مقدمه:
مسائلی نظیر ویژگیهای زندگی حضرت در زمان غیبت، آثار و پیآمدهای مسئله غیبت در تفکر شیعی، علل طولانی شدن غیبت و نقش مردم در این خصوص، شرایط ظهور و نشانههای آن، تاکنونکمتر مورد تأمل قرار گرفته است. این امر رسالت دینپژوهان و نخبگان فکری ـ فرهنگی را در خصوص تحقیق و تتبع جامع و بازنگری دقیق اینگونه مباحث، دو چندان میکند.
دراینباره، یکی از موضوعهایی که قرنها پس از رحلت آخرین نایب خاص حضرت و آغاز غیبت کبرا از سال 329 قمری تاکنون در میان شیعیان مطرح بوده، در این زمان است که از جهاتی جای بحث و?مسئله رؤیت و ملاقات با حضرت حجت بررسی دارد.
در میان کتابهای موجود در این زمینه، کمتر کتابی به آسیبشناسی این موضوع پرداخته است. آنچه در میان نویسندگان بیشتر مرسوم شده، شرححالنگاری و حکایتنویسی است که برخی نیز با سطحینگری عوامانه و بدون توجه کافی به پالایش و تفکیک حکایتهای معتبر از نقلهای بیاساس، تنها به گردآوری حکایتها و گفتههای بیربط و با ربط، همت گماشتهاند و ناخواسته بر ابهامات مسئله افزودهاند.
نگارنده با طرح این موضوع، ادعا ندارد که حقّ مطلب را ادا کرده، ولی سعی نموده ضمن درک خلأها و توجه دادن به برخی افراط و تفریطهای صورت گرفته و کاستیهای موجود در این زمینه، با روش مناسب، به طرح و بررسی این موضوع بپردازد و در حد توان قدم مؤثری در این مسیر بردارد.
بررسی امکان ارتباط و ملاقات و وقوع آن در عصر غیبت کبرا و نیز ارزیابی دلایل و دیدگاههای ارائه شده دراینباره و یافتن پاسخ به این پرسشهای مهم و همگانی، هدف این نوشتار است. آیا در زمان غیبت کبرا دیدار با حضرت امکان ندارد؟ یا اینکه بنا به مصالحی و به گونهای استثنایی و موردی ملاقات امکان دارد؟ مقتضای ادله و روایات در اینباره چیست؟
علمای شیعه اصل مسئله امکان تشرف را در عصر غیبت، به گونه اجمالی پذیرفتهاند، اما در ویژگیهای این مسئله اختلاف نظر دارند. البته برخی از فرقههای شیعی و بعضی از نویسندگان معاصر نیز در این موضوع تردید کردهاند و یا آن را انکار نمودهاند.
مطالب مورد نظر در سه بخش ساماندهی شده است: بخش اول، به طرح موضوع، تبیین ابعاد موضوع، پرسشها و فرضیههای بحث اختصاص دارد؛ در بخش دوم، نظریه پذیرش دیدار، پیروان این نظریه، دلایل آن و... مورد توجه خواهد بود؛ در بخش سوم، دیدگاه مخالفان وقوع ملاقات، پیروان آن و دلایل آن بررسی میشود و در پایان، بحث جمعبندی میگردد.
معنای ارتباط و ملاقات و انواع آن
واژه ارتباط به معنای پیوند، اتصال و همبستگی است که بیشتر برای ایجاد پیوند دو طرفه و دو جانبه به کار میرود. ریشه ثلاثی مجرد آن، لغت «ربط» به معنای بستن چیزی است.
کلمه ملاقات، معنایی اخص از ارتباط دارد که مفهوم نوعی گفتوگو و شناخت را در نزد عرف، به معنای درک نیز در بردارد. اصطلاح ارتباط و ملاقات با امام عصر حضور، گفتوگو و شرفیابی است که حالتهای مختلفی میتواند داشته باشد.
بررسی ارتباط و ملاقات، در دو دوره غیبت صغرا و کبرا متفاوت مینماید. بررسی دوره نخست، خارج از موضوع بحث است و ارتباط و ملاقات در عصر غیبت کبرا چند نوع دارد:
الف) ارتباط روحی: این نوع ارتباط که بیشتر صبغه عرفانی دارد، دارای قلمرو گستردهای است که هم مطلق توجه معنوی و انس و توسل به حضرت را شامل میشود و هم به طور خاص، مکاشفات روحی از راه پیوند و ایجاد سنخیت میان شخص و امام را در بر میگیرد. البته این ارتباط ضوابطی را میطلبد و میزان موفقیت در آن، به میزان طهارت روحی و صفای باطنی شخص، بستگی دارد. از اینرو، تعریف خاصی را بر نمیتابد.
ب) ملاقات در خواب: در این نوع ملاقات که ظرف تحقق آن عالم رؤیاست، شخص، حضرت را متناسب با عالم رؤیا ملاقات میکند و با حضرت نشست و برخاست یا گفتوگو دارد. این نوع ملاقات نیز ممکن است برای بسیاری از افراد رخ بدهد، به ویژه در شرایط روحی مناسب و حالات توجه و توسل به آن حضرت ـ البته صرف رؤیا، از نظر حجیت شرعی تکلیفآور نیست.
ج) ملاقات در حال بیداری: دیدن حضرت با چشم ظاهری و در بیداری، منظور از این نوع ملاقات است؛ با ایشان تماس بگیرد، چه امام را بشناسد و چه نشناسد.
دیدار در بیداری، از نظر شناختن و نشناختن امام، صورتهای مختلفی دارد که آنها را برمیشماریم:
1. دیدار با حضرت با عنوان غیرحقیقی، به گونهای که دیدارکننده به هنگام ملاقات و بعد از آن، هیچگونه توجه و التفاتی به حضرت ندارد و ایشان در این دیدار، فردی ناشناس و عادی تلقی میشود.
ممکن است این نوع دیدار برای بعضی چندبار رخ دهد، به ویژه در مکانهایی که حضرت آنجا رفتوآمد و با افراد فراوانی برخورد دارد.
شخص، در اینگونه دیدار، امام را ملاقات میکند، ولی چون شناختی در کار نیست، ثمره چندانی ندارد.
2. دیدار با حضرت با عنوان حقیقی ایشان، طوری که شخص، در همان زمان دیدار، حضرت را بشناسد و یا حضرت خود را معرفی کند.
این نوع ملاقات یعنی دیدار همراه با شناخت، بسیار نادر و اندک است؛ زیرا کثرت چنین ملاقاتهایی با حکمت و فلسفه غیبت منافات دارد. اگر در موارد استثنایی اجازه چنین تشرفی داده شود، بنا به مصالح خاصی است، هرچند ما آن را ندانیم. در میان نقلهای تشرفات نیز این نوع ملاقات، بسیار اندک است.
3. دیدار با حضرت در هنگام غفلت از حضور امام که شخص، امام را ملاقات میکند، ولی پی به هویت امام نمیبرد و حضرت را شخصی عادی میپندارد، یا اینکه حضرت با تصرفات غیبی نمیگذارد که ملاقاتکننده او را بشناسد. آنگاه پس از پایان ملاقات نیز شخص، به دلیل مشاهده کرامات و معجزات در این دیدار یا نشانههای دیگر، متوجه حضور حضرت میشود و اطمینان مییابد که او امام بوده است؛ برخلاف صورت اول که شخص بعد از دیدار نیز متوجه قضیه نمیشود.
بیشتر نقل تشرفاتی که درکتابها ثبت شده و از زبان برخی عالمان و اهل تقوا نقل میشود، از اینگونه ملاقاتها به شمار میرود.
ملاقات و مشاهده حضرت در حال بیداری، از میان سه گونه دیدار، محل بحث و نزاع است. گونه اول ملاقات در حال بیداری، به لحاظ اینکه سخنی از ملاقات در آن مطرح نیست و گویی دیداری صورت نمیگیرد جدا از بحث ماست.
نویسنده: قنبرعلی صمدی
طبقه بندی: امام زمان(عج)