سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

30 خرداد سال 1373، سالروز انفجار حرم حضرت امام رضا (ع) توسط منافقین کوردل

 

بوی خون در حرم مطهر

تاریخ پر ماجرای انقلاب شکوهمند اسلامی، از خیانتها و جنایتهای منافقین مالامال است. هیچ روزی بر این انقلاب بزرگ نگذشت مگر این که ضربه ای بر این انقلاب از ناحیة این مدعیان یاوه گوی طرفدار خلق بر پیکر آن وارد گردید.

آنان در جهت تضعیف انقلاب به هر کاری و به هر جنایتی دست یازیدند . شخصیتهای  مردمی و افراد مؤثر در انقلاب و نظام را ترور کردند. در اماکن عمومی همچنین محل اقامه نماز جمعه، بمب منفجر کردند. حتی زنان و کودکان را مورد حملات مسلحانه قرار دادند. مراکز فرهنگی و اقتصادی متعلق به مردم و تجهیزات و امکانات آنها را منهدم ساختند. به هر نحو که توانستند در راه پیشرفت انقلاب مانع ایجاد کردند و با دشمن کینه توزی که بخش وسیعی از میهن اسلامی را در اشغال داشت و هول انگیزترین جنایات را در مورد این کشور و این ملت مرتکب می گردید، طرح دوستی ریخته و به سربازانی مزدور و در صف دشمن مبدل شده و در مقابل ملت خود قرار گرفتند و قساوت بارترین و شقاوت آمیزترین ماْموریتها را به نفع دشمن بعثی انجام دادند و تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در کنار دشمن  و بر ضد ملت خود ایستادند و پس از جنگ نیز با پول و اسلحه دشمن، از ارتکاب به هیچ جنایتی ابا نکردند، و کار را به آنجا رسانیدند که مجری تصمیم وحشتناک اربابان پلید و سرویسهای جاسوسی آمریکا، انگلیس، اسرائیل و امثالهم گردیدند و در مقدسترین زمان و مکان، یعنی در ظهر عاشورا و در حرم امن الهی بمب منفجر کردند و زائران و نیایشگرانی را قطعه قطعه نموده و مجروح کردند که گناهشان عبودیت پروردگار و زیارت حریم ولایت بود، و بدین سان حرم را از خون عده ای مظلوم رنگین ساختند.

ساعت 26/14 روز دوشنبه 30 خرداد سال 1373 خورشیدی برابر با عاشواری 1415 هجری قمری و در حالی که رواقها، صحنها، بستها و اطراف مرقد مطهر هشتمین امام معصوم از جمعیت موج می زند و مردم بر افروخته از عشق و ارادت به سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (ع)، غرق عزاداری و نوحه سرایی اند، صدای  مهیب انفجار بمب، فضای روضة منوره رضوی را پر می کند و انفجار سهمگین همه جا را به لرزه در می آورد و لحظه ای بعد دود غلیظ و بوی خون در فضای سراسر معنویت حرم پخش می گردد و انبوه متراکم جمعیتی را که مشغول مناجات و عبادت بوده و در فضایی از صمیمیت و اخلاص رازهای دل خود را با امام و پیشوای بر حقشان وا می گویند درهم می پیچد. بمب در محلی واقع در قسمت بالا سر مبارک منفجر می شود و همه چیز را در هم   می ریزد و زائران را وحشت زده و سراسیمه می گرداند، بر اثر شدت انفجار که طبق نظر کارشناسان مربوطه مقدار آن معادل 10 پوند ماده منفجره تی. ان. تی بوده است، اعضای بدن تعدادی از زائران همچون سر و دست و پا و انگشت جدا شده و به اطراف محل حتی پشت بام حرم و سقف ضریح مطهر پراکنده می شود، نه تنها سطح حرم و روضه منوره رضوی آغشته می گردد، بلکه قطعات خرد شده پوست و گوشت زوار به همراه خون، سطح دیوارهای حرم مطهر امام و داخل آن را پوشانده و به خون آغشته می گرداند.

بوی خون و سوختگی و دود، فضای حریم رضوی را مالامال می سازد. تعداد قابل توجهی از نسخ قرآن و مفاتیح قطعه شده و خون آلود می گردد و چلچراغها در محل حادثه خرد می شوند. خدام حرم که روز عاشورا همگی در حرم مولای خود امام رضا (ع) حضور دارند برای کمک به مردم و نجات مجروحان به داخل حرم می شتابند و مردم را به بیرون حرم راهنمایی و مجروحان حادثه را به صحن آزادی و صحن انقلاب اسلامی منتقل می کنند. شرایط ویژه پس از انفجار، موجب گردید تا درهای صحنها و حرم بسته شود، به نحوی که در ساعات اولیه، صرفاً مسؤولان و خدام آستان قدس رضوی امکان ورود داشتند. حرم مطهر و رواقهای اطراف صحنها از مردم عادی خالی بود اما جمعیت انبوه پشت درهای بسته بی تابانه بازگشایی حرم آقا امام رضا (ع) را لحظه شماری می کردند، که همزمان حضرت آیه الله واعظ طبسی تولیت عظمای آستان قدس رضوی اعلام نمودند که حرم می بایست مجدداً در اسرع وقت دایر شود و به روی مردم آغوش گشاید. لذا با حضور قائم مقام تولیت عظمی و دیگر مسؤولان و خدام و کارگران آستانه مقدسه و به فاصلة کمی پس از وقوع حادثه، کار آماده سازی رواقها و صحن و سرای ثامن الائمه (ع) برای زیارت آرزومندان حضرتش آغاز گردید.

طاقت فرساترین و سوزناکترین بخش کار، جمع آوری و پاک سازی حرم مطهر از قطعات ریز ریز شده گوشت، پوست و خون بدنهای پاره پاره شده زواری بود که باقی مانده بدنهایشان در ظهر عاشورای حسینی (ع) سطح بیشتر رواقها همچون رواق دارالحفاظ، دارالسعاده و نیز گنبد الله وردیخان، گنبد حاتم خانی و .... بخش وسیعی از دیوارها را پوشانیده بود، که این کار سخت و جگرسوز و شستشوی حرم مطهر در طول همان شب و با زحمت بسیار انجام گرفت و صبح روز بعد حرم فرزند موسی بن جعفر (ع) آمادة زیارت و طواف عاشقان دلسوخته و عزادار شد و طی مراسم رسمی توسط تولیت عظمای آستان قدس رضوی به روی مردم آغوش گشود، و بدین سان پناهگاه همیشگی مردم به روی آنان بازگشت. آنچه گفتنی است این که در کمترین زمان، ساکنان و مجاوران مشهد مقدس از وقوع حادثه خبردار شده و هر آن کس که خبر فاجعه را می شنید، سراسیمه به سوی حرم می شتافت. شور و التهاب و هیجان، شهر را فرا گرفته و همگان را مبهوت و متاْثر ساخته بود. همه از حادثه ای که هرگز وقوعش را در باور نمی آوردند، گفت و گو می کردند و هر کس در آن لحظات سخت، می اندیشید که چه کاری باید و می تواند انجام دهد. پیکرهای  زخمی مجروحین و شهیدان با وسایل نقلیة شخصی و آمبولانسهایی که به دو صحن انقلاب اسلامی و آزادی وارد شده بودند، به بیمارستانهای مشهد منتقل گردیدند. و آنچه از کینة منافقان باقی ماند، سیصد تن مجروحان حادثه بودند که عده ای از آنان اعضایی از بدن خود بخصوص دست و پایشان را از دست داده بودند و 27 نفر شهید که الی الابد مظلومیتشان گریبانگیر دشمنان ولایت است. در میان مجروحان و شهدا از هر سن و از هر قشر و طبقه ای دیده می شدند. پیر، جوان، کودک، زن و مرد. در یک کلام عاشورا در مشهد مقدس و در حوزه حریم منور رضوی، حقیقتاً به عاشورایی به یادماندنی در تاریخ، پس از عاشورای حسینی (ع) تبدیل شده بود. حادثه انفجار، به بنای حرم آسیب رسانیده بود. اما معجزه آسا آن که میزان خسارت در حداقل ممکن بود. کاشی کاریها و آیینه کاریهای بسیار ظریف و هنرمندانه 800 ساله حرم، تا حدودی لطمه دیده بود که به سرعت ترمیم گردید. منافقین سنگدل و ناپاک که با جنایت  بسیار زشت خود آشکارا نشان دادند که به هیچ اصل و معیار الهی انسانی پای بند نیستند و در دشمنی و ستیز با ملت غیرتمند ایران اسلامی هیچ حدی را نمی شناسند، و ثابت کردند که برای مردم و معتقدات و مقدسات آنها هیچ حرمت و قداست و اهمیتی قائل نیستند. لحظات و حالات مردم در صبح روز بعد حقیقتاً برای تاریخ عبرت آمیز بود و برای هربیننده ای دیدنی. مرد و زن، پیر و جوان، کوچک و بزرگ، همگی شیفته و شیدا، گریان و نالان و در عین حال خشمگین و غرنده به حرم وارد شدند، ضریح را در آغوش گرفتند و ضمن اظهار ارادت به آستان رفیع و مقدس امام همام علی بن موسی الرضا (ع)، خشم و نفرت آتشین خویش را نثار دشمنان خارجی و مزدوران داخلی دین و ملت انقلاب و کشور خویش ساختند.    

پیام مقام معظم رهبری در مورد هتک حریم مطهر حضرت رضا علیه السلام 

بسم الله الرحمن الرحیم

انالله و انا الیه راجعون

با اندوه و تاْسف اطلاع یافتیم که دست جنایتکار دشمنان اسلام به جنایتی بزرگ آلوده شده و با هتک حریم مطهر و مقدس بارگاه رضوی علیه الاف التحیه و الثنا عده ای از زوار مظلوم را در حرم مطهر امام هشتم علیه السلام و در روز عاشورای حسینی به خون غلطانده است. دشمنان منافق و معاند و سنگدل با این کار نشان می دهند که به هیچ یک از موازین انسانی پایبند نیستند و دشمنی آنان با ملت غیور و مؤمن هیچ حد و مرزی نمی شناسد. منافقین کور دل و خائن نشان می دهند که برای حریم مقدس اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام نیز، هیچگونه حرمتی قایل نیستند و زمان و مکانی به این عظمت و قداست مانع و رادع خونخواری و ددمنشی و کینه سبعانه آنان نسبت به ملت ایران نیست.

 لعنت خدا و نفرین و نفرت بندگان خدا بر آن دستهای جنایتکار و دلهای سیاه باد. دشمنان ملت ایران با اینگونه کارها عجز و ناتوانی خود را به اثبات می رسانند و ثابت می کنند که محکوم به زوال و نابودی اند. اینجانب ضمن عرض تسلیت به حضرت ولی الله الاعظم روحی فداه و به خانواده هایی که عزیزانشان قربانی خباثت و جنایت دشمنان شده اند و به ملت شجاع و بزرگ ایران اسلامی و درخواست علو درجات برای شهدای این فاجعه جانسوز، از مسئولین امر و نیروهای امنیتی و انتظامی می خواهم که با جدیت بدنبال عاملان این جنایت باشند و در اسرع وقت ممکن آن خفاشان خونخوار را به دست عدالت بسپرند. «وسیعلموا الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون».

                                               سید علی خامنه ای، عاشورای 1415    

 

«حرم» را «قتلگاه» عشق دیدیم

غمی در جان ـ عزایی در جهان است

مصیبت در زمین و آسمان است

سیه پوشیده در سوگی بلندیم

به سر، شال عزا باید ببندیم

خروش یا رضا یک باره کردیم

به سر، زنجیرها را پاره کردیم

غروب شمس و ماه عشق دیدیم

حرم را قتلگاه عشق دیدیم

ببین چون سیل گل، پیر و جوان را

خروش جان و فریاد جهان را

به لب، تا نوحه خوان، نام رضا برد

مرا از عالم خاکی کجا برد؟

چرا نام رضا، دیوانه ام کرد

شدم گیسو و دستی شانه ام کرد

غمی پرپر نموده لاله ام را

خبرکن اهل بیت ناله ام را

تمام دسته گلها، رشک بردند

کنار اهل بیت اشک بودند

دوباره در حرم، گلگون بدن شد

گل سرخی که اهل البیت من شد

سر شکم شعله ای سرکش گرفته است

گل زیبای من آتش گرفته است

برای عشق و ایمانم، محک بود

گل من نذری باغ فدک بود

به صورت، رنگی از مولا گرفته است

گل من، بویی از زهرا گرفته است

زمین طوس را گل مرگی آمد

فدک را ثلمه، بی برگی آمد 

 

بخشی از اشعار شجاع الدین ابراهیمی ـ چاپ شده در مجله حرم شماره 74 (ص 44) ـ اردیبهشت 1380  

منبع: مجله حرم ـ سال یازدهم ـ شماره 74 اردیبهشت 1380 ویژه محرم صفر





طبقه بندی: متفرقه
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 87 خرداد 30 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.