در سرزمین حاجز، امام حسین(علیهالسلام) پس از دریافت نامه مسلم بن عقیل(علیهالسلام) که در آن از استقبال مردم کوفه و انتظار آنها سخن به میان آمده بود، نامهاى براى مردم کوفه نوشت و به قیس داد تا با شتاب آن را به مردم کوفه برساند، قیس سوار بر اسب به سوى کوفه روانه شد، ولى در سرزمین قادسیه توسط دژخیمان حصین بن نمیر دستگیر شد، او را نزد فرماندار خون آشام کوفه، ابن زیاد، آوردند، او نامه امام حسین(علیهالسلام) را جوید و خورد، تا ابن زیاد نام آنها را که حسین (علیهالسلام) برایشان نامه نوشته بود نشناسد.
ابن زیاد: تو کیستى؟
قیس: من از شیعیان امیرمومنان على(علیهالسلام) هستم.
ـ چرا نامه را جویدى؟
ـ چون تو ندانى در آن چه نوشته شده است؟
ـ بگو بدانم این نامه از چه کسى و براى که بود؟
ـ نامه از طرف امام حسین(علیهالسلام) براى گروهى از مردم کوفه بود که نام آن گروه را نمىدانم.
ابن زیاد در حالى که سراپا خشم شده بود، بر سر او فریاد کشید و گفت: «هم اکنون در حضور این جمعیت، بر فراز منبر برو و دروغگو و پسر دروغگو؛ حسین بن على را لعنت کن.»
قیس بالاى منبر رفت و حضرت حسین بن على(علیهالسلام) را با بهترین تعبیرات تمجید کرد، و عبیدالله بن زیاد و پدرش و دودمان بنى امیه را لعن و نفرین نمود، و درودهاى خالصانهاش را بر حسن و حسین (علیهماالسلام) و خاندان نبوت فرستاد.
1- تاریخ طبرى، ج6، ص226/ مقتل الحسین مقرم، ص211.
طبقه بندی: محرم