سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

نیایش

خدایا! تو را شکر می‏کنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج

گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم.

 

خدایا! تو را شکر می‏کنم که باران تهمت ودروغ و ناسزا

را علیه من سرازیر کردی، تا در میان طوفان‏های وحشتناک

ظلم و جهل و تهمت غوطه‏ور شوم، و ناله حق‏طلبانه من

در برابر غرش تندرهای دشمنان و بدخواهان محو و

نابود گردد، و در دامان عمیق و پرشکوه درد، سر به گریبان

فطرت خود فرو برم. و درد و رنج علی را تا اعماق روحم

احساس کنم، علی بزرگ، علی نمونه، علی مظهر اسلام

و عنایت و عبادت و محبت و ایمان و عشق و تکامل،

که با تمام عظمتش، و با تمام درخشش خیره‏کننده‏اش،

بیش از هر کس مورد تهمت و دروغ و ناسزا قرار گرفت،

و بیش از هزاروچهارصد سال تاریخ، و هزارها عبرت روزگار،

هنوز هم هجوم تبلیغات شوم طاغوتیان در اذهان اکثریت

مسلمانان باقی نمانده است و شخصیت بی‏همتای این

نمونه روزگار برای میلیون‏ها بشر ناشناخته مانده است.

لطیف

خدایا! تو را شکر می‏کنم که مرا با درد آشنا کردی تا درد

دردمندان را لمس کنم، و به ارزش کیمیایی درد پی ببرم،

و «ناخالصی»های وجودم را در آتش درد بسوزم، و خواسته‏های

نفسانی خود را زیر کوه غم و درد بکوبم، و هنگام راه رفتن بر روی

زمین و نفس کشیدن هوا، وجدانم آسوده و خاطرم آرام باشد

تا به وجود خود پی ببرم و موجودیت خود را حس کنم.

 

خدایا! تو را شکر می‏کنم که تو مرا در آتش عشق گداختی،

و همه موجودات و «خواستنی»ها را بجز عشق و معشوق

در نظرم خوار و بی‏مقدار کردی، تا از کنار هر حادثه وحشتناک

به سادگی و آرامی بگذرم. دردها، تهمت‏ها، ظلم‏ها،

فشارها، و شکنجه ‏ها را با سهولت تحمل کنم.

 

خدایا! تو را شکر می‏کنم که لذت معراج را بر روحم ارزانی

داشتی، تا گاه‏گاهی از دنیای ماده درگذرم، و آنجا جز وجود

تو را نبینم و جز «بقاء»ی تو چیزی نخواهم، و بازگشت

از «ملکوت اعلی» برای من شکنجه‏ای آسمانی باشد

که دیگر به چیزی دل نبندم و چیزی دلم را نرباید.

 

مسیر

خدایا!

اکنون احساس می‏کنم که در دریایی از درد غوطه می‏خورم،

در دنیایی از غم و حسرت غرق شده‏ام، به حدی که اگر آسمان‏ها

و زمین را و همه ثروت وجود را به من ارزانی داری به سهولت

رد می‏کنم، و اگر همه عالم را علیه من آتش کنی، و آسمانی

از عذاب بر سرم بریزی و زیر کوه‏های غم و درد مرا شکنجه

کنی، حتی آخ نگویم، کوچکترین گله‏ای نکنم، کمترین ناراحتی

به خود راه ندهم، فقط به شرط آنکه ذکر خود را، و یاد خود

را و زیبایی خود را از من نگیری، و مرا در همان حال به دست

بلا بسپاری، به شرط آنکه بدانم این بلا از محبوب به من

رسیده است تا احساس لذت کنم، و همه دردها و شکنجه‏ها

را به جان و دل بخرم، و اثبات کنم که عزت و ذلت دنیا برای

من یکسان است، لذت و درد دنیا مرا تکان نمی‏دهد و شکست

و پیروزی مادی در من تأثیری ندارد...

 

 

نیایش ها – شهید چمران





طبقه بندی: نیایش
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88 تیر 28 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.