اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ
خدایا روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را
وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الی الیُسْرِ
و بگردان در آن کارهای مرا از سختی به آسانی
واقْبَلْ مَعاذیری
و بپذیر عذرهایم
وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ
و بریز از من گناه و بار گران را
یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین
ای مهربان به بندگان شایسته خویش
از جمله اعمالی که برای رسیدن به درک شب قدر باید انجام دهیم تا بتوانیم بهره کامل از این شب ببریم ،بدین شرح است:
1. توسل به ولایت ائمه هدى
با توجه به آیه شریفه که مى فرماید:
یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة ؛(1)
اى ایمان آورندگان ! از خدا پروا نموده و وسیله اى براى رسیدن به او بجویید.
(در لغت به آنچه که توسط آن به چیزى توسل و تقرب جویند، ((وسیله )) مى گویند.)
در شب مبارک قدر وسیله اى مطمئن تر از ائمه هدى (علیهم السلام ) براى انسان وجود ندارد، پس باید به ایشان توسل جست ، مخصوصا به مولى الموحدین ، على بن ابى طالب (علیه السلام ) که ((لیالى قدر)) مصادف با شهادت مظلومانه آن امام متقین است و نیز با تمسک به زیارت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام ) به درگاه حضرت احدیت به استغاثه پرداخت .
1- غسل
غسلدر شبهای 19و21و23 در همان اول شب، مقارن طلوع آفتاب سفارش شده وهدف ازآن
تطهیرجسمانی برای آمادگی روحی و پاک شدن از تمامی زشتیها وپلیدیهای روحی
است وتا جان از آلودگیها پاک نشود روح نیزپاک نخواهد شد. در روایتی از
امام صادق(علیه السلام) آمده؛ «انجام دادن چنین غسلی انسان را از گناهان
پاک می گرداند، ومانند روزی می شود که از مادر متولد گردیده است».1
2- احیاء (شب زنده داری)
برایانسان مومن، سزاوار نیست تا در شبی که آسمانیان میهمان او شده اند، حجاب
غفلت به روی خویش اندازد و خود را از همنشینی با آنها محروم سازد، لذا
مستحب است، آن شب را زنده نگهدارد و تا صبحگاهان شب زنده داری نماید و این
خود نوعی مبارزه با خمودگی و سستی و خواب سنگینی است که انسان را از هدف
های عالی اش باز می دارد.
3- تلاوت قرآن
درروایتی آمده هرکس یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسی را دارد که
در ماه های دیگر ختم قرآن کرده است. وهمچنین تلاوت سوره های یس، عنکبوت،
روم ،دخان و...وارد شده است. همچنین تلاوت سوره« قدر» نیز در شب قدر تأکید
شده است بطوریکه در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمده است:
«کسی که سوره قدر را بخواند، اجرش چون اجر کسی است که ماه رمضان را روزه
داشته و شب قدر را احیاء داشته است.» 2
4- توبه و استغفار
5- خواندن دعا
خواندن دعای جوشن کبیر و دیگر ادعیه مأثوره (جوشن صغیر، دعای توسل، دعای مجیر، دعای اللهم انی امسیت... و خواندن دعای فرج)
6- توسل به ولایت ائمه هدی
درشب قدر وسیله ای مطمئن تر از ائمه هدی (علیه السلام) برای انسان وجود
ندارد، پس باید به ایشان توسل جست، مخصوصا به مولی الموحدین، علی ابن
ابیطالب که «لیالی قدر» مصادف با شهادت مظلومانه آن امام متقین است ونیز
با تمسک به زیارت ابا عبد الله الحسین به در گاه حضرت احدیت به استغاثه
پرداخت.
7- نماز
نماز که سر لوحه همه عبادات است در ردیف اعمال و وظایف لیالی قدر، به طرق مختلفی وارد شده است:- خواندن نمازهای قضا شده در گذشته به خصوص نمازهای سال اخیر.
-
خواندن نمازهای مستحبی برای کسب ثواب بیشتر. از جمله نمازهای مستحبی
خواندن دو رکعت نماز با یک سلام، همچون نماز صبح با این تفاوت که در هر
رکعت بعد از حمد هفت مرتبه سوره توحید بخواند و بعد از سلام هفتاد مرتبه
«استغفرالله و اتوب الیه» بگوید بطوریکه در روایت نبوی آمده است از جای
خود بر نخیزد تا حق تعالی او را و پدر و مادرش را بیامرزد.3
-
خواندن صد رکعت نماز، همچون نماز صبح به صورت دو رکعتی و نیز مجاز است به
جای این صد رکعت، شش روز از نمازهای قضا شده خود را بجا آورد، بگونه ای که
از ظهر روز اول شروع کرده و در عشاء روز ششم ختم نماید.
8- قرآن بر سر گذاشتن
ازامامصادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «قرآن را در سه شب از ماه رمضان
بردار و بگشا و جلوی روی خود قرار می دهی و در ادامه فرمود،چنین بگویید: اللهم انی اسئلک بکتابک المنزل، وما فیه وفیه اسمک الاکبر، واسمائک الحسنی، و ما یخاف و یرجی ان تجعلنی من عتقائک من النار.4
9- تجدید عهد با امام زمان (عج) و خواندن دعای فرج
درشب 19 ماه مبارک رمضان، یکی از شب های احتمالی قدر، امام علی (علیه
السلام) در مسجد کوفه به دست ابن ملجم مرادی با شمشیری زهر آلود ضربت
خوردند و در بستر بیماری قرار گرفتند و در شب 23 ماه مبارک رمضان -یکی
دیگر از شبهای احتمالی قدر- به شهادت رسیدند. لذا یکی از اعمال شب 19 ماه
مبارک رمضان، گفتن صد مرتبه «اللهم العن قتله امیرالمومنین» می باشد.
چرا شب قدر را احیا می کنیم؟
لیلةالقدر شب نزول کاملترین کتاب آسمانی یعنی قرآن است پس باید آن شب را احیاء
نمود تا از فیض و برکات معنوی و بی حد و حصر نزول کلام خدا بر آسمان دنیا
برخوردار شویم و آن را بر سر نهیم و زیر سایه قرآن با توسل به ائمه (س) از
خدا طلب آمرزش و مغفرت نموده و آیات نورانی آن را دائما در اندیشه و فکر
خود داشته و در آن شب عزیز با حالت خضوع و خشوع تصمیم بگیریم دستورات
عالیه آن را واقعا در زندگانی با تمام روح و روان خود عملا پیاده کنیم.
شب قدر؛ شبی است که گفته شده عبادت در آن شب اگر خالصانه باشد برابر است با بیش از سی هزار شب.
شب
قدر؛ شبی است که اگر بیدار بمانیم طاعتی افزون تر از شب های دیگر بنماییم،
و در آن هنگام فرشتگان فوج فوج تا صبح بر مومنین و مومنات در حال عبادت
سلام و درود و رحمت می فرستند و خود شاهد و ناظر رکوع و سجود متواضعانه
اشرف مخلوقات هستند تا بدینوسیله اشرفیت و خلیفه اللهی انسان بر فرشتگان
تفسیر گردد و رمز سجده ملائک در برابر آدم را بیابند.
شب قدر؛ شبی
است که آدمی راه طولانی سیرالی الله را یکشبه طی می نماید و در این شب
آدمی بهتر می تواندبه تهذیب نفس بپردازد چرا که در این شب شیاطین در
اسارتند وانسانها از شر وسوسه های او تا صبح در امانند مگر اینکه انسان
خود نعوذ با ا لله با اعمال نا شایست درآن شب بند از پای شیطان باز نهد.
شب قدر؛ شبی است که مقدرات یکساله هر انسان و سرنوشت همه موجودات جهان در آن رقم زده می شود.
شب
قدر؛ شبی است که حضرت مهدی(عج) مقدرات یکساله هر انسانی را به امضاء می
رساند وشب شناخت آن انسان عظیم الشان، «امام عصر» است وشب قدر انسان کامل
است.
شب قدر؛ شبی است که لیله الاسراء ومعراج رسول الله در آن واقع شده است.
شب
قدر؛ شبی است که اگر نبود ونیامده بود شب تیره، بد بختی انسان به پایان
نمی رسید و بامداد، نیک بختی او طلوع نمی کرد، و از بند اسارت اقویا و
استعمار گران آزاد نمی گشت.
حال با این تفاضیل آیا شایسته است که
انسان مسلمان خود را از برکات و فیوضات چنین شبی محروم سازد! لذا بر هر
مسلمان پاس داشت واحیاءاین شب ضروری می نماید.
1- وسائل الشیعه، ج7، ص261.
2- مجمع البیان، ج10-9، ص516.
3- مفاتیح الجنان، اعمال شب قدر.
4- بحار الانوار، ج 94، ص 4.
از
هدهدی،تبیان
طبقه بندی: شب قدر، اعمال
برای
اجابت دعا در شب قدر باید کارهایی کرد و به کسانی متوسل شد که خداوند به
ما نگاه کند و دعاهایمان را اجابت نماید از جمله آنها عبارتند از:
الف ـ تأکید بر دعا در شب قدر
الإقبال ـ به نقل از حمّاد بن عثمان ـ :شب بیست و یکم ماه رمضان ، خدمت امام صادق علیه السلام وارد شدم. به من فرمود:
«اى حمّاد! غسل کرده اى؟»
گفتم: آرى ، فدایت شوم.
پس ، حصیرى طلبید. سپس فرمود:«کنار من بیا و نماز بخوان».
امام
علیه السلام همواره نماز مى خواند و من نیز کنار او نماز مى خواندم ، تا
آن که از همه نمازهایمان فارغ شدیم. سپس شروع کرد به دعا کردن.
من نیز دعاى او را آمین مى گفتم ، تا آن که سپیده دمید. اذان و اقامه گفت و بعضى از فرزندان نوجوان خود را صدا زد.
ما پشت سرش ایستادیم و او جلو رفت و براى ما نماز صبح را به جماعت خواند. 1
ب ـ دعاهاى شب قدر
المعجم الأوسط ـ به نقل از عبد اللّه بن یزید ـ عایشه گفت: اى پیامبر خدا! اگر شب قدر را درک کردم ، از خدا چه بخواهم؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «از او عافیت بخواه » . 2
الإقبال ـ در بیان دعاى امام حسن مجتبى علیه السلام :
«اى آن که در آشکارى اش پنهان است! اى آن که در نهان بودنش آشکار است! اى پنهانى که نهان نیست! اى آشکارى که دیده نمى شود!
اى آن که هیچ توصیفگرى به حقیقتِ هستى اش نمى رسد و به حدّى محدود نیست! اى غایبى که گم شده نیست!
اى
حاضرى که دیده نمى شود : طلبش مى کنند و به او مى رسند ؛ آسمان ها و زمین
و آنچه میان آنهاست ، حتّى چشم بر هم زدنى ، تهى از او نیست ؛ نه به
چگونگى، درک مى شود و نه به کجایى ، جایى براى او بیان مى گردد! تو فروغ
فروغ ها و پروردگار پروردگارانى. تو بر همه چیز ، احاطه دارى.
منزّه است آن که چیزى همچون او نیست ، و او شنواى بیناست. منزّه است آن که این گونه است و جز او چنین نیست.»3
سپس هر چه خواستى دعا مى کنى و از او مى خواهى.
ج ـ واسطه قرار دادن قرآن
امام باقر علیه السلام: « در سه شب از ماه رمضان ، قرآن را [ به دست] مى گیرى ، باز مى کنى و جلوى روى خود قرار مى دهى و مى گویى:
«
خداوندا! تو را به کتابِ نازل شده ات مى خوانم و به آنچه در آن است ـ و
نام بزرگ تر و نام هاى نیکوتر تو و آنچه مایه بیم و امید است ، ـ که مرا
از آزادشدگانِ خودت از آتش قرار دهى» و براى هر نیازى که به نظرت مى رسد ،
دعا مى کنى» 4
د ـ واسطه قرار دادن قرآن و اهل بیت علیهم السلام
الإقبال ـ به نقل از امام صادق علیه السلام ـ :قرآن را بگیر و آن را بر سرت بگذار و بگو :
«خداوندا!
به حقّ این قرآن و به حقّ آن که او را با قرآن مبعوث کردى و به حقّ هر
مؤمنى که در قرآن او را ستوده اى و به حقّى که بر آنان دارى ـ و هیچ کس به
حقّ تو ، آشناتر از خودت نیست ـ ، تو را قسم مى دهم ، به خودت ، اى
خداوند! (ده بار) سپس مى گویى :
«به حقّ محمّد (ده بار) ، به حقّ
على (ده بار) ، به حقّ فاطمه (ده بار) ، به حقّ حسن (ده بار) ، به حقّ
حسین (ده بار) ، به حقّ على بن حسین(ده بار) ، به حقّ محمّد بن على (ده
بار) ، به حقّ جعفر بن محمّد (ده بار) ، به حقّ موسى بن جعفر (ده بار) ،
به حقّ على بن موسى (ده بار) ، به حقّ محمّد بن على (ده بار) ، به حقّ على
بن محمّد (ده بار) ، به حقّ حسن بن على (ده بار) ، به حقّ حجّت (ده بار) »
و حاجت خویش را مى طلبى .
امام علیه السلام در حدیث خود فرموده است که دعاى دعاکننده ، مستجاب و حاجت هایش برآورده مى شود.5
امام کاظم علیه السلام: قرآن را در دستت بگیر و آن را بالاى سرت ببر و بگو:
«
خداوندا! به حقّ این قرآن ، و به حقّ آن که او را با قرآن به سوى بندگانت
فرستادى ، و به هر آیه اى که در قرآن است و به حقّ هر مؤمنى که او را در
قرآن ستوده اى و به حقّ او بر تو ـ که هیچ کس به حقّ او داناتر از تو نیست
، اى سرورم ، اى سرورم ، اى سرورم! خداوندا ، خداوندا ، خداوندا! (ده بار)
و به حقّ محمّد (ده بار) و به حقّ هر امام (ده بار) و امامان را مى شمارى
تا به امام زمانت برسى.» به یقین ، از جاى خود بر نمى خیزى ، مگر آن که
حاجتت برآید و کارت برایت آسان شود !6
زیارت امام حسین (علیه السلام)
امام
صادق علیه السلام: « هر گاه شب قدر شود ـ که در آن ، هر کار حکمت آمیزى
فیصله مى یابد ـ ، آن شب، منادى از دل عرش بانگ بر مى آورد که: «خداوند ،
هر کس را امشب به زیارت قبر حسین علیه السلام آمد ، آمرزید».7
1- الإقبال : ج 1 ص 366 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 157 ح 4 .
2- المعجم الأوسط : ج 3 ص 66 ح 2500 ؛ مستدرک الوسائل : ج 7 ص 458 ح 8654 نحوه .
3- الإقبال : ج 1 ص 382 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 165 ح 5 وفیه «دعاء علیّ بن الحسین علیهماالسلام» .
4- الإقبال : ج 1 ص 346 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 146 و ج 97 ص 4 ح 5 .
5- الإقبال : ج 1 ص 346 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 146 .
6- الإقبال : ج 1 ص 347 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 146 .
7- تهذیب الأحکام : ج 6 ص 49 ح 111 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 166 ح 5 .
از
تبیان
طبقه بندی: شب قدر، دعا
عدم منافات شب قدر با اختیار
در پاسخ اینکه چرا شب قدر، شب قدر نامیده شد سخن بسیار است از جمله اینکه:
1
ـ شب قدر به این جهت «قدر» نامیده شده، که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال
در آن شب تعیین مى شود، شاهد این معنى در آیات 3 و 4 سوره «دخان» است که
مى فرماید: إِنّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَة مُبارَکَة إِنّا کُنّا مُنْذِرینَ * فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْر حَکیم:
«ما این کتاب مبین را در شبى پر برکت نازل کردیم، و ما همواره انذار کننده
بوده ایم * در آن شب که هر امرى بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین مى
گردد».
این بیان، هماهنگ با روایات متعددى است که مى گوید: در آن
شب، مقدرات یک سال انسان ها تعیین مى گردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور
دیگر، در آن لیله مبارکه، تفریق و تبیین مى شود. البته، این امر هیچگونه
تضادى با آزادى اراده انسان و مسأله اختیار ندارد، چرا که تقدیر الهى به
وسیله فرشتگان بر طبق شایستگى ها و لیاقت هاى افراد، و میزان ایمان، تقوا،
پاکى نیت و اعمال آنها است.
یعنى: براى هر کس آن مقدر مى کنند که
لایق آن است، یا به تعبیر دیگر: زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده، و
این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد، که تأکیدى بر آن است.
2 ـ
بعضى نیز گفته اند: آن شب را از این جهت شب قدر نامیده اند که: داراى قدر
و شرافت عظیمى است (نظیر آنچه در آیه 74 سوره «حج» آمده است: ما قَدَرُوا اللّه حَقَّ قَدْرِهِ: «آنها قدر خداوند را نشناختند»).
3 ـ گاه نیز گفته اند: به خاطر آن است که، قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والا قدر، و به وسیله فرشته صاحب قدر نازل گردید.
4 ـ یا این که: شبى است که مقدر شده قرآن در آن نازل گردد.
5 ـ یا این که: کسى که آن شب را احیا بدارد، صاحب قدر و مقام و منزلت مى شود.
6
ـ یا این که: در آن شب، آن قدر فرشتگان نازل مى شوند، که عرصه زمین بر
آنها تنگ مى شود ـ چون تقدیر به معنى تنگ گرفتن نیز آمده است ـ مانند: «وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُه».1 جمع میان تمام این تفسیرها در مفهوم گسترده «لیلة القدر» کاملاً ممکن است، هر چند تفسیر اول از همه مناسب تر و معروف تر است.2
1 ـ طلاق، آیه 7.
2. تفسیر نمونه، جلد 27، صفحه 210.
از
تبیان
طبقه بندی: شب قدر، اختیار، سرنوشت
چنانکه از آیات سورة قدر بر میآید، در هر سال شبی است که ارزش و قدر و فضیلت آن از هزار ماه برتر است. در این شب فرشتگان به همراه بزرگ خویش ـ روح ـ فرود میآیند و هر امر، فرمان و تقدیری را که از سوی خدا معین شده است، به نزد ولی مطلق زمان میآورند و به او تسلیم میکنند. این واقعیت همواره بوده است و خواهد بود. این شب در روزگار پیامبر اکرم(ص) بوده است و پس از ایشان نیز این شب صاحبانی دارد.1
امام جواد(ع) در بیان حقایق شب قدر فرمودهاند:
خداوند متعال شب قدر را در ابتدای آفرینش دنیا آفرید همچنین در آن شب نخستین پیامبر و نخستین وحی را آفرید. در قضای الهی چنان گذشت که در هر سال شبی باشد که در آن شب تفصیل امور و مقدرات یک سال فرود آید. بیشک پیامبران با شب قدر در ارتباط بودهاند و پس از ایشان نیز باید «حجت خدا» وجود داشته باشد؛ زیرا زمین از نخستین روز خلقت خود تا لحظة فنای آن بیحجت نخواهد بود. خداوند در شب قدر مقدرات را به نزد آن کس که بخواهد (وصی و حجت) فرو میفرستد. به خدا سوگند روح و ملائکه در شب قدر بر آدم نازل شدند و مقدرات امور را نزد او آوردند، و حضرت آدم درنگذشت مگر این که برای خود وصی و جانشین تعیین کرد. بر هر یک از پیامبرانی که بعد از آدم آمدند نیز در شب قدر امر خداوند نازل میشد و هر پیامبری این مرتبت را به وصی خویش میسپرد.2
قرآن در شب قدر
قرآن یک بار در شب قدر بر قلب پیامبر(ص) نازل شد و بار دیگر در طول بیست و سه سال بر زبان او جاری شد. پس از گذشت سالها از آن ایام در دوران ما نیز هر سال در شب قدر تفسیر آیات مربوط به یک سال بر حضرت صاحبالامر(ع) نازل میشود. یعنی در آن شب تفصیل مجملات قرآن و تأویل متشابهات آن و قیود اطلاقات و تمییز محکم از متشابه آن بر امام وقت نازل میگردد.بنابراین میفرمایند: اگر شب قدر را بردارند، قرآن را نیز بر میدارند.3
پس اگر شب قدر نباشد، احکامی از قرآن که دربارة قضایای جدید است نازل نخواهد شد. این عدل نزول بیتردید معلولِ نبودن شخصی است که احکام بر او فرود آید. اگر چنین شخصی وجود نداشته باشد قرآنی نیز نخواهد بود؛ زیرا قرآن و صاحبالامر همگام و همراهند و از هم جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر پیامبر اکرم(ص) وارد شوند.
امام جواد(ع) در تعلیمی گرانقدر و معرفتآمیز میفرمایند:
ای پیروان تشیّع با مخالفان امامت به سورة «انّا انزلناه» استدلال کنید تا پیروز شوید. به خدا سوگند این سوره پس از درگذشت پیامبر(ص)، حجت خدای متعال بر خلق است. این سوره نقطة اوج دین شماست. این سوره نشانة ابعاد علم ماست.
شیعیان! همچنین به سورة «حم دخان»که در آن آیة «انّا انزلناه فی لیلة مبارکة» آمده، استدلال کنید! این سوره (و این مقام) پس از رسولالله(ص) مخصوص ولی امر (حجت خدا) در هر زمان است.4
بنابر این روایات، تا جهان هست شب قدر هست و تا شب قدر هم هست حجت خدا هست که صاحب شب قدر و حامل علم قرآن است.
در شبهای قدر چقدر آن خیمه دیدنی است و آن مظهر جمال و جمیل زیارت کردنی، و آن محدوده و فضا که پیوسته جای آمد و شد فرشتگان است تماشایی.
به درستی که مردم در آن شب به نماز و دعا و سؤال اشتغال دارند ولی صاحب این امر(ع) در کار دیگری است. فرشتگان بر او نازل میشوند و امور سال را بر او عرضه میدارند، از غروب خورشید تا طلوع آن. پیوسته برای او در آن شب تا طلوع فجر سلام است. چه شود که مطلع الفجر سورة قدر که فرج آن بزرگوار است فرا رسد و چنین نویدی گوش دل را صفا بخشد.
طبقه بندی: شب قدر
اعمال شبهای قدر
شب نوزدهم:
اولین شب از شبهای قدر است و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمیرسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال رقم میخورد و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل میشوند و به خدمت امام زمان علیهالسلام مشرف میشوند و آنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض میکنند.
اعمال شب قدر بر دو نوع است: یکی آن که در هر سه شب انجام میشود و دیگر آن که مخصوص هر شبی است.
اعمالی که در هر سه شب مشترک است:
1- غسل. (مقارن غروب آفتاب، که بهتر است نماز عشاء را با غسل خواند.)
2- دو رکعت نماز وارد شده است که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ و در روایتی است که از جای خود برنخیزد تا حق تعالی او و پدر و مادرش را بیامرزد.
3- قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فیهِا سمُکَ الاَکبَرُ و اَسماؤُکَ الحُسنی وَ یُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار. پس هر حاجت که دارد بخواهد.
4- مصحف شریف را بگیرد و بر سر بگذارد و بگوید:
اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ.
ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله
ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِعلیٍّ
ده مرتبه: بِفاطِمَةَ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ
ده مرتبه: بِالحُسَین ِ
ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ
ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ عَلیٍّ
ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.
پس از این عمل هر حاجتی که داری طلب کن.
5- زیارت امام حسین علیه السلام است؛ که در روایت آمده است که چون شب قدر میشود منادی از آسمان هفتم ندا میکند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام آمده است.
6- احیا داشتن این شبها. در روایت آمده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوهها و وزن دریاها باشد.
7- صد رکعت نماز بخواند که فضیلت بسیار دارد، و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند.
8- این دعا خوانده شود: اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ...
اعمال مخصوص هر شب قدر
شب نوزدهم:
1- صد مرتبه "اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه".
2- صد مرتبه " اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ".
3- دعای "یا ذَالَّذی کانَ..." خوانده شود .
4- دعای " اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ..." خوانده شود.
شب بیست و یکم:
فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است، و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز، هفت قل هو الله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعای جوشن کبیر و غیره در این شب به عمل آورد، در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سوم.
طبقه بندی: شب قدر
شب قدر
- ما قرآن را، در شب قدر، فرو فرستادیم.
تو شب قدر را چگونه شبی میدانی؟
شب قدر، از هزار ماه بهتر است.
در آن شب فرشتگان و روح (جبرئیل)، به اذن خدا، همه فرمانها و سرنوشتها را فرود میآورند.
آن شب، تا سپیده دمان، همه، سلام است و سلامت.
آیا کدامین شب؟
این امر بزرگ چیست؟ و این شب کدام است؟
آن شب فرخنده، که قرآن فرود آمده است، چه شب است؟
آن شب که از هزار ماه بهتر است، کدام لحظات گرانقدر است؟
آن شب، که فرشتگان فرود میآیند، و روح (جبرئیل)(1) نیز فرود میآید، کدامین است؟
آن شب، که فرمانها و تقدیرها را به زمین میآورند، و بر طبق حکمت بر مینهند، و معین میدارند؟ …
آن شب، که تا سپیده دمان، همه آنات و لحظات آن، درود است و سلام، و رحمت است و سلامت، و ایمنی است و فرخندگی؟…
این واقعیت بزرگ، که با "فعل مضارع" بیان شده است، و استمرار را میرساند چیست: "تنزل الملائکة و الروح …" فرشتگان و روح، همی فرود آیند، و همی فرود آیند، به کجا؟
آری، فرشتگان و روح، در هر سال، در شب هنگام "قدر" پیوسته فرود آیند، و به "اذن خدا"، هر "امری" و "تقدیری" را فرود آورند… این امر چگونه است؟ این فرشتگان نزد چه کسی میروند، و فرمانها و تقدیرها را به چه کسی میسپارند؟ آنجا که روح بزرگ فرود میآید کجاست؟ و آن آستان مقدس، و مطلع نور، و مرکز ناموس، که "کل امر"، به همراه فرشتگان، به جانب آن فرود آورده میشود، کدام آستان است؟ در شب قدر، فرودگاه فرشتگان آسمان، در کدام سرمنزل قدس، و مهبط مطهر است؟
شب قدر است و طی شد نامه هجر
آن شب، که باید شکوائیه هجران را در نوردید، و به امید وصل و دیدار بیدار نشست، و از جام طهور "سلام"، تا "مطلع فجر"، سرمست بود، کدام شب است؟
آن شب، که شاعر حافظ قرآن، با الهام گرفتن از قرآن، آن شب را "شب وصل" مینامد، و نامه هجران را، در آن شب، طی شده و پایان یافته میخواند، کدام شب نورانی و دل افروز است؟ شبی که باید در عاشقی ثابت قدم بود، در طلب کوشید، و بیدار ماند و دیدار جست و احیا گرفت، و به نیایش پرداخت، و کار خیر کرد، و صالحات به جا آورد، و به نیازمندان رسید، و دانایی طلبید، و مذاکره علم کرد؟(2) شبی که در آن، کاری بیاجر نخواهد ماند؟ شبی که باید به یاد روی آن محبوب عزیز، و آن یار آواره از دیار، و پنهان رخسار، با دردمندیهای عاشقانه نالید، و دیدار روی او را از خدای طلبید؟ … کدام شب عزیز است؟
شبی در هر سال
چنانکه از آیههای "سوره قدر"(3)، بروشنی فهمیده میشود، در هر سال شبی هست، که از هزار ماه – به ارزش، و قدر و فضیلت – برتر است.(4) و این شب، در هر سال، هست. و در هر سال، یک شب، شب قدر است. در این شب، فرشتگان به همراه بزرگ خویش (روح) به زمین میآیند، و هر امر و فرمان و تقدیری، که از سوی خدا معین شده است – برای یک سال، تا شب قدر سال آینده – فرود میآورند.
آنچه از احادیثی که در تفسیر این سوره، و تفسیر آیات آغاز سوره "دخان" و جز آن رسیده است، فهمیده میشود، این است که فرشتگان در شب قدر مقدرات یک ساله را به نزد "ولی مطلق زمان" میآورند، و بر او عرضه میدارند و به او تسلیم میکنند. این واقعیت، همواره، بوده است و خواهد بود. در روزگار پیامبر اکرم، محل نزول فرشتگان شب قدر، آستان مصطفی صلی الله علیه و آله بوده است. این امر مورد قبول همگان است. امر دیگری که مورد قبول است این است که پس از پیامبر اکرم نیز "شب قدر" هست، چنانکه در "قرآن کریم"، در "سوره قدر" و "سوره دخان" بروشنی ذکر شده است، که شب قدر، در هر سال هست، رشید الدین میبدی، مفسر معروف سنی، میگوید:
برخی گفتهاند: این شب قدر، به روزگاران پیامبر صلی الله علیه و آله بود، و سپس از میان رفت. اما چنین نیست، زیرا که همه اصحاب پیامبر و علمای اسلام معتقدند که شب قدر، تا قیام قیامت، باقی است.(5)
شیخ طبرسی نیز، در این باره، روایتی از ابوذر غفاری نقل میکند:
- از ابوذر غفاری روایت است که گفت: به پیامبر خدا گفتم: ای پیامبر! آیا شب قدر و نزول فرشتگان، در آن شب، تنها در زمان پیامبران وجود دارد، و چون پیامبران از جهان رفتند، دیگر شب قدری نیست (پیامبر فرمود: "نه، بلکه شب قدر، تا قیام قیامت هست."
درباره این امر شناختی مهم، احادیث متعدد رسیده است، و این موضوع عظیم قرآنی، مورد تشریح و توضیح قرار گرفته است. از این جمله است حدیث دیگری، که در کتاب "اصول کافی" نقل شده است. در این حدیث، از قول امام جعفر صادق علیه السلام چنین آمده است:
علی علیه السلام بسیار میفرمود، که هر گاه دو تن از اصحاب نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بودند، و آن حضرت سوره "انا انزلناه" را با خشوع و گریه تلاوت میکرد، میگفتند: چقدر در برابر این سوره حساسی؟ میفرمود: "این حساسیت برای چیزی است که چشمانم دیده است، و جانم نیوشیده است. و پس از من، جان این مرد (اشاره به علی) خواهد نیوشید". میپرسیدند: تو چه دیدهای، و او چه خواهد دید؟ پیامبر صلی الله علیه و آله در پاسخ آنها روی خاک مینوشت: "تنزل الملائکة والروح فیها باذن ربهم من کل امر. در شب قدر فرشتگان و روح، به اذن خدا، هر امری (و تقدیری) را فرود میآورند". آنگاه میفرمود: "پس از این که خدای متعال فرموده است: "من کل امر"، (هر امری)، آیا چیز دیگری باقی خواهد ماند؟" میگفتند: نه … (7)
صاحب شب قدر
هنگامی که در شناخت قرآنی، به این نتیجه میرسیم که "شب قدر" در هر سال هست، باید توجه کنیم که پس "صاحب شب قدر" نیز باید همیشه وجود داشته باشد – چنانکه در احادیث آمده است(8) – وگرنه فرشتگان بر چه کسی فرود میآیند؟ و کتاب تقدیر را نزد چه کسی میگشایند؟ و مجاری امور را، به اذن خدا، به چه کسی میسپارند؟
هدایت و ولایت "تکوینی"، از هدایت و ولایت "تشریعی" جدا نیست. عکس این قضیه نیز صادق است. پس چنانکه "قرآن کریم" تا قیام قیامت هست و "حجت" است، صاحب شب قدر نیز همواره هست و همو "حجت" است. و پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، این مقام، از آن جانشینان پیامبر است. و همین دو واقعیت بزرگ است (یعنی: وجود شب قدر در هر سال، و وجود صاحب شب قدر در هر عصر)، که امام علی بن ابیطالب علیه السلام، از آنها، این چنین یاد میکند:
شب قدر، در هر سال هست. در این شی امور همه سال (و تقدیرها و سرنوشتها) فرو فرستاده میشود، پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله نیز، این شب، صاحبانی دارد …
بسیار جالب توجه است که عالمان اهل سنت نیز، در مواردی این حقایق را به صراحت گفتهاند، از جمله در شرح "حدیث ثقلین".(10) حدیث ثقلین، حدیث مشهور و متواتری است، که صدها مدرک سنی و شیعه آن را نقل کردهاند و یکی از مسلمترین حقایق اسلامی و احادیث نبوی است. پیامبر اکرم، در این حدیث شریف، میفرماید:
- من، در میان شما امت، دو شئ گرانقدر میگذارم و میروم، تا هنگامی که به آن هر دو چنگ زنید (و از هر دو با هم و در کنار هم پیروی کنید)، گمراه نخواهید شد. یکی از این دو، کتاب خداست و عترت من (ائمه طاهرین علیهم السلام).(11)
درباره این حدیث، عالمان و محققان اهل سنت، بیانات بسیار مهمی دارند. در اینجا، به عنوان نمونه، یکی از آن بیانات را میآورم. محدث معروف، ابن حجر هیثمی مکی شافعی، مولف کتابهایی چند، از جمله "الصواعق المحرقه"، میگوید:
- احادیثی که از پیامبر رسیده است و در آنها تأکید شده است بر پیروی از خاندان پیامبر و چنگ زدن به هدایت آنان میفهماند که همیشه، تا قیام قیامت، کسی از خاندان پیامبر وجود دارد که شایسته رهبری و هدایت است، چنانکه قرآن نیز تا به قیامت راهبر و هادی است. و برای همین (که همیشه کسی از ایشان در جهان هست)، آنان سبب ایمنی و بقایند برای اهل زمین …
واقعیت بزرگ و محتوای سترگ است که علامه مجاهد، و مرزبان حماسه جاوید، حضرت میرحامد حسین نیشابوری هندی نیز آن را یادآور میشود. وی میگوید:
حدیث ثقلین چنانکه برهان با هر امامت ائمه اثناعشر – سلام الله علیهم – عموما، و سلطان قاهر خلافت بلافصل جناب امیرالمؤمنین – علیه السلام – خصوصا میباشد … همچنین این حدیث شریف، دلیل واضح امامت امام دوازدهم – علیه السلام – و حجت قائمه وجود و بقای آن امام عصر – عجل الله طهوره – نیز هست، زیرا که این حدیث شریف، بلاشبهه، دلالت بر موافقت و ملازمت کتاب و عترت، تا به قیام قیامت … دارد. پس چنانکه قرآن مجید، تا به یوم آخر، باقی است، همچنین از عترت معصومه جناب رسالت مآب صلی الله علیه و آله، کسی که امام زمان، و حجت وقت باشد، بقاء او لازم و حتمی است.(12)
علامه میرحامد حسین، سپس یاد میکند که گروهی از دانشمندان و حافظان حدیث و بزرگان اهل سنت، به این حقیقت، تصریح کردهاند، و در توضیح "حدیث ثقلین"، به این امر عظیم توجه کردهاند، دانشمندان و حافظانی چون:
شهاب الدین دولت آبادی در کتاب هدایة السعداء.
نور الدین سمهودی در کتاب جواهر العقدین.
شهاب الدین ابن حجر هیثمی مکی در کتاب صواعق المحرقه.
کمال الدین جهرمی در کتاب براهین قاطعه.
عبدالرؤوف مناوی در کتاب فیض القدیر.
ابو عبدالله زرقانی مصری در کتاب شرح المواهب اللدنیه.
احمد بن عبدالقادر عجیلی در کتاب ذخیره المآل.
مولوی حسن زمان در کتاب قول مستحسن.(13)
من، پیش از نقل سخنان علامه میرحامد حسین هندی، گفته ابن حجر هیثمی را، در توضیح حدیث ثقلین، از کتاب "عبقات" نقل کردم.(14) و آن، نمونهای است از گفتههای دانشمندان دیگر اهل قبله.
باری، سخن درباره شب قدر بود. در فصل آینده، درباره اهمیت "شب قدر"، از نظرگاه دو قانون عظیم حاکم بر کاینات، سخن خواهیم گفت، یعنی: "قانون وساطت در فیض"، و "قانون اجمال و تفصیل در خلق و تقدیر". در اینجا همین اندازه تأکید میکنم که مسئله "تداوم تقدیر"، و "تداوم مجری تقدیر"، مسئلهای حتمی و قانونی الهی است. و قانونهای الهی، هرگز تبدیل نمیپذیرد، و تغییر نمیکند.(15) این دو واقعیت توامان و همیشگی است، همواره بوده است و هست و خواهد بود.
در این مقام، از حضرت ابن الرضا، امام جواد علیه السلام تعلیمی رسیده است. خوب است خلاصه آن تعلیم را، در این مقام بیاوریم، که بیان ولوی همین حقیقت حقه، و واقعیت ثابته است:
خداوند متعال، شب قدر را، در ابتدای آفرینش دنیا آفرید. همچنین در آن شب، نخستین پیامبر و نخستین وصی را آفرید. در قضای الهی چنان گذشت که در هر سال شبی باشد، که در آن شب، تفصیل امور و مقدرات یک ساله فرود آید …
بیشک پیامبران با شب قدر در ارتباط بودهاند. پس از پیامبران نیز، باید حجت خدا وجود داشته باشد. زیرا زمین از نخستین روز خلقت خود تا آخر فنای دنیا، بیحجت نخواهد بود. خداوند در شب قدر، مقدرات را به نزد آن کس که اراده فرموده است (وصی و حجت) فرو میفرستد. به خدا سوگند، روح و ملائکه در شب قدر، بر آدم نازل شدند و مقدرات امور را نزد او آوردند و حضرت آدم در نگذشت مگر این که برای خود وصی و جانشین تعیین کرد. همه پیامبرانی که پس از آدم آمدند نیز، بر هر کدام، در شب قدر، امر خداوند نازل میگشت و هر پیامبری، این مرتبت را، به وصی خویش میسپرد… (16)
در این حدیث شریف و تعلیم بزرگ – که تنها بخشی از آن آورده شد – نکتههای مهم چندی است، که از نظر شناخت و معرفت، در خور توجه بسیار و فراگیری عمیق است. و شناخت واقع وجود و ماهیت جهان و روابت کائنات و قوام ماهوی حقایق، بدون این معرفتها و معرفت این نهادها و پیوندها، جز شناختی پیوستهای و قشری نخواهد بود، چنانکه "قرآن کریم" درباره علمهای کسانی که از این حقیقتها بیاطلاعند، فرموده است:
یعلمون ظاهرا" من الحیاة الدنیا … (17)
- اینان، تنها صورتی ظاهری، از جهان و زندگی جهان، میشناسند.
البته شناخت ظاهر اشیاء و جهان، منافات ندارد با پیبردن به خواص پارهای از اجسام و فلزات و ترکیبات شیمیایی و معادن، و اطلاع یافتن از مقداری از کهکشانها… و اختراع برخی وسایل رفاهی و مسافرتی و جنگی و پزشکی و اطلاعاتی و کیهان نوردی. اینها نیز – به گونهای – هنوز همان صورت ظاهر است، در قیاس با درک حقایق. باری، سخن درباره نکتههایی بود، که در حدیث مذکور، آمده است. در اینجا به پنج نکته اشاره میکنیم:
1- ضرورت وجود نظم و تقدیر، تا جایی که نخستین چیزی که از این جهان آفریده میشود، شب قدر است – یعنی: ظرف زمانی تقدیر و تنظیم امور.
2- ضرورت وجود اجرا کننده، به گونهای که میبینیم همراه ظرف زمانی تقدیر، دست اجرا کننده نیز پدیدار میگردد.
3- ضرورت وجود حجت، در جریان امور، که همان اجرا کننده مقدورات است به اذن خدا، و خلیفه خداست: پیامبر، یا وصی پیامبر.
4- ضرورت واسطه فیض، در پیوند باطنی عالم، که همان ولی و حجت است، و وجود او مقدم است بر دیگران.
5- ضرورت تداوم سنتهای الاهی تاریخ، و استمرار آنها، بیوقفه و بیگسست، تا هنگامه رستاخیز و قیام قیامت.
پس مینگریم که شب قدر و تقدیر، از نخستین هنگام آفرینش این جهان بوده است، و در امتهای پیش از ما نیز مورد توجه قرار داشته است. گفتهاند: امتهای پیشین نیز در طلب شب قدر بودهاند، و به این شب و اهمیت آن توجه داشتهاند.(18)
پاورقیها:
1- در برخی از احادیث، "روح" را – در این آیه – "جبرئیل" گفتهاند، و در برخی، مخلوقی با عظمتتر از ملائکه و جبرئیل.
2- "و قال شیخنا الصدوق، فیما املی علی المشایخ، فی مجلس واحد، من مذهب الامامیه: و من احیی هاتین اللیلتین بمذاکره العلم فهو افضل" – یعنی: شیخ بزرگوار صدوق، در بیانیهای که در محفل مشایخ حدیث درباره مذهب تشیع عرضه داشت گفت: "افضل اعمال، در شب قدر، مذاکره علم است" – "مفاتیح الجنان"، فصل "اعمال مخصوصه شب قدر"، ص 226- 227.
3- همچنین آیات آغاز "سوره دخان" که ذکر آنها خواهد آمد.
4- "شب زندهداری و عبادت کردن و انجام دادن کار خیر، در این شب، بهتر است از شب زندهدار و عبادت و کار خیر، در هزار ماه، که شب قدر نداشته باشد"، "مجمع البیان"، ج 10، ص 520. هزار ماه، 83 سال و 4 ماه است.
5- "کشف الاسرار"، ج 10، ص 559.
6- "مجمع البیان"، ج 10، ص 518.
7- "اصول کافی"، کتاب الحجه، "باب فی شأن انا انزلناه فی لیلة القدر و تفسیرها"، حدیث 5.
8- کتاب پیشین، همانجا، حدیث 7.
9- کتاب پیشین، همانجا، حدیث 2.
10- نام این حدیث مهم و مشهور اسلامی، از همین کلمه "ثقلین" که در آن آمده گرفته شده است.
11- "عبقات الانوار"، مجلدات "حدیث ثقلین"، چاپ اصفهان.
12- همان مأخذ.
13- "عقات"، ج 3، ص 65-66.
14- کتاب پیشین، ج 3، ص 66-68.
15- سوره اسراه (17)، آیه 77، سوره احزاب (33)، آیه 62، سوره فاطر (35)، آیه 43، سوره فتح (48)، آیه 23.
16- "اصول کافی"، کتاب الحجة، "باب فی شأن انا انزلنا …". حدیث 2.
17- سوره روم (30)، آیه 7.
18- تفسیر "کشف الاسرار"، ج 10، ص 559.
"استاد محمدرضا حکیمی"
طبقه بندی: شب قدر
کعبه ای به نام شب قدر
شبانگاهان که خورشید رخ در نقاب غروب می کشد و تاریکی دامن می گسترد، مرگ رنگ فرا می رسد، رنگ ها که درروز تمام چشم راپر می کردند ودیدن ورای آن را مانع می شدند، با رفتن خورشید ، رخت بربسته ، دیدن بی واسطه را ارزانی می دارند. رنگ ها خود پوشاننده حقایقند . ولی تاریکی درغیاب رنگ ، اسرار را هویدا می سازد البته نه برای همگان که برای خاصان. شب قدر که شاه شب همه ایام است رستن از تمام رنگ ها و وابستگی ها و پیو ستن به حقیقت و بی رنگی است. " شب است خلوت توحید وروز شرک وعدد "
به یاد آوریم آیاتی از قرآن کریم را که پیامبر را به تهجد و بیداری در شب فرا می خواند.
" یا ایها المزمل ، قم اللیل الا قلیلا نصفه اوانقص منه قلیلا ( قرآن کریم مزمل آیات 1 الی 3)
ای رسولی که در جامه خفته ایی، هان شب را به نماز وطاعت خدا بر خیز مگرکمی، که نصف یا چیزی کمتراز نصف باشد (به استراحت بپرداز)"
این چه شگفتی است دربیداری شب که خداوند ، حیببش را با دستور موکد ومستقیم بدان رهنمون می سازد؟
" بدانک آب حیات اندرون تاریکیست |
چه ماهیی که ره آب بسته ایی برخود؟... |
درون کعبه شب یک نماز صد باشد |
زبهر خواب ندارد کسی چنین معبد"1 |
اگر یک شب عادی ( غیر از شب قدر) یک نمازرا در کعبه خود صد نمازکند، شب قدر که از هزار ماه بهتر است چگونه است؟ در نظر داشته باشیم که توصیفات خداوند با توصیفات آمیخته با اغراق و تعارف ما بس متفاوت است. خداوند در قرآن کریم فرموده : "لیله القدر خیر من الف شهر "( قدر،3) و پیش از آن متذکر شده است " وما ادرئک ما لیله القدر " (قدر،2)
ما را بر عظمت و شناسایی آن راهی نیست ، تنها می توان درزیر باران رحمت "لیله القدر" ایستاد تا برما ببارد و جانهایمان را از آب زلال خود شست وشو دهد و پاک سازد.
" انزل من السماء مآء فسالت اودیه بقدرها ( خداوند آبی را از آسمان نازل کرد، پس جوی ها هر کدام به تناسب ظرفیت خود آب گرفته به حرکت در آمدند( رعد،17) ... برحسب معنای باطن، مراد از باران هر رحمتی است که از جانب خدا بر انسان فرود می آید ودر شریان های جانش قرار گرفته او را به حرکتی هماهنگ با هستی درمی آورد ... )2
از سوی ائمه اطهار و بزرگان دین شب زنده داری و احیاء لیالی قدر بسیار سفارش شده است، آیا در این شب ماهستیم که بیداریم یا این شب قدر است که ما را بیدارنگه می دارد؟ آیا دراین شب جسم بیدار، ما را به مقصود می رساند یا آنکه بیداری جان باید تا راه نمایان گردد؟
چشم سر را باید بیدار داشت تا چشم جان بیداری و بینایی یابد ، دل از بندها برهد و پرده ها از دیده گان فرو افتد . آیا درتمام لیالی قدری که ما سپری کرده ایم این فرآیند ، این بینایی برما حاصل شده است؟ و ما چه زیانکاریم اگر از شب قدر تنها بیداری چشم نصیبمان شود و راهی به ورای آن ، بر اقلیم جان نیابیم.
مخسب ای یار مهمان دارامشب |
که تو روحی و ما بیمار امشب |
برون کن خواب را ازچشم اسرار |
که تا پیدا شود ،اسرار امشب |
اگرتو مشتریی ، گرد مه گرد |
به گرد گنبد دوار امشب... |
ترا حق داد صیقل تا زدایی |
زهجرازرق زنگار امشب... |
زهی کرو فرو اقبال بیدار |
که حق بیدار و ما بیدارامشب |
اگرچشمم بخسبد تا سحر گه |
زچشم خود شوم بیزار امشب" 3 |
می گویند دراین شب قرآن از لوح محفوظ بربیت المعمور نازل شده است و پس از آن بر قلب پیامبر، می گویند دراین شب سرنوشت تمام جهانیان بر قطب عالم امکان عرضه می شود، می گویند دراین شب فرشتگان نازل می شوند و بر گرد امام عصر طواف می کنند ، می گویند دراین شب فرشتگان از کنار هیچ مومنی عبور نمی کنند جزآنکه برا و سلام کنند ، می گویند دراین شب سکینه و آرامش برتمام کائنات حکمفرماست ، می گویند از شب تا به سحر، نعم والطاف خداوند است که بربندگانش نازل می شود...
و با این همه ما از شب قدر چه می دانیم که چه بزرگ است ؟ خطاب " ما ادرئک " ماهستیم نه رسول الله که او شهر علم است ، ولی بی گمان راه دانستن مسدود نیست .
ای خداجان را پذیرا کن ز رزق پاک خویش
بی تردید ، دانستن ، فهمیدن ، ایمان آوردن و چشم جان گشودن و دل صافی یافتن ، رزق های پاک خداوندند. امید که در شبی چنین بزرگ ازاین نعم بی بهره نمانیم.
پی نوشت ها :
1- کلیات دیوان شمس. کاسبی ، عزیزالله ص 380
2- طالقانی ، سید هدایت الله برکرانه ... ص 157
3- دیوان شمس کاسبی ،عزیرالله ص 123
طبقه بندی: شب قدر
سجاده گشته رنگین
محراب کوفه امشب در موج خون نشسته
یا عرش کبریا را سقف و ستون شکسته
سجاده گشته رنگین از خون سرور دین
یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین
از تیغ کینه امشب فرقی دو نیم گردید
رفت آن یتیم پرور، عالم یتیم گردید
دیگر نوای تکبیر از کوفه بر نیامد
نان آور یتیمان دیگر ز در نیامد
غمخوار دردمندان امشب شهید گردید
امشب جهان ز فیض حق ناامید گردید
تنها نه خون به محراب از فرق مرتضی ریخت
امشب شرنگ بیداد در کام مجتبی ریخت
امشب به کوفه بذر کفر و ضلال کِشتند
مرغان کربلا را امشب به خون کشیدند
تیغ نفاق امشب بر فرق وحدت آمد
امشب به نام سجاد خط اسارت آمد
امشب به محو خادم، خائن دلیر گردید
آری برادر امشب زینب اسیر گردید
باب عدالت امشب مسدود شد بر انسان
امشب بنای وحدت در کوفه گشت ویران
امشب جهان ز فیض حق ناامید گردید
امشب بنام قرآن، قرآن شهید گردید
سجاده گشته رنگین از خون سرور دین
یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین
"حمید سبزواری"
طبقه بندی: شب قدر