فجر صادق انقلاب
پس از آن ده روز، سپیده روشن" جمهورى اسلامى" دمید.
" کلمهالله" بر فراز زمان جاى گرفت و آن روز بزرگ، یکى دیگراز "ایام الله" ماندگار تاریخ شد.
کاخهایى که به قیمت ویرانى کوخها برپا شده بود، به دست کوخ نشینان سقوط کرد و محشرى عظیم از اراده مومنان مصمم و مشیت تحول آفرین خدا پدید آمد. دیو گریخته بود که فرشته در آمد.
امام، در پیام خدایىاش و با دم مسیحایىاش در شهیدآباد " بهشتزهرا" ، در" صور انقلاب" دمید و مردم را در عرصات حق و محشر نهضت، جان بخشید.
آن ده روز فجر آفرین، از ده قرن هم پربارتر بود و 22 بهمن، اوج آن موجهاى خونین و موج آن شطهاى خروشان بود.
بارى... " صبح صادق" انقلاب بود و فجر ایمان از مشرق مکتب سرزده بود که به " نماز عشق" ایستادیم. با وضویى از خون دهها هزار شهید، برسجاده صدق نشستیم و پیشانى اخلاص بر مهر تعبد نهادیم و دل به "ولایت" سپردیم.
همین که خواستیم ذکر استقلال و آزادى بر" زبان انقلاب" جارى کنیم، شیاطین سربرداشتند و تیغ کینه برکشیدند و بذر فتنه کاشتند. " ناکثین" ، سوار بر "جمل قدرت طلبى" ، در بصره بىبصرى فتنه به پا کردند. " قاسطین" ، دیگر بار " صفین" را پدید آوردند و صف حق و باطل برابر هم ایستاد و "مارقین" نیز در " نهروان خیانت" از پشت خنجر زدند. بازرگانان، تهی دست ازبازار برگشتند و کالاى "آزادى" شان قلابى از آب در آمد و روى دستشان باد کرد. شیادان و مزدورانى که سنگ " توده" و "خلق" را به سینه مىزدند، به دست همان توده و خلق، سنگسار شدند ونفاقشان علنى و مشتشان باز شد.
در این همه سال که برما گذشته است، " فجر پیروزى" با " شبکین توزى" درگیربوده و حق و باطل، هنوز هم به نوعى دیگر دربرابرهم صف آراستهاند. در این سالهاى پرفراز و نشیب، با همه وجود، غربت حسین(ع) و مظلومیت على(ع) را حس کردیم و میدان احد ومعرکه صفین و صحنه کربلا بارها برایمان تکرار شد.
با نفاق و کفر جنگیدیم و احزاب مهاجم را تا آن سوى "خندق پیروزى" عقب راندیم. پرچم شرق و غرب را از بام تزویر به زیرکشیدیم. و... دراوج قدرت، از پشت خنجر خوردیم و در نهایت تنهایى و مظلومیت، تنها خداى یکتا دلمان را گرم و عزم ما را جزم مىکرد و به آینده امیدوارمان مىساخت.
در تمامى این مراحل، پیر و مراد ما، همچون نوح، کشتیبان انقلاب در امواج توطئهها بود و با بصیرتى الهى "راه" مىنمود و براى"رهروان" از میان آن همه خطرها "معبر" مىگشود.
دردمندانه به سوک امام امت(ره) نشستیم و پس از آن پیر، با مولاى جدیدمان پیمان ولایت بستیم، ولى دشمن، جبهه جدیدى بر ضد انقلاب گشود که رهبر انقلاب، از آن با " شبیخون فرهنگى" یاد کرد.
افعىهاى خفته در لابه لاى جراید ومجلات، به نیش زدن و سمپاشى پرداختند.
محور عملیات دراین نبرد، مدرسهها، خانهها، مطبوعات، فیلمها، جشنوارهها، ماهواره و اینترنت، القائات برخى استادان دردانشگاه، نشر و پخش رمانهاى مبتذل وخانمان سوز، اشاعه بىدینى وسکولاریسم، قداست زدایى از مقدسات و توهین به باورهاى دینى اینامت بود. مىخواستند عناصر فرارى و مرده و فسیل شده را دوباره زنده کنند و ابوسفیانهاى کینه توز را به صحنه آورند.
حادثههاى تلخى داشتیم. و فراز و فرودهاى شگفت، عبرت آموز وروشنگر بر این امت شهید داده گذاشت.
اینک، ماییم و "انقلاب اسلامى" ، که یادگار امام راحل است.
ماییم و رهبرى که درخروش و خلوص و درایت و صلابت، "خلف صالح" امام امت است.
ماییم و نسلى پویا، که هم "آماج فتنهها" ست و هم " ذخیرهانقلاب."
ماییم و یک جهان دشمن، که در قالب " نظامهاى استکبارى" شکل گرفته است.
ماییم و یک جهان دوست، که در مبارزات ضد استکبارى و حق طبانه ملتهاى مظلوم، متجلى است و همه چشم به "ام القرى ایران" دوختهاند و تشنه معارف ناب مکتب اهلبیت علیهم السلام اند.
ماییم و جنگ فرهنگها در عصرحاضر و تلاش گسترده " وهابیتآمریکایى" بر ضد "اسلام ناب محمدى" .
ماییم و جبهههاى متعدد گشوده در برابر انقلاب، در ابعاد سیاسى، نظامى، فرهنگى و اقتصادى، که این مرحله، بیش از گذشته،"بصیرت" و "هوشیارى" و "آمادگى" و "پیام رسانى" و" تبیین" مىطلبد.
ما امروز هم، گرفتار مشکل "صدا" درجهان شلوغى هستیم که دروغهاى نشسته برامواج صوتى و تصویرى، عرصه را بر تابش و جلوه حق، تنگ ساخته است.
چشم و گوش انقلاب، باید بسیار تیزبینتر و حساستر باشد، تا هم فتنهها را در قالبهاى جدیدش بشناسد و هم دروغها، تحریفها، شایعات و غوغا افکنىها و فتنهانگیزىها، فرزندان انقلاب و نسل دوم جمهورى اسلامى را از "جلوه ناب دین" غافل نسازد.
اگر ما پیمان نشکنیم و عوض نشویم، نه بیم شکست انقلاب هست، نه خوف سست شدن بنیانهاى آن.
رسالت رساندن این نهضت به "عصرحضور" و سپردن آن به دست"خورشید عصر غیبت" ، بر دوش ماست.
جبهه انقلاب و پیمان بستگان با آرمان دهه فجر، باید بیش ازاین " تلاش و تحرک و همبستگى نشان دهند."
طبقه بندی: فجر، صادق، انقلاب