علائم و منزلت لیلة القدر
حدیث:
قال الباقران علیهما السلام:
سالته عن علامة لیلة القدر، فقال: علامتها ان یطیب ریحها، و ان کانت فى برد دفئت، و ان کانت فى حر بردت فطابت. (1)
ترجمه: (محمد بن مسلم) از علامت لیلة القدر پرسید؟ پس امام (ع) فرمود: علامت لیلة القدر این است که بوى خوشى از آن پخش مىشود، اگر در سرماى (زمستان) باشد گرم و ملایم مىگردد، و اگر لیلة القدر در گرماى (تابستان) باشد خنک و معتدل و نیکو مىگردد.
توضیح:
علامه طباطبائى در علایم شب قدر مىگوید: روایات در معنى و خصایص و فضایل شب قدر بسیار است، در بعضى از آن روایات علامت هایى براى شب قدر ذکر کرده از قبیل اینکه شب قدر، صبح آن شب آفتاب بدون شعاع طلوع مىکند و هواى آن روز معتدل است. (المیزان، ج 40، ص 332)
حدیث:
قال ابو عبد الله علیه السلام:
لیلة القدر فى کل سنة و یومها مثل لیلتها. (2)
ترجمه: شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شب آن مىباشد.
حدیث:
قال النبى (صلى الله علیه و آله):
ان انا ادرکت لیلة القدر فما اسال ربى؟ قال (ص): «العافیة». (3)
ترجمه: به پیامبر(ص) گفته شد: اگر شب قدر را دریابم از خدا چه چیزى را مسئلت کنم؟ فرمود: «عافیت را».
حدیث:
قال موسى (علیه السلام): الهى ارید قربک، قال: قربى لمن استیقظ لیلة القدر،
قال: الهى ارید رحمتک، قال: رحمتى لمن رحم المساکین لیلة القدر،
قال: الهى ارید الجواز على الصراط، قال: ذلک لمن تصدق بصدقة فى لیلة القدر،
قال: الهى ارید من اشجار الجنة و ثمارها، قال: ذلک لمن سبح تسبیحه فى لیلة القدر،
قال: الهى ارید النجاة من النار، قال: ذلک لمن استغفر فى لیلة القدر،
قال: الهى ارید رضاک، قال: رضاى لمن صلى رکعتین فى لیلة القدر. (4)
ترجمه:
موسی (علیه السلام)گفت:
خداوندا! مىخواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود،
گفت: خداوندا! رحمتت را مىخواهم، فرمود: رحمتم از آن کسى است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند.
گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مىخواهم فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر صدقهاى بدهد.
گفت: خداوندا! از درختان بهشت و از میوههایش مىخواهم، فرمود: آنها از آن کسى است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد.
گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را مىخواهم، فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند.
گفت: خداوندا خشنودى تو را مىخواهم، فرمود: خشنودى من از آن کسى است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.
توضیح:
لیلة القدر شبى است که قرآن نازل شده است و ظاهراً مراد به قدر، تقدیر و اندازهگیرى است. خداى تعالى در آن شب حوادث یکسال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مىنماید، زندگى و مرگ، رزق، سعادت، و شقاوت و چیزهایى از این قبیل را مقدر مىسازد.
رمضان، تجلى معبود (ره توشه راهیان نور) ص 95
جمعى از نویسندگان
پى نوشتها:
1- وسائل الشیعه، ج 7 صفحه 256.
2- وسائل الشیعه، ج 7 صفحه 262.
3- مستدرک الوسائل، ج 7 صفحه 458.
4- مستدرک الوسائل، ج 7 صفحه 456.
طبقه بندی: شب قدر
اختیار انسان و شب قدر
آنچه از مجمــوع مباحث به دست میآید این است که با ملاحظـه آیـات و روایـات و دریافتها و مشاهدات، اطمینان کامل پیدا مىکنیم که شب قدر هیچ گونه منافاتى با اختیار انسان ندارد و یقیناً، او در مقـدرات و سرنوشتى که در شب قدر برایش رقم مىخورد موثر است؛ حتى مىشود گفت که نقش اصلى را به خود انسان سپردهاند تا آنچه بخواهد براى فردا رقم بزند.
ادلهاى که نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مىکند به شرح زیر تقدیم مىگردد:
1- حالات و دریافتهاى شخصى
کسانى که اهل دعا و راز و نیاز و اهل شب قدر هستند، نقش خویش را در شب قدر به خوبى دریافتهاند. گاهى این حالات آن چنان ژرف و تاثیرگذار است که تا شب قدر آینده و بلکه تا آخر عمر، در همه افکار، اخلاق، کردار و رفتار شخص رخنه کرده و آن را در یک خط و سیر معنوى قرار مىدهد. دیگرانى هم که به این حد از معنویت راه پیدا نمىکنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داریهای شب قدر بهرهبردارى کرده و فیض معنوى مىبرند. ریشه اصلى این دگرگونىها و حالات، به خود افراد برمىگردد و این که تا چه حد خود را آماده بهرهبردارى از برکات شب قدر و فضیلتهاى آن کرده باشند. اگر معنویاتى که در شب قدر نصیب انسان شده و در زندگى آنها تحولى آفریده، هیچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نویسندگان مربوط باشد که هر چه بخواهند، براى هر کس بدون ملاحظه حالاتش تقدیر کنند در این صورت مقتضاى حکمت و مصلحت این است که یا به هیچ کس هیچ ندهند و یا آنچه مىدهند، به همه یکسان و على السویه بدهند؛ در حالى که ما مىدانیم همه برکات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازیر مىگردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مىشود؛ پس نتیجه مىگیریم تنها دلیل این تفاوت، کارها و اعمال و میزان تلاش خود بندگان است و بس. نتیجه این که یکى از راههاى رسیدن به این که آیا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند یا نه، این است که ببینیم چه اندازه دگرگونى در همین شب با برکت در آنان ایجاد گشته است.
2- شناساندن شب قدر
خداوند تبارک و تعالى با نزول سورهاى خاص، شب قدر را به مردم معرفى فرموده است. در دو آیه این سوره مبارکه فرموده است: قرآن در شب قدر نازل شده و فرشتگان در آن شب فرود میآیند. سپس افزوده است: شب سلامت است. و فرموده است: عمل صالح در او، برابر با عمل صالح در طول هزار ماه است. فردى به امام باقر علیه السلام عرض کرد: مراد و مقصود از این که شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ حضرت فرمودند: "والعمل الصالح فیها من الصلاة والزکاة و انواع الخیر خیر من الف شهر لیس فیها لیلة القدر" (1)؛ کار شایسته از قبیل نماز و زکات، صدقات و انفاقات و انواع خوبىها در آن شب برتر از هر کار شایستهاى است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست، انجام شود. اگر کارهاى نیک بندگان و چند برابر پاداش آن تاثیرى در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودى عاید بندگان مىشود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بیان کردن این مطلب، سود و زیانى را متوجه هیچ کس نمىکند، چه انگیزهاى در اعلام این شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در نتیجه تلاش افراد سودمند نباشد، چرا باید مردم در جریان آن باشند و دانستن آن چه گرهای از کار بندگان مىگشاید؟ مىدانیم که کار بیهوده حتى از افراد عادى و معمولى پسندیده نیست، چه رسد به پروردگار آسمان و زمین که هیچ کارى را بدون حکمت و مصلحت انجام نمىدهد. حکمت معرفى شب قدر به عنوان شبى که قرآن در آن نازل شده و شبى که مقدرات در آن سامان داده مىشود، این است که بنده سرنوشت و مقدرات خویش را به قرآن پیوند بزند و آن را سرمشق و سرچشمه فکر و عمل خویش قرار بدهد، اگر کردارش موافق با قرآن و در جهت آن باشد، عمل کننده به آن سعادتمند است و اگر خداى نکرده مخالف با قرآن باشد، فاعل آن شقى خواهد بود.
3- اجماع و سیره مسلمانان
مىدانیم که همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهى، بر اهمیت شب قدر و احیاى آن تاکید فراوان دارند و به شب زندهدارى آن شب، اهتمام مىورزند. نقل شده که یکى از دانشمندان بزرگ اسلام، براى این که شب قدر را درک کند، یک سال تمام یعنى حدود 357 شب، از سر شب تا به صبح شب زندهدارى کرد.(2) این همه اقبال و توجه به تشکیل اجتماعات با شکوه براى خواندن دعا و مناجات و راز و نیاز و تضرع و ابتهال، همراه گریه و زارى و استغفار، برخاسته از یک واقعیت انکارناپذیر است و آن دخالت انسانها در سرنوشت خودشان است.
4- سفارش امامان دین بر احیاى شب قدر حتى در حال بیمارى
امام صادق علیه السلام به ابوبصیر مىفرماید: "وصل فى کل واحده منهما مئة رکعه"؛ در هر یک از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان "و احیهما ان استطعت الى النور"؛ تا مىتوانى آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده دارى کن "واغتسل فیهما"؛ در آن دو شب غسل کن. ابوبصیر عرض کرد اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.
اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادى ندارد که سر شب کمى بخوابى و باقى مانده شب را، به هر نحوى که مىتوانى به عبادت بپردازى، چون در ماه رمضان، درهاى آسمان گشوده است، شیطانها در زنجیرند و اعمال مومنان پذیرفته مىشود. از حدیث فوق، مىتوان تاثیر فراوان کارهاى انسان را بر سرنوشت او ارزیابى کرد. مىبینیم ابوبصیر که یک راوى زبردست و کار کشته در فن روایت است، با پیش بردن مرحله به مرحله سوالها در صدد آن است که ژرفاى شب قدر و اهمیت عمل در آن شب را به دست آورد؛ امام هم، چنان بر اهمیت عبادت در شب قدر پافشارى مىفرمایند که رضایت نمىدهند بنده حتى اگر بیمار باشد، از نتیجه اعمال صالح خویش محروم گردد. نکته در خور توجهى که تاثیر انسان را مشخص مىکند، جمله پایانى امام است که آن را به عنوان ریشه و علت تاکید و تشویق بر عمل صالح بیان فرمودهاند؛ آنجا که فرمودند: "و تقبل اعمال المومنین"؛ اعمال مومنان در شب قدر پذیرفته مىشود. (3)
5- تشویق زیاد به دعاهاى ماثور و راز و نیاز
مىدانیم که دعاهاى شب قدر، از طولانىترین و پر محتواترین دعاهاست؛ دعاهایى مانند "جوشن کبیر"، "ابوحمزه ثمالى" و امثال آنها، که اگر با حال و توجه خوانده شود، مایه انقلاب و دگرگونى روحى است، ادعیهاى که انسان را با دریایى از معارف آشنا مىکند. انسان با خواندن دعا از یک طرف، با یادآورى لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بىپایان خداى مهربان او را در کنار و دستگیر خویش مىبیند و نور امید در دلش مىدرخشد و از دیگر سو، با یاد آوردن سختىهاى جان کندن، تنگى و فشار قبر، گرفتارىهاى عالم برزخ، حساب و کتاب فرداى قیامت، شعلههاى دردناک و سوزان دوزخ و حسابرسى دقیق در صحراى محشر، تمام وجودش، سرشار از ترس و نگرانى گردیده و آنچه عیش و نوش است فراموش کرده و گذشته خود و آنچه بوده و کرده است را با آنچه باید باشد مىسنجد و زیانى که در گذشته متوجه وى شده است را در مىیابد و علاوه بر شک و تردیدى که نسبت به راه و روش نامطلوب خویش پیدا مىکند، ندامت سراسر وجودش را پر کرده و تصمیمى سرنوشت ساز مىگیرد و مسیر زندگىاش را دگرگون مىکند. اگر هم به این مرحله نرسد، لااقل بر کردار خود بیشتر مواظبت خواهد داشت؛ زیرا بیم و امیدى که دستاورد شب قدر است در مراحل زندگى به یارىاش مىشتابد. در مقابل، اگر کسى از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپرى کند، در همان جمود و غفلت، زندگى را به پایان خواهد برد و سرنوشتى شقاوت بار در انتظارش مىباشد. از گفتار فوق، این نتیجه به دست میآید که در واقع خود انسان وارد مسیر سرنوشت خویش گشته و آن را تغییر مىدهد. گاهى براى پیمودن مسیر مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل مىنشیند؛ گر چه دعا هم نوعى عمل محسوب مىشود. بنابراین،دعا در شبهاى قدر که یک کار اختیارى است منشا اثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد؛به همین دلیل به آن سفارش اکید شده است. علاوه بر سفارش شفاهى بزرگان دین و علماى اسلام به خواندن دعاها در طول سال، در شبهاى قدر تاکید بیشترى بر این امر شده است؛ پس حتما منشا اثر است وگرنه کار لغو و بیهوده از بزرگان سر نمىزند.
6- نکوهش بهره نبردن از شب قدر
پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: "من ادرک لیلة القدر، فلم یغفر له فابعده الله" (4)؛ از خداوند به دور باد و نفرین بر کسى که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود. با این حدیث نقش انسان در تعیین سرنوشت خود واضحتر مىگردد و معلوم مىشود که بدبختى و شقاوت مقدر در شب قدر، نتیجه کار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقى با توجه به شان و مقام پیامبر گرامى صلی الله علیه و آله قابل قبول نیست که آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن کارى بى اثر و بىخاصیت، سهل انگاران را نکوهش و مذمت فرمایند. "انس بن مالک" از پیامبر اکرم نقل کرده که فرمودند: "ان هذا الشهر قد حضرکم"؛ ماه مبارک به شما رو آورده است. "و فیه لیلة خیر من الف شهر"؛ در این ماه شبى است که برتر از هزار ماه است. "من حرمها فقد حرم الخیر کله"؛ هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بىنصیب مانده است. "ولا یحرم خیرها الا محروم" (5)؛ و محروم نمىماند از برکات شب قدر، مگر کسى که خویشتن را محروم کرده است. روایات، بعضى از گناهان را مانع بهرهبردارى گناهکار از شب قدر دانستهاند، از جمله آن کارها میخوارگى یا "دایم الخمر" بودن و نیز آزار پدر و مادر است.
7- شب قدر مکمل اعمال صالح
یکى از دلایل تفضل شب قدر به امت اسلام، کامل و پر کردن پیمانه اعمال صالح مسلمانان و جبران کمبودهاى آنان است، تا با دستى پر، این جهان را ترک کنند. پیش از این گفتیم که امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه "لیلة القدر خیر من الف شهر" فرمودند: مراد این است که انجام کار خوب در آن شب برابر عمل صالح در طول هزار ماه است. روایتى نیز از امام باقر علیه السلام وارد شده، در پاسخ به این پرسش که چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت دیگر فلسفه شب قدر چیست؟ ایشان مىفرمایند: "و لولا ما یضاعف الله للمومنین، لما بلغوا ولکن الله عزوجل یضاعف لهم الحسنات"؛ اگر خداوند کارهاى مومنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمىرسند، اما از راه لطف کارهاى نیکوى آنها را چند برابر مىفرماید تا کاستىهایشان جبران شود. از این روایت و روایت قبلى به خوبى مىتوان فهمید که مبنا و اساس، عمل صالح خود بنده است؛ هنگامى که یک عمل صالح معمولى با زمانى پر برکت و مقدس همراه گردد، از ارزشى چند برابر برخوردار مىشود و گاه همراه شدن یک عمل صالح با ولایت و اعتقاد و امامت مىتواند انسان را به اوج شرافت برساند؛ پس، راز سعادتمند شدن انسانها در شب قدر، عمل اختیارى صالحى است که با عنایت خداوند، برکت یافته و چند برابر مىشود. در روایات به پارهاى از اعمال سفارش شده که نتیجه ویژه آن در شب قدر نهفته است.
8- نتیجه بخش بودن بعضى از اعمال در شب قدر
- نماز .
"انس بن مالک" از پیامبر گرامى صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمودند: "من صلى من اول شهر رمضان الى آخره فى جماعة فقد اخذ بحظا من لیلة القدر" (6)؛ کسى که از اول تا آخر ماه مبارک، در نماز جماعت حاضر شود، بهرهاى از شب قدر نصیبش شده است.
- افطارى دادن با مال حلال.
"ابو شی ابن حیان" از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمودند: "من فطر صائما فى شهر رمضان من کسب حلال صلت علیه الملائکة و لیالى رمضان کلها و صافحة جبرائیل(ع) لیلة القدر و من صافحة جبرائیل(ع) یرق قلبه و تکثر دموعه..." (7)؛ کسى که با مالى که از راه حلال به دست آورده، روزهدارى را افطار دهد، در تمام شبهاى رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئیل در شب قدر با وى مصافحه کند، نشانه مصافحه جبرئیل آن است که دل مصافحه شونده نرم و اشکش جارى مىشود.
- صدقه درباره امام زین العابدین علیه السلام آمده است.
"کان اذا دخل شهر رمضان تصدق فى کل یوم بدرهم فیقول: لعلى اصیب لیلة القدر" (8)؛ در هر روز ماه مبارک یک درهم صدقه مىدادند، آن گاه مىفرمودند: شاید با این کار، شب قدر را دریابم و از آن بهره گیرم. "عبدالله بن مسعود" روایت مىکند که شبى رسول خدا از نماز عشا فارغ شد، مردى از میان صفوف برخاست و گفت: اى مهاجران و انصار، مردى غریبم و بر هیچ چیز قدرت ندارم. مرا طعامى دهید. رسول خدا گفت: اى فقیر، ذکر غریب مکن که دل مرا اندوهگین ساختى. بعد از آن فرمودند: غریبان چهار قسمتند:1- مسجدى که در میان قومى باشد که در آنجا نروند و نماز نخوانند.
2- مصحف و قرآنى که در خانهاى باشد و مردم آن خانه از آن تلاوت نکنند.
3- عالمى که در میان جماعتى باشد و ایشان تفقد وى نکنند و از او مسایل دینى سوال نکنند.
4- اسیران اهل اسلام که در میان کفار باشند.
پس فرمود: کیست که موونه و غذاى این مرد را کفایت کند تا در فردوس اعلا خدا او را جاى دهد؟ حضرت على علیه السلام برخاست و دست سائل را گرفت و به حجره فاطمه زهرا علیهاالسلام رفت و گفت: اى دختر رسول خدا، در کار این میهمان نظرى کن. حضرت زهرا فرمود: در خانه طعام اندکى موجود است و حسن و حسین گرسنهاند و شما روزه دارید و آن طعام یک نفر را بیشتر کفایت نمىکند. على علیه السلام فرمود: آن را حاضر کن.
فاطمه علیهاالسلام طعام را پیش آورد. حضرت امیر آن طعام را پیش میهمان نهاد و با خود گفت که اگر من از این طعام بخورم میهمان را کافى نباشد و اگر نخورم سبب خجالت میهمان شود، پس دست دراز کرد به سوى چراغ و چنان نشان داد که چراغ را اصلاح مىکنم و آن را خاموش کرد و فاطمه علیهاالسلام را گفت در روشن کردن چراغ دیگر تعلل کن تا میهمان از خوردن غذا فارغ شود و خود حضرت دهان را مىجنباند تا مهمان تصور کند که على غذا مىخورد. و چون میهمان از غذا خوردن فارغ شد فاطمه علیهاالسلام چراغ را آورد و طعام همچنان برجاى بود. امیرالمومنین فرمود: اى فقیر، چرا طعام خود را نخوردى؟ گفت: سیر شدم؛ پس على، فاطمه، حسن، و حسین علیهم السلام و فضه و همسایگان از آن طعام خوردند و هنوز باقى بود. (9)
- شب زندهدارى.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند: "من احیا لیلة القدر حول عنه العذاب الى السنة القابله" (10)؛ کسى که شب قدر را شب زندهدارى کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.
- غسل و شب زندهدارى.
امام موسى بن جعفر علیه السلام فرمودند: "من اغتسل لیلة القدر و احیاها الى طلوع الفجر خرج من ذنوبه" (11)؛ کسى که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زندهدارى کند، گناهانش آمرزیده مىشود. روایاتى که ذکر شد به خوبى دلالت دارند که برخى مقدرات و پاداشها، مانند دور شدن عذاب دوزخ که در حدیث پیامبر اکرم ذکر شده بود، نتیجه کار خود بندگان است. موارد فوق مىتواند براى نشان دادن این که سرنوشت هر انسانى در شب قدر به دست خودش رقم مىخورد، کافى باشد، ولى براى تکمیل بحث، نکاتى چند که خارج از چارچوب شب قدر و نشاندهنده موثر بودن انسان در تعیین سرنوشت خویش است را مطرح مىکنیم. این بحث تکمیلى را در دو بخش انجام مىدهیم:
الف- عمل و پاداش آن در ماه مبارک رمضان.
ب- عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص.
الف- پاداشها در ماه مبارک رمضان
امام هشتم على بن موسى الرضا علیه السلام فرمودند: در ماه مبارک کارهاى خوب پذیرفته و کارهاى زشت بخشیده شده است. خواندن یک آیه قرآن در این ماه، برابر با یک ختم قرآن در ماههاى دیگر است. کسى که برادر خود را با یک لبخند شاد کند، در روز واپسین خداوند دلش را شاد کرده و مژده بهشت به او دهد. کسى که مومنى را در این ماه یارى کند، خداوند در روزى که قدمها بر پل صراط مىلغزند او را دستگیرى کرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هر کس خشم خود را نگه دارد، خداوند در روز قیامت بر وى خشم نکند. هر کس درماندهاى را فریادرسى کند، خداوند در روز قیامت وى را از رسوایى بزرگ ایمن گرداند و رسوایش نکند. کسى که ستمدیدهاى را یارى کند، خداوند او را در مقابل دشمنانش یارى کرده و در روز قیامت نیز، در موقف حساب و میزان یاریش فرماید. (12) و در روایت دیگر امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمودند: کسى که ماه مبارک رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن به دیگران اجتناب ورزد، خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمى مىکند. (13) دو روایت بالا ارتباط محکم پاداشها و اعمال بنده در ماه مبارک و نقش انسان در ترسیم سیماى درونى او را کاملا آشکار نموده است.
ب- عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص.
پاداش عمل با صرف نظر از زمان خاص آیات و روایات فراوانى هست که بعضى دگرگونىها و پاداشهاى خاص را نتیجه کار بنده دانسته، یا عمل او را تنها عامل معرفى کردهاند.
نمونهاى از این آیات و روایات: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم"(14)؛ در حقیقت خدا حال قومى را تغییر نمىدهد، تا آنان حال خود را تغییر دهند. "ظهر الفساد فى البر و البحر بما کسبت ایدى الناس لیذیقهم بعض الذى عملوا لعلهم یرجعون" (15)؛ به سبب اعمال مردم، فساد در خشکى و دریا آشکار شد تا به آنان جزاى بعضى از کارهایشان را بچشانند، باشد که باز گردند. دعا دگرگون کننده سرنوشت "ابن حبان" و "حاکم" از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت کردهاند که فرمود: فقط دعاست که تقدیر و سرنوشتها را دگرگون مىکند و تنها نیکى است که مایه افزایش عمر مىگردد. گاهى شخص گناهى را مرتکب مىشود و به واسطه آن از روزى و نعمتى محروم میماند.
پینوشتها:
1- اصول کافى، ج 4، ص 158.
2- فوائد الرضویه، ص 10/ قصص العلم، ص 18/ سیماى فرزانگان، ج 3.
3- وسائل الشیعه، ج 10، باب 32، ص 354.
4- بحار الانوار ، ج 94، ص 80، ح 47.
5- کنزالعمال، ج 8 ، ص 534، ح 24028.
6- همان، ص 545، ح 24090.
7- الترغیب و الترهیب، ج 2، ص 95، ح 14.
8- بحار الانوار، ج 95، ص 82.
9- تفسیر منهج الصادقین، ج 9، ص 237.
10- بحار الانوار، ج 95، ص 145.
11- همان، ج 80، ص 128.
12- همان، ج 93، ص 341.
13- همان، ص 346.
14- رعد، آیه 11.
15- روم، آیه 41.
16- تحفه الاحوذى، ج 6، ص 348، ح 2225.
طبقه بندی: شب قدر
شب قدر
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ * لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ *
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ * . (2)
|
بسم الله الرحمن ارحیم انا انزلناه فى لیلة القدر من کل امر سلام هى حتى مطلع الفجر | |
قدر، شب مقدرات ترجمه سوره قدر: ما این قرآن عظیم الشان را (که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم و چه تو را به عظمت این شب قدر آگاه تواند کرد، شب قدر (به مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است در این شب فرشتگان و روح (جبرئیل) به اذن خدا (بر مقام ولایت نبى و امام عصر (عج) از هر فرمان (و دستور الهى و سرنوشت مقدرات خلق را) نازل مى گردانند، این شب، رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه. (شهود) ((شب قدر)) یا ((لیلة القدر)) مشهورترین نام این شب است. اعمال شب قدر قرآن غذاى سالم روح انسان هاست. این غذاى دلپذیر براى روان سالم لذت بخش است. اما اگر کسى بیمار باشد، نه تنها از این سفره رنگین دلپذیر و غذاى شفابخش بهره اى نمى برد، بلکه براى او مایه آزردگى است. از این رو، در قسمت دوم، آیه کریمه مى فرماید: و همین قرآن براى ستمکاران مایه تباهى و زیان است. در شب قدر سرنوشت انسان ها بر اساس حکمت و مصلحت رقم مى خورد.
1- سوره قدر |
طبقه بندی: شب قدر