اى قدت همچو نیشکر اکبر
سر و باغ پدر اکبر
شام یلداى جعد مویت را
صبح پیشانیت سحر اکبر
پور مهتاب لیل لیلى را
قرص تو شد قمر اکبر
رفتنت کبک و آمدن طاووس
همه اطور تو هنر اکبر
خوى تو مصطفى رخت احمد
پاى تا سر پیامبر اکبر
وصف خلق تو انک لعلى
شجر پاک را ثمر اکبر
هیبت غرش تو در میدان
بدرد دل ز شیر نر اکبر
نیست حاجت تو را به جوشن و خود
چون على سینه ات سپر اکبر
نام تو نام حیدر و بایست
آن پدر را چنین پسر اکبر
حشمتت بود آل هاشم را
مایه فخر و زیب و فر اکبر
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
طبقه بندی:
حضرت علی اکبر(ع)
شام یلداى جعد مویت را
صبح پیشانیت سحر اکبر
پور مهتاب لیل لیلى را
قرص تو شد قمر اکبر
رفتنت کبک و آمدن طاووس
همه اطور تو هنر اکبر
خوى تو مصطفى رخت احمد
پاى تا سر پیامبر اکبر
وصف خلق تو انک لعلى
شجر پاک را ثمر اکبر
هیبت غرش تو در میدان
بدرد دل ز شیر نر اکبر
نیست حاجت تو را به جوشن و خود
چون على سینه ات سپر اکبر
نام تو نام حیدر و بایست
آن پدر را چنین پسر اکبر
حشمتت بود آل هاشم را
مایه فخر و زیب و فر اکبر
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
پور مهتاب لیل لیلى را
قرص تو شد قمر اکبر
رفتنت کبک و آمدن طاووس
همه اطور تو هنر اکبر
خوى تو مصطفى رخت احمد
پاى تا سر پیامبر اکبر
وصف خلق تو انک لعلى
شجر پاک را ثمر اکبر
هیبت غرش تو در میدان
بدرد دل ز شیر نر اکبر
نیست حاجت تو را به جوشن و خود
چون على سینه ات سپر اکبر
نام تو نام حیدر و بایست
آن پدر را چنین پسر اکبر
حشمتت بود آل هاشم را
مایه فخر و زیب و فر اکبر
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
رفتنت کبک و آمدن طاووس
همه اطور تو هنر اکبر
خوى تو مصطفى رخت احمد
پاى تا سر پیامبر اکبر
وصف خلق تو انک لعلى
شجر پاک را ثمر اکبر
هیبت غرش تو در میدان
بدرد دل ز شیر نر اکبر
نیست حاجت تو را به جوشن و خود
چون على سینه ات سپر اکبر
نام تو نام حیدر و بایست
آن پدر را چنین پسر اکبر
حشمتت بود آل هاشم را
مایه فخر و زیب و فر اکبر
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
خوى تو مصطفى رخت احمد
پاى تا سر پیامبر اکبر
وصف خلق تو انک لعلى
شجر پاک را ثمر اکبر
هیبت غرش تو در میدان
بدرد دل ز شیر نر اکبر
نیست حاجت تو را به جوشن و خود
چون على سینه ات سپر اکبر
نام تو نام حیدر و بایست
آن پدر را چنین پسر اکبر
حشمتت بود آل هاشم را
مایه فخر و زیب و فر اکبر
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
وصف خلق تو انک لعلى
شجر پاک را ثمر اکبر
هیبت غرش تو در میدان
بدرد دل ز شیر نر اکبر
نیست حاجت تو را به جوشن و خود
چون على سینه ات سپر اکبر
نام تو نام حیدر و بایست
آن پدر را چنین پسر اکبر
حشمتت بود آل هاشم را
مایه فخر و زیب و فر اکبر
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
هیبت غرش تو در میدان
بدرد دل ز شیر نر اکبر
نیست حاجت تو را به جوشن و خود
چون على سینه ات سپر اکبر
نام تو نام حیدر و بایست
آن پدر را چنین پسر اکبر
حشمتت بود آل هاشم را
مایه فخر و زیب و فر اکبر
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
نیست حاجت تو را به جوشن و خود
چون على سینه ات سپر اکبر
نام تو نام حیدر و بایست
آن پدر را چنین پسر اکبر
حشمتت بود آل هاشم را
مایه فخر و زیب و فر اکبر
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
نام تو نام حیدر و بایست
آن پدر را چنین پسر اکبر
حشمتت بود آل هاشم را
مایه فخر و زیب و فر اکبر
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
حشمتت بود آل هاشم را
مایه فخر و زیب و فر اکبر
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
هر دو بازوى ابرویت داده
دست قدرت به یکدیگر اکبر
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
زین کمان و ز تیر مژگانت
کرد اهوى دل حذر اکبر
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
وه بنازم ضرب شست تو را
دل نرست آخر از خطر اکبر
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
بهر خون خدا، شهید کرببلا
تو بدى پاره جگر اکبر
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
آنکه داغ تو بر دلش بنهاد
جایگاهش دل سقر اکبر
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
تا بقاى باقى قیوم
باشدش لعن مستمر اکبر
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
نذر قربانى تو جان کردم
کن قبول و نما نظر اکبر
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
شبیه حضرت پیغمبر (ص ) آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
رضا جعفری<\/h1>
رضا جعفری<\/h1>
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88 مرداد 12 توسط
صادق | نظر