رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند:
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.»
امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام ـ تا چهارـ پنج سالگى من ـ یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.»
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر دوران تحصیل ابتدایى را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» گذراندند.
ایشان پس از آشنایی با جامعالمقدمات و صرف و نحو در دبیرستان وارد حوزه علمیه شدند و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواندند.
درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند:
«عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».
ایشان کتب ادبى ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواندند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کردند. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواندند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواندند و دوره مقدمات و سطح را به طور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساندند. پدرشان مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشتند. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند.
آیت الله خامنهای که از هیجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمى میلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودى، میرزا باقر زنجانى، سید یحیى یزدى، و میرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ایشان به مشهد باز گشتند.
آیت الله خامنهای از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى وعلّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنهای به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مـورد مى گویند:
«به مشهد رفتم و خداى متعال توفیقات زیادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم، اعتقادم این است که ناشى از همان بّرى «نیکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آیت الله خامنهای بر سر این دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتید و آشنایان افسوس مى خوردند که چرا ایشان به این زودى حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آینده چنین و چنان مى شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهى براى ایشان سر نوشتى دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولایت امر مسلمین خواهد رسید؟! ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصیلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد به ویژه آیت الله میلانى ادامه دادند. همچنین ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینى به طلّاب جوان و دانشجویان نیز مى پرداختند.
آیت الله خامنهای به گفته خویش «از شاگردان فقهى، اصولى، سیاسى و انقلابى امام خمینى (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه هاى سیاسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ایشان زده است، هنگامی که نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائیان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانى پر هیجان و بیدار کننده اى در موضوع احیاى اسلام و حاکمیت احکام الهى، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسى و دروغگویى آنان به ملـّت ایران، ایراد کردند. آیت الله خامنهای آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان مى گویند: «همان وقت جرقه هاى انگیزش انقلاب اسلامى به وسیله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هیچ شکى ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».
آیت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آمیز امام خمینى علیه سیاستهاى ضد اسلامى و آمریکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد میدان مبارزات سیاسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشیب هاى فراوان و شکنجه ها و تعبیدها و زندان ها مبارزه کردند و در این مسیر ازهیچ خطرى نترسیدند. نخستین بار در محرّم سال 1338 از سوى امام خمینى (قدس سره) مأموریت یافتند که پیام ایشان را به آیت الله میلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبلیغاتى روحانیون در ماه محرّم و افشاگرى علیه سیاست هاى آمریکایى شاه و اوضاع ایران و حوادث قم، برسانند. ایشان این مأموریت را انجام دادند و خود نیز براى تبلیغ، عازم شهر بیرجند شدند و در راستاى پیام امام خمینى، به تبلیغ و افشاگرى علیه رژیم پهلوى و آمریکا پرداختند. بدین خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگیر و یک شب بازداشت شدند و فرداى آن روز به شرط اینکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پیش آمدن حادثه خونین 15خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترین شرایط و شکنجه و آزارها زندانى شدند.
در بهمن 1342 - رمضان 1383- آیت الله خامنهای با عدّه اى از دوستانشان براساس برنامه حساب شده اى به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و منبر و دیدار با علما و طلّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانى ها و افشاگرى هاى پرشور ایشان به ویژه درایـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلّابى شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان که مصادف با میلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى ایشان در افشاگرى سیاستهاى شیطانى و آمریکایى رژیم پهلوى، به اوج رسید و ساواک شبانه ایشان را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانت ها و شکنجه ها را تحمّل کردند.
کلاسهاى تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامى ایشان در مشهد و تهران با استقبال کم نظیر جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همین فعالیت ها سبب عصبانیت ساواک شد و ایشان را مورد تعقیب قرار دادند. بدین خاطر در سال 1345 در تهران مخفیانه زندگى مى کردند و یک سال بعد ـ 1346ـ دستگیر و محبوس شدند. همین فعالیّت هاى علمى و برگزارى جلسات و تدریس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار دیگر توسط ساواک جهنّمى پهلوى در سال 1349 نیز دستگیر و زندانى گردند.
حضرت آیت الله خامنه اى «مد ظله» درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک مى نویسد:
«از سال 48 زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانى نمى تواند با افرادى از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال 50 مجدّداً و براى پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان مى داد که دستگاه از پیوستن جریان هاى مبارزه مسلـّحانه به کانون هاى تفـّکر اسلامى به شدّت بیمناک است و نمى تواند بپذیرد که فعالیّـت هاى فکرى و تبلیغاتى من در مشهد و تهران از آن جریان ها بیگانه و به کنار است. پس از آزادى، دایره درسهاى عمومى تفسیر و کلاسهاى مخفى ایدئولوژى و... گسترش بیشترى پیدا کرد».
در بین سالهاى 1350ـ1353 درسهاى تفسیر و ایدئولوژى آیت الله خامنهای در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن(ع)» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل میشد و هزاران نف ر ازمردم مشتاق به ویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلّاب انقلابى و معتقد را به این سه مرکز مى کشاند و با تفکّرات اصیل اسلامى آشنا مى ساخت. درس نهج البلاغـه ایشان از شور و حال دیگـرى برخوردار بود و در جزوه هاى پلى کپى شده تحت عنوان: «پرتوى از نهج البلاغه» تکثیر و دست به دست مى گشت. طلّاب جوان و انقلابى که درس حقیقت و مبارزه را از محضر ایشان مى آموختند، با عزیمت به شهرهاى دور و نزدیکِ ایران، افکار مردم را با آن حقایق نورانى آشنا و زمینه را براى انقلاب بزرگ اسلامى آماده مى ساختند. این فعالیـّت ها موجب شد که در دى ماه 1353 ساواک بى رحمانه به خانه آیت الله خامنهای در مشهد هجوم برده، ایشان را دستگیر و بسیارى از یادداشت ها و نوشته هایشان را ضبط کنند. این ششمین و سخت ترین بازداشت ایشان بود و تا پاییز 1354 در زندان کمیته مشترک شهربانى زندان بودند. در این مدت در سلولى با سخت ترین شرایط نگه داشته شدند. سختى هایى که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط براى آنان که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقیقى و انقلابى ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهاى سابق را به ایشان ندادند.
رژیم جنایتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آیت الله خامنهای را دستگیر و براى مدّت سه سال به ایرانشهر تبعید کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگیرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ایران، ایشان از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى علیه رژیم سفـّاک پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شیرین قیام و مقاومت و مبارزه؛ یعنى پیروزى انقلاب کبیر اسلامى ایران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکمیت اسلام در این سرزمین را دیدند.
درآستانه پیروزى انقلاب اسلامى، پیش از بازگشت امام خمینى(قدس سره) از پاریس به تهران،و از سوی ایشان «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصیت هاى مبارزى همچون شهید مطهرى، شهید بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... در ایران تشکیل گردید، آیت الله خامنهای نیز به فرمان امام بزرگوار به عضویت این شورا درآمد. پیام امام توسط شهید مطهرى «ره» به ایشان ابلاغ گردید و با دریافت پیام رهبر کبیر انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.
آیت الله خامنه اى پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزدیکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظیر و بسیار مهّم بودند که در این مختصر فقط به ذکر رئوس آنها مى پردازیم:
? پایه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهید بهشتى، شهید باهنر، هاشمى رفسنجانى و... دراسفند 1357.
? معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
? سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
? امام جمعه تهران، 1358.
? نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
? نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
? حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحمیلى عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صدام به مرزهاى ایران؛ با تجهیزات و تحریکات قدرت هاى شیطانى و بزرگ ازجمله آمریکا و شوروى سابق.
? ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
? ریاست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجایى دومین رئیس جمهور ایران، آیت الله خامنهای در مهر ماه 1360 با کسب بیش از شانزده میلیون رأى مردمى و حکم تنفیذ امام خمینى (قدس سره) به مقام ریاست جمهورى ایران اسلامى برگزیده شدند. همچنین از سال 1364 تا 1368 براى دومین بار به این مقام و مسئولیت انتخاب شدند.
? ریاست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
? ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1366.
? ریاست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
? رهبرى و ولایت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به این مقام والا و مسئولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شایستگى تمام توانستند امّت مسلمان ایران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمایند.
طبقه بندی: تقلید
وی در سال ???? هجری قمری در شهر شیراز در میان یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی خود را در شیراز به پایان رسانید. هوش و حافظه قوی و استعداد سرشار، وی را در محیط مدرسه در ردیف شاگردان بسیار ممتاز قرار داده بود و گاه در یک سال، دو کلاس را طی مینمود.
زندگی علمی
پس از پایان تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در چهارده سالگی به طور رسمی دروس دینی را در مدرسه آقا باباخان شیراز آغاز کرد، و در مدت اندکی نیازهای خود را از علوم صرف، نحو، منطق، بیان و بدیع تأمین نمود. سپس توجه خود را به رشته فقه و اصول معطوف ساخت و به خاطر نبوغی که داشت مجموع دروس مقدماتی و سطح متوسط و عالی را در مدتی نزدیک به چهار سال به پایان رساند.
در همین سالها گروهی از طلاب حوزه علمیه شیراز را نیز درس میداد. انتقادها و نظرات او در قم، تدریس و یا اضافه نسبت به متون علمی حوزهها، آینده درخشان علمی او را قطعی میساخت. او در حالی که هنوز بیش از هیجده سال از عمرش نگذشته بود با فکر نافذ وقلمی روان، حاشیهای بر کفایة الأصول آخوند خراسانی نوشت و در همان سال، وارد حوزه علمیه قم شد و نزدیک پنج سال در درسهای اساتیدی چون آیتالله بروجردی شرکت کرد.
وی در سال ???? هـ.ق وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد و در آنجا در دروس اساتید عالی مقام و بزرگی چون محسن حکیم، ابوالقاسم خوئی و عبدالهادی شیرازی شرکت جست. او در سن ?? سالگی به اخذ اجازه اجتهاد مطلق از محضر دو نفر از آیات بزرگ نجف نائل شد. در سال ???? هـ.ق به ایران بازگشت و در شهر مقدس قم به تدریس سطوح عالی و سپس خارج اصول و فقه پرداخت. در سال ???? شمسی به اتفاق جمعی از دانشمندان، نشریه ماهانه مکتب اسلام را با مساعدت زعمای حوزه علمیه قم و با کمک مالی عدهای از نیکوکاران پایه گذاری کرد.
در حال حاضر حوزه درس خارج ایشان یکی از پرجمعیت ترین دروس حوزه علمیة شیعهاست و قریب به دو هزار نفر از طلاب و فضلای عالیقدر در کلاس درس او شرکت میکنند. او از آغاز دوران جوانی به تألیف کتاب در رشتههای مختلف عقاید و معارف اسلامی و مسأله ولایت و سپس تفسیر و فقه و اصول پرداختهاست. از تألیفات و آثار او تا کنون حدود یکصد وسی جلد کتاب به چاپ رسیده که بعضی از آنها بیش از ?? بار تجدید چاپ شده و بعضی به بیش از ده زبان زنده دنیا ترجمه شده و در کشورهای مختلف انتشار یافتهاست. مهم ترین اثر وی کتاب تفسیر نمونه است که با همکاری چند نفر نوشته شدهاست. از جمله کتب فقهی او: انوار الفقاهه، والقواعد الفقیة و انوار الاصول و تقلیقات مستدل و مشروحی بر تمام عروة الوثقی میباشد که مکرر به چاپ رسیدهاست. رساله عملیه ایشان (توضیح المسائل) تا کنون بارها چاپ شده و این رساله به زبان عربی و اردو و ترکی آذربایجانی و انگلیسی نیز ترجمه و منتشر شدهاست.
زندگی سیاسی
وی در انقلاب اسلامی حضور فعال داشت و به همین دلیل چند بار به زندان رژیم شاهنشاهی افتاد و به سه شهر چابهار، مهاباد و انارک تبعید شد. او در تدوین قانون اساسی در خبرگان اول، نقش مؤثری داشت.
گزیده آرای علمی و فقهی
- مراجعه به آرائ مردم: مطابق نظر ایشان اگر عدم مراجعه به رائ مردم باعث تهمت استبداد میشود از باب حکم ثانویه و اکل میت میتوان به رائ مردم تن داد. [?]
از مهمترین فتاوی ایشان فتوای تحریم مطلق مصرف انواع دخانیات است که بر اساس آن مصرف این مواد مرگ آور بر همه مقلدان ایشان حرام گردیده است.
کارها
از ایشان تا کنون حدود یکصد وسی جلد کتاب به چاپ رسیده که بعضی از آنها بیش از ?? بار تجدید چاپ شده و بعضی به بیش از ده زبان زنده دنیا ترجمه شده و در کشورهای مختلف انتشار یافتهاست. تفسیر نمونه ایشان به چند زبان ترجمه شده و در اغلب خانهها موجود است؛ این تفسیر و تفسیر موضوعی پیام قرآن باب تازهای در تفسیر قرآن گشوده و کتب اعتقادی ایشان به هنگام هجوم مکاتب باطله، پناهگاهی برای طلاب و دانشجویان بود. از جمله کتب فقهی ایشان: انوار الفقاهه، و القواعد الفقیه و انوار الاصول و تقلیقات مستدل و مشروحی بر تمام عروة الوثقی میباشد که مکرر به چاپ رسیدهاست. رساله عملیه ایشان (توضیح المسائل) تا کنون بارها چاپ شده و این رساله به زبان عربی و اردو و ترکی آذربایجانی و انگلیسی نیز ترجمه و منتشر شدهاست.
یکی دیگر از آثار مهم ایشان، مفاتیح نوین است که کوششی برای ذکر احادیث و منابع و مآخذ استفاده شده در مفاتیح الجنان است.
پانویس
- ? انوار الفقاهه- کتاب البیع - ج ? ص ???
طبقه بندی: تقلید
آیت الله بهجت فومنی از مراجع تقلید بلند پایه شیعیان در اواخر سال ???? ه ق یا در ????در شهر فومن واقع در استان گیلان متولد شد. او در ?? ماهگی مادر خود را از دست داد.
وی پنجمین فرزند کربلایی محمود بهجت است. کربلایی محمود بهجت، از معتمدین شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم میپرداخت و اسناد مهم و قبالهها به گواهی وی میرسید. وی اهل ادب و ذوق بوده و در مراثی اهل بیت پیامبر اسلام به ویژه امام سوم شیعیان شعر میسرود.
تحصیلات
محمدتقی بهجت تحصیلات ابتدایی را در مکتب خانه فومن گذراند و در همان شهر به تحصیل مقدمات علوم اسلامی پرداخت. وی به سال ???? قمری در سن چهارده سالگی به عراق رفت و در مدت چهار سالی که در کربلا بود بخش زیادی از کتابهای فقه و اصول شیعه را فراگرفت پس از آن به نجف مهاجرت نمود و قسمتهای پایانی سطح را زیر نظر اساتیدی چون شیخ مرتضی طالقانی گذراند.
رهسپاری به ایران
لحن این مقاله یا بخش برای ویکیپدیا، غیر رسمی یا نامناسب است. برای راهنمایی بیشتر به راهنمایی برای نوشتن مقالههای بهتر رجوع کنید. احتمالاً در بحث همین صفحه توضیحی درباره این مطلب موجود باشد. |
معمولاً رسم بر این است که روحانیون مسلمان پس از اتمام تحصیلات دینی به جایی برای تبلیغ دین خود میروند که به آن اصولاً هجرت میگویند. محمدتقی بهجت نیز بعد از پایان رسانیدن تحصیلات خود در سال ???? به ایران و زادگاه خود رفت و چند ماهی را در فومن ماند و بعد نیز بر آن شد که دوباره به حوزه? علمیه? نجف برود در راه قصد زیارت حرم معصومه و اطّلاع یافتن از وضعیت حوزه? قم را کرد؛ ولی در طول چند ماهی که در قم توقف کرده بود خبر فوت استادان بزرگ نجف یکی پس از دیگری شنیده می شد، لذا او تصمیم گرفت که در شهر قم اقامت کند و در آنجا تحصیلات خود را ادامه بدهد. پس از چند ماه اقامت در حوزه علمیه قم که نوپا بود او به قول شاگرد خود آیتالله مصباح (که این قول برگرفته از سایت خود آیتالله بهجت است) برجستهترین شاگرد علمای دینی شد: « آیتالله بهجت از همان زمانی که آیتالله بروجردی در قم درس شروع کرده بودند از شاگردان برجسته واز مُستَشکِلین معروف و مبرّز درس ایشان بودند. معمولاً استادانی که درس خارج میگویند، در میان شاگردانشان یکی دو سه نفر هستند که ضمن اینکه بیش از همه مطالب را ضبط می کنند احیاناً اشکالاتی به نظرشان میرسد که مطرح و پیگیری میکنند تا مسائل کاملاً حل شود. اینان از دیگران دقیقترند، و اشکالاتشان علمیتر و نیاز به غور و بررسی بیشتری دارد، و ایشان در آن زمان چنین موقعیتی را در درس مرحوم آیتالله بروجردی داشتند.[?]
اساتید
اساتید فقه و اصول
اساتید اخلاق
- سیدعبدالغفار
- سیدعلی قاضی
اساتید فلسفه
مرجعیت
وی همواره از قبول مرجعیت سرباز میزدهاست. قبل از مرگ آیتالله اراکی جامعه? مدرسین مرجعیت وی را اعلام کردند و افرادی چون آیتالله جوادی آملی و آیتالله مشکینی نیز وی را به عنوان مرجع تقلید معرفی نمودند.
محمدتقی مصباح یزدی در این باره گفتهاست:
بعد از مرجعیت منزل آیت الله بهجت هیچ تغییری نکردهاست، ملاقات و پذیرایی از بازدید کنندگان در منزل امکان ندارد لذا در اعیاد و ایام سوگواری، در مسجد فاطمیه از ملاقات کنندگان پذیرایی میشود. اصولاً قبول مرجعیت ایشان به نظر من یکی از کرامات ایشان است، یعنی شرایط زندگی ایشان آن هم در سن هشتاد سالگی به هیچ وجه ایجاب نمیکرد که زیر بار چنین مسؤلیتی برود، و کسانی که با ایشان آشنایی داشتند هیچ وقت حدس نمیزدند که امکان داشته باشد آقا یک وقتی حاضر بشوند پرچم مرجعیت را به دوش بکشند و مسولیتش را قبول بکنند. و بدون شک جز احساس یک وظیفه متعین چیزی باعث نشد که ایشان این مسؤلیت را بپذیرند. و باید گفت که رفتار ایشان در این زمان با این وارستگی و پارسایی، حجت را بر دیگران تمام میکند که میشود در عین مرجعیت با سادگی زندگی کرد، بدون اینکه تغییری در لباس، خوراک، مسکن، خانه و شرایط زندگی پیش بیاید.
تدریس
وی پس از ورود به قم تا کنون به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال دارد. محل تدریس درس خارج وی ابتدا در حجرات مدارس و بعد در منزل شخصی خود و اکنون در مسجد فاطمیه واقع در گذرخان تشکیل میگردد و محل اقامه نماز جماعت و مراجعات عمومی وی نیز همین مسجد است.
روش درس دادن
کتابهایی که وی خوانده و مورد بررسی قرار داده است کمتر مورد توجه علمای شیعه فرار گرفته است از خوارزمی تا ابن سینا. آیتالله مسعودی که از شاگردان او است درباره? ویژگی تدریس وی میگوید: «سبک درس ایشان سبک خاصی است. معمولاً آقایان مراجع و بزرگان در درس خارج یک مسألهای را مطرح میکنند و اقوال دیگران را یکی یکی ذکر میکنند، سپس یکی را نقد میکنند و دیگری را تأیید، و سرانجام یکی از آن نظرات را میپذیرند، یا نظریه? دیگری را انتخاب میکنند. ولی ایشان بر خلاف همه، نقل اقوال نمیکنند بلکه ابتدا مسأله را مطرح میکنند و بعد روند استدلالش را بیان میکنند. اگر شاگرد آراء علماء را دیده و مطالعه کرده باشد، میفهمد که دلیلی را که استاد ذکر می کند چه کسی گفته است، و اشکال یا تأییدی را که میکند میفهمد به سخن چه کسی اشکال یا قول چه کسی را تأیید میکند. لذا هر کس بخواهد در درس ایشان شرکت کند باید مبانی و نظرات آقایان دیگر را دیده باشد.»
جایگاه دانش
آیتالله بهحت در نزد شاگردان خود دارای جایگاه دانش دینی بالایی است ولی مخالفینی هم دارد. روزی در درس کفایه یکی از شاگردانِ آخوند خراسانی به نحوه? تقریر مطالب آخوند خراسانی توسط بهجت اعتراض میکند، ولی با توجه به اینکه از همه? طلاب شرکت کننده در درس کم سنّ و سالتر بوده در جلسه? بعدی پیش از حضور استاد مورد اعتراض و انتقاد شدید شاگردان دیگر قرار میگیرد، ولی در آن هنگام ناگهان استاد وارد میشود و متوجه اعتراض شاگردان به وی میگردد. سپس خطاب به آنان میگوید: «با آقای بهجت کاری نداشته باشید.» همه ساکت میشوند آنگاه استاد ادامه میدهد: «دیشب که تقریرات درس مرحوم آخوند را مطالعه میکردم متوجه شدم که حقّ با ایشان است» و پس از این سخن، از جدیت و نبوغ آیتالله بهجت تمجید مینماید. محمد تقی جعفری میگوید: «آن هنگام که در خدمت آقا شیخ کاظم شیرازی مکاسب میخواندیم، آیتالله بهجت نیز که اینک در قم اقامت دارند، در درس ایشان شرکت مینمودند، خوب یادم هست که وقتی ایشان اشکال میکردند آقا شیخ کاظم با تمام قوا متوجه میشد، یعنی خیلی دقیق و عمیق به اشکالات آقای بهجت توجه میکرد، و همان موقع ایشان در نجف به فضل و عرفان شناخته شده بود.»
برخی از شاگردان
- محمد تقی مصباح یزدی
- عبدالمجید رشید پور
- سید مهدی روحانی
- علی پهلوانی تهرانی
- مختار امینیان
- محمدهادی فقهی
- هادی قدس
- محمود امجد
- محمد ایمانی
- محمد حسن احمدی فقیه یزدی
- محمد حسین احمدی فقیه یزدی
- مسعودی خمینی
- سید رضا خسروشاهی
- اسماعیل عابدی
- حسن لاهوتی
- عزیز علیاری
- سید محمد مؤمنی
- حسین مفیدی
- محمد کریم پارسا
- جواد محمد زاده تهرانی
- سید صابر مازندرانی
- شهید نمازی شیرازی
- حاج ولیرضا قربانی حق (امام جماعت مسجد ولیعصر بالامحله فومن)
تألیفات
- رساله توضیح المسائل (فارسی و عربی)
- مناسک حجّ
- وسیله النجاة
- جامع المسائل
- تعلیقه بر مناسک شیخ انصاری
- دوره اصول
- حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری
- دوره طهارت
- دوره خمس و حج
- دوره زکات
- حاشیه بر ذخیرة العباد شیخ محمد حسین غروی
- تقریبا یک دوره فقه فارسی
- دوره الصلوة
وی در تألیف سفینة البحار با شیخ عباس قمی نیز همکاری داشتهاست.
مراجع
منابع
پایگاه اطلاعرسانی آیتالله العظمی بهجت
طبقه بندی: تقلید
آیتالله محمد فاضل لنکرانی، یکی از مراجع تقلید شیعه ساکن در شهر قم بود که به سال ???? در قم متولد شد و در ?? خرداد ???? درگذشت. پدر او آیتالله شیخ فاضل لنکرانی اهل شهر لنکران در جمهوری آذربایجان کنونی بود. او از شاگردان آیت الله بروجردی و همچنین آیت الله خمینی بود.
آیت الله لنکرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مشغول به تدریس در حوزه علمیه قم شد. وی پس از درگذشت آیتالله اراکی جایگاه قابل توجهی یافت. این جایگاه از زمان معرفی از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان مرجع اعلم در سال ?? تا هنگام مرگ در ?? خرداد ?? تداوم یافت. پیکر وی صبح روز دوشنبه 28 خرداد 1386 در حرم حضرت معصومه ، در شهر قم به خاک سپرده شد
< type=text/java> // >فتوای قتل
آیتالله محمد فاضل لنکرانی، در سال ???? و در واکنش به توهین یک نشریه چاپ باکو به پیامبر اسلام محمد که انتشار مقالهاش تظاهرات مردم را در شهرهای تهران، تبریز و اردبیل در پی داشت. برای نویسندگان مقاله در جمهوری آذربایجان فتوای قتل صادر کرد. [?]
تألیفات
- نهایة التقریر فی مباحث الصلاة «المجلد الاول» ، «المجلد الثانی» ، «المجلد الثالث» (سه جلد)
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة
- کتاب الحج «الجزء الأول»، «الجزء الثانی»، «الجزء الثالث»، «الجزء الرابع»، «الجزء الخامس» (پنج جلد)
- الاجتهاد والتقلید
- کتاب الطهارة فصل فی المیاه
- أحکام التخلّی والوضوء
- کتاب الصلاة
- النجاسات و أحکامها
- کتاب غسل الجنابة ,التیمم ,المطهرات
- الاجارة
- کتاب الوقف
- کتاب الخمس
- کتاب النکاح
- الطلاق والمواریث
- القضاء و الشهادات
- کتاب الحدود
- کتاب القصاص
- کتاب المضاربة
- الاحکام الواضحة
- معتمد الأصول المجلد الأول
- معتمد الأصول المجلد الثانی
- رساله توضیح المسائل (فارسی)
- احکام جوانان (فارسی)
- العروة الوثقی الجزء الأول
- العروة الوثقی الجزء الثانی
- مدخل التفسیر
- آیة التطهیر , رویة المبتکرة
- ائمه اطهار پاسداران وحی (فارسی)
- احکام عمره مفرده (فارسی)
- القواعد الفقهیة
- کتاب الطهارة
- جامع المسائل جلد اول (فارسی)
- جامع المسائل جلد دوم (فارسی)
- استفتاءات حول الحج و العمره
- احکام الحج من تحریر الوسیلة
- مناسک الحج
- مناسک حج (فارسی)
- الدولة الاسلامیة
- ثلاث رسائل
- حماة الوحی
- جامع المسائل الجزء الأول
- جامع مسائل الحج والعمرة
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة ـ کتاب الصوم
- پنج پیام
- استفتاءات عمره مفرده
- خمس نداءات
- تفصیل الشریعة المکاسب المحرمة
- آیین کشورداری از دیدگاه امام علی (علیه السلام)
- احکام پزشکان و بیماران
پانویس
- ? «صدور فتوای اعدام نویسنده مقاله موهن به پیامبر اکرم(ص)»، وبسایت خبری بازتاب، ? آذر ????.
منبع
طبقه بندی: تقلید
آیت الله سید حسن طباطبایی قمی یکی از روحانیون معاصر ایران است.
زندگی
وی در سال???? هجری قمری مطابق با ???? هجری شمسی در شهر مشهد مقدس متولد شد. دوران کودکی وی در همین شهر سپری شد.
آیت الله سید حسن قمی فرزند حاج آقا حسین قمی، از بزرگترین مراجع شیعه بود که در مشهد سکونت داشت اما در پی فرمان رضا شاه مبنی بر کشف حجاب اجباری زنان در سال ???? خورشیدی (???? میلادی) و ابراز مخالفت میرزا حسین قمی، ناچار به ترک ایران و اقامت در عراق شد.
آیت الله قمی نیز که تحصیلات خود را در مشهد آغاز کرده بود همراه با پدر به عراق رفت و در آنجا علاوه بر پدرش، به تحصیل نزد علمای بزرگ آن زمان، همچون میرزا حسین نائینی و آقا ضیاء الدین عراقی پرداخت و به درجه اجتهاد رسید.
آیت الله قمی در سالهای دهه چهل شمسی به اقدام اعتراضی علیه حکومت وقت ایران پرداخت و در آن سالها در سخنرانیهای پر شور ایشان هزاران نفر شرکت مینمودند.در سال ?? همزمان با آیت الله خمینی، بلندپایه ترین روحانی شیعه بود که بازداشت و به شهرهای خاش و سپس کرج تبعید شد، پس از انقلاب و روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی در ایران، عمدتاً بر سر مخالفت با اندیشه ولایت فقیه و انتقاد به عملکرد برخی مسئولین، در زمره منتقدان این نظام درآمد و سالها در حبس خانگی و تحت محدودیت به سر برد.
وی پس از درگذشت پدرش به مشهد بازگشت و به تدریس در حوزه علمیه و فعالیتهای مذهبی پرداخت.ایشان در سال ????پساز یک قرن تلاش ومقاومت درگذشت.
انقلاب اسلامی
با آغاز حرکت اعتراضی آیت الله خمینی علیه سیاستهای حکومت وقت ایران در سال ???? (????)، آیت الله قمی نیز در این حرکت شرکت جست و سال بعد همراه با آیت الله خمینی بازداشت شد و تا زمان وقوع انقلاب در شهرهای مختلف، عمدتاً در کرج، در تبعید زندگی کرد.
در زمان انقلاب نیز، آیت الله قمی به حمایت از آیت الله خمینی پرداخت، اما مدتی پس از پیروزی انقلاب که آیت الله خمینی نظریه ولایت فقیه را به عنوان رکن نظام حاکم بر ایران مطرح کرد، آیت الله قمی و برخی دیگر از روحانیون به مخالفت با این نظریه پرداختند و ادعا کردند که مخالف آموزههای دین اسلام و مذهب تشیع است.
بدین ترتیب، آیت الله قمی، با وجود سوابقی که در همراهی با آیت الله خمینی داشت، همراه با آیت الله روحانی و آیت الله شیرازی که دیگر مراجع تقلیدی بودند که علناً در ایران به مخالفت با نظریه ولایت فقیه پرداختند تحت حبس خانگی قرار گرفت و تا پایان عمر(??????.??)ه.ش در محدودیت زندگی کرد
طبقه بندی: تقلید
در روز ? ربیع الاول سال ???? هـ. ق در شهر مشهد متولد گردید. خاندان ایشان که از سادات حسینی میباشند در عهد صفوی در اصفهان میزیستند که از طرف سلطان حسین صفوی جدّ اعلی ایشان سید محمد را به منصب شیخ الاسلامی در سیستان منصوب نمود و ایشان به آنجا منتقل شده و با خانواده شان در آنجا سکنی گزیدند.
او در پنج سالگی به تعلیم قرآن کریم پرداخت، سپس وارد مدرسه دار التعلیم دینی به منظور آموزش علوم دینی شد که در این مدت خوشنویسی را از استاد فن ایشان آموخت. در سال ???? هـ. ق به امر پدرش شروع به آموختن مقدمات علوم حوزوی نمود که مجموعهای از دروس ادبی همچون شرح الفیه ابن مالک، مغنی ابن هشام مطول تفتازانی مقامات حریری و شرح النظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و بعضی دیگر از اساتید فن پرداخت.
نیز شرح لمعه و قوانین را نزد مرحوم سید احمد یزدی فرا گرفت و قسمتی از دروس سطوح مثل مکاسب و رسائل و کفایه را نزد عالم جلیل شیخ هاشم قزوینی خواند. و تعدادی از کتب فلسفی همچون شرح منظومه سبزواری و شرح الاشراق و اسفار را نزد مرحوم آیسی خواند و شوارق الالهام را نزد مرحوم شیخ مجتبی قزوینی آموخت و از محضر علامه محقق میرزا مهدی اصفهانی متوفی ???? هـ. ق بهره فراوان برد، همچنین از محضر میرزا مهدی آشتیانی و میرزا هاشم قزوینی بهره فراوان بردهاست.
ایشان پس از فراگیری علوم ابتدائی، مقدمات و سطح، نزد برخی از اساتید و مدرسان به فراگیری علوم عقلیه و معارف الهیه پرداخت.
سپس در سال ???? هـ. ق به شهر قم مهاجرت نموده و از محضر مرجع بزرگ آیت الله بروجردی در فقه و اصول بهره? برد و از دانش و معرفت فقهی او بویژه در علم رجال و حدیث استفاده? نمود. وی همچنین در دروس سید حجت کوه کمرهای و تعدادی از علمای معروف آن دوره شرکت جست.
او در مدت اقامت در قم با مکاتباتی که با سید علی بهبهانی داشتهاست (یکی از علمای برجسته اهواز و از تابعین مدرسه محقق شیخ هادی طهرانی) که موضوع مورد مکاتبه بعضی از مسائل قبله بوده بطوری که وی در این مسائل مناقشات مفصلی با مرحوم بهبهانی حول آراء مرحوم محقق طهرانی داشته و مرحوم بهبهانی از آراء استاد خود دفاع میکرده، پس از مدتی مکاتبه مرحوم بهبهانی نامه تشکری برای او فرستاده و از ایشان تمجید و تقدیر کاملی نمود. و قرار بر آن شد که بقیه بحث در موقع تشرّف ایشان به مشهد انجام گیرد. در سال ???? هـ. ق معظم له از قم به نجف اشرف مهاجرت نمود، که در روز اربعین حسینی (علیه السلام) وارد کربلا گردید سپس به نجف سفر نمود، و در مدرسه بخارائی وارد شده و مستقر گردیدند، که در محضر اساتید بزرگی همچون آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی و شیخ حسین حلی در فقه و اصول به مدت طولانی حاضر گردید و همچنین در این مدت هم در دروس بزرگانی همچون آیت الله حکیم و آیت الله شاهرودی (قدس سرهما) حاضر گردید.
در سال ???? هـ. ق ایشان تصمیم رجوع به موطن خود مشهد گرفت و چون تصور مینمود که در آنجا مستقر خواهد شد، از اینرو اساتیدشان آیت الله خوئی و شیخ حسین حلی رسیدن به درجه اجتهاد را بری او مکتوب نمودند. همچنین که محدث بزرگ، آقا بزرگ طهرانی شهادت دیگری در تبحر ایشان به علم رجال و حدیث مکتوب نمود.
ایشان در سال ???? هـ. ق بار دیگر به نجف بازگشت و با ورودشان شروع به درس خارج در فقه در باب مکاسب شیخ انصاری و متعاقب آن شرح عروه در باب طهارت و بیشتر کتاب صلاة را تدریس نمودند. و در سال ???? هـ. ق بعد از آنکه کتاب صوم را به پایان رسانده بود، شروع به شرح کتاب اعتکاف نمود. همچنین در این مدت در موضوعات مختلفی همچون کتاب قضاء و ابحاث ربا و قاعده الالزام و قاعده تقیه، بحثهای فقهی داشتهاند. همچنین در این مدت بحثهایی در علم رجال که شامل حجیت مراسیل ابن ابی عمیر و شرح مشیخة التهذیبین و غیره نیز داشتهاند.
همچنین ایشان بحثهایی در علم اصول را در شعبان ???? هـ. ق شروع نموده و دوره سوم تدریس را در شعبان ???? هـ. ق به پایان رساندند و تمام درسهای ایشان در بحثهای فقه و اصول از سال ???? هـ. ق تا به حال بصورت کاستهای صوتی موجود میباشد. و در این روزها (شعبان ???? هـ) مشغول به تدریس کتاب زکات از شرح عروة الوثقی میباشند.
دوران جدید
پس از جنگ سال ???? آمریکا - عراق و اشغال عراق توسط آمریکا، نقش آیت الله سیستانی در اوضاع عراق و اتحاد و امنیت این کشور، از اهمیت بسزایی برخوردار شد و در صدر اخبار رسانهای قرار گرفت.[نیازمند منبع]
منبع
طبقه بندی: تقلید
در نیمه ماه رجب سال ???? (قمری) در شهر خوی در استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. [نیازمند منبع] او به همراه پدر به منظور تحصیل علوم دینی به نجف، که در آن زمان بزرگترین حوزه علمیه جهان اسلام به حساب میآمد، رفت. وی در سالهای تحصیل در حوزه علمیه نجف از شاگردان مهدی مازندرانی [نیازمند منبع]، ضیاء الدین عراقی [نیازمند منبع]و محمد حسین نایینی [نیازمند منبع]بود.
او در حوزههای مختلف علوم حوزوی صاحب رای و اندیشهاست[نیازمند منبع] که از آن جمله میتوان به بحثهای گسترده وی در علوم فقه و اصول اشاره کرد.[نیازمند منبع]
شاگردان
ابوالقاسم خویی شاگردان بسیاری را از کشورهای مختلفی چون ایران، کویت، پاکستان، سوریه، لبنان، بحرین، هند، افغانستان، آفریقا، خاور دور و عراق تربیت کرد. وی در تمام طول خویش به عده معدودی از شاگردان خود اجازه اجتهاد داد. از برجسته ترین کسانی که ایشان شخصا به وی مدرک اجازه اجتهاد داد میرزاعلی فلسفی بود. از میان شاگردان او میتوان به میرزا محسن کوچه باغی تبریزی، سید محمد صادق روحانی، میزا جواد آقا تبریزی، حسین وحید خراسانی ، سید هاشم غضنفری خوانساری ، سید جلالالدین فقیه ایمانی و از شاگردان ایشان در دیگر کشورها از سید محمد حسین فضل الله،آصف محسنی ، علاءالدین بحرالعلوم و محمد باقر صدر و نیز علی سیستانی اشاره کرد.
آثار
از وی کتب بسیاری در موضوعات مختلف علوم اسلامی بجا ماندهاست که از میان آنها میتوان به کتابهایی چون: اجود التقریرات در اصول فقه، البیان فی علم التفسیر در تفسیر قرآن، نفحات الاعجاز فی علوم القرآن، منهاج الصالحین فی بیان احکام الفقه که تا کنون بیست و هشت بار تجدید چاپ شدهاست،[نیازمند منبع] مناسک الحج و توضیح المسائل اشاره کرد.
وی همچنین در علم رجال به نگارش کتابی در بیست و چهار مجلد با عنوان «معجم رجال حدیث و تفصیل طبقات رواه» پرداخت
درگذشت
سید ابوالقاسم سرانجام در ?? مرداد سال ???? در شهر نجف درگذشت.
طبقه بندی: تقلید
در سال ???? هجری شمسی در مشهد به دنیا آمد.
مراحل تحصیل واساتید
پس از گذراندن مقدمات، ادبیات سطح را از مرحوم آیت اللّه حاج شیخ محمد نهاوندی فرا گرفت و وسپس برای تکمیل تحصیل علوم دینی در درس خارج مرحوم آیت اللّه میرزا مهدی اصفهانی و آیت اللّه آشتیانی حاضر شد و استفادههای فراوانی نمود. علوم عقلیه , فلسفه وحکمت را از مرحوم میرزا ابوالقاسم الهی وآقا میرزا مهدی اصفهانی آموخت و به قصد تکمیل مبانی درسن ?? سالگی به نجف اشرف هجرت کرد و در درس مرحوم آیت اللّه العظمی آقا میرزا عبدالهادی شیرازی وآیت اللّه العظمی حکیم و بخصوص آیت اللّه العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی شرکت جست و یکی از شاگردان برجسته? آن مرحوم است .
تدریس
ایشان از سال ???? هجری قمری پس از تدریس سالهای متوالی دروس سطح , درس خارج فقه و اصول را آغاز نمود و نزدیک به دوازده سال در نجف اشرف آن را ادامه داد. پس از بازگشت به ایران در سال ???? هجری در شهر مقدس مشهد به تدریس پرداخت و بعد از یکسال به شهرمقدس قم مهاجرت نمود وهم اکنون به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال دارد و حوزه? ایشان یکی از پر رونق ترین دروس حوزه? علمیه قم است و در شاخه اصول در حوزه به وحید در اصول شهرهاست.
طبقه بندی: تقلید
وی در سال ???? مطابق با ???? هـ.ق در شهر تبریز در محله منجم باشی، نزدیک مسجد عربلر(عربها) متولد شد. وی زندگی خود را در یک خانواده متوسط شروع کرد. پدرش به حاج علی کُبار معروف بود و مادش فاطمه سلطان بود.
آیت الله تبریزی تحصیلات خود را تا پایان سال دوم دبیرستان در شهر تبریز تمام کرد. به دلیل علاقه فراوان به مسایل دینی و با وجود مخالفت اطرافیان، به مدرسه طالبیه تبریز میرود و در سال ???? در سن هجده سالگی تحصیل علوم دینی را آغاز نمودند و طی چهار سال، مقدمات و مقداری از دروس سطح را در شهر تبریز به پایان رساندند.
آیت الله تبریزی در سال ???? شهر تبریز را ترک کرد و وارد حوزه علمیه قم شد. وی در قم دوره سطح را به پایان رساند و به مدت پنج سال در درس خارج فقه و اصول از اساتیدی همچون آیت الله سید محمد حجت و آیت الله بروجردی استفاده کرد.
آیت الله تبریزی در سال ???? برای ادامه تحصیلات به نجف رفته و در آن جا از شاگردان آیت الله حاج سید عبدالهادی شیرازی و آیت الله سید ابوالقاسم خوئی بود. وی بعد از گذشت ?? سال حضور، در حوزه علمیه نجف و در سال ???? به هنگام برگشت از زیارت حسین بن علی به سوی نجف، توسط رژیم بعث عراق دستگیر و به ایران فرستاده شد.
تالیفات
- ارشاد الطالب، تعلیقه چهار جلدی بر مکاسب محرمه شیخ اعظم انصاری
- اسس القضاء والشهادات
- طبقات الرجال که بحث وسیع رجالی است
- تکمله منهاج الصالحین و تعلیقه بر آن
- رساله توضیح المسائل
- مسائل منتخبه
- مناسک حج
- حاشیه عروه الوثقی
- حاشیه بر وسیله مرحوم آیت الله اصفهانی
- حدود
- فی علم الاصول
- فی علم الفقه
- شرح کفایه الاصول
- صراط النجاه در ? جلد
- قصاص
- التهذیب در احکام حج
- الأنوار الالهیة فی المسائل العقائدی
- رساله احکام بانوان
- رساله احکام نوجوانان و جوانان
- استفتائات جدید
- چندین جزوه در موضوعات گوناگون
طبقه بندی: تقلید
قبل از اینکه بخواهیم مطالبی را در زمینه احکام با هم مرور کنیم باید بدانیم که احکام چیست؟چرا باید آنرا بیاموزیم؟موارد استفاده آن برای ما چیست؟
1 احکام:به مجموعه دستوراتی گفته می شود که مجتهدین و علما سالها با تلاش و کوشش آنها را از قرآن استخراج نموده و به صورت ساده و روان در اختیار ما قرار می دهند.
2 همانطور که می دانیم اگر کسی بخواهد شغلی را انتخاب کند قبل از هر چیز باید اطلاعات مربوط به آن شغل ،محل کارش کار با دستگاههای مورد نیاز و خیلی چیزهای دیگر را باید یاد بگیردپس اگر مدعی هستیم که مسلمانیم باید دین خود را بشناسیم.
3 فرض کنید که شما مشغول نماز خواندن هستید هواس شما پرت می شود و شک می کنید که در رکعت سوم نماز هستید یا در رکعت چهارم در این حالت چه می کنید؟یا فرض کنید که اواخر ماه مبارک رمضان است عده ای از مردم می گویند عید فطر فرا رسیده و عده ای می گویند که هنوز عید نیست و شما راه ثابت شدن اول ماه را نمی دانید و مرجع تقلید هم ندارید در این حالت چه می کنید؟
از حرفهای بالا نتیجه می گیریم که وظیفه هر مسلمان است که نه تنها احکام مورد نیاز خود بلکه احکامی فراتر از آنرا یاد بگیرد و هر مسلمان که به سن تکلیف رسیده است باید برای خود مرجع تقلیدی انتخاب کند.(توضیح:سن تکلیف برای دختران 9 سال و برای پسران 15 سال است)ضمناً در ادامه مباحث به سوالاتی که در بالا مطرح شد پاسخ داده می شود؟
تقلید:
یعنی به دستور مجتهد جامع الشرائط رفتار کردن.
مرجع تقلید کیست؟
به مجتهد جامع الشرائطی گفته می شود که مرد ،بالغ ،عاقل ،شیعه دوازده امامی ، حلال زاده ، زنده و عادل باشد و از مجتهدین عصر خودش عالم تر باشد.(نکته: منظور از عدالت این است که قدرت نفسانیه ای بر انجام واجبات و ترک گناهان کبیره داشته باشد.)
شرایط انتخاب مرجع تقلید:
1 خود انسان یقین و یا اطمینان پیدا کند مانند اینکه انسان خود از اهل خبره باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
2 دو نفر عالم عادل که می توانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند اعلم بودن کسی را تصدیق نمایند.بشرط آنکه دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند.
3 اجتهاد و اعلم بودن شخصی به حدی شایع باشد که از شیوع و شهرت برای انسان اطمینان حاصل شود.
بدست آوردن فتوای مجتهد:
1 شنیدن از خود مجتهد
2 شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل می کنند و خبر دادن یک نفر عادل کفایت نمی کند مگر آنکه از قول او اطمینان حاصل شود.
و الله العالم.......
طبقه بندی: تقلید