صد شکر بر این، صد حیف از آن
عید فطر با همهی شیرینی و فرخندگی، آدمی را بر سر دو راهی شوق و تاسف میگذارد. از یک سو شادمانیم که در دوره امتحان از عهده به درآمدیم و دستورات الهی را اطاعت کردیم و از سویی اندوهگین هستیم که چرا چنین دورهای که با رحمت و مدد الهی همراه بود، سپری شد. با رسیدن عید فطر، ماه رمضان رخت برمیبندد و چشمان ما تا سال بعد به انتظار آمدنش به راه خواهد بود. رفتن این ماه گران قدر برای همه ی کسانی که طعم روزه داری را چشیدهاند، بر سفره های سحر و افطار این ماه نشستهاند، در هوای آمرزشآمیز و مغفرتآور این ماه تنفس کردهاند و در سایه آن از شر شیطان در امان بوده اند، قابل درک است و همه کم و بیش حسرت رفتن این اوقات را درک میکنند اما هیچکس به اندازه اهلالبیت علیهم السلام که در مسیر اطاعت و بندگی خداوند از همه پیشی گرفته و پشوایان اهل تقوی شده اند، آثار فقدان این ماه را درک نمیکند. امام سجاد علیه السلام، بزرگ آموزگار نیایش و مناجات عارفانه، در دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه در قالب یک نیایش و مناجات، شیوه ی وداع با این ماه مبارک را به ما آموزش میدهد. امام در این مناجات پس از حمد و ثناء الهی، از خدا بخاطر آنکه با قرار دادن تکالیفی خاص در این مقطع شریف از زمان، موجبات تقرب مسلمانان به خود را ایجاد کرده است، شکرگزاری میکند و در ادامه می فرماید:
«این ماه مبارک، در میان ما به شایستگی زیست و به نیکی همنشین ما گردید و گران مایه ترین سودهای جهان را به ما بخشید و چون مدتش به سر آمده و شمار روزهایش پایان گرفت، از ما جدا شد.
اینک او را بدرود میگوییم؛ همچون کسی که رفتنش برای ما دشوار است و ما را دچار اندوده میکند ...
بدرود بر تویی که از گرامی ترین اوقاتی بودی که با ما همنشین شد ...
بدرود بر تو ای همنشینی که تا هستی پر قدر منزلتی و چون جدا شوی، فراق تو دردناک است...
سلام بر تو ای مددکاری که ما را در مقابله با شیطان یار بودی و ای رفیقی که راه های نیکی کردن را پیش پای ما هموار نمودی.
بدرود بر تو که چه بسیار گناهان ما را نابود کردی و چه بسا عیبها ی گوناگون ما را پوشاندی!
بدرود بر تو که که برای گناهان کاران چه طولانی بودی و در دلها ی مومنان چه پرشکوه بودی!
بدرود بر تو که با برکت بسیار به ما روی آوردی و ما را از چرکهای گناهان شستشو دادی!
بدرود بر تو که دیروز چون با ما بودی، به سختی دلبستهات بودیم و فردا که از میان ما خواهی رفت، از جان و دل آرزومندت هستیم.
[خدایا] پوزش ما را بپذیر که در این ماه در در ادای حق تو کوتاهی کردیم و عمر ما را به ماه رمضان آینده برسان ...
خدایا، اکنون که این ماه به پایان رسید و جامه ی زمان را به دور افکند، تو نیز جامه ی گناهان ما را درآور و به دو بیفکن و با رفتن این ماه، بدیهای ما رانیز ببر و ما را به سبب آن از نیکبختترین روزه داران و پرنصیبترین و بهرمندترین آنان قرار ده.
خدایا اگر کسی از روزه داران، چنان که باید، حق این ماه و حرمتش را پاس داشته و به احکام آن عمل کرده و از گناهان دوری ورزیده است یا به وسیلهای به تو تقرب جسته که خشنودی و رحمتت را برای او در پی داشته است، همانند آنچه به او میبخشی از خوان بینیازی ات به ما نیز ببخش و چندین برابر آن را از فضل خود به ما ارزانی کن که فضل تو کاستی نمیگیرد و گنجینه های تو نقصان نمیپذیرد ...
خدایا، ما در این روز فطر که آن را برای مومنان روز عید و شادی و برای دینداران هنگامه ی اجتماع و همکاری قرار دادی، از هر گناهی که مرتکب شدهایم، از هر زشتی که پیش از این کردهایم و از هر اندیشه ی بد که در دل خود نهان داشتیم، دست برمیداریم و به سوی تو میآییم؛ همچون کسی که دیگر خیال بازگشت به گناه را ندارد و دیگر مرتکب هیچ گناهی نخواهد شد؛ خالصانه و بدون ذره ای شک و تردید. پس بر بازگشت ما آغوش گوشای و از ما خشنود باش و ما را بر ترک گناه استوار بدار! » (1)
طبقه بندی: ماه رمضان
کلید بازگشت
خداوندا! امروز، روز عید فطر است. روز بازگشت به سوی تو. در این ماه به من نعمت های فراوانی دادی. کمکم کردی تا بیشتر به تو نزدیکتر شوم. ولی چه کنم؟ روز های دیگر می آیند و این حالات از من دور می شوند. چشمانم! همان چشمانی که در شبهای قدر برای تو می گریستند، به خطا می روند. دست هایم، زبانم، همه وجودم، احساس می کنم که نزدیکی به تو را از دست می د هند. می دانم که این تغییرات به خاطر اعمال خود من است. شرمنده ام، ولی چه کنم؟
این حرف دل بسیاری از ما در روز عید فطر است. ولی به راستی چگونه می توانیم از این نزدیکی با خدا پاسداری کنیم؟
بازرگانان معمولا فعالیت های مالی خود را در دفتر روزانه و دفتر کل یادداشت می کنند و از این طریق به آسانی می فهمند که چقدر سود برده یا زیان کرده اند؛ چه میزان به اشخاص بدهکارند و چه مبلغی بابت مالیات باید پرداخت کنند؛ چه نوع کالایی وارد کرده و چه مقدار به فروش رسانیده اند و کالاهای موجود در انبارشان چه چیزهایی است؟ خلاصه تمام سرمایه آنان با یک نگاه معلوم می گردد و می دانند در آینده چه کارهایی باید انجام دهند.
چرا اعمال صالح و کارهای ناشایستی را که انجام می دهیم، محاسبه نکنیم؟ مگر اعمال نیک موجب نزدیکی به خدا و خشنودی او نمی شود و مگر گناهان، ما را از او دور نمی کند؟ مگر یقین نداریم که همه اعمال از ریز و درشت و زشت و زیبا نزد خداوند ثبت و ضبط می شود و همه در روز جزا به نمایش در خواهند آمد؟ پس چرا زمانی را به محاسبه اعمال خود اختصاص ندهیم و در پیشگاه خدا از کارهای زشت پوزش نخواهیم و خود را برای فردایی بهتر و انجام کارهایی نیکوتر آماده نسازیم؟
با این کار می توانیم درباره اعمال روزانه خود فکر کرده و آنها را جمع بندی کنیم؛ تصمیم قاطعی برای ادامه اعمال صالحی که در روز گذشته انجام داده ایم، بگیریم و سعی کنیم دیگر به سراغ اعمال ناپسند روز قبل نرویم؛ بلکه تلاش خود را بکار گیریم تا آنها را جبران کنیم.
ارزش محاسبه نفس تا حدی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به ابوذر می فرمایند:
«ای ابوذر! از نفس خود حساب بکش پیش از اینکه از تو حساب کشیده شود. زیرا حسابرسی امروزت بسی آسانتر از حسابی است که فردا از تو خواهند کشید؛ و به نفس خود رسیدگی کن پیش از آنکه در ترازوی سنجش نهاده شوی و برای آن روز بزرگی که کردار ها نمایان می شود، خود را مهیا و آماده ساز؛ همان روزی که اعمال آشکار می گردد و هیچ چیز بر خداوند پوشیده نیست.
ای ابوذر! کسی از گروه پرهیزکاران شمرده نمی شود مگر اینکه از نفس خود حساب کشد، حسابرسی و دقّتی شدید، شدیدتر از حسابی که شریکی از شریک خود می کشد ...» (1)
آری، یکی از مهمترین کلید های بازگشت به سوی خدا و اسرار باقی ماندن در راه او، محاسبه نفس است، هرچند که این کار ممکن است بسیار آسان به نظر برسد، ولی اگر با برنامه ای منظم و ادامه دار، اعمال هر روز خود را در پایان همان روز محاسبه کنیم، فرصت کافی خواهیم داشت تا قبل از به پایان رسیدن فرصت ها، کار های خوب خود را ادامه داده و اعمال بدمان را جبران کنیم ...
«خداوندا، اینک با ماه رمضان وداع می کنیم، همانند وداع با عزیزی که فراقش بر ما دشوار است و رفتنش ما را غمگین و گرفتار وحشت تنهایی می کند؛ عزیزی که او را بر ما پیمانی است که باید آنرا نگه داریم و حرمتی است که باید آنرا رعایت کنیم و (بر ما) حقی دارد که باید آنرا ادا نماییم. پس، اکنون می گوییم: بدرود ای بزرگ ترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا.» (2)
طبقه بندی: ماه رمضان
معنای واژه رمضان
معنای واژه رمضان
معنای واژه رمضان
واژه «رمضان» از ریشه «رَمَضَ» است، به معناى بارانى که اوّل پاییز مىبارد و هوا را از خاک و غبارهاى تابستان پاک مىکند و یا به معناى داغىِ سنگ از شدّت گرماى آفتاب . (1)
امّا درباره این که چرا این نام بر یکى از ماههاى سال، گذاشته شده است، زمخشرى (م 528 ق) گوید:
اگر پرسى: «چرا ماه رمضان را به این نام نامیدهاند؟»، گویم: روزه در ماه رمضان، عبادتى دیرین است، و گویا عربها این نام را به خاطر داغ شدنشان از حرارت گرسنگى و چشیدن سختى آن، نهادهاند، همچنان که به آن «ناتق (رنجآور)» هم گفتهاند؛ چون سختى روزه، آنان را به رنج و زحمت مىافکند .
و گفتهاند: چون نام ماهها را از زبان قدیم نقل کردهاند، آنها را با زمانهایى که در آنها قرار داشتند، نامیدهاند و این ماه، در روزهاى گرم و داغ بوده است .(2)
شمارى از روایات، این نامگذارى را به سبب نقشى دانستهاند که ماه رمضان در پاکسازى آئینه جان از آلودگىهاى گناهان و پاکسازى روان از زنگار خطاها دارد. از پیامبر صلىاللهعلیهوآله روایت است: إنّما سُمِّیَ رَمَضانُ؛ لِأَ نَّهُ یُرمِضُ الذُّنوبَ؛ این ماه را رمضان نامیدهاند: چون گناهان را مىزداید.
این وجه در نامگذارى، از یک سو با ریشه لغوىِ «رمضان» و از سوى دیگر با برکات، رهآوردها و آثار آن، هماهنگ و متناسب است .
پینوشتها:
1- ر . ک: تفسیر الفخر الرازی : 5 / 89 - والعین : 327 . یادآورى این نکته لازم است که فخر رازى، این دو معنا را در اشتقاق «رمضان»، از خلیل بن احمد فراهیدى نقل کرده است؛ لیکن پوشیده نماند که معناى نخست، در بیشتر فرهنگهاى لغت نیامده است. از سوى دیگر، در تهذیب اللغة ازهرى آمده است: «ابر و بارانِ رمضى یعنى ابر و بارانِ آخر تابستان و اوّل پاییز که چون گرما و حرارت خورشید را به خود مىگیرند، رمضى نامیده شدهاند.» (تهذیب اللغة : 2 / 1469)
2- الکشّاف،1/113، معجم مقاییس اللغة: 2/440، المصباح المنیر: 231، النهایة: 2 / 264، أساس البلاغة: 252، مفردات ألفاظ القرآن: 366، مجمع البحرین: 2 / 732 .
منبع:
کتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 14.
طبقه بندی: ماه رمضان
ویژگىهاى ماه رمضان
ماه خدا
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: شَعبانُ شَهری، و شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللهِ(1)؛ شعبان، ماه من است و ماه رمضان، ماه خداست .
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللهِ، و شَهرُ شَعبانَ شَهری؛ شَعبانُ المُطَهِّرُ، و رَمَضانُ المُکَفِّرُ (2)؛ ماه رمضان، ماه خداست و ماه شعبان، ماه من است؛ شعبانِ پاککننده و رمضانِ پوشاننده [و جبرانکننده گناهان] .
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: رَمَضانُ شَهرُ اللهِ، و هُوَ رَبیعُ الفُقَراءِ (3)؛ رمضان، ماه خداست. این ماه، بهار فقیران است .
- الإمام علیّ علیهالسلام: شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللهِ، و شَعبانُ شَهرُ رَسولِ الله صلىاللهعلیهوآله، و رَجَبٌ شَهری(4)؛ رمضان، ماه خداست؛ شعبان، ماه پیامبر خداست و رجب، ماه من است.
ماه میهمانى خدا
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله ـ فی وَصفِ شَهرِ رَمَضانَ ـ : هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ إلى ضِیافَةِ اللهِ، و جُعِلتُم فیهِ مِن أهلِ کَرامَةِ اللهِ، أنفاسُکُم فیهِ تَسبیحٌ، و نَومُکُم فیهِ عِبادَةٌ، ...(5) ؛ پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله در توصیف ماه رمضان فرمود: آن، ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت شدهاید و در آن، از اهل کرامت خدا قرار داده شدهاید. نفَسهایتان در آن، تسبیح است؛ خوابتان در آن، عبادت است؛ عمل(خیرِ) شما در آن، پذیرفته است؛ و دعاى شما در آن، مستجاب است.
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ یُنادِی المُنادی: أینَ أضیافُ اللّهِ؟ فَیُؤتى بِالصّائِمینَ ... فَیُحمَلونَ عَلى نُجُبٍ مِن نورٍ، و عَلى رُؤوسِهِم تاجُ الکَرامَةِ، و یُذهَبُ بِهِم إلَى الجَنَّةِ (6)؛ پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: چون روز قیامت شود، منادى ندا مىدهد: «کجایند میهمانان خدا ؟» پس روزهداران را مىآورند ... ، آنان را بر مَرکبهایى عالى از [جنس] نور سوار مىکنند، و در حالى که تاج کرامت بر سر آنان است، آنان را به بهشت مىبرند.
- قال الامام علیّ علیهالسلام ـ مِن خُطبَتِهِ فی أوَّلِ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ـ : أیُّهَا الصّائِمُ، تَدَبَّر أمرَکَ؛ فَإِنَّکَ فی شَهرِکَ هذا ضَیفُ رَبِّکَ، اُنظُر کَیفَ تَکونُ فی لَیلِکَ و نَهارِکَ؟ و کَیفَ تَحفَظُ جَوارِحَکَ عَن مَعاصی رَبِّکَ؟ اُنظُر ألاّ تَکونَ بِاللَّیلِ نائِما و بِالنَّهارِ غافِلاً؛ ... (7)؛ امام على علیهالسلام در خطبه خویش در اولین روز از ماه رمضان فرمود: اى روزهدار! در کار خود بیندیش، که تو در این ماه، میهمان پروردگار خویش هستى! بنگر که در شب و روزت چگونهاى و چگونه اعضاى خود را از نافرمانى پروردگارت نگه مىدارى!
بنگر! مبادا در شب، خواب باشى و در روز، غافل. پس، این ماه بگذرد و [بار] گناهت بر دوشت مانده باشد و آنگاه که روزهداران پاداشهاى خود را مىگیرند، از زیانکاران باشى و آنگاه که آنان از کرامت مولایشان نصیب مىبرند، از محرومان باشى و آنگاه که آنان از سعادت همسایگى با پروردگارشان برخوردار مىگردند، تو از راندهشدگان باشى!
پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: چون روز قیامت شود، منادى ندا مىدهد: «کجایند میهمانان خدا ؟» پس روزهداران را مىآورند ... ، آنان را بر مَرکبهایى عالى از [جنس] نور سوار مىکنند، و در حالى که تاج کرامت بر سر آنان است، آنان را به بهشت مىبرند.
- قال الإمام الباقر علیهالسلام: شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ رَمَضانَ، وَالصّائِمونَ فیهِ أضیافُ اللّهِ و أهلُ کَرامَتِهِ، مَن دَخَلَ عَلَیهِ شَهرُ رَمَضانَ فَصامَ نَهارَهُ و قامَ وِردا مِن لَیلِهِ وَاجتَنَبَ ما حَرَّمَ اللهُ عَلَیهِ، دَخَلَ الجَنَّةَ بِغَیرِ حِسابٍ (8) ؛ ماه رمضان، ماه رمضان! روزهداران در آن، میهمانان خدا و اهل کرامت الهىاند. هر کس ماه رمضان بر او وارد شود و او روزش را روزه بگیرد و بخشى از شبش را به عبادت و نماز بایستد و از آنچه خداوند بر او حرام کرده، پرهیز کند، بدون حساب وارد بهشت مىشود.
سَرور ماهها
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: شَهرُ رَمَضانَ سَیِّدُ الشُّهورِ (9)؛ ماه رمضان، سَرور ماههاست .
- قال الإمام الرضا علیهالسلام: إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ زُفَّتِ الشُّهورُ إلَى الحَشرِ یَقدُمُها شَهرُ رَمَضانَ عَلَیهِ مِن کُلِّ زینَةٍ حَسَنَةٍ، فَهُوَ بَینَ الشُّهورِ یَومَئِذٍ کَالقَمَرِ بَینَ الکَواکِبِ، فَیَقولُ أهلُ الجَمعِ بَعضُهُم لِبَعضٍ: وَدِدنا لَو عَرَفنا هذِهِ الصُّوَرَ! ...(10) ؛ امام رضا علیهالسلام فرمود: چون روز قیامت شود، ماهها را به رستاخیز مىآورند، در حالى که ماه رمضان، که با هر زیور نیکویى آراسته است، پیشاپیش آنهاست. آن روز، ماه رمضان در میان ماهها، همچون ماه در میان ستارههاست. مردمى که آنجا گرد آمدهاند، به یکدیگر مىگویند: دوست داشتیم که این چهرهها را مىشناختیم!
منادى، از سوى خداى متعال ندا سر مىدهد که: «اى همه آفریدگان! اینها، سیماى ماههایى است که نزد خداوند، از روزى که آسمانها و زمین را آفرید، شمارشان در کتاب خدا دوازده تاست. سَرور و برترِ آنها، ماه رمضان است. آن را آشکار ساختم تا برترى ماه مرا بر ماههاى دیگر بشناسید و تا براى مردان و زنانى که بنده مناند، شفاعت کند و من هم شفاعتش را درباره آنان بپذیرم.»
شب قدر، در ماه رمضان است
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: قَد جاءَکُم شَهرُ رَمَضانَ؛ شَهرٌ مُبارَکٌ ... فیهِ لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، مَن حُرِمَها فَقَد حُرِمَ(11)؛ ماه رمضان، شما را فرا رسیده است؛ ماهى مبارک ... که در آن، شب قدر است که بهتر از هزار ماه است. محروم، کسى است که از آن شب، محروم بماند.
- سُئِلَ رَسولُ اللهِ صلىاللهعلیهوآله عَن لَیلَةِ القَدرِ، فَقالَ: «هِیَ فی کُلِّ رَمَضانَ»(12) ؛ از پیامبر خدا درباره شب قدر پرسیدند و من هم مىشنیدم. فرمود: «آن، در هر ماه رمضانى هست.»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: ماه رمضان، شما را فرا رسیده است؛ ماهى مبارک ... که در آن، شب قدر است که بهتر از هزار ماه است. محروم، کسى است که از آن شب، محروم بماند.
- مسند ابن حنبل عن أبی مرثد: سَأَلتُ أباذَرٍّ قُلتُ: کُنتَ سَأَلتَ رَسولَ الله صلىاللهعلیهوآله عَن لَیلَةِ القَدرِ؟ قالَ: أنَا کُنتُ أسأَلَ النّاسِ عَنها یعنی أشدّ الناس مسألةً عنها. قالَ: قُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، أخبِرنی عَن لَیلَةِ القَدرِ أ فی رَمَضانَ هِیَ أو فی غَیرِهِ؟ قالَ: «بَل هِیَ فی رَمَضانَ.»
قالَ: قُلتُ: تَکونُ مَعَ الأَنبِیاءِ ما کانوا فَإِذا قُبِضوا رُفِعَت، أم هِیَ إلى یَومِ القِیامَةِ؟ قالَ: «بَل هِیَ إلى یَومِ القِیامَةِ.»(13)
از ابوذر پرسیدم: آیا از پیامبر خدا درباره شب قدر پرسیدهاى؟
گفت: «من از همه مردم، بیشتر، پرسشگر آن بودم .
گفتم: اى پیامبر خدا! مرا از شب قدر آگاه ساز که آیا در رمضان است یا در غیر آن؟
فرمود: "در رمضان است."
گفتم: آیا همراه با پیامبران است، تا وقتى که باشند و چون پیامبران بمیرند، شب قدر هم برداشته مىشود، یا آن که شب قدر تا روز قیامت هست؟
فرمود: تا روز قیامت هست.»
پینوشتها:
1- فضائل الأشهر الثلاثة: 44/20، الأمالی للصدوق:71/38 ، تحف العقول: 419 ، الإقبال: 3 / 293، روضة الواعظین:441، دعائم الإسلام: 1/283، بحارالأنوار: 97/68/4 .
2- کنز العمّال: 8 / 466 / 23685 نقلاً عن ابن عساکر و ج 12 / 323 / 35216 نقلاً عن الدیلمی وکلاهما عن عائشة .
3- ثواب الأعمال: 84 / 5، النوادر للأشعری: 17/2 ، فضائل الأشهر الثلاثة: 58/37، الجعفریّات: 58، النوادر للراوندی: 134/ ، بحارالأنوار: 97/75/26.
4- المقنعة: 373، مسارّ الشیعة: 56، مصباح المتهجّد: 797 .
5- فضائل الأشهر الثلاثة: 77/61، الأمالی للصدوق: 84/4، عیون أخبار الرضا علیهالسلام:1/295/53، الإقبال:1/26، بحارالأنوار: 96/356/25.
6- مستدرک الوسائل: 4/22/4079 نقلاً عن تفسیر أبی الفتوح الرازی.
7- فضائل الأشهر الثلاثة: 108 / 101 .
8- فضائل الأشهر الثلاثة: 123/130.
9- شرح الأخبار : 1/ 223 / 207، الفضائل: 125، بحارالأنوار:40/54/89؛ فضائل الأوقات للبیهقی: 89/205، شُعَب الإیمان:3/314/3637 و ص 355/3755 ، کنز العمّال: 8/482/23734 .
10- فضائل الأشهر الثلاثة: 110/102 عن عبدالله بن عامر عن أبیه.
11- تهذیب الأحکام: 4/152/422، الأمالی للمفید: 112/2 و301 /1 ، الأمالی للطوسی: 74 / 108و ص 149/ 246 ، بحارالأنوار: 97/17/34؛ سنن النسائی: 4/129، مسند ابن حنبل: 3/8/7151 و ص 412/9502.
12- سنن أبی داود: 2/54/1387، السنن الکبرى: 4/506/8526 .
13- مسند ابن حنبل: 8/117/ 21555، المستدرک على الصحیحین:1/603/1596و ج2/578/3960، السنن الکبرى: 4/505/ 8525 .
منبع:
ماه خدا، محمدی ری شهری،ج 1، ص 38.
طبقه بندی: ماه رمضان
میهمانى الهى به چه معناست؟
میهمانى الهى به چه معناست؟
میهمانى الهى به چه معناست؟
ویژگى برجستهای که در فضاى ماه با فضیلت رمضان جلوهگر است، وجود زمینهها و ظرفیتهایى است که براى میهمانى خداى سبحان فراهم آمدهاند، آنگونه که پیامبر خدا در توصیف این ویژگى فرمود:
"هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ إلى ضِیافَةِ اللهِ، وَ جُعِلتُم فیهِ مِن أهلِ کَرامَةِ اللهِ؛ ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت گشتهاید و از اهل کرامت خدا قرار داده شدهاید.
در حقیقت، این ویژگى، سرچشمه همه ویژگىها و برکات این ماه مبارک است. به عبارت دیگر، مىتوان گفت که میهمانى الهى در این مقطع زمانى، و غذاهاى معنوى ویژهاى که خداوند براى پذیرایى از میهمانانش در چنین ضیافتى فراهم ساخته است، ریشه تحوّلات ژرف معنوىاى است که در این ماه با فضیلت، بر زندگى انسان سایه مىافکنند، و سفرهاى است گسترده براى همگان که هر کس، مىتواند از برکات بىشمار آن برخوردار شود.
معناى میهمانى خدا
نخستین سؤالى که در اینجا مطرح میشود، معناى میهمانى خداى سبحان در این ماه و میزبانى او از دوستانش است. مگر همه مردم در همه اوقات، میهمانان خدا نیستند که بر سر سفره الهى فرود آمدهاند؟
به علاوه، پایه میهمانى، همان خوردنى و آشامیدنىاى است که میزبان براى میهمان فراهم مىکند . پس، این چه ضیافتى است که پرهیز از خوردن و آشامیدن، نخستین شرط آن است؟
پاسخ این سؤال، از تحلیل واقعبینانه حقیقت انسان و شناخت بنیادهاى وجودى او به دست مىآید . انسان از نگاه اسلام، ترکیبى از جسم و جان است. همانگونه که جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.روشن است که خداوند سبحان، میهمانى رمضان را براى پذیرایى از جسم و وجود مادّىِ دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا که بدنهاى آنان، مثل همگان، در ضیافت همیشگى خدایند، و به تعبیر سعدى شیرازى:
ادیم زمین، سفره عام اوست چه دشمن بر این خوان یغما، چه دوست(1)
این در حالى است که اغلب دشمنان خدا از این سفره گسترده، بیش از دیگران بهره مىبرند. نتیجه، این که: ارزش پذیرایى از جسم و تأمین خواستههاى مادّى، هرگز به پاى تأمین نیازهاى معنوى نمىرسد، به خصوص که قرآن کریم تصریح مىکند: اگر بیم آن نبود که همه مردم به کفر بگروند، کافر به بالاترین امکانات مادّى، نایل مىشد:
«وَ لَوْ لاَ أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمَـنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ * وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَ سُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّکِـئونَ * وَ زُخْرُفًا وَ إِن کُلُّ ذَ لِکَ لَمَّا مَتَـعُ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ الْأَخِرَةُ عِندَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ»(2)؛ اگر بیم آن نبود که مردم (در، گمراهى) امّتِ واحد شوند، براى خانههاى کسانى که به خداوندْ کافر مىشوند، سقفهایى از نقره و نردبانهایى قرار مىدادیم که از آن بالا بروند* و براى خانههایشان درها و تختهایى که بر آن تکیه زنند، قرار مىدادیم * و [نیز] انواع زیورها را . همانا همه اینها کالاى زندگى دنیایى است و سراى آخرت نزد پروردگارت براى تقواپیشگان است.
خداى متعال در میهمانسراى رمضان، جانها و روحهاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدنها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است که جز او، کسى ارزش آن را نمىداند. از این رو خداى سبحان فرموده است:
«الصَّومُ لى وَ أنَا أجزى بِهِ ؛ روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مىدهم .
«لَو أنَّ الدُّنیا کانَت تَعدِلُ عِندَ اللهِ عز و جل جَناحَ بَعُوضَةٍ، ما سَقَى الکافِرَ، وَ الفاجِرَ مِنها شَربَةً مِن ماءٍ (3)؛ اگر نبود این که دنیا در نزد خدا برابر با بال پشهاى هم نیست، هرگز در آن، یک جرعه آب نیز به کافر و فاجر نمىنوشاند!
خداى متعال در میهمانسراى رمضان، جانها و روحهاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدنها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است که جز او، کسى ارزش آن را نمىداند. از این رو خداى سبحان فرموده است:
«الصَّومُ لى وَ أنَا أجزى بِهِ ؛ روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مىدهم .
از سوى دیگر، شرایط و آداب این میهمانى، باید هماهنگ با ضیافت جان باشد و طعام و نوشیدنى آن، هماهنگ با ضیافت روح و هدف از آن نیز پدید آوردن تحوّل روحى و تجدید حیات معنوى انسان و تقویت بنیه روانى او .
در این زمینه، عالم ربّانى مرحوم شیخ رضا (فرزند فقیه و فیلسوف و عارف بزرگوار، شیخ محمّدحسین اصفهانى) در الرسالة المجدیّة در شرح این سخن پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) که: «در این ماه، به میهمانى الهى دعوت گشتهاید و از اهل کرامت الهى قرار داده شدهاید»، چه زیبا نوشته است که:
بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا که تو در ماه رمضان، در همان خانهاى ساکن هستى که در ماه شعبان ساکن بودى و غذاى تو، همان نان و آبگوشتى است که در ماههاى دیگر سال مىخوردى، [با این تفاوت که] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شدهاى؛ بلکه روح توست که میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است که روحانى و هماهنگ با روح است .
دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى این میهمانى نیز از نوع غذاهاى بهشتى است. هر دو، میهمان خانه خدایند؛ لیکن نام میهمانسرا در این جا «ماه رمضان» است و نامش در آنجا «غرفههاى بهشتى». اینجا غیب است و آنجا مشهود و عیان؛ اینجا تسبیح و تهلیل است و آنجا چشمه سلسبیل؛ اینجا نعمتهاى پوشیده و اندوخته هستند و آنجا «میوهاى از آنچه برمىگزینند * و گوشت بریان پرندهاى که میل دارند»(4)
بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا که تو در ماه رمضان، در همان خانهاى ساکن هستى که در ماه شعبان ساکن بودى و غذاى تو، همان نان و آبگوشتى است که در ماههاى دیگر سال مىخوردى، [با این تفاوت که] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شدهاى؛ بلکه روح توست که میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است که روحانى و هماهنگ با روح است .
پس نعمتها در هر جهان با پوشش همان جهان، آشکار مىشوند و گاهى هم هست که نعمتها در همین دنیا براى پیامبران و معصومان، به شکل آن جهانى، آشکار مىشوند. آنچه در روایات بسیارى آمده که: پیامبر خدا براى فاطمه زهرا (علیهاالسلام) یا امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) میوهاى از میوههاى بهشت یا جامهاى از جامههاى بهشت آورد، گواه این مطلب است . بلکه بالاتر از این، گاهى این امور براى شیعیان خاص نیز فراهم مىآید، البتّه به تناسب وسعت وجود و مرتبهاى از کمال که به آن رسیدهاند. بارها و بارها از نزدیکترین خویشانِ سببى و نسبى خود به نظر مىرسد که مقصود وى، پدر بزرگوارش شیخ محمّدحسین اصفهانى (کُمپانى) باشد. شنیدهام که مىگفت:
«در یکى از روزهاى ماه رمضان، مشغول خواندن زیارت "امین الله" در مرقد امیرمؤمنان در نجف بودم . چون به این عبارتِ زیارت رسیدم که: «مائدههاى رحمت براى آنانى که از خوان نعمتت روزى مىطلبند، آماده است و سرچشمههاى سیرابى براى تشنگان، پُر آب است»، در همان حال که در معناى آن تأمّل و اندیشه مىکردم، ناگهان سفرهاى برایم آشکار شد که طعامها و نوشیدنىهاى گوناگون بر آن چیده شده بود، آن چنان که تا آن زمان، تصوّرش را هم نکرده بودم. من مشغول خوردن از غذاى آن بودم و در همان حال به یک مسئله فقهى نیز مىاندیشیدم . حالتى شگفت و دهشتزا بود! در واقع، حقیقت غذا [ى روح]، همین است که روزه را باطل نمىکند ... .»
شراب طهور در زندگى دنیا، محبّت خداست و بهترین زمانی که براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همین ضیافتى است که ساقىاش، همان میزبانش است .
هرگز مپندار که تعبیرات این بنده، خیالات و اوهام شاعران یا شطحیّات صوفیان افراطى است . هرگز مباد که از زبان قرآن و حدیث، فراتر روم یا در اعتقاداتم از آنچه خداوند و پیامبر (صلىاللهعلیهوآله) گفته و به آن فرمان دادهاند، پیشتر روم؛ بلکه مقصود، سخنِ همان خدایى است که در سوره «هل أتى» مىفرماید: «خداوند به آنان شراب طهور مىنوشاند.» (5)
پینوشتها:
1- بوستان سعدی، ص 3 .
2- الزخرف ، آیه 33 ـ 35 .
3- الأمالى، طوسى، 531 / 1162، مکارم الأخلاق: 2/368/2661، تنبیه الخواطر: 2/56، تحف العقول:40، الأمالى، صدوق: 305/348، التمحیص: 49/79؛ سنن الترمذى: 4/560/2320، المستدرک على الصحیحین: 4/342/7848، کنز العمّال: 3/195/6132 .
4- واقعه، آیه20 و 21 .
5- اشاره است به حدیث امام صادق (علیهالسلام) در مورد آیه مذکور، که فرمود: «آنان را از هر چیزى جز خدا پاک مىسازد؛ چرا که هر کس به چیزى از موجودات، آلوده گردد، پاک نیست، مگر به خداى متعال.» مجمع البیان:10/623. جامع الدرر (نوشته عالم ربانى و استاد اخلاق حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدحسین فاطمى رضوان الله تعالى علیه) : 335 ـ 337 به نقل از رساله مجدیّه.
منبع:
کتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1.
طبقه بندی: ماه رمضان
پرهیز از هر چه خدا دوست نمیدارد
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: إنَّ الصِّیامَ لَیسَ مِنَ الأَکلِ وَالشُّربِ فَقَط ؛ إنَّمَا الصِّیامُ مِنَ اللَّغوِ وَالرَّفَثِ، فَإِن سابَّکَ أحَدٌ أو جَهِلَ عَلَیکَ فَقُل: إنّی صائِمٌ (1) ؛ روزه، تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست. همانا روزه، پرهیز از بیهودهگویى و دشنام دادن است. پس اگر کسى دشنامت داد، یا با تو نابخردى کرد، بگو: من روزهام.
- قال الإمام علیّ علیهالسلام ـ فِی الحِکَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ ـ لَیسَ الصَّومُ الإِمساکَ عَنِ المَأکَلِ وَالمَشرَبِ ؛ الصَّومُ الإِمساکُ عَن کُلِّ ما یَکرَهُهُ اللهُ سُبحانَهُ (2) ؛ روزه، تنها نخوردن و نیاشامیدن نیست. روزه، پرهیز از هر چیزى است که خداوند، آن را خوش نمىدارد.
- قال الإمام زین العابدین علیهالسلام: حَقُّ الصَّومِ أن تَعلَمَ أنَّهُ حِجابٌ ضَرَبَهُ اللهُ عز و جل عَلى لِسانِکَ و سَمعِکَ و بَصَرِکَ و بَطنِکَ و فَرجِکَ؛ لِیَستُرَکَ بِهِ مِنَ النّارِ، فَإِن تَرَکتَ الصَّومَ خَرَقتَ سِترَ اللّهِ عَلَیکَ (3) ؛ حقّ روزه، آن است که بدانى آن، حجابى است که خداوند بر زبان و گوش و چشم و شهوتت زده تا تو را از آتش، نگه دارد. پس اگر روزه را ترک کنى، پوشش الهى را بر خویش، دریدهاى.
- قال الإمام زین العابدین علیهالسلام ـ مِن دُعائِهِ عِندَ دُخولِ شَهرِ رَمَضانَ ـ اللّهُمَّ ... و أعِنّا عَلى صِیامِهِ بِکَفِّ الجَوارِحِ عَن مَعاصیکَ وَاستِعمالِها فیهِ بِما یُرضیکَ؛ حَتّى لا نُصغِیَ بِأَسماعِنا إلى لَغوٍ، ولا نُسرِعَ بِأَبصارِنا إلى لَهوٍ، ... (4) ؛ خداوندا !... ما را بر روزهدارىِ این ماه یارى کن، با نگه داشتن اعضا از نافرمانىات و به کارگیرى آنها در آنچه خشنودت مىسازد، تا آن که با گوشهایمان به بیهوده گوش نسپاریم و با چشمهایمان به بازیچه نشتابیم و دستان خویش را به آنچه ممنوع است، نگشاییم و با گامهایمان، به سوى آنچه حرام است، راه نپوییم، و تا آن که شکممان جز از آنچه حلال کردهاى، پُر نشود و زبانهایمان جز به آنچه فرمودهاى، گویا نشود و خود را جز در آنچه ما را به پاداش تو نزدیک مىسازد، به زحمت نیفکنیم و جز به آنچه از کیفرت باز مىدارد، نپردازیم.
پس چون روزه گرفتید، زبانهایتان را از دروغ نگه دارید، چشمهایتان را فرو بندید، نزاع نکنید، حسد نورزید، غیبت نکنید، ستیزهجویى نکنید، دروغ نگویید، آمیزش نکنید، با هم مخالفت نکنید، به هم خشم نگیرید، یکدیگر را ناسزا نگویید و دشنام ندهید، در عبادت، سستى نکنید، جدال نکنید، به تفرقه نگرایید، ستم نکنید، با هم با سفاهت (با دلتنگى) رفتار نکنید، همدیگر را نیازارید، از یاد خداوند و نماز، غافل نشوید، پیوسته سکوت و بردبارى و شکیبایى و راستگویى پیشه کنید، از اهل شَر دورى نمایید، و از سخن ناروا ، دروغ، افترا، دشمنى، بدگمانى، غیبت و سخنچینى بپرهیزید.
قالَ أبو عَبدِالله علیهالسلام: إذا صُمتَ فَلیَصُم سَمعُکَ و بَصَرُکَ و شَعرُکَ و جِلدُکَ ـ و عَدَّدَ أشیاءَ غَیرَ هذا ـ قالَ: ولا یَکونُ یَومُ صَومِکَ کَیَومِ فِطرِکَ(5) ؛ امام صادق علیهالسلام فرمود: «وقتى روزه گرفتى، گوش و چشم و مو و پوستت هم» (و چیزهاى دیگرى هم بر شمرد) «روزه باشند» و فرمود: «روز روزهدارىات، مثل روز خوردنت نباشد.»(یعنی وقتی روزه هستی با روزی که روزه نیستی متفاوت باشد)
- قال الامام الصادق علیهالسلام: إذا صُمتَ فَلیَصُم سَمعُکَ و بَصَرُکَ و فَرجُکَ و لِسانُکَ، و تَغُضُّ بَصَرَکَ عَمّا لا یَحِلُّ النَّظَرُ إلَیهِ، وَالسَّمعَ عَمّا لا یَحِلُّ استِماعُهُ إلَیهِ، وَاللِّسانَ مِنَ الکَذِبِ وَالفُحشِ(6) ؛ هر گاه روزه گرفتى، گوش و چشم و شهوت و زبانت هم روزه باشند، و چشمت را از آنچه نگاه به آن حلال نیست و گوشَت را از آنچه شنیدنش حلال نیست و زبانت را از دروغ و دشنام، حفظ کن .
- قال الامام الصادق علیهالسلام: صَومُ شَهرِ رَمَضانَ فَرضٌ فی کُلِّ عامٍ، و أدنى ما یَتِمُّ بِهِ فَرضُ صَومِهِ: العَزیمَةُ مِن قَلبِ المُؤمِنِ عَلى صَومِهِ بِنِیَّةٍ صادِقَةٍ، و تَرکُ الأَکلِ وَالشُّربِ وَالنِّکاحِ فی نَهارِهِ کُلِّهِ، و أن یَجمَعَ فی صَومِهِ التَّوَقِّیَ لِجَمیعِ جَوارِحِهِ و کَفَّها عَن مَحارِمِ اللهِ رَبِّهِ مُتَقَرِّبا بِذلِکَ کُلِّهِ إلَیهِ؛ فَإِذا فَعَلَ ذلِکَ کانَ مُؤَدِّیا لِفَرضِهِ (7) ؛ روزه ماه رمضان، در هر سال، واجب است و کمترین چیزهایى که وجوب روزهاش با آنها به کمال مىرسد، تصمیم قلبى مؤمن است (که آن را با نیّت راست، روزه بدارد) و در تمام روز، خوردن و آشامیدن و آمیزش را ترک کند و در روزهاش تلاش خود را در نگهدارى همه اعضایش از حرامهاى الهى قرار دهد و با همه اینها به خداوند، تقرّب بجوید. پس اگر چنین کند، واجبِ این ماه را ادا کرده است.
- قال الامام الصادق علیهالسلام: لَیسَ الصِّیامُ مِنَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ؛ وَالإِنسانُ یَنبَغی لَهُ أن یَحفَظَ لِسانَهُ مِنَ اللَّغوِ الباطِلِ فی رَمَضانَ و غَیرِهِ (8) ؛ روزه، تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست و سزاوار است که انسان در ماه رمضان و غیر آن، زبانش را از بیهودهگویى و باطل، نگه دارد.
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: إذا صامَ أحَدُکُمُ الثَّلاثَةَ الأَیّامِ مِنَ الشَّهرِ فَلا یُجادِلَنَّ أحَدا، ولا یَجهَل، ولا یُسرِع إلَى الحَلفِ وَالأَیمانِ بِالله، فَإِن جَهِلَ عَلَیهِ أحَدٌ فَلیَتَحَمَّل(9) ؛ هر گاه یکى از شما سه روز از ماه را روزه مىگیرد، پس با کسى مجادله و نابخردى نکند و زود به خدا قسم نخورد. پس اگر کسى با او نابخردى کرد، تحمّل کند. (روزه واقعی گرفته است)
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: إذا أصبَحتَ صائِما فَلیَصُم سَمعُکَ و بَصَرُکَ مِنَ الحَرامِ، و جارِحَتُکَ و جَمیعُ أعضائِکَ مِنَ القَبیحِ، و دَع عِندَهُ الهَذیَ و أذَى الخادِمِ، وَلیَکُن عَلَیکَ وَقارُ الصِّیامِ، وَالزَم مَا استَطَعتَ مِنَ الصَّمتِ وَالسُّکوتِ إلاّ عَن ذِکرِ الله، ولا تَجعَل یَومَ صَومِکَ کَیَومِ فِطرِکَ، و إیّاکَ وَالمُباشَرَةَ وَالقُبلَةَ وَالقَهقَهَةَ بِالضِّحکِ! فَإِنَّ اللهَ یَمقُتُ ذلِکَ(10) ؛ اگر روزهدار بودى، گوش و چشم تو از حرام، و همه اعضایت از زشتى، روزه باشند. هنگام روزهدارى، یاوهگویى و آزردن خدمتگزار را رها کن و وقار روزهدارى در تو باشد. تا مىتوانى برخوردار از سکوت و خموشى باش، مگر در یاد خدا. روزِ روزهدارىات را مثل روزِ خوردنت قرار مده، و بپرهیز از آمیزش و قهقهه در خندیدن، که خداوند آن را خوش نمىدارد.
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: إنَّ الصِّیامَ لَیسَ مِنَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ وَحدَهُ؛ إنَّما لِلصَّومِ شَرطٌ یَحتاجُ أن یُحفَظَ حَتّى یَتِمَّ الصَّومُ؛ و هُوَ الصَّمتُ الدّاخِلُ، أما تَسمَعُ ما قالَت مَریَمُ بِنتُ عِمرانَ: « إِنِّى نَذَرْتُ لِلرَّحْمَـنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیًّا؟!» یَعنی صَمتا ... (11) ؛ روزهدارى، تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست. روزه، شرطى دارد که نیازمند مواظبت است تا کامل شود، و آن، سکوت درونى است. آیا نمىشنوى که مریم دختر عمران گفت: «من براى خدا، روزهاى نذر کردهام. پس، امروز با هیچ انسانى سخن نمىگویم»، یعنى سکوت (مىکنم). پس چون روزه گرفتید، زبانهایتان را از دروغ نگه دارید، چشمهایتان را فرو بندید، نزاع نکنید، حسد نورزید، غیبت نکنید، ستیزهجویى نکنید، دروغ نگویید، آمیزش نکنید، با هم مخالفت نکنید، به هم خشم نگیرید، یکدیگر را ناسزا نگویید و دشنام ندهید، در عبادت، سستى نکنید، جدال نکنید، به تفرقه نگرایید، ستم نکنید، با هم با سفاهت (با دلتنگى) رفتار نکنید، همدیگر را نیازارید، از یاد خداوند و نماز، غافل نشوید، پیوسته سکوت و بردبارى و شکیبایى و راستگویى پیشه کنید، از اهل شَر دورى نمایید، و از سخن ناروا ، دروغ، افترا، دشمنى، بدگمانى، غیبت و سخنچینى بپرهیزید.
از آنان باشید که روى به آخرت دارند. چشم به راه روزهاى خود باشید. منتظر آنچه خداوند به شما وعده داده است، باشید. براى دیدار با خدا رهتوشه برگیرید. آرامش و وقار و خشوع و خضوع داشته باشید. فروتنىِ بنده بیمناک از مولایش را داشته باشید. حیران و بیمناک و امیدوار ، شیفته و هراسناک، خواستار و ترسناک باشید، آن چنان که دلها را از عیبها پاک، درون خویش را از آلودگى پیراسته، و بدن را از آلودگى، تمیز مىنما.
چنان باش که از غیر خدا به خدا بیزارى بجویى و در روزهدارىات، با سکوت همه جانبه از آنچه خداوند، تو را در نهان و آشکار از آن نهى کرده، با او دوستى کنى و در نهان و آشکارت از او به حق، خشیت داشته باشى و خود را در روزهاى روزهدارىات به خدا بخشنده باشى و دلت را براى او خالى ساخته و جان خویش را در آنچه فرمانت داده و به آن فرا خوانده است، بخشیده باشى.
پس، هر گاه همه اینها را انجام دادى، تو روزهدار واقعى براى خدایى و آنچه فرموده، ادا کردهاى؛ و از آنچه برایت بیان کردم، هر چه بکاهى، به همان مقدار، از [فضیلت] روزهات کاسته شده است.
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: إذا صُمتَ فَانوِ بِصَومِکَ کَفَّ النَّفسِ عَنِ الشَّهَواتِ، و قَطعَ الهِمَّةِ عَن خُطُواتِ الشَّیطانِ، و أنزِل نَفسَکَ مَنزِلَةَ المَرضى لا تَشتَهی طَعاما ولا شَرابا، مُتَوَقِّعا فی کُلِّ لَحظَةٍ شِفاءَکَ مِن مَرَضِ الذُّنوبِ، و طَهِّر باطِنَکَ مِن کُلِّ کَدَرٍ و غَفلَةٍ و ظُلمَةٍ یَقطَعُکَ عَن مَعنَى الإِخلاصِ لِوَجهِ اللهِ تَعالى(12) ؛ وقتى روزه گرفتى، با روزهات، باز داشتن نفْس را از شهوتها و بریدن همّت را از گامهاى شیطان، نیّت کن و خویش را چون بیمارى قرار ده که اشتهایى به هیچ غذا و نوشیدنىاى ندارد، و هر لحظه چشم امید به شفا از بیمارىِ گناهان، بدوز و درونت را از هر تیرگى و غفلت و تاریکىاى که تو را از اخلاص براى خداى متعال باز مىدارد، پاک ساز.
- قال الإمام الرضا علیهالسلام: قَد جَعَلَ اللهُ عَلى کُلِّ جارِحَةٍ حَقّا لِلصِّیامِ؛ فَمَن أدّى حَقَّها کانَ صائِما، و مَن تَرَکَ شَیئا مِنها نَقَصَ مِن فَضلِ صَومِهِ بِحَسَبِ ما تَرَکَ مِنها(13) ؛
خداوند در روزه، بر عهده هر عضوى حقّى قرار داده است. پس، هر کس حقّ اعضا را ادا کند، روزهدار است و هر کس چیزى از آنها را وا گذارد، به همان اندازه که ترک کرده، از فضیلت روزهاش کاسته است.
پینوشتها:
1- صحیح ابن حبّان: 8/256/3479، المستدرک على الصحیحین:1/595/1570، السنن الکبرى للبیهقی: 4/449/8312، فضائل الأوقات للبیهقی: 48/79، کنز العمّال: 8/507/23864.
2- شرح نهج البلاغه:20/299/ 417 .
3- من لا یحضره الفقیه: 2/620/3214، الخصال: 566/1، الأمالی للصدوق: 452/610، مکارم الأخلاق: 2/300/2654، تحف العقول: 258، بحار الأنوار: 74/4/1 .
4- الصحیفة السجادیة: 166،الدعاء 44، مصباح المتهجّد: 608/ 695، الإقبال:1/112 .
5- الکافی: 4/87/1، تهذیب الأحکام: 4/194/554، من لا یحضره الفقیه: 2/108/1855، الإقبال: 1/195، بحار الأنوار: 97/351/3 .
6- الهدایة: 189، بحار الأنوار: 96/295/26 .
7- دعائم الإسلام: 1/268 ؛ بحارالأنوار: 96/294/25 .
8- تهذیب الأحکام: 4/189/534 .
9- الکافی: 4/88/4، تهذیب الأحکام: 4/195/557، من لا یحضره الفقیه: 2/82/1787، مکارم الأخلاق: 1/299/941، بحار الأنوار: 97/104/39 .
10- النوادر للأشعری:20/9، بحار الأنوار: 96/292/16 .
11- النوادر للأشعری: 21/10، بحار الأنوار: 96/292 ذیل ح 16.
12- مصباح الشریعه: 133، بحار الأنوار: 96/254/28.
13- الفقه المنسوب للإمام الرضا علیهالسلام: 202، بحار الأنوار:96/291/13.
منبع:
کتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 254.
طبقه بندی: ماه رمضان
دعاى پیامبر(ص) هنگام رویت هلال رمضان
صدوق علیه الرحمه در کتاب من لا یحضره الفقیه آورده «و کان رسول الله صلى الله علیه و آله اذا اهل هلال شهر رمضان استقبل القبلة و رفع یدیه و قال: «اللهم اهله علینا بالامن و الایمان،و السلامة و الاسلام، و العافیة المجللة و الرزق الواسع، و دفع الاسقام، اللهم ارزقنا صیامه و قیامه و تلاوة القرآن فیه، و سلمه لنا، و تسلمه منا و سلمنا فیه» (1)
رسول الله(صلى الله علیه و آل) هنگامى که رویت هلال رمضان مىفرمود، رو به قبله مىنمود و دستهاى مبارکش را بلند مىکرد.و مىگفت: پروردگارا این ماه را بر ما نو گردان به امن و امان، و سلامتى و اسلام، و تندرستى شایان تشکر، و روزى فراخ، و بر طرف ساختن دردها و ناملایمات، بار پروردگارا روزى کن ما را روزه و قیام براى عبادت، و تلاوت قرآن در این ماه، و او را براى ما سالم و تمام گردان، و او را از ما سالم بدار، و ما را در این ماه سالم و تندرست فرما.
پىنوشت:
1- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 100.
روزه، درمان بیمارهاى روح و جسم صفحه 13
سید حسین موسوى راد لاهیجى
طبقه بندی: ماه رمضان