نامه ای که بسیار زیبا و تاثیر گذار است، نامه ای نوشته شده توسط پسرک سیاهی ، که برای دوستان سفید که او را رنگین پوست میدانند ...
من
وقتی که به دنیا می آیم، پوست بدنم سیاه است
وقتی که بزرگتر می شوم، پوست بدنم سیاه است
وقتی که جلوی آفتاب می روم، پوست بدنم سیاه است...
وقتی که می ترسم، پوست بدنم سیاه است
وقتی که سردم می شود، پوست بدنم سیاه است
وقتی که مریض می شوم، پوست بدنم سیاه است
و وقتی که می میرم، باز هم پوست بدنم سیاه است...
و تو ای دوست سفید پوست من!
وقتی که به دنیا می آیی، پوست بدنت صورتی استوقتی که بزرگتر می شوی، پوست بدنت سفید می شود!
وقتی که جلوی آفتاب می روی، پوست بدنت قرمز می شود!
وقتی خجول یا عصبانی می شوی سرخ می شوی!
وقتی که می ترسی، پوست بدنت زرد می شود!
وقتی که سردت می شود، پوست بدنت ارغوانی می شود!
وقتی که مریض می شوی، پوست بدنت سبز می شود!
و وقتی که می میری، پوست بدنت خاکستری می شود...!
و من هرگز نفهمیدم که چرا شما روشنفکران! ما را رنگین پوست می خوانید؟!
رنگین کمان
طبقه بندی: ادبی