فرج به معناى گشایش است؛ گشایشى که امید امیدواران است و به یقین، تحققپذیر است و ناامیدى در آن راه ندارد، و ممکن است که طول بکشد. و طول کشیدن تحقق مطلوب، از لوازم امیدهاى بزرگ است . امیدهاى کوچک به زودى تحققپذیرند و امید، هر چه بزرگتر باشد، تحقق دیرتر و دراز مدتترى دارد.
به خصوص اگر بزرگترین امیدها باشد که مقصود از فرج است .و آن گشایش براى همه خلق و سیادت عدل و داد براى همیشه، در جهان است .
انتظار فرج، مشتمل بر یقین به تحقق مقصود است که غم را مىزداید و سرور مىزاید. مقصود از انتظار، نشستن و خوابیدن نیست، بلکه داراى وظیفهاى است که در تسریع ظهور حضرت مهدى (علیهالسلام) دخالت دارد.
چنانچه مقصود، انتظار شخصى نیست، بلکه وظیفهاى است اجتماعى؛ چون انجام مقاصد اجتماعى، قدمهاى اجتماعى لازم دارد.
مقصود از انتظار، آمادگى است و آن دو مرتبه دارد:
نخستین مرتبه آن، انتظار روحى است و خوشدل بودن براى تحقق امید در آینده، و آن عبارت است از آمادگى براى قبول دعوت و زدودن مقاومت روحى براى رسیدن کسى که انتظار آمدنش هست .
دومین مرتبه آن، انتظار عملى است که اضافه بر انتظار روحى است .
انتظار، عملى مانند آمادگى براى آمدن مهمان و پذیرایى از او، که غذا بایستى آماده باشد و با مقام مهمان و شخصیت او تناسب داشته باشد. محل نشستن او تمیز و آماده، خوابگاه و استراحتگاهش مرتب باشد.
کشاورز، وقتى انتظار باران را دارد که چیزی کشت کرده باشد، بازرگان، وقتى انتظار سود دارد که کالاى خود را آماده کرده و در معرض فروش گذارده باشد، و این انتظار کامل خواهد بود.
هر دو مرتبه انتظار بایستی براى ظهور حضرت مهدى (علیهالسلام) فراهم باشد تا فرج همگانى تحققپذیر شود.
منتظران نیز به دو گونهاند: منتظران مرحله نخست که بسیارى از منتظران از این قبیل هستند. اینان، کسانى هستند که از شدت ظلم و جور به تنگ آمده و آه مىکشند و آرزومند منجى و رسیدن وى هستند، وى قدمى برنمىدارد. این انتظار، چندان تاثیرى در تسریع قیام حضرت مهدى ندارد. آنچه که در تسریع قیام حضرت مهدى مؤثر است، انتظار در مرحله دوم است؛ هر چه شماره منتظران این گروه افزوده مىشود، ظهور آن حضرت نزدیکتر مىشود و موفقیت در دعوت را شدیدتر مىسازد.
انتظار فرج، به جز آمادگى براى ظهور آن حضرت نیست اکنون بایستى بدانیم که مقصود از آمادگى، آن هم آمادگى عملى چیست و مقصود از انتظار فرج، که بهترین اعمال نامیده شده است، چیست؟ آیا مقصود یک عمل مخصوص است و یا مجموعهاى است از چند عمل؟
نکته حساسى که انتظار بر آن تکیه دارد و شاید از نظرها پوشیده باشد، آن است همان طور که حکومت حضرت مهدى(علیهالسلام) ریشهکن کننده ظلم و جور و بر پا کننده عدل مجسم است و تهى از قلدرى و قساوت مىباشد، پیدایش این مقصود نیز، بایستى چنین باشد. از ظلم و جور دور، از قلدرى و قساوت بر کنار، از دروغگویى و ریاکارى خالى باشد.
چون قداست هدف، مبرر وسیله گناه نمىشود. گناه، جز گناه نمىزاید.
با ظلم، نمىشود عدل را به پا کرد؛ با عقده و انتقام، نمىتوان دادگرى کرد.
این حکومت، با کودتاى نظامى به روى کار نخواهد آمد؛ با انقلاب حزبى، زمام امر را به دست نخواهد گرفت .
کودتاى نظامى، خواسته چند افسر است. انقلاب حزبى، از عقده و کینه، ریشه مىگیرد و بیگناهان بسیارى را در خاک و خون مىغلتاند و سران حزب، از آن لذت مىبرد.
پیدایش حکومت عدل، بایستى به وسیله عدل باشد و آن وقتى است که مردانى بزرگوار و شریف، در اجتماع بشرى پیدا شوند و آماده فداکارى باشند و براى خود چیزى نخواهند، تا بتوانند مژده حکومت عدل را به خلق بدهند تا خلق به پا خیزد و همگان از آن استقبال کنند.
پیدایش حکومت عدل، بر دو پایه قرار دارد:
خواسته خلق، نخستین پایه آن است؛ خواه این خواسته، خودآگاه باشد، خواه، خود ناآگاه .
خواسته خود ناآگاه حکومت عدل، در اکثر افراد موجود است، ولى چندان تاثیرى در تسریع قیام حضرت مهدى (علیهالسلام) ندارد.
پایه دوم، انتظار است؛ آن هم انتظار عملى . هر گاه شماره این منتظران و آمادگان براى تشکیل این حکومت، به عددى برسد که شایسته باشند بار این حکومت را بر دوش بگیرند، زمان تشکیل آن فرا مىرسد.
آن وقت است که بسیارى از مردم کوچه به کوچه، کو به کو، شهر به شهر به دنبال حکومت عدل مىگردند و بدین مقصد اعلا خواهند رسید.
«من سره ان یکون من اصحاب القائم، فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق، و هو منتظر؛ کسى که دوست مىدارد از یاران قائم باشد، باید آماده باشد و در حال آمادگى، به پارسایى و محاسن اخلاق، عمل کند.»
این راهنمایى، حاوى چند نکته فردى و اجتماعى است :1- امر قبلى، که امید به قیام حضرت قائم داشته باشد و یاس و نومیدى را از خود بزداید.
2- دوست داشته باشد که از یاوران آن حضرت باشد تا در ایجاد عدل جهانى، شرکت کند و از این سعادت جاودانى، برخوردار شود.
3- داراى ورع باشد و از گناه اجتناب کند.
4- از حسن اخلاق برخوردار باشد.
امید به قیام حضرت قائم، روح و مقوم انتظار فرج است. انتظار، ضد یاس و ناامیدى است و حیاتبخش است و دل را زنده نگه مىدارد. برخلاف یاس و ناامیدى که مرگ آور است . کسى که یاس و ناامیدى بر او چیره باشد و اجتماعى که این صفت مذموم بر آن حکومت کند، از زندگى و حیات، بیزار و متنفر مىگردد و به سوى مرگ و انتحار، قدم برمىدارد.
برخلاف آن که امید بر او حکومت کند؛ حیات را خوش دارد و نقایص زندگى را برطرف مىکند و به سوى آینده قدم برمىدارد و روز خود را از روز دگر بهتر مىسازد.
از یاران قائم بودن را دوست داشتن، از ایمان به مبداء و معاد ریشه مىگیرد و کلید خودسازى مىشود، تا آینه گردد و جمال پرى طلعتان، طلب کند. ورع داشتن و پارسا شدن، خودسازى و حیوانیتزدایى است و بشریت را تبدیل به انسانیت کردن است .
انسانها، بایستى یاوران حضرت قائم باشند تا بتوانند در ایجاد عدل جهانى شرکت کنند؛ دگران لیاقت این وظیفه بزرگ و مقدس را ندارند.
حسن اخلاق، نشانه انسان شدن است و دعوت عملى است به انسان شدن دگران؛ تا از فرد صالح، اجتماع صالح به دست آید و در تسریع قیام حضرت قائم، تاثیر داشته باشد.
در انتظار، امید به آینده محقق الوقوع، موجود است؛ چنین امیدى، همه رنجها و مشقتها را آسان مىسازد و انسان، خودش به خودش مژده مىدهد.
خردمندان بشر، براى رسیدن به آینده احتمالى، کوششها مىکنند، رنجهاى مىبرند. و رنجها را در کام خود شیرین مىدانند. حال اگر آینده، محقق الوقوع باشد، انتظارش روح افزا و دلپذیر خواهد بود. در مثل است که گنج بدون رنج حاصل نشود و رنج در راه تحصیل گنج قطعى، شیرین است .
هر گاه شماره این منتظران و آمادگان براى تشکیل این حکومت، به عددى برسد که شایسته باشند بار این حکومت را بر دوش بگیرند، زمان تشکیل آن فرا مىرسد
تلخ و شیرین
انتظار، گاه تلخ است و گاه شیرین .
انتظار تلخ، وقتى است که آدم در جاى خود بنشیند و تکان نخورد، چشم به در خانه بدوزد تا مطلوبش بیاید. در این انتظار، روزش، ماه به نظر مىآید و ماهش، سال و روزگارش تلخ و انتظارش تلخ .
انتظار شیرین آن است که انسان از جا برخیزد و به کار پردازد، زمینه حصول مقصود را آماده سازد و بداند که هر چه آمادگى بیشتر شود، مقصود، زودتر حاصل مىشود.
از هر آمادگى که فارغ شد، لذتى برایش پیدا مىشود و گام دگرى در راه آمادگى برمىدارد و در دل، با مطلوب خود راز و
نیازى مىکند.
انتظار ظهور حضرت مهدى(علیهالسلام) از این قبیل است. کسى که در این انتظار به سر مىبرد. به حضرتش عشق مىورزد. روز به روز آمادگى خود را بیشتر مىکند و از حضرتش کمک مىخواهد که هر چه بیشتر بتواند خود را آماده کند و هر آمادگى براى او مژده موفقیت و نوید حصول مقصود خواهد بود.
1- غیبت نعمانى، چاپ مکتبة الصدوق، ص 200 .
برگرفته از کتاب راه مهدى، آیة الله سیدرضا صدر
طبقه بندی: انتظار