علی یعنی على
گفتند:
اگر به دنبالش بروى، بیچاره میشوى! با علی بودن یعنی دور تمام خوشیها و
مستیها خط کشیدن. تمام رنجها و بغضها را یکجا قورت دادن. یعنی یک پیاله
آب و مشتی نان خشک.
گفتند: اگر دستت را در دستش بگذارى، کارَت تمام
است. علی یعنی خار در چشم و استخوان در گلو. درد و دل با چاه گفتن و بیهوش
شدن در تاریک نخلستانها.
باز هم راه افتاد، مثل هر شب. با
همان نعلینهای پینهبستهاش که میگفت: «این نعلینهای پوسیده، از زرق و
برق تخت و تاج شما برایم محبوبتر است».[1]
هنوز از کیسه روی دوشش بوی نان گندم میآید. منتظر است شاید جوانی از هزارههای چندم به یاریاش بیاید و سر کسیه را بگیرد.
علی
جلو میرود و من در پیاش میآیم. تا کجا؟ تا در خانه، در میزند و خودش
لابهلای پیچ وخم کوچههای کوفه محو میشود. پیرزنی با شانههای فروافتاده
از غم، میآید و کیسه را برمیدارد. دعایش، همه شب را روشن میکند. من
اینها را نمیفهمم. در تصویر من حاکمان اینگونه نیستند؛ کسی در دل شب، تا
درِ خانه با کیسهایی بر دوش، مظلوم و ناشناخته، نه... چه میگویم؟
تصورش
هم سخت است. او از ترس غلبه هوا و هوسش، بوی گندم و شفافیت عسل را بر خود
حرام کرده است و میگوید: «با شکم سیر بخوابم و در اطرافم شکمهای گرسنه
باشد؟ هرگز!»[2]
ولی در عصر من، هنوز هم آدمهایی پیدا میشوند که
از گرسنگی پشت بوتهای بینام و نشان جان میدهند و کسی پیدا نمیشود که
حتی آنها را دفن کند و حاکمان دنیایی هزاره من در قصرهایشان لم دادهاند و
نمیدانند شکمهای گندهشان را چطور آب کنند؟
تنها نشسته
است. او هنوز نعلینهایش را پینه میزند و من تکّههای آدمیت گمشده را به
روح ناقصم وصله میکنم، تا شاید اندکی از حسرت روز حسرتم کم شود.
نزدیک
میشوم. زیر چشمی نگاهش میکنم. چقدر از اینکه در کنارش هستم، احساس غرور
میکنم. دلم میخواهد امضا بگیرم؛ از مردی که راههای آسمان را بهتر از
راههای زمین میداند.[3] زانو میزنم. میفرماید: «سَلونی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُنی».[4]
میخواهم بپرسم، اما نمیدانم چه بپرسم. من پاسخ تمام سؤالهایم را در مقابل میبینم.
همه خیره مانده بودند، منتظر و بیقرار. دهانشان خشک شده بود و لبهایشان میلرزید.
گفتند: علی را دیدى؟
گفتم: علی یعنی فقط خدا را در دل راه دادن، علی یعنی غوطهور شدن در مستیها. علی یعنی طعم خوش عبد بودن را چشیدن.
گفتند: علی را شناختى؟
گفتم: علی یعنی مایه مباهات معبود شدن، علی یعنی در اوج لذّتها پر کشیدن، علی یعنی عشقبازی با خدا، و علی یعنی على.
منبع: گلبرگ، شماره 112،
طبقه بندی: امام علی(ع)