندگی کرد و توانست به مقدار لازم از
خرمن دانش این دوبزرگوار، خوشه چینی نماید. مدت امامت ایشان 34 سال به طول
انجامید (6) که 18 سال در دوره اموی و16 سال در دوره عباسی بوده است. (7)
• خلفای اموی معاصر امام جعفر صادق علیهالسلام به ترتیب عبارتند از:
هشام
بن عبدالملک (114-125)، ولید بن یزید بن عبدالملک (125-126)، یزید بن ولید
بن عبدالملک (126)، ابراهیم بن ولیدبن عبدالملک (2 ماه و 10 روز از سال
126) و مروان بن محمد معروف به مروان حمار(132-126).
خلفای عباسی معاصر امام علیهالسلام عبارتند از: ابوالعباس عبدالله بن محمد(132-137) و ابوجعفر منصور دوانیقی (137- 148).
•
از امام جعفر صادق علیهالسلام هفت پسر و سه دختر برجای ماند که عبارتند
از: «اسماعیل »، «عبدالله» و «ام فروه» که مادرشان فاطمه بنت الحسین بن
علی بن حسین علیهالسلام است.
«امام موسی کاظم »، «اسحاق» و
«محمد» که مادرشان حمیده خاتون میباشد. و «عباس »، «علی »، «اسماء» و
«فاطمه» که هریک از مادری به دنیا آمدهاند. (8)
• در یک دسته بندی، زندگانی امام جعفرصادق علیهالسلام را میتوان به سه دسته کلی تقسیم نمود:
الف:
زندگانی امام در دوره امام سجاد و امام باقر علیمهاالسلام که تقریبا نیمی
از عمر حضرت را به خود اختصاص میدهد. در این دوره (83 114) امام صادق
علیهالسلام از علم وتقوی و کمال و فضیلت آنان در حد کافی بهرهمند شد.
ب:
قسمت دوم زندگی امام جعفر صادق علیهالسلام از سال 114 هجری تا 140هجری
میباشد. در این دوره امام از فرصت مناسبی که به وجود آمد،استفاده نمود و
مکتب جعفری را به تکامل رساند. در این مدت،4000 دانشمند تحویل جامعه داد و
علوم و فنون بسیاری را که جامعه آن روز تشنه آن بود، به جامعه اسلامی
ارزانی داشت.
ج: هشت سال آخر عمر امام
علیهالسلام قسمت سوم زندگی امام را تشکیل میدهد. در این دوره، امام
بسیار تحت فشار و اختناق حکومت منصورعباسی قرار داشت. در این دوره امام
دائما تحت نظر بود و مکتب جعفری عملا تعطیل گردید. (9)
امام جعفر صادق علیهالسلام هفت پسر و سه دختر برجای ماند که عبارتند از:
«اسماعیل »، «عبدالله» و «ام فروه» که مادرشان فاطمه بنت الحسین بن علی بن
حسین علیهالسلام است.
• در عصر امام صادق علیهالسلام حکومت اموی منقرض شد. عواملی که منجربه انقراض سلسله اموی شد عبارتند از:
1- حکومت موروثی استبدادی.
2- تحریف حقایق توسط محدثان مزدور و روحانیون درباری.
3- مخالفت علنی و آشکار با سنت پیامبرصلیاللهعلیهوآله و قرآن کریم.
4- اهانت به حرمین شریفین.
5- سوء استفاده از بیت المال مسلمین.
6- کامجویی و هوسرانی و میگساری و ساز و آواز.
7- گرایش به تجملات و زیور آلات.
8- تعصب عربی و تحقیر موالی (غیر اعراب).
9- اختلافات و درگیری های داخلی و نژادی.
10- قتل و غارت مسلمین خصوصا فرزندان بنی هاشم.
11- قیام مسلحانه شیعیان.
12- تعطیل شدن امر به معروف و نهی از منکر به سبب خشونت حکمرانان.
13- رواج شعارها و سنت های جاهلی. (10)
•
بنی العباس در اواخر دوره بنی امیه از فرصت سیاسی که به وجودآمده بود،
استفاده کردند و حکومت را در سال 132 هجری قمری به دست گرفتند. (11) و تا
سال 656 هجری قمری حکومت کردند. سیاست عباسیان تا زمان معتصم برمبنای
حمایت از ایرانیان و تقویت علیه اعراب بود. صد ساله اول حکومت عباسی برای
ایرانیان، عصر طلایی بود. چه آن که برخی از وزرای ایرانی همانند برامکه و
فضل بن سهل ذوالریاستین بعد از خلیفه، بزرگترین قدرت به شمار
میرفتند.(12)
• روسای بنی هاشم اعم از عبدالله محض و
پسرانش محمد و ابراهیم و هم چنین بنی العباس به نامهای ابراهیم امام،
ابوالعباس سفاح،ابوجعفر منصور دوانیقی و عموهای اینها، در محلی به نام
«ابواء» (13) نهضت ضد اموی را از سال 100 هجری آغاز کردند. وچون بنی
العباس زمینه را برای خودشان مهیا نمیدیدند، با «محمد نفس زکیه» (14) به
عنوان مهدی امت بیعت کردند. (15)
•
بعد از آنکه روسای بنی هاشم با محمد بیعت کردند، از امام جعفر صادق
علیهالسلام نیز دعوت نمودند که با محمد به عنوان مهدی امت بیعت کند ولی
حضرت به آنها فرمود که در نزد ما اسراری است. این پسر، مهدی امت نیست و
وقت ظهور نیز فرا نرسیده است. حضرت در آن جلسه بیان داشتند که ابوالعباس
سفاح و برادرانش به خلافت خواهندرسید و به عبدالعزیز بن عمران زهری فرمود
که ابوجعفر منصورقاتل محمد و برادرش ابراهیم خواهد شد. (16)
•
مبلغان بنی عباس در آغاز، مردم را با عنوان «الرضا من آل محمد» یا «الرضی
من آل محمد» تبلیغ میکردند. دو تن ازماهرترین شان عبارت بودند از:
«ابوسلمه خلال» و «ابومسلم خراسانی ».
ابوسلمه که به وزیر آل محمد
لقب گرفت، در کوفه مخفیانه تبلیغ میکرد و ابومسلم که به امیر آل محمد
ملقب شد، در خراسان مردم را بر علیه دستگاه حاکمه اموی میشوراند. (17)
یکی
از کارهای زشت ابومسلم این بود که نسبت به ابوسلمه حسادت میورزید. نامه
هایی به سفاح و عموهای سفاح نوشت و به آنها اطلاع داد که ابوسلمه قصد دارد
خلافت را از آل عباس به نفع آل ابی طالب تغییر دهد. ولی سفاح نپذیرفت و
گفت: چیزی برمن ثابت نشده است.
ابومسلم وقتی که فهمید ابوسلمه از
توطئه او آگاه است، عدهای را مامور کرد که هنگام برگشت ابوسلمه از نزد
سفاح، او را شبانه به قتل برسانند. (18) وچون قاتل یا قاتلین از اطرافیان
سفاح بودند، خون ابوسلمه لوث شد و خوارج را به عنوان قاتل معرفی کردند.
(19)
• مسعودی درمروج الذهب (20) مینویسد: ابوسلمه بعد
از کشته شدن ابراهیم امام به این فکر افتاد که خلافت را از آل عباس به نفع
آل ابی طالب تغییر دهد. نامه ای در دو نسخه برای امام جعفرصادق
علیهالسلام و عبدالله محض نوشت و به مامور گفت: این دو نامه رامخفیانه به
امام جعفر صادق علیهالسلام بده و اگر قبول کرد، نامه دیگررا از بین ببر و
اگر نپذیرفت، نامه دوم را برای عبدالله ببر وطوری عمل کن که هیچ کدام
نفهمند که برای دیگری نامه نوشتم.
فرستاده، نامه را اول برای امام
علیهالسلام برد. ایشان قبل از آنکه نامه را مورد مطالعه قرار دهد، به آتش
گرفت و آن را سوزاند وبیان داشت که ابوسلمه شیعه و طرفدار ما نیست.
فرستاده، نامه دیگر را به عبدالله محض داد که بسیار خوشحال و مسرور گردید.
صبح
زود نزد امام صادق علیهالسلام آمد و جریان را اطلاع داد. امام به اوگفت
که ابوسلمه عین این نامه را برای من نیز نوشته بود ولی آن را سوزاندم. به
او گفت: ابوسلمه طرفدار ما نیست. از کی اهل خراسان شیعه تو شدهاند که
میگویی شیعیان ما نوشتهاند؟ آیا تو ابومسلم را به خراسان فرستادی؟ آیا
تو به آنها گفتی لباس سیاه بپوشند و آن را شعار خود قرار دهند...؟ عبدالله
از این سخنان ناراحت شد و شروع به بحث با امام نمود. (21)
صادق علیهالسلام مدت 12 تا 15 سال بنابر اختلاف با امام سجاد علیه
السلام و بعد از شهادت جد بزرگوارش مدت 19 سال با امام باقر علیهالسلام
زندگی کرد و توانست به مقدار لازم از خرمن دانش این دوبزرگوار، خوشه چینی
نماید.
• در بررسی نامه ابوسلمه باید گفته شود که این جریان
مقارن ظهور بنی العباس است و ابومسلم شدیدا در فعالیت است که ابوسلمه را
از میدان به در کند و در این قضیه عموهای سفاح نیز او راتایید و تقویت
میکنند.
با این وصفی که مسعودی نوشته، معلوم میگردد که ابوسلمه
مردی سیاسی بوده و سیاستش از این که به نفع آل عباس کار کند، تغییرمی کند
و چون هرکسی را نیز برای خلافت نمیتوان معرفی نمود، سیاست مآبانه یک نامه
را به هردو نفر که از شخصیتهای مبرز بنی هاشم هستند، از اولاد بنی الحسن
«عبدلله محض» و از اولاد بنی الحسین «امام صادق علیه السلام » مینویسد که
تیرش به هرجا اصابت کرد، از آن استفاده کند. بنابراین در کار ابوسلمه با
توجه به وفاداریش به بنی عباس و تثبیت حکومت در خاندان آنها و دعوت از دو
نفر برای بیعت با آنان، نشان دهنده جدی نبودن دعوت و آمیخته بودن آن
باتزویر و عدم آگاهی از نظام واقعی امامت است و فقط میخواسته کسی را
ابزار قرار دهد.
به علاوه این کار، کاری نبوده که به نتیجه برسد و
بهترین دلیل آن، این است که هنوز جواب نامه به دست ابوسلمه نرسیده بود که
غائله به کلی خوابید و ابوسلمه از میان رفت. (22)
•
از سال 129 هجری تا 132 هجری که عباسیان روی کار آمدند; چون بنی امیه رو
به ضعف و سقوط میرفتند، فرصت این که امام علیهالسلام را تحت فشار قرار
دهند، نداشتند و از طرفی عباسیان نیز که شعارطرفداری از خاندان پاک پیامبر
اکرم صلیاللهعلیهوآله و گرفتن انتقام خون بناحق ریخته آنان را
میدادند، به امام فشاری وارد نمیآوردند. از این رو، این دوران، برای
امام دوران آرامش و آزادی بود و فرصت بسیار خوبی برای فعالیتهای علمی و
فرهنگی به شمار میرفت، فرصتی که برای هیچ یک از امامان دیگر به غیر از
امام باقر علیهالسلام که اندکی از این فرصت برای ایشان به وجود آمد و
فعالیت علمی را شروع کرده بود. و هم چنین برای امام رضا علیهالسلام فراهم
نگشت. ولی امام صادق علیهالسلام هم عمر طولانی (حدود 70 سال) داشتند و هم
محیط وزمان برای ایشان مساعد بود. (23)
در ادامه خواهید خواند:
بخش دوم رویدادها، از رحلت حضرت اسماعیل به بعد
1- قاسم با دختر عموی خود اسماء بنت عبدالرحمن بن ابی بکرازدواج کرد. بنابراین، مادر امام علیهالسلام از طرف پدر و نوه ابوبکراست.
2- ائمه بقیع عبارتند از: امام حسن علیهالسلام، امام سجاد علیهالسلام، امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام.
3-
الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 271; کتاب الحجه، کلینی، باب مولدالامام ابی
عبدالله; حیات الصادق، ص 6; اعلام الوری طبرسی، ص 271; اصول کافی، ج 1، ص
472; بحارالانوار، ج 47، ص 1.
4- الفصول المهمه فی معرفه الاحوال الائمه علیهالسلام، علی بن محمدبن احمدمالکی، ص 223; کشف الغمه، ج 2، ص 367.
5- بیست گفتار، مطهری، ص 164; حبیب السیر، ج 2، ص 206; بحار،ج 11، ص 79; کفایه المطالب، ج 3، ص 307; صفه الصفوه، ابن جوزی، ص 94.
6- سیری در سیره ائمه اطهار علیهالسلام، استاد مطهری، ص 137; الارشاد،ص 249.
7-
تاریخ الامم و الملوک، ج 4، ص 375; الشیعه و الحاکمون، ص 137; مروج الذهب
مسعودی، ج 3، ص 233 به بعد; الکامل، ابن اثیر،ج 4، ص 465 به بعد.
8-
الارشاد، شیخ مفید، ص 284; مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب،ج 4، ص 280،
اعلام الوری، فضل بن حسن طبرسی، ص 291; بحارالانوار،ج 47، ص 241، ح 2.
9- الارشاد، شیخ مفید، ص 289.
10-
سیری در سیره ائمه اطهار علیهالسلام، ص 117 118; الکامل، ج 3، ص 201 به
بعد; مقاتل الطالبیین، ص 70; الامامه و السیاسه، ج 1، ص 165; الغدیر، ج
10، ص 326; مروج الذهب، ج 3، ص 166.
11- سیری در سیره ائمه اطهار علیهالسلام، ص 117.
12- مجموعه آثار، ج 14، ص 584.
13-
ابواء مکانی است مابین مدینه و مکه. این مکان جایی است که آمنه
علیهاالسلام مادر پیغمبر اکرمصلیاللهعلیهوآله در آن جا وفات یافت و
حضرت امام کاظم علیهالسلام به دنیا آمد. (ر.ک: معجم البلدان، یاقوت حموی،
ج 1، ص 79.)
14- محمدبن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی علیهالسلام.
15 سیری در سیره ائمه اطهار علیهالسلام، استاد مطهری، ص 131 132;مقاتل الطالبیین، ص 173.
16- سیری در سیره ائمه اطهار علیهالسلام، ص 134 135.
17- الفخری، ابن طقطقا، ص 153; تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 352.
18- مروج الذهب، مسعودی، ج 3، ص 284.
19- سیری در سیره ائمه اطهار علیهالسلام، ص 123 124; بیست گفتار، ص 180179.
20 ج 3، ص 269268; الفخری، ص 154 155; جهادالشیعه، ص 104.
21- سیری در سیره ائمه اطهار علیهالسلام، ص 129124.
22- همان، ص 130.
23- سیری در سیره ائمه اطهار علیهالسلام، ص 157 158.
طبقه بندی: امام صادق(ع)