سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

همه را کرده گرفتار، کتاب(طنز)

دارد از بس که  هوادار، کتاب

می شود چاپ چه بسیار، کتاب

رفته تا او ج فلک تیراژش

رونقی داده به بازار ،کتاب

ارتقا یافته تا صد در صد

طبق آمار و نمودار کتاب

چون هدف، توسعه ی فرهنگی است

شده سر لوحه ی هر کار ،کتاب

پیتزایی شده تعطیل ،اما

پر فروش است خفن وار ،کتاب

هر که را هر طرفی می بینی

دست او هست دوخروار، کتاب

جای هر ارَه و پتکی در دست 
دارد آهنگر و نجار، کتاب

جای کاناپه وآهن پاره

هست در وانت سمسار ،کتاب
سام و یاس و برو بچ  می خوانند
کنج هر گلشن و بلوار کتاب
وقت دلدادن و دلبردن نیست
همه را کرده گرفتار، کتاب
می خرد هانیه مشتاقانه
جای پیراهن و شلوار کتاب
می خرد  یک سره  این آرش هم
جای نوشابه و سیگار ،کتاب

روز زن ،همسر من ،جای طلا

خواست با گریه و اصرار، کتاب

دیده ام  وقت عمل هم  حتی

دست هر دکتر و بیمار ،کتاب

ضربه مغزی شده همسایه ی ما

چون که شد بر سرش آوار کتاب
زورگیر گذری می گیرد
با قمه از همه هر بار، کتاب
ناشری ، پول شماران می گفت

شده پر سود و گهر بار کتاب

توپ شد وضع نویسنده، چه جور! 

دارد از بس که خریدار کتاب

 

مصطفی مشایخی





طبقه بندی: ادبی،  کتاب
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 89 خرداد 11 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.