ابراهیم بن محمد همدانی ابراهیم بن اشعری قمی
ابراهیم بن ابیمحمود خراسانی ابراهیم بن سلام نیشابوری
ابوخالد سجستانی ابوطاهر بن حمزة بن الیسع قمی
احمد بن عامر ادریس بن عبدالله اشعری قمی
ادریس بن حسین اشعری قمی ادریس بن یقین
اسحاق بن ابراهیم حضینی اسحاق بن آدم
آغاز
سابقه
تشیع در میان ایرانیان به دوران رسول اعظم الهی میرسد. با آنکه دوران
پیشوایان پاک شیعه به لحاظ حاکمیت دشمنان کینهتوز اسلام و اهلبیت، از
سیاهترین بسترهای تاریخ تشیع به شمار میآید. اما بهرههای علمی و معنوی
ایرانیان از رهبران معصوم و یاری آنان در مآخذ تاریخی چشمگیر است. این
ریشهی اعتقادی که برگرفته از حس حقجویی و آزاد منشی ایرانی است، چنان
استقبالی[1] را از امام رضا علیه السلام در شهرهای ایرانی به نمایش
گذاشته است. که در بستر تاریخ به عنوان یک سند افتخار جاویدان خواهد ماند.
وصف یاران ایرانی امام رضا و حتی آوردن نام همهی آنان در یک نوشتار دشوار
است. از این رو در این نوشته به معرفی آن دسته از یاران ایرانی حضرت امام
رضا علیه السلام که آغاز نامشان با حرف الف باشد، به گونهای کوتاه بسنده
میشود.
1. ابراهیم بن محمد همدانی – مولی همدانی[2]
معروفیت
او به این نام از آن روست که حضرت امام رضا علیه السلام در نوشته از وی به
مولی همدانی یاد میکند. وی از دلباختگان امامت و ولایت به شمار میآید؛
زیرا نام مولی همدانی در زمرهی یاران سه معصوم دیده میشود.[3] و این
افتخاری است که او را از دیگر همگنان خود برجسته میسازد. پس از شهادت
امام رضا علیه السلام از امام جوادعلیه السلام بهره میبرد. و پس از آن
حضرت نیز در گروه یاران امام علیالنقی علیه السلام جای میگیرد. ابراهیم
بن محمد در زمرهی وکلای امام هادی علیه السلام است.[4] او چهل بار به
زیارت خانه خدا میرود.
کشّی درکتاب رجال خود، بعد از توثیق
ابراهیم بن محمد همدانی مینویسد: حدیث کرد برایم أحمد بن محمد، از
ابراهیم بن محمد همدانی که گفت: «حضرت ابوجعفر – امام جواد به پدرم نوشت
که برای ایشان توطئهای که سمیع – (از دشمنان تشیع) در حقم مرتکب میگردد
«بنویسم» برای حضرت نوشتم. امام با خط مبارک خود برای من نوشتند:
«اندوهگین مباش، خداوند تو را در برابر ستمکاران یاری میکند، من نیز تو
را به یاری پروردگار بشارت میدهم. پاداش معنویت هم نزد خداوند کریم محفوظ
است. پس آفریدگارت را فراوان ستایش نما و هرگز از یادش غافل مباش.[5]
وی
نخست پروانهی شمع وجود موسی بن جعفر است. پس از شهادت آن حضرت در زمره
یاران امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در میاید و نزد حضرتش به کسب
دانش و تهذیب نفس میپردازد.[6]
او از ویژه عالمانی است که پرورش
شخصیت او مرهون تلاش امام معصوم میباشد و برای همین از هردو بزرگوار
روایت میکند. با همکاری برادرش فضل بن محمد کتابی مینویسد که حسن بن علی
بن فضّال از آن روایت مینماید.[7]
3. ابراهیم بن ابیمحمود خراسانی، معروف به مولی خراسانی
از
این رو که ایرانی است و هم شخصیتی برجسته دارد. در کشورهای عربی به مولی
خراسانی شناخته میشود. از یاران موسی بن جعفرعلیه السلام شمرده میشود.
اما پس از شهادت آن حضرت در صف یاران امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
قرار میگیرد.[8] عالمانی چون نجاشی و شیخ طوسی موثقش میخوانند. کتابی هم
داشته که أحمد بن عیسی آن را روایت میکند.[9]
4. ابراهیم بن سلام نیشابوری (ابن سلامه)
وی
راوی حدیث و از وکلای امام به شمار میاید. برخی صلاحیتش را انکار میکنند
و برای همین نیز به سمت وکالتش از سوی امام هم به دیده تردید مینگرند.
حدیثش را هم معتبر نمیدانند. اما بزرگانی چون شیخ طوسی، علامه حلی، نه در
صلاحیتش تردید دارند، و نه اعتبار روایتش، وکالتش از سوی امام را نیز
تایید میکنند و سمت وکالت از جانب معصوم را بر صلاحیت و درستی گفتارش
دلیل میآورند.[10]
بیشک ابراهیم بن سلام(سلامه) نیشابوری در زمره
یاران فرهیختهی امام رضا علیه السلام است، زیرا غالب سخنان منفی که
درباره شخصیتهای برجستهی شیعی در تاریخ اسلام به چشم میآید. بر اساس
شایعات و انگیزه های سیاسی دشمنان اهل بیت رخ مینماید. با کمی ژرف بینی
در تاریخ روشن میشود که شخصیتهای شیعی هرچه برجسته تر و در خدمت به
اهداف اهلبیت به توفیقاتی فزونتر دست یابند، تبلیغات دشمنان نیز در
تخریب چهره آنان حجم و گسترش بیشتر خواهد داشت.
از
یاران امام رضا علیه السلام، راوی حدیث است.[11] شیخ طوسی بر این مطلب
تایید دارد. چون شهادت حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام در زندان هارون
مظلومانه و محرمانه رخ مینماید. نخست بسیاری از شیعیان و حتی نزدیکان
امام شهادتش را باور نمیکنند. اما با گذشت زمان هریک از راهی شهادت امام
را به عنوان یک واقعیت تلخ میپذیرند به جزگروهی که در آرزوی رسیدن به
رفاه و لذایذ دنیا با اموال و وجوهات شرعی، در دام نیرنگ حکومت عباسی
گرفتار میایند و امامت امام هشتم را انکار مینمایند. بقیه نزد امام رضا
علیه السلام میروند و به امامتش ایمان میآورند. از این رو عدم پذیرش
شهادت امام کاظم علیه السلام از سوی یاران خالص آن بزرگوار را میتوان
دلیل بر دید باز و ذهن کاوشگر آنان دانست، نه تردید در امامت امام رضا
علیه السلام.
شیخ ابوالعباس کشی نیز، ابوخالد سجستانی را در زمرهی
همین دسته از یاران امام معرفی کرده و نقل میکند که ابو خالد سجستانی به
گمان اینکه امام موسی بن جعفرعلیه السلام زنده است. به جمع واقفیه
میپیوندد و سپس با بهره از دانش ستاره شناسی که بیشک نزد امام آموخته
است، به شهادت امام کاظم علیه السلام یقین مینماید و در صف یاران امام
رضا علیه السلام در میآید.[12]
6. ابوطاهر بن حمزة بن الیسع قمی
او ثقه و راوی حدیث است. نجاشی او را از یاران امام رضا و راوی حدیث آن حضرت میداند.[13]
یار
فرهیختهی امام رضا علیه السلام است.[14] جد بزرگوارش «وهب بن عامر» از
مردان جاوید تاریخ تشیع به شمار میآید. به سال 61 هجری دریاری امام حسین
علیه السلام به شهادت میرسد. أحمد بن عامر راوی حدیث نیز هست، پسرش
عبدالله بن أحمد از وی روایت میکند.[15]
دانشمند
و دارای کتاب است. از زکریا حسین بن عثمان و برادرش عبدالملک از او روایت
میکنند. دانش او مرهون بهره گیری از حضرت امام صادق علیه السلام، امام
کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلام است.[16] بیشک فردی که دانش خود
را از سه معصوم آموخته باشد. در گفتار ثقه و در رفتار و کردار نیز قابل
الگوگیری است.
این
راوی ثقه شمرده میشود. نزد امام رضا علیه السلامشرفیاب میگردد و به
فراگیری دانش میپردازد و از آن حضرت روایت میکند.[1علیه السلام ]
وی اهل خراسان و از یاران امام رضا علیه السلام است.[18]
پیش
از امام رضا علیه السلام نیز چندی به محضر حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام
میرسد و از آن حضرت بهره میگیرد. اما بیشترین دوران بهرهگیری او نزد
امام رضا علیه السلام است. شیخ طوسی هم او را در شمار یاران ابوالحسن علیه
السلام نام میبرد.[19]
در
شمار یاران امام رضا علیه السلام است، توسط حسن بن سعید اهوازی نزد هشتمین
پیشوای شیعیان میرسد و از آن حضرت بهره علمی و معنوی میبرد. در زمره
روات حدیث است. از امام رضا علیه السلام روایت میکند.
علی بن مهزیار اهوازی و پسرش حسن بن علی اهوازی از او روایت میکنند. برخی وثاقتش را تایید میکنند.[20]
از
شیفتگان علی بن موسی الرضا علیه السلام در شهر قم به شمار میرود. کتابی
هم داشته که در حال حاضر در دست نیست. محمد بن ابیالخطاب آن را روایت
میکند.[21] به گفته ابوالعباس فضل بن حسان دالانی، کتاب اسحاق ابن آدم،
مورد نقل محمد بن الحسین بن ابیالخطاب نیز هست.[22]
یار
امام رضا علیه السلام، جلیل القدر و درست گفتار است.[23] شیخ صدوق در کتاب
"مَن لایَحضُرُهُ الفقیه" به دو طریق از او روایت میکند.[24]
1. کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج 2، ص 308.
2. خلاصهی الاقوال، علامه حلی، ص 2علیه السلام 7.
3. قاموس الرجال، شیخ محمدتقی ششتری، ج 1، ص 189.
4. جامع الروات، ج 2، ص 21؛ التحریر الطاووسی، شیخ حسن (صاحب معالم)، ص 1علیه السلام؛ ایظاء الاشتباه، علامه حلی، ص 2علیه السلام 7.
5. اعیان الشیعه، محمد امین، ج 2، ص 224.
6. الفهرست، شیخ طوسی، ص 41.
7. اختیار معرفهیالرجال، کشی، ص 554؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 203.
8. التحریر الطاووسی، ص 21؛ کتاب الرجال، ابن داود حلی، ص 48.
9. رجال نجاشی، ص 25؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص 41.
10. رجال شیخ طوسی، ص 361؛ رجال علامه حلی، ص 4؛ جامع الرواهی، ج 1، ص 21.
11. رجال طوسی، ص 396؛ اختیار معرفهی الرجال، ص 614.
12. رجال الطوسی، ص396؛ اختیار معرفه الرجال، ص614؛ اعیان الشیعه، ج2، ص346؛ معجم رجال الحدیث، ج1، ص21.
13. رجال نجاشی، ص 318؛ جامع الروات، ج 2، ص 396.
14. رجال نجاشی، ص علیه السلام 3؛ رجال شیخ طوسی، ص 365.
15. جامع الروات، ج 1، ص 51؛ رجال ابن داود، ص 38؛ معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 128.
16. الفهرست، ص 42؛ رجال نجاشی، ص 84؛ جامع الروات، ج 2، ص 25.
17. رجال ابن داود، ص 4علیه السلام؛ معجم رجال الحدیث، ج 2؛ ص 14؛ جامع الروات، ص علیه السلام 7.
18. رجال شیخ طوسی، ص 398.
19. جامع الروات، ج 1، ص علیه السلام 8؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 15.
20.رجال شیخ طوسی، ص 398؛ اختیار معرفهیالرجال، ص 552؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 34.
21. الفهرست، ص 15؛ رجال ابن داود، ص 54.
22. رجال النجاشی، ص 53؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 30.
23. جامع الروات، ج 1، ص 36.
24. معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 10.
طبقه بندی: یاران ایرانی امام رضا(ع)