اول رفیق، دوم طریق
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَینِ أَوْ أَمْضِی حُقُبًا کهف/60؛
و چنین بود که موسی به شاگردش ( دوستش) گفت: دست از سیر و طلب بر ندارم تا به مجمع البحرین برسم، یا آنکه روزگارانی دراز راه بپیمایم.(خرّم)وَ اجْعَلْ لی وَزیرًا مِنْ أَهْلی طه/29؛
و برای من دستیاری از کسانم قرار ده (فولادوند)... فَأَرْسِلْ إِلى هارُونَ شعراء/13؛
(برادرم) هارون را نیز رسالت ده (تا مرا یاری کند)! (مکارم)
از کوزه همان برون تراود که در اوست
... وَ لا یلِدُوا إِلاّ فاجِرًا کَفّارًا نوح/27؛
و جز نسلی فاجر و کفّار به وجود نمیآورند. (مکارم).. قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ.. آلعمران/118
دشمنی از دهان (و کلام) شان آشکار شده، و آنچه در دلهایشان پنهان میدارند، از آن مهمتر است.(مکارم)... کُلُّ یعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ ... إسراء/84
هر کس طبق روش و (خلق و خوی) خود عمل میکند. (مکارم)
از فردا کسی خبر ندارد
... وَ ما تَدْری نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَدًا وَ ما تَدْری نَفْسٌ بِای أَرْضٍ تَمُوتُ ... لقمان/34؛
و هیچکس نمیداند فردا چه به دست میآورد، و هیچ کس نمیداند در چه سرزمینی میمیرد؟ (مکارم)
از پس هر گریه آخر خندهای است
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرًا انشراح/6؛
( آری) مسلّماً با ( هر ) سختی آسمانی است.( مکارم )سَیجْعَلُ اللّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یسْرًا طلاق/7؛
خداوند به زودی بعد از سختیها آسانی قرار میدهد! (مکارم)
اندر پس هر خنده دو صد گریه مهیا است
... حَتّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً ... انعام/44؛
تا هنگامی که به آنچه داده شده بودند شاد گردیدند، ناگهان آنها را گرفتیم( و سخت مجازات کردیم). (فولادوند و مکارم)فَلْیضْحَکُوا قَلیلاً وَ لْیبْکُوا کَثیرًا ... توبه/82
از این رو آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند! (مکارم)
اشتباه خودش را گردن دیگری میاندازد
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ یتَلاوَمُونَ قلم/30
سپس رو به یکدیگر کرده به ملامت هم پرداختند. (مکارم)... یرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ... سبإ/31
در حالی که هر کدام گناه خود را به گردن دیگری میاندازد.(مکارم)... یقُولُ الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذینَ اسْتَکْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنّا مُؤْمِنینَ سبإ/31
مستضعفان به مستکبران میگویند: « اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم!» (مکارم)
از آب گلآلود ماهی گرفتن
قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ یبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ کَذلِکَ سَوَّلَتْ لی نَفْسی طه/96؛
بعد از رفتن حضرت موسی به کوه طور و اضافه شدن ده روز به مدت ماندن ایشان، سامری از فرصت استفاده کرده، گفت: من چیزی را دیدم که دیگران آن را ندیده بودند، و مشتی از خاکِ پای جبرئیل برگرفتم، و آن را ( در خمیر مایة گوساله) انداختم.(خرّم)
ارمغان مور پای ملخ است
... و جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاة ٍ... یوسف/88
و سرمایه ناچیز آوردهایم.( فولادوند)طبقه بندی: قرآن