صدا بزن دل مرا به حرمت کبوتران
دل شکسته ی مرا ببر به اوج آسمان
تفقدی نما که دل، پر از هجوم خستگیست
نشسته در وجود من، تمام غربت زمان
تمام جان من پر است از آرزوی دیدنت
تبلور نیاز را، زچشم های من بخوان
به حسرت زیارتت، چه ناله ها که کرد دل
و کارگر نشد یکی، میان آن همه فغان
همیشه عاشق توام اگر چه گاه تیره ام
غریب آشنای دل مرا به روشنی رسان
چه گویمت من از غمی که ریشه کرده در دلم
بخواه تا ببینمت، دوباره هم امام جان!
زهرا احمدی زاده
منبع: www.aqrazavi.org
طبقه بندی: شعر، امام رضا(ع)، درد دل
دل شکسته ی مرا ببر به اوج آسمان
تفقدی نما که دل، پر از هجوم خستگیست
نشسته در وجود من، تمام غربت زمان
تمام جان من پر است از آرزوی دیدنت
تبلور نیاز را، زچشم های من بخوان
به حسرت زیارتت، چه ناله ها که کرد دل
و کارگر نشد یکی، میان آن همه فغان
همیشه عاشق توام اگر چه گاه تیره ام
غریب آشنای دل مرا به روشنی رسان
چه گویمت من از غمی که ریشه کرده در دلم
بخواه تا ببینمت، دوباره هم امام جان!
زهرا احمدی زاده
منبع: www.aqrazavi.org
طبقه بندی: شعر، امام رضا(ع)، درد دل
نوشته شده در تاریخ جمعه 89 مهر 9 توسط
صادق | نظر بدهید