دلم می سوزد ...
برای خونین شهر که دلش خون است...
برای مقام والای زن که این گونه دست مایه شهوات می شود...
برای غیرت هایی که در آتش شهوت و گناه سوخته اند...
برای همسری که نگران نگاه های شوهرش است...
برای مردی که همسرش را مورد شهوت دیگران قرار می دهد و به خود را روشن فکر می خواند...
دلم می سوزد
برای 2500 سال سابقه ی یکتاپرستی سرزمینم که چگونه به سخره گرفته می شود...
برای منزلت زن آن گاه که به جایی کشانده می شود که خود را برای جلب توجه و نگاه دیگران می آراید....
راستی... به کجا چنین شتابان؟!
شرم می کنم آنگاه که می شنوم
کشور اسلامی ایران رتبه اول استفاده از مواد آرایشی را دارد....
دلم می گیرد
از این همه سیاهی...
دلم برای امام زمانم می سوزد...
خواهرم! می دانی چقدر با بدحجابی ات گناه می کنی؟ الله اکبر
گناه بدحجابی ات که طعنه به بی حجابی می زند به کنار.... با گناه نگاه دیگران چه می کنی؟
این حق الناس را کجای دلت می گذاری؟
شکستن قلب امام زمانت که دیگر بماند...
خواهرم ! ماجرای هند مادر معاویه را که میدانی که جگر حضرت حمزه سیدالشهدا را خورد و حال تو قلب امام زمانت را می دری...
خدایا! نمی دانم چرا این حرف ها به گوش کسی نمی رود؟
یاد سخن امام حسین در روز عاشورا می افتم که فرمود:
حرف های مرا قبول نمی کنید زیرا شکم هایتان از حرام پر شده....
و در پایان:
قسمتی از حدیث معراج ازhttp://hejab-islami.persianblog.ir
حضرت رسول به علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام ا... علیها) فرمودند :
شبی که مرا به معراج بردند شماری از زنان امت خودم [نفرمودند زنان مسیحی یا بی دین؛ دقت کنید فرمودند زنان مسلمان] را دیدم در عذابی سخت. حضرت زهرا فرمودند پدر چه دیدی؟
فرمودند زنی را دیدم که از موی سرش آویخته بودند و ملائکه عذاب بر گرد او می چرخیدند و او را عذاب می کردند.
فاطمه (سلام ا... علیها) فرمودند پدر برای چه؟ مگر چه کرده بود؟
گفت برای اینکه موی سر خویش را از نامحرم نمی پوشاند.
زنی را دیدم که گوشت بدن خود را می خورد و فریاد درد می زد اما نمی توانست نخورد.
گفتند چه کرده بود؟ گفتند این زن برای نامحرمان آرایش می کرد. [خودش رو برای مجالس و برای نامحرمان زیبا می کرد، فقط برای اینکه مردم خوششون بیاد].
زنی که گوشت بدنش را به قیچی می دریدند و آن کسی بود که شهوات را تحریک می کرد.
طبقه بندی: حجاب، عفاف