یار من یوسف نیا، اینجا کسی یعقوب نیست
لحظه ای چشمانشان، از دوریت مرطوب نیست
ای گل زیبای من، از غربتت اشکی نریخت
نازنین،اینجا خداهم پیششان محبوب نیست
نوبهارم،درفراقت هیچ کس محزون نشد
منجی انسانییت،اینجا شرایط جور نیست
گرچه در هر جمعه ای، زیبا، دعایت میکنند
این دعاها بر زبان است؛ جنسشان مرغوب نیست
طبقه بندی: انتظار، امام زمان، جمعه
یا صاحب الزمان! داستان یوسف را گفتن و شنیدن به بهانهی توست .
شرمندهایم .
میدانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .
میدانیم کوتاهیها، نادانیها و سستیهای ما، ستمهایی است که در حق تو کردهایم .
یعقوب به پسران گفت: به جستجوی یوسف برخیزید،
و ما با روسیاهی و شرمندگی، آمدهایم تا از تو نشانی بگیریم .
به ما گفتهاند اگر به جستجوی تو برخیزیم، نشانی از تو مییابیم .
اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم .
اگر بگویند برای یافتن تو باید بیابانها را درنوردیم، در مینوردیم .
اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به کوه و صحرا گذاریم، میگذاریم .
ای یوسف زهرا !
خاندان یعقوب پریشان و گرفتار بودند،
ما و خاندانمان نیز گرفتاریم،
روی پریشان ما را بنگر. چهره زردمان را ببین .
به ما ترحم کن که بیچارهایم و مضطر
ای عزیزِ مصرِ وجود !
سراسر جهان را تیره روزی فرا گرفته است .
نیازمندیم ! محتاجیم و در عین حال گناهکار
از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر کن .
یابن الحسن !برادران یوسف وقتی به نزد او آمدند کالایی – هر چند اندک – آورده بودند،
سفارشنامهای هم از یعقوب داشتند .
اما ...
ای آقا ! ای کریم ! ای سرور !
ما درماندگان، دستمان خالی و رویمان سیاه است .
آن کالای اندک را هم نداریم .
اما ... نه،
کالایی هر چند ناقابل و کم بها آوردهایم .
دل شکسته داریم
و مقدورمان هم سری است که در پایت افکنیم .
ناامیدیم و به امید آمدهایم .
افسردهایم و چشم به لطف و احسان تو دوختهایم .
سفارش نامهای هم داریم .
پهلوی شکسته مادر مظلومهات زهرا را به شفاعت آوردهایم .
یا صاحب الزمان !
به یقین، تو از یوسف مهربانتری .
تو از یوسف بخشندهتری .
به فریادمان برس، درماندهایم .
ای یوسف گم گشته ! و ای گم گشتهی یعقوب !
یعقوبوار، چه شبها و روزها که در فراق تو آرام و قرار نداریم .
در دوران پر درد هجران، اشک میریزیم و میگوییم:
تا به کی حیران و سرگردان تو باشیم .
تا به کی رخ نادیده ترا وصف کنیم .
با چه زبانی و چه بیانی از اوصاف تو بگوییم و چگونه با تو نجوا کنیم .
سخت است بر ما، که از دوری تو، روز و شب اشک بریزیم .
سخت است بر ما، که مردم نادانتر واگذارند .
سخت است بر ما، که دوستان، یاد ترا کوچک شمارند .
یا بقّیةالله !
خستهایم و افسرده،
نالانیم و پژمرده،
گریه امانمان را بریده است .
غم دوری، دیوانهمان کرده است .
اما نمیدانیم چه شیرینی و حلاوتی در این درد و دوری است که میگوییم:
کجاست آن که از غم هجران تو ناشکیبایی کند .
تا من نیز در بی قراری، یاریش دهم
کجاست آن چشم گریانی که از دوری تو اشک بریزد؟
تا من او را در گریه یاری دهم
مولای من! دیدگانمان از فراق تو بی فروغ گشتهاند .و میدانیم پیراهن یوسف، یادگار ابراهیم، نزد توست .
و ای کاش نسیمی از کوی تو ،
بوی آن پیراهن را به مشام جان ما برساند .
و ای کاش پیکی، پیراهن ترا به ارمغان بیاورد
تا نور دیدگانمان گردد .
ای کاش پیش از مردن، یک بار ترا به یک نگاه ببینیم .
درازی دوران غیبت، فروغ از چشمانمان برده است
کی میشود شب و روز ترا ببینیم و چشمانمان به دیدار تو روشن گردد؟
شکست و سرافکندگی، خوار و بی مقدارمان کرده است .
کی میشود ترا ببینیم که پرچم پیروزی را برافراشتهای؟
و ببینیم طعم تلخ شکست و سرافکندگی را به دشمن چشاندهای .
کی میشود که ببینیم یاغیان و منکران حق را نابود کردهای ؟
و ببینیم پشت سرکشان را شکستهای .
کی میشود که ببینیم ریشه ستمگران را برکندهای ؟
و اگر آن روز فرا رسد ...
و ما شاهد آن باشیم ،
شکرگزار و سپاسگو نجوا میکنیم:
الحمدلله رب العالمین .
طبقه بندی: امام زمان
شب جمعه بود; گفت و گویى در لحظاتى ناب
وارد شدم بر کریم، با دستانى خالى از حسنات و قلبى تهى از سلامت
گفتم: بسمالله النور .
گفتا: الذى هو مدبر الامور .
گفتم: بسمالله النور النور .گفتا: الذى خلق النور من النور .
گفتم: کیستى؟گفتا: المهدى طاووس اهل الجنة .
گفتم: چه زیبا پاسخ مىدهى .گفتا: انا ابن الدلائل الظاهرات .
گفتم: چگونه در برابر قدوم مبارکتان رکوع کنم؟گفتا: ما اسئلکم علیه من اجر الا المودة فىالقربى .
گفتم: این جان فدایتان، متاعى که هر بى سر و پایى دارد .گفتا: اللهم وال من والاه وعاد من عاداه .
گفتم: مولاجان! مىخواهم شیرینى وصال را بچشم .گفتا: تا تلخى فراق نچشى به شیرینى وصال خرسند نگردى .
گفتم: مىخواهم محبوب حق تعالى شوم .گفتا: تا ترک لذات طبیعى خیالى نکنى محبوب حق تعالى نشوى .
گفتم: مىخواهم کارهایم رنگ خدایى داشته باشد .گفتا: اگر دائمالحضور باشى کار خدایى کنى .
گفتم: در مشکلات غوطهورم .گفتا: کلید حل مشکلات تضرع در نیمه شب است .
گفتم: افضل اعمال کدامین است؟گفتا: به فرموده جدم «انتظار الفرج» .
گفتم: سخنان جدتان را متذکر مىشوید!گفتا: کنا نور واحد .
گفتم: پایانمان چه مىشود؟گفتا: العاقبة للمتقین .
گفتم: عزیز على ان ارى الخلق ولاترى .گفتا: غبار را پاک کن تا ببینى .
گفتم: کى مىآیید؟گفتا: اذا قضى امرا فانما یقول له کن فیکون .
گفتم: یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله .گفتا: انا غیر مهملین لمراعاتکم ولاناسین لذکرکم
یا ابا صالح المهدى (عج) !چه بگویم که ناگفته خود همه را مىدانى فقط بدان که من هم به شما اقتدا مىکنم آنگاه که دستبر دعا برمىدارى و مىخوانى:
«امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء»
مینا ریاضى - نجفآباد
طبقه بندی: امام زمان
لقب مشهور امام زمان(عج)، "مهدى" و القاب دیگر ایشان؛ منتظر، حجّت، خلف صالح، قائم و صاحبالزمان مىباشد. اما نام و کنیه ایشان، نام و کنیه رسول خدا(صلى الله علیه و آله) است. چه این که آن حضرت فرمود: مردى از فرزندان من در آخر زمان قیام مىکند که اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است.1
نام پیامبر، محمد و کنیه او ابوالقاسم است و همین نام و کنیه براى حضرت مهدى(علیهالسلام) است. اما روایاتى وارد شده است که از ذکر نام او قبل از آن که ظهور کند نهى کردهاند و حتى از آن حضرت نقل شده است که فرمود: لعنت خدا بر کسى که در میان جمع مردم، نام مرا ببرد.2
روایات به طور مطلق از نام بردن نام ولى عصر(علیهالسلام) نهى کردهاند، بنابراین این نهى روایات تنها به زمان غیبت صغرى مربوط نمىشود بلکه غیبت کبرى را هم در بر مىگیرد.
احادیثى درباره فلسفه القاب آن حضرت وارد شده است که در این جا به ذکر چند روایت اکتفا مىکنیم:
"صقربن دلف" گوید: از امام جواد(علیهالسلام) شنیدم که فرمود: امام بعد از من على است، امر او، امر من است و سخن او، سخن من و طاعت او، طاعت من است و امامت بعد از او با فرزندش حسن مىباشد که امر او، امر پدرش و سخن او سخن پدرش و اطاعت از او، اطاعت از پدرش مىباشد. آنگاه سکوت کرد.
عرض کردم: یابن رسول الله! امام بعد از حسن کیست؟
حضرت گریه شدیدى کرد و فرمود: بعد از حسن، فرزندش، قائم به حق و امام منتظر است . عرض کردم: یابن رسول الله! چرا قائم نامیده شد؟
فرمود: زیرا بعد از آن که نام ایشان از میان مىرود، اکثر کسانى که به او اعتقاد دارند از او روىگردان مىشوند، قیام مىکند.
عرض کردم: چرا منتظر نامیده شد؟ فرمود: زیرا غیبتى دارد که بسیار طولانى است و مخلصین، منتظر او هستند و شک کنندگان، او را انکار کرده و منکران، نامش را استهزا مىکنند. کسانى که براى ظهورش وقت تعیین مىکنند فراوان مىشوند و کسانى که درباره او تعجیل دارند هلاک مىگردند و آنان که تسلیم هستند نجات مىیابند.3
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: قائم، مهدى نامیده شد زیرا به امرى هدایت مىکند که مردم از آن گمراه شدهاند و قائم نامیده شده است زیرا براى اقامه حق قیام مىکند.4
امام رضا(علیهالسلام) نیز به هنگام ذکر لفظ قائم بر مىخاست و دست خود را بر سر مىگذاشت و مىگفت: اللّهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه.5
پی نوشت ها:
1- عقد الدور، باب دوم ، ص 32.
2- بحارالانوار، ج 51، ص 33.
3- بحارالانوار، ج 51، ص 30.
4- بحارالانوار، ج 51، ص 30.
5- مستدرک سفینة البحار، ج 8، ص 629.
برگرفته از کتاب پرچم هدایت، محمد رضا اکبرى
طبقه بندی: امام زمان