![نماز](http://img.tebyan.net/big/1389/05/24097213114205588919623161502882314387.jpg)
برای
بهتر شدن در هر امری نیاز به تمرین و ممارست هست که مهارت ایجاد شود در
امور معنوی هم همین است اگر کسی میخواهد یک دیندار واقعی باشد و در جاده
کمال گام بردارد باید بداند که انجام دستورات دینی نیاز به دقت و تمرین و
مداومت دارد .
مثلا برای تأثیر نماز، ستون دینمان خداوند متعال در قرآن کریم در وصف مؤمنان میفرماید : «الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ»1 ؛ آنان که بر نماز خویش پیوسته و پایندهاند.
این
ویژگى آنهاست که ارتباط مستمر با درگاه پروردگار متعال دارند، و این
ارتباط از طریق نماز تأمین مى گردد، نمازى که انسان را از فحشاء و منکر
باز مى دارد، نمازى که روح و جان انسان را پرورش مى دهد، و او را همواره
به یاد خدا مى دارد، و این توجه مستمر مانع از غفلت و غرور، و فرو رفتن در
دریاى شهوات ، و اسارت در چنگال شیطان و هواى نفس مى شود.
بدیهى است منظور از مداومت بر نماز این نیست که همیشه در حال نماز باشند، بلکه منظور این است در اوقات معین نماز را انجام مى دهند.
اصولا
هر کار خیرى آنگاه در انسان اثر مثبت مى گذارد که تداوم داشته باشد، و لذا
در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم : ان
احب الاعمال الى الله ما دام و ان قل : محبوبترین اعمال نزد خدا چیزى است که مداومت داشته باشد، هر چند کم باشد.
در حدیثى از امام باقر (علیه السلام ) مى خوانیم : منظور این است هر گاه انسان چیزى از نوافل را بر خود فرض مى کند همواره به آن ادامه دهد.
گاه
دیده میشود که بعضی از جوانان عزیز به این بهانه که هیچ تحولی را در نتیجه
نمازشان مشاهده نمیکنند نسبت به نماز بی رغبت میشوند و گاه ممکن است نماز
را به طور کل ترک کنند که این دامی است خطرناک از طرف شیطان مخصوصا با این
فضای شبه ناکی که ما در آن قرار داریم باید هر چه بیشتر به نماز پناه
ببریم تا بدین وسیله راه هدایت را تشخیص دهیم و به بیراهه های مخوف در
نیفتیم و سقوط نکنیم .
گاه یک غبطه و حسرت نسبت به بزرگان و
پیشوایان ممکن است ما را به نماز خودمان بدبین و بی میل کند مثلا با خود
میگویم نماز آیت الله بهجت کجا و نماز من کجا؟ یا فلان عالم نماز میخواند
ما هم نماز میخوانیم؟ خوب این خوب است اما نباید این مقایسه به جای تلاش
ما را به عقب براند و بی میل کند به نماز بلکه باید آگاه بود که بزرگان
اساتید ما هستند و ما برای استاد شدن باید راه آنها را برویم تا بدان مقصد
عالی برسیم نه با یک مقایسه نابجا نا امید گشته و راه پسرفت پیش گیریم .
اگر
مداومت بر نماز باشد و شخص در هر چه بهتر شدن آن بکوشد آنجاست که به لذت
عبادت دست خواهد یافت تکلیف و عبادت سخت است و کسی در این راه موفق است که
سختی ها را به جان بخرد والا با داشتن آرزو و حسرت در دل کاری از پیش
نمیرود باید در مقابل طوفان شهوات و غرایز و زرق و برق دنیا مقاوم بود بعد
ما هم میشویم الگو و نمونه برای دیگران.(انشاء الله)
منبع: تفسیر نمونه جلد 25
1- سوره معارج آیه 23.
از:
محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان
طبقه بندی: حدیث، نماز، مداومت
![محمد رسول الله](http://img.tebyan.net/big/1388/11/21612511113535811581735524512209417817201.jpg)
1- آیة المنافق ثلاث : اذا حدث کذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان
نشان منافق سه چیز است : 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در امانت خیانت نماید .
صحیح مسلم ، کتاب الایمان ، ح 89
2- لا ینال شفاعتی من اخر الصلوة بعد وقتها
کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید
(بحارالانوار،ج،83ص20)
3- أبغض الحلال الی الله الطلاق .
منفورترین چیزهای حلال در پیش خدا طلاق است .
سنن ابی داود ، کتاب الطلاق ، ح 1863
4- خَیرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ.
بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار
(تنبیه الخواطر، ج2، ص123 )
5- ابن آدم اذا اصبحت معافی فی بدنک آمنا فی سربک عندک قوت یومک فعلی الدنیاالعفاء .
فرزند آدم وقتی تن تو سالم است و خاطرت آسوده است و قوت یک روز خویش راداری ، جهانگر مباش .
کنز العمال ، ج 3 ، ص 782 ، ح 8740
6- ابن آدم عندک ما یکفیک وانت تطلب ما یطغیک لا بقلیل تقنع ولا بکثیر تشبع .
فرزند
آدم ، آنچه حاجت تو را رفع کند در دسترس خود داری و در پی آنچه تو را به
طغیان وا می دارد روز میگذاری ، به اندک قناعت نمیکنی و از بسیار سیر نمی
شوی .
کنز العمال ، ج 3 ، ص 782 ، ح 8740
7- مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
8- اتق دعوة المظلوم فإنما یسال الله حقه وان الله لن یضیع لذی حق حقه
از نفرین مظلوم بپرهیز زیرا وی به دعا حق خویش را از خدا میخواهد و خدا حق رااز حق دار دریغ نمیدارد .
کنز العمال ، ج 3 ، ص 507 ، ح 7650
9- اتقوا الحجر الحرام فی البنیان فانه اساس الخراب
از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهیزید که مایه ویرانی است .
کنز العمال ، ج 15 ، ص 405 ، ح 41575
10- اَلعِبادَهُ سَبعونَ جُزء، اَفضَلُها جُزءً طَلَبُ الحَلالِ
عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
11- اتقوا فراسة المؤمن فإنه ینظر بنور الله
از فراست مؤمن بترسید که چیزها را با نور خدا می نگرد .
سنن ترمذی ، کتاب تفسیر القرآن ، ح 3052
12- اتقوا الدنیا فوالذی نفسی بیده انها لأسحر من هاروت وماروت
از دنیا بپرهیزید ، قسم به آن کس که جان من در کف اوست که دنیا ازهاروت و ماروت ساحرتر است .
کنز العمال ، ج 3 ، ص 182 ، ح 6063
13- اتقوا دعوة المظلوم فإنها تصعد الی السماء کأنها شرارة
از نفرین مظلوم بترسید که چون شعله آتش بر آسمان میرود .
کنز العمال ، ج 3 ، ص 500 ، ح 7601
14- لکل شیئى زکاة و زکاة الابدان الصیام
براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.
(الکافى، ج 4، ص 62)
15- اثنان یعجلهما الله فی الدنیا البغی وعقوق الوالدین .
دو چیز را خداوند در این جهان کیفر می دهد : تجاوز(به حقوق دیگران)، و ناسپاسی به پدر و مادر.
کنز العمال ، ج 16 ، ص 462 ، ح 45458
16- اجرأکم علی قسم الجد اجرأکم علی النار .
هر کس از شما در خوردن قسم جدی تر است به جهنم نزدیکتر است .
کنز العمال ، ج 11 ، ص 7 ، ح 30390
در طلب دنیا معتدل باشید و حرص نزنید ، زیرا به هر کس هر چه قسمت اوست می رسد.
سنن ابن ماجه ، کتاب التجارات ، ح 2133
رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانهاش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.
(بحار الانوار،ج93،ص342)
19- احب الاعمال الی الله الصلاة لوقتها ثم بر الوالدین ثم الجهاد فی سبیل الله
بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقتش است ، آنگاه نیکی به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا .
کنز العمال ، ج 7 ، ص 285 ، ح 18897
20- احب العباد الی الله الاتقیاء الاخفیاء
محبوبترین بندگان در پیش خدا پرهیزگاران گمنامند.
کنز العمال ، ج 3 ، ص 153 ، ح 5929
همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاکت رساند و همین دو نیز هلاک کننده شماست.
(جهاد النفس، ص 247)
22- احب الاعمال الی الله أدومها وان قل .
محبوبترین کارها در پیش خدا کاریست که دوام آن بیشتر است ، اگر چه اندک باشد .
صحیح مسلم ، کتاب صلاة المسافرین و قصرها ، ح 1305
23- احب الاعمال الی الله من أطعم مسکینا من جوع أو دفع عنه مغرما أوکشف عنه کربا
بهترین کارها در پیش خدا آن است که بینوایی را سیر کنند ، یا قرض او رابپردازند یا زحمتی را از او دفع نمایند .
کنز العمال ، ج 6 ، ص 342 ، ح 15958
24- لا فقر اَشد من الجهل ، لا مال اَعود من العقل .
هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .
(اصول کافی،ج1،ص30)
25- احب الاعمال الی الله حفظ اللسان
بهترین کارها در پیش خدا نگهداری زبان است .
کنز العمال ، ج 3 ، ص 551 ، ح 7851
26- احب الجهاد الی الله عز وجل کلمة حق تقال لامام جائر
بهترین جهادها در پیش خدا سخن حقی است که به پیشوای ستمکار گویند.
مسند احمد ، باقی مسند الانصار ، ح 21137
بهترین غذاها در پیش خدا آن است که گروهی بسیار بر آن بنشیند .
کنز العمال ، ج 15 ، ص 233 ، ح 40716
بهترین بازیها در پیش خدا اسب دوانی و تیراندازی است .
کنز العمال ، ج 4 ، ص 344 ، ح 10812
29- طلب العلم فریضة علی کل مسلم، الا ان الله یحب بغاة العلم
طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.
(اصول کافی ج 1 /باب دوم/ص 35)
30- احب الله تعالی عبدا سمحا اذا باع وسمحا اذا اشتری وسمحا اذا قضی وسمحا اذااقتضی .
خداوند بندهای را که به هنگام خرید و هنگام فروش و هنگام دریافت سهلانگار است دوست دارد .
نهج الفصاحه ، ص 15 ، ح 85
31- احب عباد الله الی الله أنفعهم لعباده .
از جمله بندگان آن کس پیش خدا محبوبتر است که برای بندگان سودمندتر است.
نهج الفصاحه ، ص 15 ، ح 86
بر چهره ستایشگران، خاک بیفشانید .
کنز العمال ، ج 3 ، ص 574 ، ح 7960
آنکه در فرو بردن خشم از دیگران بیشتر است، از همه کس دور اندیشتر است .
نهج الفصاحه ، ص 17 ، ح 95
34- اختبروا الناس بأخدانهم ، فإن الرجل یخادن من یعجبه
مردم را از معاشرانشان بشناسید ، زیرا کند هم جنس با هم جنس پرواز .
نهج الفصاحه ، ص 19 ، ح 106
35- اخوف ما أخاف علی امتی الهوی وطول الامل .
بر امت خویش بیش از هر چیز از هوس و آرزوی دراز بیم دارم .
کنز العمال ، ج 3 ، ص 490 ، ح 7553
36- ادعوا الله وأنتم موقنون بالاجابة واعلموا أن الله لا یستجیب دعاء من قلبغافل لاه .
خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعارا از قلب غافل بی خبر نمی پذیرد .
کنز العمال ، ج 2 ، ص 72 ، ح 3176
37- ادنی أهل النار عذابا ینتعل بنعلین من نار یغلی دماغه من حرارة نعلیه .
از مردم جهنم آنکه عذابش از همه آسانتر است دو کفش آتشین بپا دارد که مغزوی از حرارت کفشهایش به جوش میآید .
کنز العمال ، ج 14 ، ص 527 ، ح 39507
38- ادنی جبذات الموت بمنزلة مائة ضربة بالسیف .
آسانترین کشش های مرگ مانند صد ضربت شمشیر است .
کنز العمال ، ج 15 ، ص 569 ، ح 42208
39- اذا ابتلی أحدکم بالقضاء بین المسلین فلا یقض وهو غضبان ولیسو بینهم فی النظروالمجلس والاشارة
اگر
یکی از شما به کار قضاوت میان مسلمانان دچار شود باید به هنگام غضب
ازقضاوت خودداری کند و میان ارباب دعوا در نگاه و نشیمنگاه و اشاره تفاوتی
نگذارد .
کنز العمال ، ج 6 ، ص 102 ، ح 15034
40- اذا أحب الله عبدا حماه الدنیا کما یظل أحدکم یحمی سقیمه الماء .
وقتی خداوند بنده ای را دوست دارد، دنیا را از او منع می کند چنانکه شما مریض خویش را از نوشیدن آب منع می کنید.
کنز العمال ، ج 6 ، ص 471 ، ح 16595
طبقه بندی: حدیث، رسول خد(ص)
امام صادق علیه السلام:
خداوند تبارک و تعالی می فرماید: هیچ چیزی نیست مگر این که کسی را مامور گرفتن آن کرده ام، به جز صدقه، که آن را با دست خودم به شتاب میگیرم
(البحار: 96/132/64)
پیامبر خدا صل الله علیه و آله:
بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد. عرض شد: چه کسی توان این کار را دارد؟ حضرت فرمود: برداشتن چیزهای آسیب رسان از سر راه، صدقه است، نشان دادن راه به دیگری، صدقه است، عیادت از بیمار، صدقه است، امر به معروف، صدقه است، نهی از منکر، صدقه است و جواب سلام را دادن، صدقه است
(البحار: 75/50/4)
پیامبر خدا صل الله علیه و آله:
زبانت را نگهدار، زیرا این کار صدقه ای است که برای خودت می دهی
(الکافی: 2/114/7)
امام صادق علیه السلام:
صدقه شبانه، خشم پروردگار را فرو می نشاند و گناه بزرگ را پاک میکند و حساب را آسان می گرداند و صدقه روزانه، مال و ثروت را به بار می نشاند و عمر را زیاد می کند
(البحار: 96/125/39)
طبقه بندی: حدیث
قال رسول الله (ص) :
إِنَّ ابواب السماء تفتح فى اول لیلة من شهر رمضان ولاتغلق الى آخر لیلة منه(1)
رسول خدا (ص) فرمود: درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى شوند و تا آخرین شب بسته نمى شوند.
قال رسول الله (ص) :
اذا استهلَّ رمضان غلقت أبوابُ النار (2).
رسول خدا (ص) فرمود: هنگامى که هلال ماه رمضان پدیدار گردد, درهاى دوزخ بسته شود.
قال ابوجعفر(ع) :
لکلّ شىء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان(3).
امام باقر (ع) فرماید: براى هر چیزى بهارى است و بهار قرآن ماه رمضان است.
عن ابى الحسن على بن موسى الرضا(ع):
من قرأ فى شهر رمضان آیة من کتاب الله کان کمن. ختم القرآن فى غیره من الشهور (4)
امام رضا (ع) :
کسى که در ماه رمضان آیه اى از کتاب خدا(قرآن) را بخواند
.مانند کسى است که در دیگر ماه ها تمام قرآن را خوانده باشد.
پىنوشت: بحار الانوار , ج 96, ص 344, ح 8.
2- بحار الانوار , ج 96, ص 348, ح 14.
3- کافى , ج 2 , ص 630 , ح 10.
4- بحار الانوار , ج 96, ص 341, ح 5.
طبقه بندی: حدیث
حدیث:
امام صادق علیه السلام:
آن که حدیث روایت کند و در دین فقیه و آگاه باشد بهتر است از هزار عابد که دین فهم و راوی حدیث نباشد(البحار: 2/145/9)
شوخی:
امام باقر علیه السلام:
خداوند کسی را که در میان جمعی شوخی و بذله گویی کند دوست دارد به شرط آن که ناسزاگوی در آن نباشد(الکافی: 2/663/4)
امام صادق علیه السلام:
هر گاه کسی را دوست داشتی، با او نه شوخی کن نه مجادله(الکافی: 2/664/9)
طبقه بندی: حدیث
«حدیث اخلاقى: بهترین اخلاق»
متن حدیث:
عن أبی عبداللّه(علیه السلام) قال: قال رسول اللّه(صلى الله علیه وآله): فی خطبة، ألا أخبرکم بخیر خلائق الدنیا والآخرة؟ العفو عمّن ظلمک وتصل من قطعک والإحسان إلى من أساء إلیک واعطاء من حرمک.(1)
ترجمه حدیث:
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در خطبه اى فرمودند: آیا به شما خبر دهم که بهترین اخلاق در دنیا و آخرت چیست؟ از کسى که به تو ستم کرده درگذر، با کسى که از تو قطع رابطه کرده رابطه برقرار کن، به کسى که به تو بدى کرده نیکى کن، به کسى که تو را محروم کرده عطا کن.
شرح حدیث:
خلائق جمع خلیقة و به معنى اخلاق است. مطابق این روایت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) چهار چیز به عنوان بهترین اخلاق دنیا و آخرت بیان فرمودند و واضح است که این برنامه در مورد دوستان است نه در مورد دشمنان. دوستان گاهى با هم اختلافى پیدا مى کنند یا کسى در مورد برادرش ظلم یا بدى مى کند و یا قهر کرده و قطع رابطه مى کند و یا در موقع نیاز محرومش مى کند، مثلاً نیاز به وام دارد او هم دسترسى دارد و نمى دهد، آیا در مقابل دوستانى که نسبت به انسان بى مهرى مى کنند و بر خلاف اخلاق دوستى رفتار مى کنند باید مقابله به مثل کرد یا مقابله به ضد؟ اسلام مى گوید مقابله به ضد کن چون وقتى انسان مورد ستم، محرومیّت و بى مهرى واقع شود آنهایى که روح ضعیفى دارند، در آنها حالت انتقامجویى پیدا مى شود و مقابله به مثل مى کنند و چون انتقامجویى حالت تصاعدى دارد اگر طرف مقابل یک بدى کرده او دو بدى مى کند، او یک دشنام داده طرف مقابل دو دشنام مى دهد و در طرف دیگر هم همین روح انتقامجویى پیدا مى شود و گاه یک بى مهرى ساده به کتک کارى و کشت و کشتار مى انجامد. اگر این حال انتقامجویى در میان دوستان نباشد و به مقابله به ضد تبدیل شود و انسان چنان کرامت نفس و سلطه بر هواى نفس داشته باشد که در مقابل بدیها نیکى کند، همان جا نقطه ختم پرونده است و دیگر تصاعدى پیش نمى رود. اگر به همین یک روایت عمل شود، شاید دو سوّم پرونده هاى دادگسترى خاتمه یابد.
گاه برادرها و یا پدر و پسر و یا مادر و فرزند و یا دوستان به دادگاه رفته اند که سرچشمه بسیارى از آنها یک موضوع ساده و کوچک بوده و به یک موضوع مهم تبدیل شده است.
پس مطابق فرمایش پیامبر این چهار برنامه هم فایده دنیوى دارد که همان آرامش جامعه است و هم فایده اخروى دارد که مشمول لطف خدا شدن در آخرت است.
البتّه در مقابل دشمن نباید چنین کرد، اگر او قطع ارتباط کند باید با او قطع رابطه کرد، بله اگر از برنامه اش پشیمان شده و مى خواهد رفتارش را عوض کند، مى توان از او گذشت.
در جامعه بعضى به مقابله به مثل خود افتخار هم مى کنند که این افتخار ندارد بلکه نشانه کوچکى روح و فکر انسان است. اگر این برنامه را در مسائل خانوادگى پیاده کنیم بسیارى از طلاقها و اختلافها از بین مى رود.
در بسیارى از موارد در تقسیم ارث اختلاف مى شود و اسلام براى حلّ اختلاف، قانونى وضع کرده و مى فرماید یک کارشناس قیمت گذارى کند و بعد قرعه بزنید به نام هر که افتاد کار تمام است.
گاه پیش مى آید که بعد از قرعه نزاع مى کنند یا بعد از تقسیم و گذشت سالها دعوا مى کنند که اگر این دستور پیامبر انجام شود این مشکلات پیش نمى آید.
در مسائل سیاسى نیز چنین است; بعضى ها در مسائل سیاسى همیشه گذشته در نظرشان حاضر است تا از رقیبشان انتقام بگیرند، گذشته ها گذشته است و با وجود اختلاف سلایق باید دست به دست هم داده و کشور را اداره کرد و شرط موفقیّت این است که روح انتقامجویى را کنار بگذاریم و نه گروهها از هم انتقام بگیرند و نه جناحها با هم خورده حساب تصفیه کنند.
کشور را با انتقامجویى نمى توان اداره کرد بلکه باید با تدبیر اداره شود. اگر دوستان نظام و انقلاب و مملکت دست به دست هم دهند و از این مسائل صرف نظر کنند، مشکل حل مى شود. مقامات دنیوى آش دهان سوزى نیست و کار مشکلى است و جز درد سر چیزى ندارد و کسانى که مسئولیّت بالا دارند دائماً در زحمت اند.
* * *
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) درحدیثى فرمود: کثر علیّ الکذّابون; دروغگویان درباره من زیاد شده اند، ما هم که خادم کوچکى براى پیامبر هستیم، در اطراف ما دروغ زیاد مى گویند. در مورد مراسم امام حسین(علیه السلام)عرض کردیم که نمى توانیم سکوت کنیم و خداى ناکرده مقدّسات ما مورد اهانت واقع شود; لعنت خدا بر عالمى که سکوت کند، باید مطالب را بگوید. ما مى گوییم برنامه هاى امام حسین(علیه السلام) از اعظم شعائر اسلامى است ولى باید با عظمت برگزار شود و با عقل و درایت جلوى کارهایى را که باعث مى شود این برنامه از عظمت بیافتد گرفته شود. ما چند برنامه را گفتیم که نباشد:
1ـ قمه زنى و آسیب رسانى به بدن نباشد. آنهایى هم که در گذشته فتوا به جواز داده اند اگر امروز بودند، چنین فتوا نمى دادند، چون عکس این قمه زنها و بچّه هاى قمه زده را در تلویزیونها و ماهواره ها نشان داده اند که باعث شده عدّه اى که رو به اسلام مى آوردند دچار شک و تردید شوند.
آیا قمه زدن واجب است؟ آیا زنجیرى که تیغه دارد و باعث شود پشت شخص تا پاهایش غرق خون مى شود، جزء واجبات است؟ واجب که نیست، به فرض که مستحب است امّا دو شبهه حرمت در مقابل این مستحب قرار دارد: یکى شبهه لاضرر و دیگرى شبهه وهن اسلام در خارج از کشور، پس باید از این مستحب به خاطر دو شبهه حرمت صرف نظر کرد که حرفى منطقى است.
2ـ کلمات نامناسب یا کفریّات نگویید مثلاً نگویید من سگ فلانى هستم بلکه بجاى آن بگویید عاشقم، شیفته ام، نوکرم، غلامم و این که توجیه مى کنند، قابل قبول نیست، چون این صحبت ها ضبط مى شود و به دست افراد متعصّب مى رسد و باعث مى شود در جایى دیگر شیعیان را به اتّهام شرک سر ببرند پاسخ این خونها را چه کسى مى دهد؟! آیا گفتن این جملات واجب است؟!
3ـ برهنه نشوید چرا که تصویرها روى ماهواره ها مى رود، آیا برهنه شدن واجب است؟! خیر، نهایت این است که مستحب است ولى مستحبّى است که در این زمان شبهه حرمت دارد.
ما معتقدیم عزاداریها با عظمت برگزار شود با سینه زنى ها و زنجیرزنیهاى مناسب و پرچمهاى مناسب که همه خوب است. حال بعضى دروغ درست مى کنند ولى هدف ما این است که عزاداریها خوبتر، مناسب تر، باشکوه تر و متناسب با زمان برگزار شود و ما باید نوکران و دوستان عاقلى براى امام حسین(علیه السلام) باشیم.
* * *
بحث در فرع سوّم از مسأله 58 در این بود که اگر وصیّت کند که حج واجبى براى من بجاى آورید ولى آن را تعیین نکند، از کجا باید بجاى آورد؟ بیان شد که دو حالت دارد گاه انصرافى هست که از فلان مکان باشد که باید به انصراف وصیّت عمل کرد و گاه قرائنى همراه آن است که نشان مى دهد حج بلدى است که در اینجا نیز باید مطابق آن عمل کرد.
اگر قرینه اى نبود تکلیف چیست؟ مرحوم امام مى فرماید از میقات و صاحب عروه هم میقات را مى گوید ولى بعضى از محشّین عروه یا فتوا مى دهند و یا احتیاط واجب مى کنند که اگر مال وسعت دارد آن را از بلد انجام دهند.
قاعده اقتضا مى کند در جایى که قرینه اى نیست و تعیین هم نکرده است از میقات باشد، چون قدر متیقّن میقات است و زائد بر آن دلیل ندارد ولى چرا برخى از محشّین بلد را گفته اند؟
دو روایت داریم که ولو خلاف قاعده است ما را به حجّ بلدى وادار مى کند و نصّ، قاعده را تخصیص مى زند:
*... عن عبداللّه بن بکیر، عن أبی عبداللّه(علیه السلام) إنّه سئل عن رجل أوصى بماله فی الحج فکان لایبلغ ما یحجّ به من بلاده قال: فیعطى فی الموضع الذی یحجّ به عنه.(2)
مطابق روایت باید از بلد باشد چون وصیّت کرده مالش را در حج از آنجا که کفایت مى کند استفاده کنند یعنى اگر از بلد ممکن است از بلد باشد و اگر نمى شود از وسط راه و اگر نمى شود از میقات باشد، حال فرض ما این است که میّت نگفته است که از بلد باشد یا از میقات، پس وقتى وصیّت کرده و امام مى فرماید اگر مى شود از وسط راه یا از بلد باشد، مفهومش این است که از اصل مال است و نمى فرماید که اضافه از ثلث باشد، بنابراین ظاهر روایت این است که باید از اصل بجاى آورند و اگر مال مى رسد از بلد انجام گیرد که این بر خلاف قاعده است.
*... عن محمّد بن عبداللّه (مشترک است) قال: سألت أبا الحسن الرضا(علیه السلام) عن الرجل یموت فیوصى بالحجّ من أین یحجّ عنه؟ قال: على قدر ماله إن وسعه ماله فمن منزله (امام نفرمود که ثلث را باید ملاحظه کنیم و ظاهر روایت این است که همه اش از اصل است) وإن لم یسعه ماله فمن الکوفة فإن لم یسعه من الکوفة فمن المدینة.(3)
مطابق این دو روایت اصل این است که از بلد باشد و تمام هزینه از اصل مال پرداخت شود و چیزى از ثلث برنمى دارند. در اینجا چه کنیم؟ قاعده مى گوید از میقات است و این دو روایت که یکى صحیحه است بلد را مى گوید. بر این اساس بعضى فتوا داده و مى گویند تعبّد است ولى این تعبّد مشکل است و فرع زائد بر اصل است، چون بر خود شخص قبل از میقات واجب نبود و اگر به میقات مى رسید و از آنجا تصمیم مى گرفت که حج بجاى آورد صحیح مى دانستیم و نمى گفتیم که به بلد برگردد حال چگونه ممکن است بر نائبش واجب باشد. پس اگر وصیّت کرده باید از ثلث باشد نه از اصل، بنابراین این دو روایت تحمّلش مشکل است و قواعد را به هم مى زند، به همین جهت بعضى تعبیر به احتیاط (احتیاط واجب) کرده اند و معنى احتیاط این است که از طلبکاران و صغیر کم نکنید و کبیرها موافقت کرده و احتیاط کنند.
راه حل دیگرى هم دارد و آن این که بگوییم مورد روایت حج نذرى بوده و نذرش از بلد بوده است و اگر با نذر معامله دین شود، دین از اصل مال برداشته مى شود. البتّه قرینه خاصّى نداریم ولى براى این که قواعد را نشکنیم، حمل بر نذر مى کنیم.
على کل حال ما هم با احتیاط (احتیاط وجوبى) در اینجا موافقیم چون روایت معمول بها داریم که خلاف قاعده است، ولى قاعده تخصیص بردار است.
فرع چهارم: مرحوم امام مى فرماید:
استئجار فقط از بلد ممکن است و یا بلد ارزانتر و یا در اینجا که بلد و میقات مساوى است در اینجا تکلیف چیست؟ لازم است که از بلد نایب بگیریم و این واضح است، چون راهى غیر از این نداریم. و روایتى هم نداریم در اینجا تمام هزینه هم از اصل است.
تنها سخنى که برخى از محشّین عروه دارند این است که عجله نکنید و صبر کنید تا سال آینده شاید از غیر بلد میسّر شود.
قلنا: این کلام با فوریّت حج سازگار نیست، چون حج فورى است، قضاى آن هم فورى است، پس نباید آن را به خاطر ارزانتر شدن به تأخیر بیاندازیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل، ج 8، ح 1، باب 113 از ابواب آداب العشرة.
2. ح 2، باب 2 از ابواب نیابت.
3. ح 3، باب 2 از ابواب نیابت.
طبقه بندی: حدیث
حضرت رسول (ص) فرمود:
کشاورزی و درختکاری کنید. بهخدا قسم آدمیزاد هیچ عملی حلالتر و پاکیزهتر از آن انجام نمیدهد.
حضرت رسول (ص) فرمود:
خداوند درخت را برای انسان آفرید، از اینرو او باید درخت را بکارد، آن را آبیاری کند و در حفظ آن بکوشد.
حضرت رسول (ص) فرمود:
کشاورزی و درختکاری کنید. بهخدا قسم آدمیزاد هیچ عملی حلالتر و پاکیزهتر از آن انجام نمیدهد.
حضرت رسول (ص) فرمود:
خداوند درخت را برای انسان آفرید، از اینرو او باید درخت را بکارد، آن را آبیاری کند و در حفظ آن بکوشد.
حضرت رسول (ص) فرمود:
هر وقت عمر جهان به آخر رسیده، هرگاه قیامت بخواهد قیام کند و عالم بخواهد منقرض شود و در دست یکی از شما نهال درختی باشد چنانچه بقدر کاشتن آن فرصت باشد، باید آن را بکارد و از فرصت باقیمانده استفاده نماید.
حضرت رسول (ص) فرمود:
به سبزه نگریستن بینائی را افزون میکند.
حضرت رسول (ص) فرمود:
هرکس ساختمانی را بدون آنکه ظلم و ستمی در کار باشد بنا نماید و یا نهالی بکارد و درختی را غرس کند تا هر کجا بندهای از بندگان خداوند مهربان از آن بهرهمند شود خداوند اجر و ثواب به او عطا کند.
حضرت رسول (ص) فرمود:
هر مسلمانی که بذری بیفشاند یا نهالی بنشاند و از حاصل آن بذر و نهال پرندهای یا انسانی یاچرندهای بخورد، آن برای او صدقه محسوب شود.
حضرت رسول (ص) فرمود:
هر که درختی بکارد، هر بار که انسان یا یکی از مخلوقات خداوند از آن بخورد برای وی صدقهای محسوب میشود.
حضرت رسول (ص) فرمود:
هر که درختی بنشاند خداوند تعالی به اندازه میوهای که از آن درخت داده شود پاداش برای وی مینویسد.
حضرت رسول (ص) فرمود:
هر کس درختی بکارد و از آن حفاظت نماید تا ثمر دهد، خداوند به اندازه ثمره آن به وی پاداش خواهد داد.
حضرت رسول (ص) فرمود:
هر که درختی غرس کند تا به ثمر برسد، خدا عوض آن در بهشت درختی برای اوغرص میفرماید.
حضرت رسول (ص) فرمود:
مسلمان درختی نمینشاند که از میوه آن، آدمی و چهارپا و مرغ بخورد جز آنکه تا روز قیامت برای او صدقه بشمار میآید.
حضرت رسول (ص) فرمود:
برای کشاورز و درختکار، در هر چه که به مردم و مرغان از میوه و زراعتش بدون اختیار برسد، پاداش است.
حضرت رسول (ص) فرمود:
هر کس درخت خرما یا سدری را آب دهد گویا تشنهای را سیراب کرده است.
حضرت رسول (ص) فرمود:
درختان را آتش نزنید، آنها را با آب ویران نکنید، درختان میوهدار را قطع نکنید، مزرعهها را نسوزانید.
حضرت رسول (ص) فرمود:
هرگاه رسول خدا میخواست سپاهی را به جهاد گسیل دارد، سپاهیان را دعوت میکرد و آنان را نزد خویش مینشاند، سپس میفرمود: با نام و یاد خدا و در راه او بر آیین رسول خدا (ص) (به جهاد) روید... و درختی را قطع نکنید مگر آن که ناگزیر باشید.
حضرت رسول (ص) فرمود:
ای علی برو و از طرف خداوند و پیامبر خدا (ص) بگو، نفرین خدا بر کسی که درخت سدر را قطع کند.
در باب اهمیت درختکاری و توصیه به کاشت آن
رسول اکرم (ص):
هر وقت عمر جهان پایان یابد و قیامت برسد و در دست یکی از شما نهالی باشد چنان که به قدر کاشتن آن فرصت باشد، باید فرصت را از دست ندهد و آن را بکارد.
رسول اکرم (ص):
به سبزه نگریستن بینایی را افزون میکند.
امام علی (ع):
هر که آب و خاکی بدست آورد و آنگاه فقیر و تهیدست بماند خدایش از خیر و رحمت بدور دارد.
امام صادق (ع):
خداوند برای پیامبرانش کشاورزی و درختکاری را برگزید تا از بارش باران ناخشنود نباشند.
امام موسی کاظم (ع):
چهار (کار) از وسوسه (شیطان) باشد: خوردن گِل، ریز ریز کردن گِل، چیدن ناخنها با دندان و ریش جویدن و سه (چیز) به دیده روشنی بخشد: نگریستن به سبزه و نگریستن به آب روان و نگریستن به روی زیبا.
امام صادق (ع):
درخت بکارید و کشاورزی کنید که هیچ عملی از آن حلالتر و پاکیزهتر نیست. سوگند به خدا که هنگام ظهور حضرت ولیعصر ارواحنا فداه بعد از خروج دجّال، کشاورزی و نخلکاری رونق بسزایی خواهد یافت.
امام صادق (ع):
خداوند درخت را برای انسان آفرید، از این رو او باید درخت را بکارد، آن را آبیاری کند و در حفظ آن بکوشد.
در باب پاداش درختکاری
رسول اکرم (ص):
هر کس ساختمانی را بدون آنکه ظلم و ستمی در کار باشد بنا نماید و یا نهالی را بکارد و درختی را غرس کند، تا هر کجا که بندهای از بندگان خداوند مهربان از آن بهرهمند شود، خداوند اجر و ثواب به او عطا میکند.
رسول اکرم (ص):
هر مسلمانی که بذری بیفشاند یا نهالی بنشاند و از حاصل آن بذر و نهال پرندهای یا انسانی یا چرندهای بخورد، آن برای او صدقه محسوب میشود.
رسول اکرم (ص):
هر که درختی بنشاند خداوند تعالی به اندازه میوهای که از آن درخت داده میشود پاداش برای وی مینویسد.
رسول اکرم (ص):
هر که درختی غرس کند تا به ثمر برسد، خدا عوض آن در بهشت درختی برای او غرس میفرماید.
رسول اکرم (ص):
هر کس درخت خرما یا سدری را آب دهد گویا تشنهای را سیراب کرده است.
امام صادق (ع):
شش چیز پس از مرگ مؤمن به وی رسد: فرزندی که برای او آمرزشخواهی کند و قرآنی که از او بماند (قرائت شود) و نهالی که بکارد، چاهی که حفر کند و صدقه جاریه و سنت و روش پسندیدهای که پس از وی بدان عمل شود.
در باب حفاظت از منابع طبیعی
سوره انعام آیه 46:
اوست خدایی که درختان خودرو و برافراشته و ناخودرو را آفرید . . . اسرف نکنید که خداوند اسراف کاران را دوست نمیدارد.
سوره الحجر آیه 19:
در زمین از هر چیز، موزون رویاندیم.
رسول اکرم (ص):
نزد من شکستن شاخهای از درخت همچون شکستن بال فرشتگان است.
رسول اکرم (ص):
هر کس درخت سدر را قطع کند، خداوند او را با سر در آتش جهنم خواهد انداخت.
طبقه بندی: حدیث
پیامبرصلى الله علیه وآله: أحَبُّ الْخَلقِ إلَى اللَّهِ مَن أدخَلَ عَلى أهلِ بَیتٍ سُروراً () | ||||
|
طبقه بندی: حدیث
امام جوادعلیه السلام : مَن لَم یَعرِفِ الْمَوارِدَ أعیَتْهُ الْمَصادِرُ
کسى که راه ورود به کارى را نشناسد ، راه برون شدن از آن ، درماندهاش مىکند
بحارالأنوار ، ج 75 ، ص 364
طبقه بندی: حدیث
طبقه بندی: حدیث
![](http://www.ashoora.biz/weblog/pixel_3443.gif)