از جمله اعمالی که برای رسیدن به درک شب قدر باید انجام دهیم تا بتوانیم بهره کامل از این شب ببریم ،بدین شرح است:
1. توسل به ولایت ائمه هدى
با توجه به آیه شریفه که مى فرماید:
یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة ؛(1)
اى ایمان آورندگان ! از خدا پروا نموده و وسیله اى براى رسیدن به او بجویید.
(در لغت به آنچه که توسط آن به چیزى توسل و تقرب جویند، ((وسیله )) مى گویند.)
در شب مبارک قدر وسیله اى مطمئن تر از ائمه هدى (علیهم السلام ) براى انسان وجود ندارد، پس باید به ایشان توسل جست ، مخصوصا به مولى الموحدین ، على بن ابى طالب (علیه السلام ) که ((لیالى قدر)) مصادف با شهادت مظلومانه آن امام متقین است و نیز با تمسک به زیارت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام ) به درگاه حضرت احدیت به استغاثه پرداخت .
عدم منافات شب قدر با اختیار
در پاسخ اینکه چرا شب قدر، شب قدر نامیده شد سخن بسیار است از جمله اینکه:
1
ـ شب قدر به این جهت «قدر» نامیده شده، که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال
در آن شب تعیین مى شود، شاهد این معنى در آیات 3 و 4 سوره «دخان» است که
مى فرماید: إِنّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَة مُبارَکَة إِنّا کُنّا مُنْذِرینَ * فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْر حَکیم:
«ما این کتاب مبین را در شبى پر برکت نازل کردیم، و ما همواره انذار کننده
بوده ایم * در آن شب که هر امرى بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین مى
گردد».
این بیان، هماهنگ با روایات متعددى است که مى گوید: در آن
شب، مقدرات یک سال انسان ها تعیین مى گردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور
دیگر، در آن لیله مبارکه، تفریق و تبیین مى شود. البته، این امر هیچگونه
تضادى با آزادى اراده انسان و مسأله اختیار ندارد، چرا که تقدیر الهى به
وسیله فرشتگان بر طبق شایستگى ها و لیاقت هاى افراد، و میزان ایمان، تقوا،
پاکى نیت و اعمال آنها است.
یعنى: براى هر کس آن مقدر مى کنند که
لایق آن است، یا به تعبیر دیگر: زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده، و
این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد، که تأکیدى بر آن است.
2 ـ
بعضى نیز گفته اند: آن شب را از این جهت شب قدر نامیده اند که: داراى قدر
و شرافت عظیمى است (نظیر آنچه در آیه 74 سوره «حج» آمده است: ما قَدَرُوا اللّه حَقَّ قَدْرِهِ: «آنها قدر خداوند را نشناختند»).
3 ـ گاه نیز گفته اند: به خاطر آن است که، قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والا قدر، و به وسیله فرشته صاحب قدر نازل گردید.
4 ـ یا این که: شبى است که مقدر شده قرآن در آن نازل گردد.
5 ـ یا این که: کسى که آن شب را احیا بدارد، صاحب قدر و مقام و منزلت مى شود.
6
ـ یا این که: در آن شب، آن قدر فرشتگان نازل مى شوند، که عرصه زمین بر
آنها تنگ مى شود ـ چون تقدیر به معنى تنگ گرفتن نیز آمده است ـ مانند: «وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُه».1 جمع میان تمام این تفسیرها در مفهوم گسترده «لیلة القدر» کاملاً ممکن است، هر چند تفسیر اول از همه مناسب تر و معروف تر است.2
1 ـ طلاق، آیه 7.
2. تفسیر نمونه، جلد 27، صفحه 210.
از
تبیان
طبقه بندی: شب قدر، اختیار، سرنوشت