اندکی صبر ، سحر نزدیک است

 

راننده ها بدون سبب بوق می زنند

هنگام ظهر و نیمه شب بوق می زنند

این سالکان راه درین وادی فنا

گویی که در طریق طلب بوق می زنند

معنای بوق، گاه سلام است و گاه فحش

یعنی برای عرض ادب بوق می زنند

گاهی به جای زنگ زدن یا که در زدن

جان ترا رسانده به لب بوق می زنند

گاهی به رسم غصه و اندوه یا عزا

گاهی ز فرط شور و طرب بوق می زنند

تیم فلان اگر ببرد وا مصیبتاست

گر باخت هم ز رنج و تعب بوق می زنند

گاهی به معنی غر و لیچار و اعتراض

گاهی ز روی لهو و لعب بوق می زنند

  

بینند اگر مسافری از زمره نساء

با دیدنش رجال عزب بوق می زنند

گر فی المثل عروس کشانی به راه بود

دیگر بیا ببین که عجب بوق می زنند

هنگام راه بندان نزدیک چار راه

هنگام ترس و لرزه و تب بوق می زنند

یا می زنند از تو جلو، دست روی بوق

آن هم اگر نشد ز عقب بوق می زنند

تا آنکه وا شود گره کور ازدحام

رانندگان وجب به وجب بوق می زنند

رنگ چراغ، قرمز اگر، سبز اگر شود

راننده ها بدون سبب بوق می زنند

اکنون اگر که نیمه شعبان بود به فرض

تا سال بعد ماه رجب بوق می زنند

 

برگرفته از سایت شاعر




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88 خرداد 27 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.