سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

دل نوشته ای به امام زمان علیه السلام

نامه به امام زمان (عج)

یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست

سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران

می‌خواهم
از جور زمانه بگویم ، می‌خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون
پرده‌ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس
ذره‌ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته‌ام.

 

آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان:

مولای
من می‌دانی چند سال است انتظار می‌کشم. از وقتی سخن گفته‌ام و معنای سخن
خود را فهمیده‌ام انتظارت را می‌کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده.

خسته‌ام
از دست زمانه ، چقدر جور زمانه را تحمل کنم. چقدر ناله مظلومانه کودکان و
معصومانی را که زیر ستم اند بشنوم و سکوت کنم. خودت بیا و این جهان سیاه
را پایان بده. بیا و جهان را آباد کن. بیا و از آمدنت جهان را شاد کن.
می‌دانی چند نوجوان هم سن و سال من آواره‌اند؟ چندین هزار کودک بی پناهند،
خودت بیا و پناه بی پناهان باش.

چند پیش بود که خوابت را دیدیم گفته
بودی می‌آیی و به اندازه تمام سال های نبوده ات با من حرف می زنی و به درد
دل من گوش می‌دهی اما تا خواستی بگوئی کی و کجا؟، از خواب پریدم و از آن
شب به بعد دیگر نمی خوابم. راستش می‌ترسم. می‌ترسم بیائی و من خواب باشم.
می‌ترسم بیائی، همه تو را ببینند و تنها من از دیدنت محروم بمانم. هنوز هم
می ترسم...

حس می‌کنم با این که شبهاست خواب به چشم ندارم اما در
خواب غفلتم. بیا و بیدارم کن. بیا و هشیارم کن. بیا و همه جهانیان را از
خواب غفلت بیدار کن. همه به خواب سنگین جهل فرورفته اند و صدای مظلومان و
دل شکستگان را نمی‌شنوند. خودت بیا و همه ما را از این کابوس جهانی نجات
بده.

ای منجی عالمیان ، جهان در انتظار توست مسافر من! نیستی تا
ببینی مردم روز میلادت یعنی رمز عشق پاک چه می‌کنند! چگونه بغض سنگین خود
را در گلو نگه داشته اند و انتظار می کشند. منتظرند تا کی بیاید و جهان را
از عدل پرکند. کسی بیاید و به این جهان بی اساس پایان دهد بیا تا بعد از
این در کوچه های غریب شهر روز میلادت را با بودنت جشن بگیریم و خیابان‌های
تاریک و ظلمات را با نور بودنت چراغانی کنیم. بیا و ببین مردم روز آمدنت
چه می‌کنند؟

روز جمعه، روز خودت، روز منتظرانت به سراغ حافظ رفتم تا با فالی دلِ شکسته و سینه‌ی زخمی‌ام را مرهمی باشم. می‌دانی چه آمد؟

پوستر امام زمان علیه السلام

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور....

نه؛
غم می‌خورم؛ غم می‌خورم بخاطر روزهایی که نبوده‌ای تا لحظات تلخ غم را
کنارم باشی. غم می‌خورم به خاطر روزهایی که به یادت نبوده‌ام و با گناه شب
شده‌اند. همان روزهایی که در تقویم خاطره‌ها در منجلاب گناه و زشتی با قلم
جهل ثبت کرده‌ام.

بهترین روز تنها روز ظهور توست. کی می‌آید؟ کی
می‌شود که با قلم عقل و راستی بر صفحه دل حک کنم و با صدای بلند فریاد
بزنم و به گوش جهانیان برسانم.«بهترین روز ، روز ظهور مولاست»

با
تمام جهل و مستی تصمیم گرفته‌ام دفترچه رزوگار را با پاک کنِ مهر و عطوفت
پاک کنم و از اول با نام تو روزگار را آغاز کنم. هنوز در نخستین صفحات آن
مانده‌ام و مطلبی برای نوشتن ندارم. تا پایان نوشتن انتظارت می‌کشم.

دیوانه مسلمانی که در روزهای انتظار هزار بار به دیوانگی‌اش ایمان می‌آورد....

نوشته‌ی: زکیه کاشانی نجفی





طبقه بندی: امام زمان(عج)،  ادبی،  ظهور،  دلنوشته،  مذهبی
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88 اسفند 20 توسط صادق | نظر
سامرا

 

از پس پــرده بــرون حجّت اثـنـاعــشر است

 

یـا کـه در غـرّه مـَه قرص قمر جلوه گر است

 

بلبل از دوری گل تا سحر امشب به نواست

 

یـا پـسر بـر سر بـالـیـن پـــدر نوحه گر است

 

هـاتـفـی گفت که خاموش! مگر بی خبری

 

حسن عسکری امشب به جناح سفر است

 

سر بـه دامـان پــسر گــرم سخن با معبود

 

چــهــره‌اش بـــر اثــر زهــر جـفا پرگهر است

 

شد برون طایر روحش ز قفس سوی جنان

 

مــهدی مــنـتـظـر از بـهر پدر خون جگر است

 

 





طبقه بندی: امام زمان(عج)،  امام حسن عسکری(ع)
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88 اسفند 3 توسط صادق | نظر بدهید

 

پوستر امام زمان علیه السلام

راه به‏وجود آمدن ارتباط روحى باحضرت مهدى‏علیه السلام

به‏طور
کلى ارتباط روحى با هریک از معصومان‏علیهم السلام نیازمند مقدماتى است که
با تحقق آنها مى‏توانیم به آن دست یافت. به‏عنوان مثال، براى دیدن امام
عصرعلیه السلام در عالم رؤیا و خواب، دستورالعمل هایى در کتاب‏هاى دعا ذکر
شده است که با انجام آن دستورات مى‏توان در عالم رؤیا به محضر امام عصر
ارواحنا فداه شرفیاب شد؛ همچنین در ارتباط روحى نیز باید با انجام اعمالى
که موجب حصول این ارتباط مى‏شود، خود را آماده‏ى این نوع ارتباط کرد.

 

 

 

 اگر
امیدى جز او نداشته و فقط دست توسل به سویش دراز کنیم و او را مؤثر در
تمام امور بدانیم، آن زمان است که داراى ارتباط روحى با او شده و با این
ارتباط روحى به وصال خواهیم رسید.

حال این سؤال پیش
مى‏آید که مقدمات به‏وجود آمدن ارتباط روحى چیست؟ چه مقدماتى را باید
انجام داد تا به این مهم دست یافت؟ بدیهى است هر شخصى که بخواهد با خداى
تعالى و معصومان‏علیهم السلام مرتبط شود، باید قبل از هر چیزى نفس خود را
تهذیب کرده، روح خویش را از غیر خدا منقطع نماید؛ هر چه این انقطاع براى
او بیشتر حاصل شود، اتصالش با عالم ملکوت بیشتر خواهد شد، به عبارت دیگر
وقتى شخص خود را از تمام زخارف دنیوى و مادى، و از تمام مخلوقات غیر از
معصومان‏علیهم السلام منقطع کرد و به کمال انقطاع رسید، این‏جا است که آن
ارتباط روحى مورد بحث تحقق پیدا خواهد کرد و شخص منقطع خود را متصل و
مرتبط با خداى تعالى و معصومان‏علیهم السلام خواهد دید.

حضرت على‏علیه السلام در این باره مى‏فرمایند:

الوصلة باللّه فى الانقطاع عن الناس ؛ متصل شدن به خداى تعالى، در منقطع شدن از مردم است.

یا در فرازى دیگر مى‏فرمایند:

لن‏تتصل
بالخالق حتى تنقطع عن‏الخلق (مخلوق) ؛ هرگز متصل و مرتبط با خداى تعالى و
خالق خود نخواهى شد مگر با منقطع شدن از خلق او (مخلوقش).(1)

پس
اگر ما امیدى جز او نداشته و فقط دست توسل به سوى او دراز کنیم و او را
مؤثر در تمام امور بدانیم، آن زمان است که داراى ارتباط روحى با او شده و
با این ارتباط روحى به وصال خواهیم رسید.

در اصول کافى به نقل از حفص بن غیاث آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: اگر
یکى از شما مى‏خواهد هر چه را که از پروردگارش درخواست مى‏کند خدا به او
عطا کند، باید از مردم مأیوس شود، و امیدى جز خداى تعالى نداشته باشد ؛
هنگامى که خداى تعالى این را از دل سائل بداند، هر چه او بخواهد، به او
عطا مى‏کند.(2)

و به قول شاعر:

                       گر خواهى گیرى دامن دوست                      برو دامن از هر چه غیر اوست، درچین(3)

 انواع انقطاع

الف - انقطاع موقتى (لحظه‏اى) و ویژگى‏هاى آن

این
نوع انقطاع به صورت غیردائم است و بیشتر در حالت‏ها، مکان‏ها و زمان‏هایى
خاص به‏وجود مى‏آید و باعث ارتباط شخص با امام عصر و سایر معصومان‏علیهم
السلام مى‏شود. اگر به اشخاصى که به آنها انقطاع موقت دست داده و لحظه‏اى
با معصومان علیهم السلام ارتباط روحى برقرار کرده و مورد لطف مادى و معنوى
قرار گرفته‏اند، رجوع کنیم و از چگونگى ارتباط آنها سؤال نماییم؛ بدون
استثنا جواب خواهند داد که در یک جو معنوى و در یک لحظه، تمام تعلقات
دنیوى و امیدها را از غیر خداى تعالى برداشته و صرفاً متوجه‏ى خداى تعالى
و یا امام‏علیه السلام شده‏اند و مورد عنایت و توجهات خاص آنها قرار
گرفته‏اند؛ شاید این نوع انقطاع و ارتباط بارها براى افراد مختلف اتفاق
افتاده است و حتى خود بارها به چشم دیده‏ایم.

پوستر امام زمان علیه السلام

اما باید خاطرنشان کرد در این ارتباط روحى که در یک لحظه تحقق پیدا مى‏کند، چند ویژگى به چشم مى‏خورد:

نخست
اینکه این نوع ارتباط براى همه‏ى افراد از هر دین مذهبى که مى‏خواهد باشد،
قابل تحقق است و البته این ارتباط نمى‏تواند دلیل حقانیت مذهب و اعتقادشان
باشد. دوم آنکه افرادى که از تمام اسباب و عوامل زمینى مأیوس مى‏شوند، به
این نوع ارتباط روحى دست پیدا مى‏کنند . سوم اینکه در این انقطاع، بسیار
اتفاق افتاده است که اشخاص پس از برطرف شدن مشکلاتشان و برآورده شدن
نیازهایشان، باز به انجام گناهان بازمى‏گردند و خداى تعالى و
معصومان‏علیهم السلام را فراموش مى‏کنند.

 خداى تعالى در آیاتى متعدد در وصف این اشخاص مى‏فرماید:

فاذا رکبوا فى الفلک دعواالله مخلصین له الدین؛ فلمّا نجّاهم الى البر اذا هم یشرکون ؛(4)

زمانى
که سوار کشتى مى‏شوند و از همه‏ى وسایل دیگر قطع مى‏گردند؛ خداى تعالى را
با خلوص (کمال انقطاع) مى‏خوانند ؛ ولى وقتى آنها به خشکى باز
مى‏گردند،مشرک شده و با دیگران پیوند مى‏کنند.

با توجه به این سه
ویژگى که براى انقطاع موقت بیان کردیم، این ارتباط با بروز مشکلات و مصائب
گوناگون صورت مى‏گیرد، و پس از رفع آنها، ارتباط نیز دوباره قطع شده و تا
رسیدن مصائب، مشکلات و ابتلاءات دیگر برقرار نخواهد شد.

 

 

 اگر
حجاب‏هاى بین خود و امام زمان علیه السلام را که به‏واسطه‏ى انجام گناهان
و وجود صفات رذیله و شیطانى در روحمان به وجود آمده است، از میان برداریم؛
این ارتباط دو طرفه شده و موجب اتصال و ارتباط روحى با امام عصر
ارواحنافداه و معصومان‏علیهم السلام خواهد شد .

ب - انقطاع دائمى (مستمر) و ویژگى‏هاى آن

انقطاع
دائمى، انقطاعى است که به‏طور دائمى و مستمر صورت گرفته و شخص مرتبط، بدون
وقفه با امام زمان‏علیه السلام و معصومان‏علیهم السلام در ارتباط است.

این
انقطاع نسبت به انقطاع غیردائمى بلکه نسبت به تمامى ارتباطاتى که در مباحث
و مقالات گذشته بیان شده است، از اهمیت فوق‏العاده‏اى برخوردار است. در
این‏جا به برخى ویژگى‏هاى این انقطاع اشاره مى‏کنیم:

1- در
ارتباط دائمى، مکان و زمان خاصى که اکثراً در ارتباطات دیگر، خصوصاً
ارتباط روحى موقتى، باید رعایت شود، وجود ندارد و شخص مرتبط هیچگاه، چه در
حال خواب و یا بیدارى، چه در مکان‏هاى شلوغ و چه خلوت ، چه شب و چه روز
و... از یاد و ذکر و ارتباط با خداى متعال و ائمه معصوم‏علیهم السلام غافل
نشده و در همه حال به یاد آن عزیزان خصوصاً امام زمان‏علیه السلام
مى‏باشد. خداى تعالى در وصف چنین اشخاصى که همیشه مرتبط و متذکر خداى
تعالى مى باشند، مى‏فرماید:

رجالٌ لاتلهیهم تجارة و لابیعٌ عن ذکراللّه... .(5)

مردان مهذبى که هیچ کسب و تجارتى، آنها را از یاد خداى جل جلاله غافل نمى گرداند....

2-
این ارتباط (همان‏طور که قبلاً به طور مختصر بدان اشاره شد) بهترین راهى
است که مى‏توان و با اراده خود با امام زمان‏علیه السلام مرتبط شویم و
مورد ارشاد و راهنمایى آن وجود مقدس قرار بگیریم.

3- این
ارتباط به علت ویژگى‏هایى که دارد، مختص اولیاءالله بوده و عمومیت ندارد؛
البته ناگفته نماند که راه بر روى تمام مردم دنیا براى رسیدن به ارتباط
دائمى با امام زمان‏علیه السلام باز است؛ ولى مردم با غفلت از یاد خدا، و
امامشان خود را از این امر مهم محروم ساخته‏اند؛از این‏رو، این ارتباط در
بین عموم مردم مشاهده نمى‏شود مگر در زمان ظهور امام زمان عجل‏الله‏تعالى
فرجه‏الشریف که آن زمان، زمان حیات طیّبه و دوران زندگى حقیقى بنى‏آدم
است.

پوستر امام زمان علیه السلام

لوازم و زمینه‏هاى انقطاع دائمى

پس
از دانستن معناى انقطاع دائمى و ویژگى هاى آن، نکته‏ى دیگرى که قابل توجه
مى‏باشد این است که چگونه مى‏توان از غیر خداى تعالى و معصومین بالاخص قطب
عالم امکان، حضرت ولى عصر ارواحنافداه منقطع شد؟

در جواب باید گفت
براى مثال دو دوست وقتى مى‏توانند با یکدیگر مرتبط شوند و دوستى آنها
پابرجا بماند، که موانعى را که باعث جدایى بین او و محبوبش مى‏شود برطرف
کرده، با انجام خواسته‏هاى محبوبش ، خود را بیش از پیش به او نزدیک کند و
قرب روحى و معنوى و حتى ظاهرى با او پیدا کند. امامان معصوم‏علیهم السلام
بالاخص امام‏عصر ارواحنافداه نیز محبوب شیعیان و محبینشان هستند و باید به
ائمه اطهارعلیه السلام محبت کرد؛ زیرا این اظهار محبت به آنها، واجب
است(6) ؛ اما چگونه مى‏توان این دوستى را پایدار و دائمى کرد و این دوست و
پدر مهربان ؛ یعنى امام زمان‏علیه السلام را از خود راضى کرد تا دائماً با
آن عزیز در ارتباط باشیم؟

در جواب باید گفت: انجام دادن دستوراتى
که مورد عنایت آنها است ، یعنى همان دستوراتى که شارع مقدس اسلام براى ما
قرار داده و ملزم به انجام یا ترک آن فرموده است، مهم‏ترین عامل براى
ارتباط و انقطاع مى‏باشد ؛ همان‏طور که امام عصر ارواحنافداه در نامه‏اى
که براى شیخ مفید (ره) ارسال داشتند، شیعیان را سفارش و توصیه به اعمالى
فرمودند که انجام آن اعمال باعث نزدیکى و قرب به سوى امام عصرارواحنافداه
مى‏شود:

فلیعمل کل امرءٍ منکم بما یقرب به من محبّتنا، و لیتجنب ما یدینه من کراهتنا و سخطنا؛(7)

بنابراین
هر یک از شما باید کارى کند که وى را به محبت و دوستى، نزدیک کند و از
آنچه که خوشایند ما نبوده و باعث کراهت و خشم ماست، دورى گزیند.

پس
اگر حجاب‏هاى بین خود و امام زمان علیه السلام را که به‏واسطه‏ى انجام
گناهان و وجود صفات رذیله و شیطانى در روحمان به وجود آمده است، از میان
برداریم؛ این ارتباط دو طرفه شده و موجب اتصال و ارتباط روحى با امام عصر
ارواحنافداه و معصومان‏علیهم السلام خواهد شد که گاهى این ارتباط روحى
منجر به مشاهده بدنى( مشاهده و مکاشفه)  آن حضرت نیز خواهد شد و آنقدر این
قرب حاصل مى‏شود که هنگام صحبت و اظهار محبت به آن جناب، اظهار لطف و
عنایت آن حضرت را احساس مى‏کنیم ؛ همان‏طور که شاعر در این باره گوید:

یو همینک الشوق حتّى کانَّما

اناجیک
من قرب و ان لم‏تکن قربى آنچنان شوق تو خیالت را برایم مجسم مى‏کند که
گویى از نزدیک با تو آهسته سخن مى‏گویم، هر چند که نزدیک من نباشى.(8)

پی نوشتها :

1) معجم‏الفاظ غرر الحکم و دررالکلم،ج 3، ص 2386.

2) اصول کافى، ج 3، ص 219.

3) دیوان عبدالرحمن جامى.

4) سوره عنکبوت ،آیه‏ى 65.

5) سوره نور، آیه 37.

6) و لکم المودّة الواجبه ؛ خداى تعالى دوستى شما را بر خلق واجب کرد.

7) ابومنصوراحمدبن على بن ابیطالب طبرسى، احتجاج، ج 2، ص 599.

8) محمدتقى موسوى اصفهانى، مکیال المکارم فى فوائد الدعاءالقائم ؛ مترجم مهدى حائرى قزوینى، ج 1، ص 286.

نویسنده : حمیدرضا محمدی





طبقه بندی: امام زمان(عج)
نوشته شده در تاریخ جمعه 88 بهمن 9 توسط صادق | نظر بدهید

میلاد امام مهدی ( عج )

 

باز هم غروب سرخ آدینه است و لحظه قبض و سنگینى روح بر قلب

باز هم فارغ از تمام افکار زمینى با دلى آکنده از عشق به افق سرخ و خونین چشم دوخته‏ام و دلتنگ دیدار توام و آنقدر حرفهاى ناگفته برایت دارم که گمان نمى‏کنم عمر مجال گفتن آنها به من دهد.

همیشه احساس مى‏کنم در این روز بیشتر به تو نزدیک مى‏شوم و راحت‏تر مى‏توانم با تو صحبت کنم.

همین چند دقیقه پیش پرستو را دیدم به سوى افق پر مى‏کشید و شاد بود دلیل شادیش را پرسیدم مى‏دانى چه گفت؟

پرستو مى‏گفت: کسى در باغى زیبا با دستهایى مهربان برایش لانه‏اى از شاخه‏هاى درخت عشق ساخته و او مى‏خواهد براى زندگى به آنجا برود. پرسیدم چه کسى؟ در کدام باغ؟ گفت تو فکر مى‏کنى ما پرستوها بى‏صاحب و آشیانه‏ایم؟ اگر یک عمر دربدرى مى‏کشیم و خانه بدوشى، همه‏اش به عشق دیدار و وصال معشوق است و اکنون است آن لحظه باشکوه وصال! و آنگاه پر کشید و از دید من دور شد. گویى پرستو نزد تو مى‏آمد، به حالش غبطه خوردم، کاش منهم روزى به دیدار تو بهترین بیایم، راستى برایت‏بگویم; دیشب در خواب شقایق را دیدم او نیز همانند من خون دل مى‏خورد آخر او بارها از عشق تو جان سپرده و با اشک پاک آسمان دیگر بار از قلب زمین روییده و زنده شده! مى‏دانى؟ مردم اسمش را گذاشته‏اند، گل همیشه عاشق! چون همیشه جامه‏اى سرخ از خون دلش بر تن دارد و همیشه مانند من عاشق عزیزى چون تو بوده. محبوبم! مگر نه اینکه مى‏گویند مى‏آیى! و دست مردم را مى‏گیرى و عاشقان را نوازش مى‏کنى پس بیا! بیا اى محبوب زیبا!اى خوبروى مه‏پیکر!بیا و دل تنگ مرا مونس باش، بیا و درد مرا درمان باش، بیا و چشم منتظر مرا با نور ربانیت نورانى کن، که بهترین دلتنگیها، دلتنگى براى تو و شیرین‏ترین درد، درد فراق تو و زیباترین لحظه‏ها، لحظه‏هاى انتظار کشیدن براى تو، بهترین است و من حاضر نیستم ذره‏اى از درد تو را به آسانى از دست‏بدهم!

نین دلنوازالله‏اکبر گوشم را مى‏نوازد و امید بر فرج و ظهورت مى‏بندم اى بهترین،

اى یوسف گمشده زهراعلیهاالسلام.

یادم مى‏آید مادربزرگ همیشه مى‏گفت ما هر روز معشوقمان را مى‏بینیم چرا که اگر نبینیمش سوى چشمانمان را از دست مى‏دهیم، آرى من نیز هر روز تو را مى‏بینم امابراستى به کدام چهره‏اى و در کدامین جامه که هر روز تو را زیارت مى‏کنم که هیچگاه سعادت شناخت تو را ندارم؟ باز هم از جا برمى‏خیزم، به آب دیده وضو مى‏کنم و سماتى بر سماء

میلاد امام مهدی ( عج )

مى‏خوانم تا تسکین دل دردمندم باشد دعایى که به گفته مادربزرگ فرجت را نزدیکتر مى‏سازد. به هر حال نمى‏توانم دلتنگى نکنم زیرا با همه دردها و ناراحتیهایى که در بردارد براى من دوست داشتنى است دیگر اشک مجالم نمى‏دهد و قطرات آن که از عمق وجودم سرچشمه گرفته‏اند بر شیارهاى مورب گونه‏هایم سرازیر مى‏شوند و قلبم را از هر چه غیر از توست مى شویند و قلبم اکنون آنچنان زلال است که مردن و منتظر ماندن برایش یکسان است . قلب من خواه‏با مرگ بخاطر تو پر شود خواه با انتظار براى تو! فرقى نمى‏کند، در این هر دو ابدیت عشق تو برپاست! براستى تو کیستى؟ تو که در کنارم هستى بى‏آنکه تو را ببینم یا حداقل بشناسم، تو که غالبا دیدارت مى‏کنم ! تو کیستى که وقتى با تو صحبت مى‏کنم سکوت مى‏کنى و هیچ بر زبان نمى‏آورى ولى به اعماق قلبم نفوذ کرده و آنجا با من سخن مى‏گویى؟! بگو براستى تو کیستى؟ چگونه‏اى؟ کجائى؟ چه وقت مى‏آیى؟ آن زمان که گل ستاره‏ها پرپر شدند؟ آن زمان که همه رؤیاهاى درخشان پرنده‏اى شدند و پر کشیدند؟ آن زمان که تبر مرگ بر خاکم افکند و طاق آسمان فرو ریخت؟ آن زمان مى‏آیى؟ نه نه، چه عذاب‏آور است و چه تلخ و ناگوار، با من اینگونه نامهربان مباش و بیا، بیا و درد مرادرمان کن !

چشمهایم دیگر از اشک پر شده و افق را تار مى‏بینم و درخشش آسمان در قطرات اشکم محو مى‏شود، دلم طاقت نمى‏آورد مى‏خواهم فریادى از عمق جان برآورم و به همه بگویم دیگر تاب این همه انتظار ندارم،ولى شیرینى و زیبایى و عظمت این انتظار خوش همچون سنگى مقاوم در برابر سیلاب گریه‏هاى من‏نشسته پس اى پاکتر از زلال آب همچون ستاره‏اى پس از باران منتظرت مى‏نشینم و از تو مى‏پرسم; که براستى چه وقت مى‏آیى؟ تا همه را از اینهمه ظلم و ستم و جور رهایى دهى! آن چه زمانى است که تو: محبوب ما، سرور ما، صاحب ما و آقاى بزرگوار ما بر مسند زرین پادشاهى عالم عدالت مى‏نشینى! براستى اى صاحب عصر آن چه عصرى است؟ و در این هنگام است که طنین دلنوازالله‏اکبر گوشم را مى‏نوازد و امید بر فرج و ظهورت مى‏بندم اى بهترین،

اى یوسف گمشده زهراعلیهاالسلام!

 

دلنوشته ای از: مهرنوش بلالیان





طبقه بندی: امام زمان(عج)
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88 مرداد 22 توسط صادق | نظر

امام زمان

جناب حجة الاسلام على مرعشى به نقل از عمویشان جناب حجة الاسلام سید محمود مرعشى و او نیز به نقل از شیخ محمد خاقانى فرمود:

با این که حدود 30 سال از زندگى‎ام مى‎گذشت، ازدواج نکرده بودم. مریضى، فقر و تنگدستى نیز زندگى مرا فرا رفته بود. روزى خبر یافتم که در همسایگى ما دختر لایقى است تصمیم گرفتم به خواستگاریش رفته و او را به همسرى در آورم ولى او از خانواده ثروتمندى بود، در حالى که من فقیر محض بودم . تنها راه چاره را توسل به حضرت بقیة الله دانستم پس روزى عازم مسجد کوفه شده، تا در آنجا توسل یابم.

وقتى به مسجد کوفه رسیدم، در را بسته یافتم، پس همانجا کنار در مسجد به گوشه‎اى پناه بردم، هواى سرد زمستانى مرا به هوس انداخت تا قهوه‎اى را که به همراه آورده بودم دم کنم پس آن را در قورى ریخته و دم کردم، از آن زمان، استفاده کرده و دو رکعتى نماز خواندم، چیزى نگذشت که قهوه آماده شد، ناگهان عربى به نزدم آمد، با ناراحتى قهوه‎اى به او تعارف کردم، او از آن قهوه قدرى نوشید ولى فرمانم داد که بقیه‎اش را خود بنوشم .

از زندگیم پرسید من با اکراه سر صحبت را با او باز کردم، ناگهان او رو به من کرده و فرمود: از سه مشکلى که دارى - سرفه، فقر و ازدواج با دختر همسایه، سرفه‎ات شفا یافته، و با آن دختر نیز ازدواج مى‎کنى، ولى فقر همیشه همراه تو خواهد بود! زیرا که مصلحت تو در آن است .

این را فرمود و رفت، وقتى به شهر بازگشتم دیدم از سرفه‎هاى مضمن خبرى نیست، به زودى با آن دختر نیز ازدواج کردم ولى همچنان در فقر باقى ماندم و حوادث پدید آمده و نویدهاى آن شب مرا به یقین رساند که در آن شب سرد، به محضر حضرت تشرف یافته بودم، در حالى که خود خبر نداشتم .


منبع: تشرف یافتگان، از مجموعه شمیم عرش، پژوهشکده تزکیه اخلاقى امام على علیه¬السلام





طبقه بندی: امام زمان(عج)
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88 مرداد 15 توسط صادق | نظر بدهید

امام زمان

 

مقدمه:

 

 و پذیرش‌ امامت‌ آن‌ حضرت‌، امری‌ اصل اعتقاد به‌ وجود مقدس‌ امام‌ زمان‌ بدیهی‌ و ضروری‌ مذهب‌ شیعه‌ به شمار می‌رود. دلایل ‌عقلی‌، قرآنی‌ و روایی‌ این اعتقاد تاکنون‌ به‌ خوبی‌ تبیین‌ شده، ولی‌ با توجه‌ به‌ شرایط خاص تاریخی‌ عصر  به خوبی تبیین نگردیده است. غیبت، فروعات‌ مباحث‌ درباره حضرت‌ حجت

مسائلی ‌نظیر ویژگی‌های زندگی‌ حضرت‌ در زمان‌ غیبت‌، آثار و پی‌آمدهای‌ مسئله غیبت‌ در تفکر شیعی، علل‌ طولانی‌ شدن‌ غیبت‌ و نقش‌ مردم در این‌ خصوص‌، شرایط ظهور و نشانه‌های آن‌، تاکنون‌کمتر مورد تأمل‌ قرار گرفته‌ است.‌ این‌ امر رسالت‌ دین‌پژوهان‌ و نخبگان‌ فکری‌ ـ فرهنگی ‌را در خصوص تحقیق‌ و تتبع‌ جامع‌ و بازنگری‌ دقیق‌ این‌‌گونه‌ مباحث‌، دو چندان‌ می‌کند.

 دراین‌‌باره، یکی‌ از موضوع‌هایی ‌که‌ قرن‌ها پس از رحلت‌ آخرین‌ نایب‌ خاص ‌حضرت‌ و آغاز غیبت‌ کبرا از سال‌ 329 قمری تاکنون در میان‌ شیعیان مطرح‌ بوده،  در این‌ زمان‌ است‌ که‌ از جهاتی جای بحث و?مسئله رؤیت‌ و ملاقات‌ با حضرت‌ حجت بررسی دارد.

 در میان کتاب‌های ‌موجود در این‌ زمینه، کمتر کتابی به آسیب‌‌شناسی این موضوع پرداخته است. آن‌چه در میان نویسندگان بیشتر مرسوم شده، شرح‌حال‌نگاری و حکایت‌نویسی است که برخی‌ نیز با سطحی‌نگری‌ عوامانه‌ و بدون توجه کافی به پالایش و تفکیک حکایت‌های معتبر از نقل‌های بی‌اساس، تنها به‌ گرد‌‌آوری‌ حکایت‌ها‌ و گفته‌های بی‌ربط و با ربط، همت‌ گماشته‌اند‌ و‌ ناخواسته‌ بر ابهامات‌ مسئله افزوده‌اند.

نگارنده‌ با طرح‌ این‌ موضوع‌، ادعا ندارد که حقّ‌ مطلب‌ را ادا کرده، ولی‌ سعی‌ نموده‌ ضمن‌ درک‌ خلأها و توجه‌ دادن‌ به‌ برخی‌ افراط و تفریط‌های ‌صورت‌ گرفته‌ و کاستی‌های‌ موجود در این‌ زمینه،‌ با روش مناسب‌، به‌ طرح‌ و بررسی ‌این ‌موضوع‌ بپردازد و در حد توان‌ قدم‌ مؤثری‌ در این‌ مسیر بردارد.

پذیرش‌ امامت‌ آن‌ حضرت‌، امری‌ اصل اعتقاد به‌ وجود مقدس‌ امام‌ زمان‌ بدیهی‌ و ضروری‌ مذهب‌ شیعه‌ به شمار می‌رود.

بررسی امکان ارتباط و ملاقات و وقوع آن در عصر غیبت کبرا ‌و نیز ارزیابی دلایل و دیدگاه‌های ارائه شده دراین‌باره و یافتن پاسخ‌ به این‌ پرسش‌‌های مهم و همگانی، هدف این نوشتار است‌.‌ آیا‌ در زمان‌ غیبت‌ کبرا دیدار با حضرت امکان ندارد؟ یا این‌که بنا به مصالحی و به گونه‌ای استثنایی و موردی ملاقات امکان دارد؟ مقتضای ادله و روایات در این‌باره چیست؟

علمای شیعه اصل مسئله امکان تشرف را در عصر غیبت، به گونه اجمالی پذیرفته‌اند، اما در ویژگی‌های این مسئله اختلاف نظر دارند. البته برخی از فرقه‌های شیعی و بعضی از نویسندگان معاصر نیز در این موضوع تردید کرده‌اند و یا آن را انکار نموده‌اند.

مطالب مورد نظر در سه بخش سامان‌دهی شده است: بخش اول، به طرح موضوع، تبیین ابعاد موضوع، پرسش‌ها و فرضیه‌های بحث اختصاص دارد؛ در بخش دوم، نظریه پذیرش دیدار، پیروان این نظریه، دلایل آن و... مورد توجه خواهد بود؛ در بخش سوم، دیدگاه مخالفان وقوع ملاقات، پیروان آن و دلایل آن بررسی می‌شود و در پایان، بحث جمع‌بندی می‌گردد.

حضرت مهدی

معنای‌ ارتباط و ملاقات‌ و انواع آن

 

واژه‌ ارتباط به‌ معنای‌ پیوند، اتصال‌ و هم‌بستگی‌ است‌ که‌ بیشتر برای ایجاد پیوند دو طرفه‌ و دو جانبه‌ به‌ کار می‌رود. ریشه ثلاثی‌ مجرد آن‌، لغت‌ «ربط» به‌ معنای‌ بستن‌ چیزی‌ است‌.

کلمه‌ ملاقات‌، معنایی‌ اخص‌ از ارتباط دارد که مفهوم نوعی‌ گفت‌وگو و شناخت را  در نزد عرف، به‌ معنای درک‌ نیز در بردارد.  اصطلاح‌ ارتباط و ملاقات با امام‌ عصر حضور، گفت‌وگو و شرف‌یابی است‌ که‌ حالت‌های مختلفی‌ می‌تواند داشته‌ باشد.

بررسی ارتباط و ملاقات، در دو دوره غیبت صغرا و کبرا متفاوت می‌نماید. بررسی دوره نخست، خارج از موضوع بحث است و ارتباط و ملاقات در عصر غیبت کبرا چند نوع دارد:

الف) ارتباط روحی‌: این‌ نوع ارتباط که‌ بیشتر صبغه‌ عرفانی‌ دارد، دارای قلمرو گسترده‌ای است که هم مطلق توجه معنوی و انس و توسل به حضرت را شامل می‌شود و هم به طور خاص، مکاشفات‌ روحی‌ از راه پیوند ‌‌و ایجاد سنخیت‌ میان‌ شخص‌ و امام‌ را در بر می‌گیرد. البته این ارتباط ضوابطی را می‌طلبد و میزان‌ موفقیت‌ در آن‌، به‌ میزان‌ طهارت‌ روحی‌ و صفای‌ باطنی شخص‌، بستگی دارد. از این‌رو، تعریف‌ خاصی‌ را بر نمی‌تابد.

ب) ملاقات‌ در خواب‌: در این‌ نوع‌ ملاقات‌ که‌ ظرف‌ تحقق‌ آن‌ عالم‌ رؤیاست،‌ شخص‌، حضرت‌ را متناسب‌ با عالم‌ رؤیا ملاقات‌ می‌کند و با حضرت‌ نشست‌ و برخاست‌ یا گفت‌وگو دارد. این‌ نوع‌ ملاقات‌ نیز ممکن‌ است برای‌ بسیاری‌ از افراد رخ‌ بدهد، به ویژه در شرایط روحی مناسب‌ و حالات‌ توجه‌ و توسل‌ به‌ آن‌ حضرت ـ البته صرف‌ رؤیا، از نظر‌ حجیت شرعی‌ تکلیف‌آور نیست.

ارتباط روحی ضوابطی را می‌طلبد و میزان‌ موفقیت‌ در آن‌، به‌ میزان‌ طهارت‌ روحی‌ و صفای‌ باطنی شخص‌، بستگی دارد.

ج) ملاقات‌ در حال‌ بیداری‌: دیدن حضرت با چشم‌ ظاهری و در بیداری‌، منظور از این‌ نوع‌ ملاقات‌ است‌؛ با ایشان تماس‌ بگیرد، چه‌ امام‌ را بشناسد و چه‌ نشناسد.

دیدار در بیداری،‌ از نظر شناختن‌ و نشناختن امام‌، صورت‌‌های‌ مختلفی‌ دارد که‌ آنها را برمی‌شماریم:

1. دیدار با حضرت‌ با عنوان‌ غیرحقیقی،‌ به‌ گونه‌ای که‌ دیدار‌کننده‌ به هنگام ملاقات‌ و بعد از آن، هیچ‌گونه‌ توجه‌ و التفاتی‌ به حضرت ندارد و ایشان در این‌ دیدار، فردی ناشناس و عادی ‌تلقی‌ می‌شود.

 ممکن‌ است این‌ نوع‌ دیدار ‌برای‌ بعضی‌ چندبار رخ‌ دهد، به ویژه در مکان‌هایی که‌ حضرت‌ آن‌جا رفت‌و‌آمد و با افراد فراوانی برخورد‌ دارد.

 شخص، در این‌گونه دیدار، امام را ملاقات می‌کند، ولی چون شناختی در کار نیست، ثمره چندانی ندارد.

2. دیدار با حضرت‌ با عنوان‌ حقیقی‌ ایشان،‌ طوری‌ که‌ شخص‌، در همان زمان دیدار، حضرت‌ را بشناسد و یا حضرت خود را معرفی کند.

ویژه نامه میلاد حضرت مهدی (عج )

 این‌ نوع‌ ملاقات‌ یعنی‌ دیدار همراه‌ با شناخت‌، بسیار نادر و اندک‌ است؛ زیرا کثرت چنین‌ ملاقات‌هایی ‌با حکمت و فلسفه غیبت‌ منافات‌ دارد. اگر در موارد‌ استثنایی‌ اجازه چنین‌ تشرفی‌ داده‌ شود، بنا به ‌مصالح‌ خاصی است، هرچند ما آن را ندانیم. در میان نقل‌های ‌تشرفات‌ نیز این‌ نوع‌ ملاقات‌، بسیار اندک‌ است‌.

3. دیدار با حضرت‌ در هنگام‌ غفلت‌ از حضور امام که شخص‌، امام‌ را ملاقات‌ می‌کند، ولی‌ پی به هویت‌ امام نمی‌برد و حضرت را شخصی‌ عادی‌ می‌پندارد، یا این‌که حضرت‌ با تصرفات‌ غیبی‌ نمی‌گذارد که ملاقات‌کننده او را بشناسد. آن‌گاه پس‌ از پایان‌ ملاقات‌ نیز شخص، به دلیل مشاهده کرامات‌ و معجزات‌ در این‌ دیدار یا نشانه‌های دیگر، متوجه‌ حضور حضرت می‌شود و اطمینان می‌یابد که‌ او امام‌ بوده‌ است‌؛ برخلاف‌ صورت‌ اول‌ که‌ شخص‌ بعد از دیدار نیز متوجه‌ قضیه ‌نمی‌شود.

بیشتر نقل‌ تشرفاتی‌ که درکتاب‌ها ثبت شده و از زبان برخی عالمان و اهل تقوا نقل می‌شود، از این‌‌گونه ملاقات‌ها به شمار می‌رود.

ملاقات‌ و مشاهده حضرت‌ در حال‌ بیداری، از میان‌ سه‌ گونه دیدار، محل بحث و نزاع است. گونه اول ملاقات در حال بیداری، به لحاظ این‌که سخنی از ملاقات در آن مطرح نیست و گویی دیداری صورت نمی‌گیرد جدا از بحث ماست.

 

نویسنده: قنبرعلی صمدی





طبقه بندی: امام زمان(عج)
نوشته شده در تاریخ جمعه 88 خرداد 29 توسط صادق | نظر بدهید

راهکارهای عملی برای دیدار امام زمان!

امام زمان علیه السلام

اگر چه قابل انکار نیست که راههایى براى دیدن امام زمان، علیه‏السلام، وجود دارد، اما باید دانست که دیدار آن بزرگوار، آن هم در دوران غیبت، یک اصل اساسى و ضرورى نیست. در زمان ظهور پیامبر، صلى‏الله‏علیه‏وآله، و حضور امامان بزرگوار، علیهم‏السلام، نیز بسیارى از پیروان صادق و شیعیان راستین بودند که حتى براى یک بار هم توفیق دیدار نیافتند.

آنچه در دوران غیبت، اصل اساسى و وظیفه شیعیان به شمار مى‏رود، انتظار صادقانه و کسب آمادگیهاى لازم براى یارى رساندن به امام زمان، علیه‏السلام، و همراهى با او در احیاى ارزشهاى اسلام و قرآن است.

کسى که همواره در حالت انتظار به سر مى‏برند و با اصلاح خویش، نسبت‏به پیروى و اطاعت از مولاى غایب خود اصرار مى‏ورزد، اگرچه بظاهر امام زمان، علیه‏السلام، را نبیند، ولى همواره خود را در محضر او، و وجود گرامى او را در کنار خویش احساس مى‏کند.

در روایت آمده است که: «هرکس در انتظار قائم، علیه‏السلام، به سر برد، همچون کسى است که در خیمه امام زمان، علیه‏السلام، و در خدمت او باشد»

به گونه‏اى دیگر مى‏توان گفت: اگر مقصود ما از دیدار امام زمان، علیه‏السلام، فقط دیدن چهره او باشد، بدون اینکه از معنویات حضور شریفش بهره‏اى برگیریم و با مدد تعالیم او به مقام قرب و اطاعت‏خدا نزدیکتر شویم، این خود یک خسارت بزرگ است.

و اگر مقصود ما آشناتر شدن دلمان با نور محبت و ولایت او و شدت یافتن عزیمت و تلاشمان براى اطاعت و فرمانپذیرى از خداست، این خود بدون دیدار آن حضرت نیز حاصل مى‏آید.

باید دانست که دیدار آن بزرگوار، در دوران غیبت، یک اصل اساسى و ضرورى نیست

کسى که با نقش امام زمان، علیه‏اسلام، در شریعت آشناست و فرمایشها و دستورات آن بزرگوار را مى‏شناسد و به آنها عمل مى‏کند، بدون تردید مورد عنایت آن مولاى موعود است و چه بسا در فرصتى پیش‏بینى نشده توفیق دیدن و شناختن او را نیز پیدا کند.

اما کسى که بدون توجه به حقوق امام زمان، علیه‏السلام، و بدون رعایت تکلیف خود نسبت‏به او، همواره فقط در جستجوى دیدن امام زمان، علیه‏السلام، است، اگرچه آن حضرت را ببیند، از این جستجو و دیدار بهره‏اى بایسته نخواهد برد.

البته همواره شیفتگانى سوخته‏دل و عاشقى پاکباخته بودند و هستند که پس از طى مراحل عالى معرفت و اطاعت از مولا، و به دنبال مبارزه‏هاى طولانى با نفس و پشت پا زدن به جلوه‏هاى رنگارنگ و دلفریب دنیا، دم از اشتیاق جانکاه و شوق هستى سوز خود نسبت‏به دیدار آن حجت الهى زده و مى‏زنند.

در آن مرحله، خود این عشق و اشتیاق راهگشاست، و آن محبوب حقیقى، خود راه دیدار را نشان مى‏دهد، و به وعده‏گاه وصال دعوت مى‏فرماید. زیرا مسلم است که محبت و شوق آن بزرگوار نسبت‏به آنان، شدیدتر و فراوانتر از محبت و شوق آنان نسبت‏به اوست.

با این همه باز هم پذیرفتنى است که مردم عادى نیز در پى کسب فضیلتى یا به منظور برآورده شدن حاجتى، انگیزه دیدار آن پیشواى عالمیان را داشته باشند. در این زمینه:

× تصمیم صادقانه بر ترک گناه یا گناهانى خاص،

× پیمان انجام همیشگى کارى استحبابى همچون نماز اول وقت،

× استمرار بر نماز شب، زیارت عاشورا، زیارت جامعه،

× زیاد صلوات فرستادن و دعا براى تعجیل فرج نمودن،

× تداوم هر روزه دعاى عهد و دعاى فرج،

× مقید بودن به دعاى ندبه و زیارتهایى خاص همچون زیارت «آل یس‏»،

× دوره کردن قرآن کریم و حج‏بیت‏الله‏الحرام به نیابت از آن حضرت،

× رفتن به زیارت معصومین، و مساجدى چون سهله و جمکران و انجام اعمال آن طى 40هفته،

× خواندن آیات و روایاتى ویژه پس از هر نماز.

راههاى تجربه شده و وسایلى مورد اطمینان هستند که در فرمایشهاى خود امام زمان، علیه‏السلام، یا امامان دیگر، علیهم‏السلام، مورد تصریح قرار گرفته، یا از بررسى تشرفات برخى صالحین قابل استنتاج مى‏باشد.

 هرکه در انتظار قائم باشد همچون کسى است که در خیمه ایشان و در خدمت او باشد

در طلب دیدار امام زمان، علیه‏السلام، شایسته است‏به نکاتى چند توجه شود:

1. اعتماد به عنایت الهى.

2. ترک انگیزه‏هاى مادى و دنیاگرایانه.

3. پرهیز از افراط و تفریط و اقداماتى که ضرر قطعى براى روان و بدن دارد.

4. پرهیز از عزلت و کناره‏گزینى و بى‏توجهى به مسؤولیتهاى اجتماعى.

5. اجتناب از تماس گرفتن با افرادى که در لباسهاى گوناگون، این ابزار

مقدس را دستمایه اهداف دنیایى و مقاصد ناصواب خویش قرار داده‏اند.

6. ناامید نشدن از تاخیر فیض دیدار به خاطر مصلحتهایى خاص.

7. عدم نگرانى از برآورده نشدن حاجتى که ممکن است در علم الهى امام، به ضرر انسان باشد.

8. مراقبت نسبت‏به نادیده گرفته نشدن کامل اسباب و علل عادى،

و خارج نشدن زندگى انسان از مسیر دیانت و عرف دینداران.

9. تلاش براى ایجاد قابلیت و شایستگى لازم در جهت استمرار عنایت و فیض دیدار.

10. همت والا داشتن و ارزش شایسته نهادن به نعمت جستجو و دیدار، در راستاى

بهره‏گیرى معنوى و الهى و اکتفا نکردن به حاجتهاى مادى و بهره‏هاى زودگذر.

 

اللهم ارنى الطلعة الرشیدة والغرة الحمیدة واکحل ناظرى بنظرة منى الیه

معاونت فرهنگى مسجد مقدس جمکران





طبقه بندی: امام زمان(عج)
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88 خرداد 21 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.