اندکی صبر ، سحر نزدیک است

عطر حضور

امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجا همه خلایق، اگرچه غایب است و ظهور نکرده؛ اما حضور دارد. مگر می‏شود حضور نداشته باشد؟ مؤمن، این حضور را در دل خود و با وجود و حواس خویش، حس می‏کند. آن مردمی که می‏نشینند، راز و نیاز می‏کنند، دعای «ندبه‏» را با توجه می‏خوانند، زیارت «آل یاسین‏» را زمزمه می‏کنند و می‏نالند؛ می‏فهمند چه می‏گویند. آنها حضور این بزرگوار را حس می‏کنند، ولو هنوز ظاهر نشده و غایب است. غیبت او، به احساس حضورش ضرری نمی‏زند. ظهور نکرده است؛ اما هم در دل‏ها و هم در متن زندگی ملت، ‏حضور دارد. مگر می‏شود حضور نداشته باشد؟

شیعه خوب، کسی است که این حضور را حس کند و خود را در حضور او احساس نماید. این، به انسان امید و نشاط می‏بخشد. (1)

یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان «بقیة الله فی ارضه‏»، به عنوان «حجة الله علی عباده، به عنوان «صاحب زمان‏» و «ولی مطلق الهی‏» در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می‏رسد.» (2)

امروز وجود مقدس حضرت حجت - ارواحنا فداه - در میان انسان‏های روی زمین، منبع برکت، منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است .

چشم‏های ناقابل و تیره ما، آن چهره ملکوتی را از نزدیک نمی‏بیند؛ اما او مثل خورشیدی درخشان است. با دل‏ها مرتبط و با روح‏ها و باطن‏ها متصل است و برای انسانی که دارای معرفت‏ باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند، ولی خدا، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزیده، در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار او است. او را می‏بیند و با او مرتبط است. (3)

یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان «بقیة الله فی ارضه‏»، به عنوان «حجة الله علی عباده، به عنوان «صاحب زمان‏» و «ولی مطلق الهی‏» در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می‏رسد.»

این بزرگوار، در فضای ذهنی و معنوی جامعه ما، حضور دارد و جوانان مؤمن و با اخلاص نیز با آن حضرت، قلباً در ارتباط هستند. این ارتباط، به معنای حقیقی کلمه، دو جانبه است و در حالات برجسته شور و محبت و احساس و عواطفی که ملت ایران، نسبت ‏به این بزرگوار دارند، این ارتباط طرفینی است. (4)

امام معصوم و بازمانده عترت پیغمبر و اهل‏بیت علیهم السلام، در طول این زمان‌های اخیر، در میان جوامع بشری بوده است؛ امروز هم در میان ما است. (5)

ارتباط قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان(عج)، امید و انتظار را به طور دائم در دل آنها زنده نگه می‏دارد و این خود، یکی از پر برکت‏ترین حالات انسانی است. (6)

اهل معنا و باطن، در توسلات معنوی خود، این بزرگوار را مورد توجه و نظر دائمی قرار می‏دهند و به آن حضرت توسل می‏جویند و توجه می‏کنند. نفس پیوند قلبی و تذکر و توجه روحی به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالی، انسان را عروج و رشد می‏دهد و وسیله پیشرفت انسان را - روحاً و معنا - فراهم می‏کند .

این، یک میدان وسیعی است. هر کسی در باطن و قلب و دل و جان خود، با این بزرگوار مرتبط باشد، بهره خودش را خواهد برد. البته، توجه به کانون نور، باید توجه حقیقی باشد.

لقلقه زبان در این زمینه، تاثیر چندانی ندارد. اگر انسان، روحا متوجه و متوسل شد و معرفت کافی برای خود به وجود آورد، بهره خودش را خواهد برد. این، یک میدان فردی و تکامل شخصی و معنوی است. (7)

نزدیک شدن به امام زمان(عج)، نه نزدیک شدن در مکان هست و نه نزدیک شدن به زمان. شما که می‏خواهید به ظهور امام زمان(عج) نزدیک بشوید؛ ظهور امام زمان(عج) یک تاریخ معینی ندارد که صد سال دیگر مثلا یا پنجاه سال دیگر ... تا ما بگوییم که ما از این پنجاه سال، یک سال و دو سال و سه سالش را گذراندیم، چهل و شش سال و چهل و هفت ‏سال دیگر باقی مانده [است]. نه؛ از لحاظ مکان هم نیست که ما بگوییم: ما از این‏جا حرکت می‏کنیم به طرف مثلا شرق یا غرب عالم یا شمال یا جنوب عالم، تا ببینیم که ولی‏ عصر(عج) کجا است و به او برسیم، نه.

نزدیک شدن ما به امام زمان(عج) یک نزدیک شدن معنوی است؛ یعنی، شما در هر زمانی تا پنج ‏سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا صد سال دیگر که بتوانید کیفیت و کمیت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان - صلوات الله علیه - ظهور خواهد کرد. (8)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- سخنرانی روز میلاد 17/10/74.

2- جشن بزرگ منتظران ظهور 3/9/78.

3- همان.

4- کیهان 8/10/75.

5- جمهوری اسلامی 15/9/77.

6- رسالت 23/12/68.

7- جمهوری اسلامی 19/10/74.

8- خطبه نماز جمعه 6/4/59.





طبقه بندی: حضرت مهدی(عج)
نوشته شده در تاریخ شنبه 87 مرداد 26 توسط صادق | نظر بدهید

انتظار یعنی مقابله با ظلم

امام خمینی(ره) ضمن سخنانی انتظار را معنا کرده و در مورد نحوه انتظار می‌فرماید:

ما منتظران مقدم مبارکش، مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور ولی عصر علیه السلام حاکم کنیم و از تفرقه و نفاق و دغل‏بازی بپرهیزیم و رضای خداوند متعال را در نظر بگیریم. (1)

برای این ‏که گسترش بدهند عدالت را . برای این ‏که حکومت را تقویت کنند. برای این ‏که ان شاءالله، اسلام را به آن طور که هست، در این مملکت پیاده کنیم و مسلمین جهان نیز اسلام را در ممالک خودشان پیاده کنند و دنیا، دنیای اسلام باشد و زور و ظلم و جور از دنیا برطرف بشود و مقدمه باشد برای ظهور ولی عصر ارواحنا له الفداء . (2)

این چیزی که ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این مهم است. همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی‏شود. بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست . (3)

فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم . کار را هم‏چو بکنیم که مهیا بشود عالم، برای آمدن حضرت علیه السلام . (4)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه‏ نور ، ج 15، ص 22 .

2- همان، ج 15، ص 170 .

3- همان، ج 19، ص 154 .

4- همان، ج 20، ص 199 .





طبقه بندی: حضرت مهدی(عج)
نوشته شده در تاریخ شنبه 87 مرداد 26 توسط صادق | نظر بدهید

برداشت‏های انحرافی از انتظار

بعضی‏ها انتظار فرج را به این می‏دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان علیه السلام را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند، بلکه بعضی از آنها را که من سابقا می‏شناختم، بسیار مرد صالحی بود. یک اسبی هم خریده بود. یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب علیه السلام بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می‏کردند و نهی از منکر هم می‏کردند و امر به معروف هم می‏کردند، لکن همین. دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‏آمد و به فکر این هم، که یک کاری بکنند، نبودند .

یک دسته‏ دیگری بودند که انتظار فرج را می‏گفتند: این است که، ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می‏گذرد، بر ملت‏ها چه می‏گذرد، بر ملت ما چه می‏گذرد . به این چیزها، ما کار نداشته باشیم . ما تکلیف‏های خودمان را عمل می‏کنیم. برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله درست می‏کنند . دیگر ما تکلیفی نداریم . تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آن چه در دنیا می‏گذرد یا در مملکت ‏خودمان نداشته باشیم . این‏ها هم یک دسته‏ای، (از) مردمی بودند که صالح بودند .

یک دسته‏ای می‏گفتند: که خوب! باید عالم پر (از) معصیت ‏بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می‏خواهند بکنند، گناه‏ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود .

یک دسته‏ای از این بالاتر بودند. می‏گفتند: باید دامن زد به گناه‏ها. دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت علیه السلام تشریف بیاورند. این هم یک دسته‏ای بودند که البته در بین این دسته، منحرف‏هایی هم بودند. اشخاص ساده‏لوح هم بودند. منحرف‏هایی هم بودند که برای مقاصدی، به این امر دامن می‏زدند .

یک دسته‏ دیگری بودند که می‏گفتند: هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت‏ باطل است و برخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایی که بازیگر نبودند مغرور بودند به بعض روایاتی که وارد شده است ‏بر این امر که هر علمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن عَلَم، عَلَم باطل است . آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد. در صورتی که آن روایات که هر کس عَلم بلند کند عَلم مهدی، (اگر) به عنوان مهدویت‏ بلند کند. حالا ما فرض می‏کنیم که یک هم‏چو روایاتی باشد، آیا معنایش این نیست که ما تکلیف‏مان دیگر ساقط است . یعنی خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن؟ این معنا که ما دیگر معصیت ‏بکنیم تا حضرت صاحب بیاید. حضرت صاحب که تشریف می‏آورند، برای چی می‏آیند؟

فساد را از بین ببرند. ما بر خلاف آیات شریفه‏ قرآن، دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای این که حضرت بیایند.

 

حضرت بیایند چه می‏کنند؟

حضرت می‏آیند می‏خواهند همین کارها را بکنند. الآن دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد! به حسب رای این جمعیت که بعضی‏شان بازیگرند و بعضی‏شان نادان، این است که ما باید بنشینیم دعا کنیم به صدام! هر کسی نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است، برای این ‏که حضرت دیر می‏آیند! و هر کسی دعا کند به صدام، برای این ‏که، این فساد زیاد می‏کند . ما باید دعاگوی آمریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم و دعاگوی اذناب‌شان، از قبیل صدام باشیم و امثال اینها، تا این که اینه‏ا عالم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند! بعد حضرت تشریف بیاورند، چه کنند؟

حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند . همان کاری که ما می‏کنیم و ما دعا می‏کنیم که ظلم و جور باشد، حضرت می‏خواهند همین را برش دارند . ما اگر دست‏مان می‏رسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم . تکلیف شرعی ماست. منتها ما نمی‏توانیم . اینی که هست، این است که حضرت، عالم را پر می‏کنند از عدالت . نه شما دست ‏بردارید از این تکلیف‏تان، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید.

 

منبع:

صحیفه‏ نور ، ج 20، صص 196- 197 .





طبقه بندی: حضرت مهدی(عج)
نوشته شده در تاریخ شنبه 87 مرداد 26 توسط صادق | نظر بدهید

بقیة الله؛ انسان کامل

امام خمینی(ره) در مورد وجود مقدس آقا امام زمان (عج) که انسان کامل هستند می‌فرماید:

می‏گویند: «والعصر انْ الانسانَ لفی خُسر .» "عصر"، انسان کامل است، امام زمان علیه السلام است؛ یعنی عصاره‏ همه‏ موجودات. قسم به عصاره‏ همه‏ موجودات؛ یعنی قسم به انسان کامل. (1)

"عصر"، هم محتمل است که در این زمان حضرت مهدی علیه السلام باشد یا انسان کامل باشد که مصداق بزرگش رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه هدی علیهم السلام و در عصر ما حضرت مهدی علیه السلام است. قسم به عصاره‏ موجودات عصر، فشرده‏ موجودات، آن ‏که فشرده‏ همه‏ عوالم است. یک نسخه است، نسخه‏ تمام عالم. همه‏ عالم در این موجود، در این انسان کامل عصاره شده است و خدا به این عصاره قسم می‏خورد. (2)

حضرت مهدی علیه السلام، ابعاد مختلفه دارد که آن ‏چه که برای بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست. (3)

ماه شعبان، شب نیمه‏ شعبان دارد که تالی لیلة القدر است. ماه رمضان، مبارک است، برای این که لیلة القدر دارد. و ماه شعبان، مبارک است‏ برای این که نیمه‏ شعبان دارد. ماه رمضان مبارک است، برای این که نزول وحی در او شده است ‏یا به عبارت دیگر؛ معنویت رسول خدا، (صلی الله علیه و آله) وحی را نازل کرده است. و ماه شعبان معظم است‏ برای این که ماه ادامه‏ همان معنویات ماه رمضان است. این ماه مبارک رمضان، جلوه‏ لیلة القدر است که تمام حقایق و معانی در او جمع است. و ماه شعبان، ماه امامان است که ادامه‏ همان است. در ماه مبارک رمضان، مقام رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به ولایت کلی الهی، بالاصالة تمام برکات را در این جهان بسط داده است و ماه شعبان، که ماه امامان است، به برکت ولایت مطلقه، به تبع رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) همان معانی را ادامه می‏دهد ... . 

همان طوری که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی علیه السلام نیز، همان طور حاکم بر جمیع موجودات است . آن، خاتم رسل است و این، خاتم ولایت. آن، خاتم ولایت کلی بالاصالة است و این، خاتم ولایت کلی به تبعیت است . (4)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه‏ نور ، ج 7، ص 225 .

2- همان، ج 12، صص 170- 171 .

3- همان، ج 20، ص 83 .

4- همان، ج 20، ص 249 .

 





طبقه بندی: حضرت مهدی(عج)
نوشته شده در تاریخ شنبه 87 مرداد 26 توسط صادق | نظر بدهید

نشانه‏هاى ظهور

بررسى تطبیقى نشانه‏هاى ظهور

یکى از باورهاى مشترک میان همه ادیان الهى، اعتقاد به ظهور منجى و رهاننده‏اى است که مى‏آید و جهان را مملو از نور و نیکى مى‏کند. ظهور این منتظر نیز با وقایع و حوادثى خاص توام است که در منابع ادیان مختلف، کم و بیش مشابهت‌هایى میان آنها دیده مى‏شود. این مقاله نگاهى تطبیقى به برخى نشانه‏هاى ظهور در اسلام و مسیحیت دارد که مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

نشانه‏هاى ظهور

رخدادهایى که بر اساس پیش‏بینى معصومین(علیهم السلام) در آستانه ظهور موعود(عج) پدید خواهند آمد، نشانه‏هاى ظهورند و اگر چه زمان ظهور بر هیچ ‏کس روشن نیست اما، تحقق این نشانه‏ها نویدبخش نزدیکى ظهور است .

در روایات اسلامى نشانه‏هاى ظهور به دو دسته نشانه‏هاى حتمى و نشانه‏هاى غیر حتمى تقسیم شده‏اند. علائم حتمى ظهور آنهایى هستند که تحققشان بدون هیچ قید و شرطى الزامى است؛ اما علائم غیر حتمى، نشانه‏هایى هستند که ممکن است تغییر یابند و یا به کلى حذف شوند .

در سخنان عیسى مسیح (علیه السلام) و نیز نوشته‏هاى رسولان او نشانه‏هایى از هر دو گونه ذکر شده است که با آنچه در روایات ما آمده، هماهنگی‌هاى کلى دارد. برخى از این نشانه‏ها عبارتند از:

علامه مجلسى، در باب نشانه‏هاى ظهور، روایتى را از امام صادق (علیه السلام) آورده که در آن، بیش از یکصد نوع گناه و انحراف اخلاقى، اجتماعى، اعتقادى و فرهنگى که در دوران غیبت، دامنگیر جوامع اسلامى مى‏شود، پیشگویى شده است. از جمله: رشوه‏خوارى، قماربازى، شرابخوارى، زیاد شدن زنا، لواط، قطع صله رحم، سنگدل شدن مردمان، اهتمام مردم تنها به شهوت و شکم، از میان رفتن شرم، نپرداختن زکات و خمس، کم‏فروشى، بى‏اعتنایى به اوقات نماز، آراستن مساجد به زیورآلات، گزاردن حج‏ به انگیزه‏هاى مادى و براى غیر خدا، رعایت نکردن احترام بزرگترها، پیروى از ثروتمندان، صرف کردن سرمایه‏هاى عظیم در فساد و ابتذال و بى‏دینى، چاپلوسى و تملق‏گویى و ...

 

1- صیحه آسمانى:

یکى از حوادثى که در فاصله کمى از قیام مهدى منتظر (عج) رخ مى‏دهد، ندایى است که از آسمان برخاسته و نام حضرت قائم را به گوش تمام جهانیان مى‏رساند. شیخ طوسى، نعمانى و شیخ صدوق در کتاب‌هاى خود روایات زیادى را در این مورد نقل کرده‏اند که در اینجا به یک مورد اشاره مى‏شود:

نعمانى به سند خود از امام محمد باقر (علیه السلام) چنین نقل مى‏کند: (1)

«آن نداى آسمانى بر نخواهد خاست مگر در ماه رمضان که ماه خداست. آن ندا از جبرئیل است که خطاب به مردم سر داده مى‏شود و نام قائم را در همه جا طنین‏انداز مى‏سازد تا آنجا که همه ساکنان زمین از شرق تا به غرب آن ندا را خواهند شنید. از وحشت ‏شنیدن آن ندا هر کس که در خواب فرو رفته بیدار شده و هر کس برپا ایستاده ناچار به نشستن مى‏شود و هر کس بر زمین نشسته به ناگاه از جاى برمى‏خیزد. پس رحمت الهى بر کسى باد که این ندا را بشنود و به آن پاسخ گوید.»

در باور مسیحیان نیز از نشانه‏هاى آمدن منجى، ندایى است که از آسمان برمى‏خیزد و یاران مسیح را گرد هم مى‏آورد:

و سرانجام نشانه آمدن من در آسمان ظاهر خواهد شد. آنگاه مردم دنیا مرا خواهند دید که در میان ابرهاى آسمان، با قدرت و شکوهى خیره کننده مى‏آیم و من فرشتگان خود را با صداى بلند شیپور خواهم فرستاد تا برگزیدگان مرا از گوشه و کنار زمین و آسمان گرد آورند. (2)

 

2- آتشى از آسمان:

در بعضى از روایات اسلامى به آتش زرد و سرخ خامى اشاره شده که از مقدمات ظهور حضرت مهدى (عج) است . از امام صادق (علیه السلام) روایت ‏شده که فرمود:

وقتى آتش بزرگى از سوى مشرق مشاهده گردید که در بعضى شب‌ها بالا مى‏آید، در آن هنگام گشایش کار مردم پدید مى‏آید و این آتش اندکى قبل از ظهور قائم خواهد بود. (3)

و از امام باقر (علیه السلام) روایت ‏شده که فرمود:

وقتى از جانب مشرق آتشى بزرگ و سرخ خام مشاهده نمودید که سه یا هفت روز بالا مى‏آید . در آن هنگام به خواست‏ خدا منتظر فرج آل محمد (صلی الله علیه و آله) باشید و خدا عزیز و حکیم است. (4)

در نسخه خطى ابن حماد از ابن معدان نقل شده است که گفت: (5)

وقتى در ماه رمضان ستونى از آتش از جانب شرق در آسمان مشاهده نمودید تا مى‏توانید مواد غذایى و خوراک تهیه نمایید که آن سال قحطى خواهد بود.

در انجیل لوقا نیز از آتشى شبیه آنچه در روایات اسلامى آمده به عنوان نشانه‏اى از ظهور یاد شده است:

در آن زمان، دنیا مانند زمان لوط خواهد بود که مردم غرق کارهاى روزانه‏شان بودند، مى‏خوردند و مى‏نوشیدند و خرید و فروش مى‏کردند، مى‏کاشتند و مى‏ساختند تا صبح روزى که لوط از شهر سدوم بیرون آمد و آتش گوگرد از آسمان بارید و همه چیز را از بین برد. بلى به هنگام بازگشت من، اوضاع دنیا به همین صورت خواهد بود. (6)

 

3- خروج دجال:

این نشانه، در کتاب‌هاى اهل سنت، از نشانه‏هاى برپایى قیامت دانسته شده است ولى در منابع روایى شیعه، از نشانه‏هاى ظهور به شمار مى‏رود. بر اساس آنچه از ظاهر اخبار استفاده مى‏شود، دجال فردى است که در آخرالزمان و پیش از قیام مهدى (عج) خروج مى‏کند و غیر عادى است و با انجام کارهاى شگفت‏انگیز جمع زیادى از مردم را مى‏فریبد و سرانجام به دست عیسى مسیح (علیه‌السلام) در کنار دروازه «در» در منطقه شام به هلاکت مى‏رسد. (7)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى‏فرماید:

قیامت ‏برپا نمى‏شود، تا وقتى که مهدى (علیه السلام) از فرزندانم قیام کند و مهدى (عج) قیام نمى‏کند، تا وقتى که شصت دروغگو خروج کنند. (8)

یا مى‏فرماید:

پیشاپیش برپایى قیامت، خروج دجال است و پیش از دجال، سى دروغگو، یا بیشتر خروج خواهند کرد. (9)

در کتاب مقدس نیز اطلاعات جامعى پیرامون دجال آمده است. البته واژه دجال (antichrist) تنها در مسایل یوحنا وارد شده اما ادعا شده است که در مکاشفه یوحنا، وسایل پولس و با صراحت کمترى در اناجیل و کتاب دانیال نیز مترادف‌هاى این واژه به کار رفته است. (10)

در مسایل یوحنا آمده است:

فرزندان عزیزم، پایان دنیا نزدیک شده است. شما حتما درباره ظهور دجال که دشمن مسیح است چیزهایى شنیده‏اید . حتى الان نیز مخالفین مسیح همه جا دیده مى‏شوند. (11)

یوحنا نیز از چندین دجال سخن مى‏گوید ولى بین دجالان بسیار و یک دجال فرق مى‏گذارد:

دجال مى‏آید. الحال هم دجالان بسیار ظاهر شده‏اند. (12)

امام باقر (علیه السلام) مى‏فرماید:

براى مهدى ما، دو نشانه است که از هنگامى که خداوند آسمان‌ها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در اول ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه.

4- خسوف و کسوف:

یکی دیگر از نشانه‏هاى ظهور، کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه است که در احادیث فراوانى از آنها نام برده شده است .

امام باقر (علیه السلام) مى‏فرماید:

براى مهدى ما، دو نشانه است که از هنگامى که خداوند آسمان‌ها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در اول ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه. (13)

در منابع مسیحى نیز سخن از خورشید گرفتگى و تیرگى ماه به عنوان نشانه‏هاى ظهور به میان آمده است:

پس از این مصیبت‌ها، خورشید تیره و تار خواهد شد و ماه، دیگر نخواهد درخشید، ستاره‏ها خواهند افتاد و آسمان دگرگون خواهد شد. آنگاه تمام مردم، مرا خواهند دید که در ابرها با قدرت و شکوه عظیم مى‏آیم. (14)

 

 

5- جنگ‌هاى خونین و قتل‌هاى فراوان:

روایت‌هاى اسلامى خبر از وقوع جنگ‌ها، فتنه‏ها و آشوب‌هاى گسترده و فراوان در آخرالزمان و در آستانه ظهور امام مهدى (عج) مى‏دهند، فتنه‏هایى که پى‏درپى مى‏رسند و سرزمین‌هاى بسیارى را در برمى‏گیرند .

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از این فتنه‏ها چنین یاد مى‏کنند:

فتنه‏اى به پا مى‏شود و به دنبال آن فتنه‏اى دیگر برمى‏خیزد. فتنه اولى در مقایسه با دومى همانند تازیانه خوردن است در مقایسه با ضربات لبه تیز شمشیر! سپس فتنه‏اى پدید مى‏آید که همه محرمات در آن حلال شمرده شود، آنگاه خلافت‏ به بهترین مردم روى زمین مى‏رسد در حالى که او در خانه‏اش نشسته باشد. (15)

و نیز در جایى دیگر فرمودند:

بعد از من چهار فتنه بر شما فرود آید که در اولى خون‌ها مباح مى‏شود، در دومى خون‌ها و ثروت‌ها مباح مى‏گردد، در سومى خون‌ها و ثروت‌ها و ناموسه‌ا مباح مى‏شود و در چهارمى آشوبى کور و کر جهان را مضطرب مى‏سازد. (16)

در منابع مسیحى نیز به وقوع جنگ‌ها و قتل‌هاى فراوان اشاره شده است:

از دور و نزدیک خبر جنگ‌ها به گوشتان خواهد رسید. اما پریشان نشوید، زیرا جنگ‌ها رخ خواهد داد؛ اما آخر دنیا در آن زمان نیست. (17)

قوم‌ها و ممالک جهان با یکدیگر به ستیز برخواهند خاست. (18)

در نقاط دور و نزدیک جنگ‌هاى بسیارى بروز خواهد کرد ولى این علامت فرا رسیدن آخر زمان نیست . (19)

در روایات اسلامى نشانه‏هاى ظهور به دو دسته نشانه‏هاى حتمى و نشانه‏هاى غیر حتمى تقسیم شده‏اند. علائم حتمى ظهور آنهایى هستند که تحققشان بدون هیچ قید و شرطى الزامى است؛ اما علائم غیر حتمى، نشانه‏هایى هستند که ممکن است تغییر یابند و یا به کلى حذف شوند .

6- زیاد شدن گناهان و مفاسد اخلاقى:

علامه مجلسى، در باب نشانه‏هاى ظهور، روایتى را از امام صادق (علیه السلام) آورده که در آن، بیش از یکصد نوع گناه و انحراف اخلاقى، اجتماعى، اعتقادى و فرهنگى که در دوران غیبت، دامنگیر جوامع اسلامى مى‏شود، پیشگویى شده است. از جمله: رشوه‏خوارى، قماربازى، شرابخوارى، زیاد شدن زنا، لواط، قطع صله رحم، سنگدل شدن مردمان، اهتمام مردم تنها به شهوت و شکم، از میان رفتن شرم، نپرداختن زکات و خمس، کم‏فروشى، بى‏اعتنایى به اوقات نماز، آراستن مساجد به زیورآلات، گزاردن حج‏ به انگیزه‏هاى مادى و براى غیر خدا، رعایت نکردن احترام بزرگترها، پیروى از ثروتمندان، صرف کردن سرمایه‏هاى عظیم در فساد و ابتذال و بى‏دینى، چاپلوسى و تملق‏گویى و ... (20)

در باور مسیحیان نیز به افزایش گناه و فساد به عنوان نشانه‏هاى ظهور و حوادث آخرالزمان اشاره شده است:

این را نیز باید بدانى که در زمان‌هاى آخر، مسیحى بودن بسیار دشوار خواهد بود زیرا مردم خداپرست، پول‏دوست، مغرور و متکبر خواهند بود، و خدا را مسخره کرده، نسبت‏ به والدین نامطیع و ناسپاس خواهند شد و دست‏ به هر عمل زشتى خواهند زد. مردم سنگدل و بى‏رحم، تهمت‏زن و ناپرهیزکار، خشن و متنفر از خوبى خواهند بود و کسانى را که مى‏خواهند زندگى پاکى داشته باشند به باد تمسخر خواهند گرفت. در آن زمان، خیانت در دوستى امرى عادى به نظر خواهد آمد، انسان‌ها خودراى، تندخو و مغرور خواهند بود و عیش و عشرت را بیشتر از خدا دوست‏ خواهند داشت. به ظاهر افرادى مومن، اما در باطن بى‏ایمان خواهند بود. فریب اینگونه اشخاص خوش ظاهر را نخور. (21)

بسیارى برخاسته، خود را نبى معرفى خواهند کرد و عده زیادى را گمراه خواهند نمود، گناه آنقدر گسترش پیدا خواهد کرد که محبت ‏بسیارى سرد خواهد شد . (22)

 

کلام آخر:

با توجه به این نشانه‏ها و نیز علائمى دیگر که بى‏شک واقع خواهد شد و معصومین (علیهم السلام) به آنها اشاراتى فرموده‏اند، به نزدیکى باور مسلمانان و مسیحیان پیرامون موضوع آخرالزمان پى مى‏بریم و این امر مى‏تواند سرآغازى براى مطالعه‏اى دقیق‏تر در خصوص مهدویت‏ باشد . ان‏شاءالله

 

پى‏نوشت‌ها:

1- در انتظار موعود، ص‏103 .

2- متى، 24: 30 و 31 .

3- بحارالانوار، ج‏52، ص‏240 .

4- بحارالانوار، ج‏52، ص‏230 .

5 - عصر ظهور، ص‏297 .

6- لوقا، 17: 28 و 29 و 30 .

7- حوزه، ش‏71، ص‏262 .

8- ارشاد، ج‏2، ص‏371 .

9- بحارالانوار، ج‏52، ص‏300 .

10- موعود، ش‏31، دجال (آنتى کریست در کتاب مقدس) .

11- رساله اول یوحنا، 2: 18 .

12- رساله اول یوحنا، 2: 18 .

13- منتخب‏الاثر، ص‏444 .

14- مرقس، 13: 24، 25، 26 .

15- روزگار رهایى، ص‏894 (به نقل از الحاوى للفتاوى، ج‏2، ص‏136) .

16- همان، ص‏896 .

17- متى، 24: 6 .

18- متى، 24: 7 .

19- مرقس، 12: 7 .

20- حوزه، ش‏71، ص‏273 .

21- نامه دوم پولس به تیمورتائوس، 3 .

22- متى، 24: 11، 12، 13 .

منابع و مآخذ: (به ترتیب اهمیت در نقل مطالب)

1. CD نور، 2، جامع‏الاحادیث - مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى .

2 . انجیل عیسى مسیح (ع) .

3 . کامل، سلیمان، روزگار رهایى، ترجمه على‏اکبر مهدوى‏پور .

4 . کورانى، على، عصر ظهور، ترجمه عباس جلالى، سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ دوم 1371 .

5 . شفیعى سروستانى، ابراهیم، در انتظار موعود، مؤسسه فرهنگى موعود، چاپ اول 1376 .

6 . حوزه، شماره 71 و 70 ویژه‏نامه حضرت بقیة‏الله‏الاعظم (عج)، مهر، آبان، آذر و دى 1374 .

7 . موعود، شماره 31، فروردین و اردیبهشت 1381 (دجال: مترجم اسماعیل نعمت‏الهى) .

 

منبع:

ماهنامه موعود جوان، ش 26 ، سهیلا صلاحى اصفهانى .





طبقه بندی: حضرت مهدی(عج)
نوشته شده در تاریخ شنبه 87 مرداد 26 توسط صادق | نظر

مفهوم انتظار

در این مقال به مفهوم انتظار، ابعاد و آثار عقیده به ظهور را از منظر مقام معظم رهبری، آیة‌الله خامنه‌ای بررسی می‌نماییم. 

 

مفهوم

انتظار «فرج‏» ... یعنی، انتظار حاکمیت قرآن و اسلام. شما به آنچه فعلا جهان در آن قرار دارد، قانع نیستید. حتی به همین پیشرفتی هم که با انقلاب اسلامی به دست آوردید، قانع نیستید. می‏خواهید باز هم به حاکمیت قرآن و اسلام، نزدیک‏تر بشوید. این انتظار «فرج‏» است. انتظار فرج، یعنی، انتظار گشایش از کار انسانیت .

امروز کار انسانیت، در گره‏های سخت، پیچیده و گره خورده است .

...، امروز فرهنگ مادی، به زور به انسان‏ها تحمیل شده است؛ این یک گره است. امروز در سطح دنیا، تبعیض انسان‏ها را می‏آزارد؛ این گره بزرگی است.

امروز کار ذهنیت غلط مردم دنیا را به آن ‏جا رسانده است که فریاد عدالت‏خواه یک ملت انقلابی، در میان عربده‏های مستانه قدرت گرایان و قدرتمندان گم می‏شود؛ این یک گره است.

امروز مستضعفان آفریقا و آمریکای لاتین، میلیون‏ها انسان گرسنه آسیا و آسیای دور، میلیون‏ها انسان رنگین پوستی که از ستم تبعیض نژادی رنج می‏برند؛ چشم امیدشان به یک فریادرس و نجات بخش است و قدرت‌های بزرگ نمی‏گذارند، ندای این نجات‏بخش به گوش آنها برسد؛ این یک گره است.

فرج؛ یعنی، باز شدن این گره‏ها. دید را وسیع کنیم؛ به داخل خانه خودمان و زندگی معمولی خودمان محدود نشویم. در سطح دنیا «انسانیت‏» فرج می‏طلبد؛ اما راه «فرج‏» را نمی‏داند. شما ملت انقلابی مسلمان، باید با حرکت منظم خود در تداوم انقلاب اسلامی، به فرج جهانی انسانیت نزدیک بشوید و شما باید به سوی ظهور مهدی موعود(عج) و انقلاب نهایی اسلامی بشریت - که سطح عالم را خواهد گرفت و همه این گره‏ها را باز خواهد کرد - قدم به قدم، خودتان نزدیک بشوید و بشریت را نزدیک کنید. انتظار «فرج‏» این است. (1)

«انتظار» ظهور امام زمان(عج)، به معنای انتظار برای پر شدن جهان از عدل و داد و عدالت ‏برای همه انسان‏ها [و] انتظار رفع ظلم از صحنه زندگی بشر و انتظار فرا رسیدن دنیایی برتر از لحاظ معنوی و مادی است. (2)

«انتظار» به معنای اشتیاق انسان، برای دسترسی به وضعی برتر و بالاتر است و این حالتی است که بشر همیشه باید در خود حفظ کند و پیوسته در حال انتظار فرج الهی باشد.

گشایش ابواب رحمت و معرفت و سرازیر شدن سرچشمه‏های معرفت ‏بر دل انسان، یکی از عمومی‏ترین نمونه‏های انتظار فرج است. (3)

قبل از ظهور مهدی موعود(عج)، در میدان‏های مجاهدت، انسان‏های پاک امتحان می‏شوند. در کوره‏های آزمایش وارد می‏شوند و سربلند بیرون می‏آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود - ارواحنا فداه - روز به روز نزدیکتر می‏شود. این، آن امید بزرگ است.

انتظار ظهور، اشتیاق انسان‏های صالح برای گسترش عدالت است. (4)

انتظار؛ یعنی، دل سرشار از امید بودن نسبت ‏به پایان راه زندگی بشر؛ ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند (فاصله هست)؛ اما بلاشک آن دوران وجود دارد. (5)

 

ابعاد

انتظار فرج و اعتقاد به مهدویت علاوه بر ابعاد منطقی، فکری و استدلالی بسیار بارز - آن دارای جنبه‏های عاطفی، معنوی و ایمانی عمیق و بسیار مهمی است و امید ناشی از ایمان و اعتقاد به وجود منجی، همواره سرمایه عظیم حرکت‏های بزرگ در جوامع اسلامی و شیعی شده است. (6)

قانع نشدن به وضع موجود و تلاش فزاینده و مستمر در انجام اعمال نیک و خیر، یک بعد از انتظار است.

امید به آینده‏ای روشن - که در آن سراسر زندگی بشر را تفکر الهی فرا خواهد گرفت - بعد دیگر انتظار است. ملت منتظر ایران، با تکیه بر امید به پیشرفت و موفقیت، دست‏ به اقدام، تلاش و انقلاب زد و پیروز شد؛ لذا مردم ما باید روح «انتظار» را به تمام معنا در زندگی خود زنده کنند. (7)

 

آثار عقیده به ظهور

این عقیده مبارک برای شیعه - آن وقتی که آن را درست فهمیده باشد و با آن درست رفتار بکند - یک منبع فیض و یک منبع نور است .

علاوه بر این که آحاد مردم مسلمان و معتقدان و شیعه، باید در قلب و در عمل خود، سعی کنند که رابطه معنوی و فکری را با آن بزرگوار حفظ بکنند و خود را به صورتی تربیت کنند و بار بیاورند که امام معصوم - که به اراده الهی و با علم الهی، محیط به همه حرکات ما است - از آنها راضی باشد؛ خود این عقیده نیز آثار و خصوصیاتی دارد که این خصوصیات برای همه ملت‌ها و برای ملت مسلمان ما، حیات بخش است و عمده این خصوصیات و آثار هم، عبارت است از «امید به آینده.‏»

امروز هر فرد شیعه، می‏داند که در یک آینده‏ای - آن آینده، ممکن است‏ خیلی نزدیک باشد، ممکن است دوردست ‏باشد، به هر حال قطعی است - این بساط ظلم و بی عدالتی و زورگویی، که امروز در دنیا هست، برچیده خواهد شد. می‏داند که این وضعی که مستکبران در دنیا به وجود آورده‏اند - که هر کسی حرف حقی بزند و راه حقی را دنبال کند، از طرف آنها مورد فشار قرار می‏گیرد و اراده فاسد خودشان را بر ملت‏ها تحمیل می‏کنند - یک روزی از بین خواهد رفت و گردنکشان، طاغیان، یاغیان و قدرت‏های زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل حق، تسلیم بشوند یا از سر راه حرکت ‏حق، برداشته بشوند هر فرد مسلمان - به خصوص هر فرد شیعه - این را می‏داند و به آن یقین دارد.

این خیلی امیدبخش است. این موجب می‏شود که هر انسان خیرخواه و مصلح و علاقه‏مند به صلاح، کار و تلاش و مجاهدت خود را در راه صلاح، با امید به آینده انجام بدهد. ببینید این عقیده چقدر ارزشم‏ند، دارای تاثیر و حیاتبخش است. (8)

احساسات بسیار خوب است. عواطف پشتوانه بسیاری از اعمال نیکوی انسان‏ها است. ایمان و عقیده قلبی، به وجود این منجی عظیم عالم، شفابخش بسیاری از بیماری‏ها و دردهای معنوی و روحی و اجتماعی است. (9)

مردم ما، ولی الله اعظم و جانشین خدا در زمین و بقیه اهل بیت پیامبر را، با نام و خصوصیات می‏شناسند؛ از لحاظ عاطفی و فکری با او ارتباط برقرار می‏کنند؛ به او می‏گویند؛ به او شِکوه می‏برند؛ از او می‏خواهند و آن دوران آرمانی (دوران حاکمیت ارزش‏های والای الهی بر زندگی بشر) را انتظار می‏برند. این انتظار دارای ارزش زیادی است. این انتظار به معنای آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمه امید را از دل‏های منتظران نمی‏زداید و خاموش نمی‏کند. اگر این نقطه امید در زندگی جمعیتی نباشد، چاره‏ای ندارد جز این‏ که به آینده بشریت، بدبین باشد. (10)

قبل از ظهور مهدی موعود(عج)، در میدان‏های مجاهدت، انسان‏های پاک امتحان می‏شوند. در کوره‏های آزمایش وارد می‏شوند و سربلند بیرون می‏آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود - ارواحنا فداه - روز به روز نزدیکتر می‏شود. این، آن امید بزرگ است. (11)

انتظار و امید، به انسان جرات اقدام و حرکت و نیرو می‏بخشد و شیعیان و پیروان آن حضرت، باید کسب آمادگی معنوی، روحی و ایمانی را جزو وظایف خود بدانند و سرمایه عظیم امید، ایمان و نورانیت را در خود ایجاد کنند تا در حرکت جهانی امام زمان (عج)، در ردیف نزدیکان (خواص)، یاران و همکاران آن حضرت قرار گیرند. (12)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- خطبه نماز جمعه 29/3/60.

2- کیهان 8/10/75.

3- همان.

4- کیهان هوایی 12/10/75.

5- سخنرانی قم 30/11/70.

6- جهان اسلام 9/11/72.

7- کیهان 12/12/69.

8- جمهوری اسلامی 15/9/77.

9- جمهوری اسلامی 23/8/79.

10- سخنرانی قم 30/11/70.

11- سخنرانی قم 30/11/70.

12- جهان اسلام 9/11/72.





طبقه بندی: حضرت مهدی(عج)
نوشته شده در تاریخ شنبه 87 مرداد 26 توسط صادق | نظر بدهید

عرضه‏ اعمال بر امام زمان (عج)

امام خمینی(ره) در مورد عرضه اعمال به حضرت حجت می‌فرماید:

در روایات آمده است پرونده اعمال ما در هر عصری به امام زمان آن عصر ارائه می‌شود. که به تبع اعمال ما در این عصر به محضر امام زمان (عج) عرضه می‌شود و حضرت از اعمال ما با خبر می‌شوند. امام خمینی در این زمینه فرمایشاتی داشته‌اند که در اینجا ذکر می‌کنیم.

تمام ذرات کارهای ما تحت نظر خدای تبارک و تعالی است و نامه‏ اعمال ما به حسب روایات به امام وقت عرضه می‏شود. امام زمان علیه السلام مراقب ما هستند. (1)

توجه داشته باشید که در کارهایتان جوری نباشد که وقتی بر امام زمان علیه السلام عرضه شد، خدای نخواسته، آزرده بشوند و پیش ملایکة الله یک قدری سرافکنده بشوند که، اینها شیعه‏های من هستند . اینها دوستان من هستند و بر خلاف مقاصد خدا عمل کردند. رییس یک قوم اگر قومش خلاف بکند، آن رییس منفعل می‏شود. (2)

طوری باشد که نامه‏ها وقتی عرضه می‏شود، ایشان را متاثر نکند. (3)

قبل از این ‏که این نامه‏ اعمال ما به پیشگاه خدا و قبل از آن به پیشگاه امام زمان علیه السلام برسد، خودمان باید نظر کنیم به این نامه‏ اعمال‏مان. (4)

تمام ذرات کارهای ما تحت نظر خدای تبارک و تعالی است و نامه‏ اعمال ما به حسب روایات به امام وقت عرضه می‏شود. امام زمان علیه السلام مراقب ما هستند.

وقتی نامه‏های ما را بردند پیش امام زمان علیه السلام (در روایات است که هر هفته می‏برند، هفته‏ای دو دفعه.) وقتی که می‏برند، اعمال ما جوری باشد که نمایش از این بدهد که ما تابعیم. ما آن طور نیست که خودسر بخواهیم یک کاری را انجام بدهیم. (5)

من خوف دارم که کاری بکنیم که امام زمان علیه السلام پیش خدا شرمنده بشود. اینها شیعه‏ تو هستند این کار را می‏کنند! نکند یک وقت ‏خدای نخواسته، یک کاری از ماها صادر بشود که وقتی نوشته برود، نوشته‏های ملایکة ‏اللهی که مراقب ما هستند، رقیب هستند، هر انسانی، رقیب دارد و مراقبت می‏شود. ذره‏هایی که بر قلب‏های شما می‏گذرد، رقیب دارد. چشم ما رقیب دارد. گوش ما رقیب دارد. زبان ما رقیب دارد. قلب ما رقیب دارد. کسانی که مراقبت می‏کنند اینها را، نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان علیه السلام یک وقت، چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان علیه السلام باشد. مراقبت کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان. (6)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه‏ نور ، ج 18، صص 17- 18 .

2- همان، ج 12، ص 128 .

3- همان، ج 12، ص 224 .

4- همان، ج 1، ص 33 .

5- همان، ج 8، ص 149 .

6- همان، ج 7، ص 267 .





طبقه بندی: حضرت مهدی(عج)
نوشته شده در تاریخ شنبه 87 مرداد 26 توسط صادق | نظر بدهید

طاووس بهشتیان

مؤلف ارجمند کتاب مکیال المکارم، در بخش چهارم کتاب خود جمال و زیبایی حضرت مهدی(عج) را به عنوان یکی از ویژگی‏ها و خصایص آن حضرت که مایه لزوم دعا برای ایشان است، برشمرده و می‏نویسد:

بدان که مولای ما حضرت صاحب‏الزمان(عج) زیباترین و خوش صورت‏ترین مردم است؛ زیرا که شبیه‏ترین مردم به پیغمبر اکرم‏(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‏باشد. (1)

از بررسی روایات و مطالعه حکایات نیک‏بختانی که توفیق زیارت آن امام را یافته‏اند نیز برمی‏آید که قامت و رخسار نازنین امام ‏عصر(علیه‌السلام) در کمال زیبایی و اعتدال بوده و جزء جزء سیمای مبارکش دل‏ربا و خیره‏کننده است .

قیامت قامت و قامت قیامت                                          قیامت کرده‏ای ای سرو قامت

مؤذن‌ گر ببیند قامتت را                                                به قد قامت بماند تا قیامت

آری، همین قامت رعنا و رخسار دل‏ربا بوده است که موجب شده هزاران عاشق دل‏سوخته هر صبح و شام با زاری و التماس از خدای خود بخواهند که:

أَللَّهُمّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَ الغُرَّةَ الحَمیدَةَ وَاکحَلْ ناظِری بِنَظَرَةٍ مِنّی إلَیْهِ؛ خداوندا! آن چهره زیبا و جمال دل‏آرا را به من بنمای و دیدگان مرا با یک نگاه به او روشن ساز.

آن حضرت، افزون بر همه زیبایی‏های ظاهری، جامع همه کمالات روحی و سجایای اخلاقی نیز هست و همین امر نیز موجب شده که ایشان از نظر خلق و خو نیز شبیه‏ترین مردم به پیامبر گرامی(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) باشد.

 

 سیمای ظاهری

روایات فراوانی در توصیف جمال دل‏آرای آخرین حجت خدا، حضرت مهدی(علیه‌السلام) وارد شده است که در مجموع می‏توان آنها را به دو بخش تقسیم کرد:

با توجه به روایات می‏توان همه خصال و صفاتی را که در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی(علیه‌السلام) نیز نسبت داد.

دسته اول، روایاتی که به توصیف کلی سیرت و صورت آن حضرت بسنده کرده و از ایشان به عنوان شبیه‏ترین مردم به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) یاد نموده‏اند که از آن جمله می‏توان به روایات زیر اشاره کرد:

- از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند:

با توجه به  روایات می‏توان همه خصال و صفاتی را که در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی(علیه‌السلام) نیز نسبت داد.

 المَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی، إسْمُهُ إسمی، و کُنْیَتُهُ کُنْیَتی، أشْبَهُ النَّاسِ بی‏خَلْقاً و خُلْقاً... (2)؛ مهدی از فرزندان من است. اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است. او از نظر خَلق و خُلق، شبیه‏ترین مردم به من است.

- احمد بن اسحاق بن سعد قمی می‏گوید: از امام حسن عسکری(علیه‌السلام) شنیدم که می‏فرمود:

ألْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی لَمْ یُخْرِجْنی مِنَ الدُّنْیا حَتّی أَرانیَ الخَلَفَ مِنْ بَعْدی، أشْبَهَ النّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) خَلْقاً و خُلقاً... (3) ؛ سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آن که جانشین مرا به من نشان داد، او از نظر آفرینش و اخلاق شبیه‏ترین مردم به رسول خداست.

با توجه به این روایات می‏توان همه خصال و صفاتی را که در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی(علیه‌السلام) نیز نسبت داد.

قرآن کریم در آیات متعددی به توصیف پیامبر خاتم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) پرداخته و آن حضرت را به دلیل ویژگی‏های برجسته و منحصر به فردش ستوده است که از آن جمله می‏توان آیات زیر را برشمرد:

- در نخستین آیه خداوند کریم، ویژگی نرم‏خویی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را یادآور شده و می‏فرماید اگر این ‌چنین نبودی مردم از پیرامون تو پراکنده می‏شدند:

فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ القَلْبِ لانفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ... (4) ؛ پس با بخشایشی از [سوی] خداوند، با آنان نرم‏خویی ورزیدی و اگر درشت‏خویی سنگ‌دل می‏بودی، از دورت می‏پراکندند....

- در آیه‏ای دیگر، خداوند متعال به دلسوزی، احساس مسئولیت، خیرخواهی و مهر و محبت بی‏پایان رسول خاتم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت به امتش اشاره کرده، می‏فرماید:

 «لَقَدْ جائَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتمْ حَریصٌ عَلَیْکُم بِالمُؤْمِنینَ رَئوفٌ رَحیمٌ (5)؛ بی‏گمان پیامبری از [میان] خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید، بر او گران است. بسیار خواستار شماست؛ با مؤمنان، مهربانی بخشاینده است.

- یکی دیگر از آیات قرآن، رحمت بودن پیامبر اکرم نسبت به همه جهانیان را مورد توجه قرار داده، می‏فرماید:

«وَ ما أَرسَلْناکَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ» (6)؛ و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستاده‏ایم.

خاتم اوصیا نیز چون خاتم پیامبران مظهر نرم‏خویی، دلسوزی، خیرخواهی، مهر، محبت، گذشت و خلق و خوی شایسته و سترگ بوده و رحمتی برای همه جهانیان است.

- آیه دیگری از قرآن در مقام ستایش خلق و خوی بی‏نظیر پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‏فرماید:

«وَ إنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ» (7)؛ و به راستی تو را خویی است سترگ.

خاتم اوصیا نیز چون خاتم پیامبران مظهر نرم‏خویی، دلسوزی، خیرخواهی، مهر، محبت، گذشت و خلق و خوی شایسته و سترگ بوده و رحمتی برای همه جهانیان است.

با توجه به آنچه گذشت می‏توان گفت: خاتم اوصیا نیز چون خاتم پیامبران مظهر نرم‏خویی، دلسوزی، خیرخواهی، مهر، محبت، گذشت و خلق و خوی شایسته و سترگ بوده و رحمتی برای همه جهانیان است.

 روایاتی که به توصیف ویژگی‏های سیرت و صورت پیامبر اکرم پرداخته‏اند نیز فراوان‏اند، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‏کنیم:

 در روایتی که از امام محمد باقر(علیه‌السلام) نقل شده ویژگی‏های ظاهری پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) چنین توصیف شده است:

«رخسار پیامبر خدا سپید آمیخته به سرخی و چشمانش سیاه و درشت و ابروانش به هم پیوسته، و کف دست و پایش پر گوشت و درشت بود؛ بدان سان که گویی طلا بر انگشتانش ریخته باشد. استخوان دو شانه‏اش بزرگ بود، چون به کسی روی می‏کرد به خاطر مهربانی شدیدی که داشت با همه بدن به جانب او توجه می‏نمود. یک رشته موی از گودی گلو تا نافش روییده بود، انگار که میانه صفحه نقره خالص خطی کشیده شده باشد. گردن و شانه‏هایش مانند گلاب‏پاش سیمین بود. بینی کشیده‏ای داشت. هنگام راه رفتن محکم قدم برمی‏داشت که گویا به سرازیری فرود می‏آید، باری، نه قبل و نه پس از پیغمبر خدا کسی مثل او دیده نشده است. (8)

دسته دوم، روایاتی که خصال و سیمای امام مهدی(علیه‌السلام) را به تفصیل بیان کرده و ویژگی‏های آن حضرت را یک به یک برشمرده‏اند. برخی از روایاتی که در این زمینه وارد شده به شرح زیر است:

از پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در توصیف آن حضرت روایت شده است که:

 «ألمَهدیُّ طاوُوسُ أَهْلِ الجَنَّةِ وَجُهُه کَالقَمَرِ الدُّرّی عَلَیهِ جَلابِیبُ النُّورِ؛ مهدی طاووس اهل بهشت است. چهره او مانند ماه درخشنده است. بر [بدن] او جامه‏هایی از نور است.

امام باقر(علیه‌السلام) از پدرش، از جدش روایت می‏کند که امام علی(علیه‌السلام) روزی، در حالی که بر بالای منبر بود، فرمود:

«یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدی فی آخِرِالزَّمانِ أبْیَضُ اللَّون، مُشْرَبٌ بِالحُمْرَةِ، مَنْدَحُ [مَبْدحُ] البَطْنِ، عَریضُ الفَخْذَینِ، عَظیمُ مَشاشِ المَنْکَبَینِ، بَظَهِرهِ شامَتانِ؛ شامَةٌ عَلی لَونِ جِلْدِهِ و شامَةٌ عَلی شِبْهِ شامَةِ النَّبِّی(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)...» (9)؛ از فرزندان من در آخرالزمان مردی ظهور می‏کند که رنگ [صورتش] سفید متمایل به سرخی و سینه‏اش فراخ و شانه‏هایش قوی است و در پشتش دو خال است، یکی به رنگ پوستش و دیگری مشابه خال پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله).

امام رضا(علیه‌السلام) نیز در بیان صفات و ویژگی‏های امام عصر(علیه‌السلام) می‏فرماید:

«إنَّ القائِمَ هُوَ الذَّی إذا خَرَجَ کانَ فی سِنِّ الشُّیوُخِ وَ مَنْظَرِ الشباب، قوِیّاً فی بَدَنِه حَتّی لَوْ مَدَّ یَدَهُ إلی أعْظَمِ شَجَرَةٍ عَلی وَجْهِ الأرْضِ لَقَلَعَها و لَوْصاحَ بَیْنَ الجِبالِ لَتَدَکْدَکَتْ صُخُوُرها» (10)؛ قائم کسی است که در سن پیرمردان و با چهره جوانان قیام کند و نیرومند باشد تا بدانجا که اگر دستش را به بزرگ‏ترین درخت روی زمین دراز کند آن‏ را از جای بر کند و اگر بین کوه‏ها فریاد برآورد صخره‏های آن فروپاشد.

آن حضرت در روایت دیگری، در پاسخ اباصلت هروی که از ایشان می‏پرسد: «نشانه‏های قائم شما به هنگام ظهور چیست؟» می‏فرماید:

نشانه مهدی این است که بر کارگزاران [دولت خویش] سخت‏گیر، بسیار بخشنده و با مستمندان مهربان است.

«عَلامَتُهُ أنْ یَکُونَ شَیْخَ السِّنِّ، شابَّ المَنْظَرِ، حَتّی أنَّ النّاظِرَ إِلَیهِ لَیَحْسَبَهُ ابْنَ أرْبَعینَ سَنَةً أوْ دُونَها و إنَّ مِن عَلاماتِه أَنْ لایَهْرَمَ بِمُرُورِ الأَیّامِ وَ اللیَّالیَ حَتّی یَأتِیَهُ أجَلُهُ» (11)؛ نشانه‏اش این است که در سن پیری است ولی منظرش جوان است به گونه‏ای که بیننده می‏پندارد چهل ساله و یا کمتر از آن است و نشانه دیگرش آن است که به گذشت شب و روز پیر نشود تا آن که اَجَلش فرا رسد.

امام صادق(علیه‌السلام) نیز آن حضرت را این گونه توصیف می‏کند:

«لَیْسَ بالطَّویل الشّامِخِ وَلا بالقَصیرِ اللّازقِ بَلْ مَرْبُوعُ القامَةِ، مُدَوَّرُ الهامَّةِ، واسِعُ الصَّدْرِ، صَلتُ الجَبینِ، مَقْروُنُ الحاجِبَیْنِ، عَلی خَدِّهِ الأَیَمنِ خال "کأَنَّهُ فُتاتُ المِسْکِ عَلی رَضْراضَةِ العَنَبرِ"» (12)؛ میانه بالا، نه بسیار بلند قد و نه بسیار کوتاه قد، صورتی گرد، سینه‏ای فراخ، پیشانی سفید، ابروانی به هم پیوسته، خالی به گونه راستش، چون دانه مشک که بر قطعه عنبر سائیده باشد.

ابراهیم بن مهزیار نیز که به شرف ملاقات امام مهدی(علیه‌السلام) رسیده است، در بیان خصال آن امام می‏گوید:

او جوانی نورس و نورانی و سپید پیشانی بود با ابروانی گشاده و گونه‏ها و بینی کشیده و قامتی بلند و نیکو چون شاخه سرو و گویا پیشانی‏اش ستاره‏ای درخشان بود و بر گونه راستش خالی بود که مانند مشک و عنبر بر صفحه‏ای نقره‏ای می‏درخشید و بر سرش گیسوانی پر پشت و سیاه و افشان بود که روی گوشش را پوشانده بود و سیمایی داشت که هیچ چشمی برازنده‏تر و زیباتر و با طمأنینه‏تر و با حیاتر از آن ندیده است. (13)

نشانه مهدی این است که بر کارگزاران [دولت خویش] سخت‏گیر، بسیار بخشنده و با مستمندان مهربان است.

 خصال روحی

در مورد سجایا و مکارم اخلاقی امام مهدی(علیه‌السلام) نیز روایات متعددی از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‏کنیم:

- «ابن حماد» در کتاب خود از یکی از راویان اهل سنت در مورد ویژگی‏های امام مهدی(علیه‌السلام) چنین نقل می‏کند:

 «عَلامَةُ المَهدِیّ أن یَکُوَن شَدیداً عَلَی العُمّالِ جواداً بِالمالِ رَحیماً بِالمَساکِین» (14)؛ نشانه مهدی این است که بر کارگزاران [دولت خویش] سخت‏گیر، بسیار بخشنده و با مستمندان مهربان است.

- امام صادق(علیه‌السلام) نیز در پاسخ این پرسش که امام زمان(علیه‌السلام) چگونه شناخته می‏شود، می‏فرماید:

 «بالسَّکینةِ و الوَقارِ [...] وَ تَعرِفُهُ بِالحَلالِ و الحَرامِ وَ بِحاجةِ النّاسِ إلَیهِ و لایَحْتاجُ إلی أَحَدٍ» (15)؛ [امام را] با آرامش و وقار [...] و نیز با حلال و حرام و نیازمندی مردم به او، در صورتی که او خود به هیچ کس نیاز ندارد [می‏توان شناخت].

- امام رضا(علیه‌السلام) در بیان ویژگی کلی امامان معصوم(علیهم ‌السلام)، سخنان ارزشمندی دارند، که بر اساس آن می‏توان به توصیف امام مهدی(علیه‌السلام) نیز پرداخت، آن حضرت می‏فرماید:

«یَکونُ أَوْلی بِالنّاسِ من أَنْفُسِهِمْ، و أَشفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ آبائِهِمْ و أمَّهاتِهِمْ و یَکُونُ أشَدَّ النّاسِ تَواضُعاً للّهِ عزّوجلّ، و یَکوُنُ آخَذَ النّاسِ بِما یَأمرُ بِهِ و أَکَفَّ النّاسِ عَمّا یَنهی عَنُه» (16) ؛ او به مردم از خودشان سزاتر و از پدران و مادرانشان برای آنها دلسوزتر است. او از همه مردم در برابر خدا متواضع‏تر، و در عمل به آنچه خود بدان فرمان می‏دهد، سخت‏کوش‏تر، و در دوری گزیدن از آنچه که خود از آن نهی می‏کند، خوددارتر است.

امام زمان علیه السلام به مردم از خودشان سزاتر و از پدران و مادرانشان برای آنها دلسوزتر است. او از همه مردم در برابر خدا متواضع‏تر، و در عمل به آنچه خود بدان فرمان می‏دهد، سخت‏کوش‏تر، و در دوری گزیدن از آنچه که خود از آن نهی می‏کند، خوددارتر است.

- آن حضرت در ادامه می‏فرماید:

«دَلالَتُهُ فی خِصلَتَینِ: فِی العِلمِ وَ استِجابَةِ الدَّعْوَةِ و کُلِّ ما أَخْبَر بِهِ من الحَوادِثِ التَّی تَحْدُثُ قبل کَوْنِها، فَذلِکَ بَعهدٍ مَعهُودٍ إِلَیهِ مِنْ رَسُولِ اللهِ صَلّی الله علیه و آله تَوارَثَهُ عَنْ آبائِهِ عَنهُ عَلیهِ‏السَّلامُ» (17)؛ او با دو نشانه شناخته می‏شود: دانش [بی‏کران] و استجابت دعا و این که او از همه رویدادهایی که واقع می‏شوند، پیش از وقوعشان خبر می‏دهد. همه اینها به سبب پیمانی است که از سوی پیامبر خدا با او بسته شده و وی آن‏ را به وسیله پدران خود از آن حضرت به ارث برده است.

توصیف سیمای ظاهری و خصال روحی حضرت بقیة الله الاعظم ـ ارواحنا له الفدا ـ را با بخشی از کتاب منتهی‏الآمال مرحوم شیخ عباس قمی به پایان می‏بریم.

این محدث بزرگ مفاد روایات مختلفی را که در توصیف آن حضرت وارد شده، گرد آورده و در بیان اوصاف ایشان می‏نویسد:

همانا روایت شده که آن حضرت شبیه‏ترین مردم است به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، در خَلق و خُلق، و شمایل او شمایل آن حضرت است. و آن چه جمع شده از روایات در شمایل آن حضرت، آن است که آن جناب ابیض (سفید) است که سرخی به او آمیخته و گندمگون است که عارض شود آن را زردی از بیداری شب و پیشانی نازنینش فراخ و سفید و تابان است و ابروانش به هم پیوسته و بینی مبارکش باریک و بلند که در وسطش فی الجمله انحدابی (برآمدگی) دارد و نیکورو است و نور رخسارش چنان درخشان است که مستولی شده بر سیاهی محاسن شریف و سر مبارکش، گوشت روی نازنینش کم است. بر روی راستش خالی است که پنداری ستاره‏ای است درخشان، «وَ علی رأسه فرق بین و فرتین کأنّه ألف بین واوین»؛ میان سرش فرقی گشوده شده مانند الفی که میان دو واو نشسته باشد، میان دندان‌هایش فاصله است. چشمانش سیاه و سرمه گون و در سرش علامتی است، میان دو کتفش عریض است، و در شکم و ساق مانند جدش امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)، است.

او به مردم از خودشان سزاتر و از پدران و مادرانشان برای آنها دلسوزتر است. او از همه مردم در برابر خدا متواضع‏تر، و در عمل به آنچه خود بدان فرمان می‏دهد، سخت‏کوش‏تر، و در دوری گزیدن از آنچه که خود از آن نهی می‏کند، خوددارتر است.

و وارد شده: «اَلمَهدیّ طاوُوسُ أَهلِ الجَنَّةِ وَجهُهُ کَالقَمَرِ الدُّرّی عَلَیهِ جَلابِیبُ النُّورِ»؛ یعنی حضرت مهدی(علیه‌السلام)، طاووس اهل بهشت است. چهره‏اش مانند ماه درخشنده است. بر بدن مبارکش جامه‏هایی است از نور. «عَلَیهِ جُیوبُ النُّورِ تَتَوَقَّدُ بِشُعاعِ ضِیأ القُدسِ»؛ بر آن جناب جامه‏های قدسیه و خلعت‌های نورانی است که متلاشی به شعاع انوار فیض و فضل حضرت احدیت است. و در لطافت و رنگ چون گل بابونه و ارغوانی است که شبنم بر آن نشسته و شدت سرخی‏اش را هوا شکسته و قدش چون شاخه‏بان درخت بیدمشک یا ساقه ریحان [است].

«لَیسَ بِالطَّویلِ الشّامِخَ وَ لا بِالقَصیرِ اللّازِقِ»؛ نه دراز بی‏اندازه و نه کوتاه بر زمین چسبیده. «بَل مَربُوعُ القامَةِ مُدوِر الهامَة»؛ قامتش معتدل و سر مبارکش مدور [است]، «عَلی خَدِّهِ الأَیمَنِ خالٌ کأَنَّهُ فَتاةُ مِسکٍ عَلی رَضراضَهِ عَنبَرٍ»؛ بر روی گونه راستش خالی است که پنداری ریزه مشکی است که بر زمین عنبرین ریخته [است]. «لَهُ سِمَتُ مارَأتِ العُیُون أَقصَدَ مِنهُ»؛ هیئت نیک و خوشی دارد که هیچ چشمی هیئتی به آن اعتدال و تناسب ندیده [است] صلّی اللّه علیه و علی آبائه الطاهرین. (18)

با امید به آن ‌که خداوند متعال از سر لطف و رحمت بی‏انتهای خود، دیدار شبیه‏ترین مردم به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را نصیب ما بندگان بی‏مقدار خویش نیز فرماید و همه ما را از عطر حضور آن یگانه دوران بهره‏مند سازد.

 

 پی‏نوشت‌ها:

1. موسوی اصفهانی، سیدمحمدتقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم(علیه‌السلام)، ترجمه سید مهدی حائری قزوینی، ج 1، ص 132.

2. الصدوق، محمد بن علی بن الحسین، کمال الدین و تمام النعمة، ترجمه منصور پهلوان، ج 1، باب 25، ص 534 - 535، ح 1

3. همان، ج 2، باب 38، ص 118، ح 7.

4. سوره آل عمران (3)، آیه 159.

5. سوره توبه (9)، آیه 128.

6. سوره انبیا (21)، آیه 107.

7. سوره قلم (68)، آیه 4.

8. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج1، ص 443.

9. صدوق، محمدبن علی بن الحسین، همان، ج2، باب 57، ص 560، ح 18.

10. همان، ج 2، باب 35، ص 69، ح 8.

11. همان، باب 57، ص 558، ح 12.

12. الیزدی الحائری، علی، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب، ج 1، ص 475.

13. الصدوق، همان، ج 2، باب 43، ص 180 - 181، همچنین ر.ک: همان، ص 212 تا 213، حکایت تشرف علی بن ابراهیم مهزیار.

14. مؤسسة المعارف الاسلامیة، معجم أحادیث الإمام المهدی(علیه‌السلام)، ج1، ص 242، ح 152.

15. النعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب 13، ص 242، ح 40.

16. الیزدی الحائری، علی، همان، ص 24.

17. همان.

18. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج 2، ص 762.

 

منبع:

ماهنامه موعود، ش 55 ، ابراهیم شفیعی سروستانی .





طبقه بندی: حضرت مهدی(عج)
نوشته شده در تاریخ شنبه 87 مرداد 26 توسط صادق | نظر بدهید

سه گام برای بیعت با امام زمان علیه السلام

در مکتب تشیع دو مقوله دعا و زیارات وجود دارد که در دیگر مکاتب وجود ندارد و یا بسیار کم‌رنگ می‌باشد. دعا و زیارات نقش بسزایی در رشد و تعالی انسان دارند که به این نعمت عظیم در مکتب تشیع توجه بسیار شده است. زیارات بسیاری، از سوی معصومین علیهم السلام به ما رسیده است که بدان وسیله ائمه اطهار زیارت می‌شوند که متن آنها بسیار غنی هستند. در این متون علاوه بر سلام و احترامی که به ایشان ابراز می‌نماییم به کسب معرفت نسبت به این بزرگواران می‌پردازیم. مثلاً جامعه کبیره که دنیای معرفت در باب اهل بیت علیهم السلام می‌باشد و سفارش بسیار شده که در حرم‌های مطهر ائمه اطهار علیهم السلام با این دعا ایشان را زیارت بنماییم. و حتی در مورد عظمت این زیارت از قول علامه امینی رحمة الله علیه ذکر شده که اگر کسی به زیارت جامعه کبیره اشراف داشته باشد بی‌سواد نیست. یعنی نسبت به دین و ائمه اطهار معرفت دارد. نتیجه این که زیارات، نقش بسیار مهمی در کسب معرفت و بالندگی انسان دارد .

در مکتب تشیع دو مقوله دعا و زیارات وجود دارد که در دیگر مکاتب وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ می‌باشد. دعا و زیارات نقش بسزایی در رشد و تعالی انسان دارد که به این نعمت عظیم در مکتب تشیع توجه بسیار شده است.

شایان ذکر است که امام زمان روحی له الفداء نیز از این مقوله مستثنی نیستند. درست است که ایشان در غیبت به سر می‌برند اما دلیل نمی‌شود که ما با ایشان ارتباط برقرار نکنیم. یکی از راه‌های ارتباط با ایشان خواندن ادعیه و زیاراتی است که در مورد وجود مقدس ایشان سفارش شده است . البته نباید تنها به ظاهر الفاظ اکتفا کنیم خصوصا اگر به زبان عربی آشنایی نداشته باشیم باید به معانی آن توجه کرده و به عمق الفاظ پی ببریم؛ تا بدانیم چه می‌خوانیم و چه می‌گوییم.

یکی از زیارات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با این الفاظ آغاز می‌شود: "اللّهمَ بَلِّغ مَولایَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلواتُ اللهِ عَلَیه ..."(1) که سفارش شده هر روز صبح با این زیارت حضرت را یاد کنیم .

در فرازی از این زیارت می‌خوانیم: "اللّهمَ اِنّی اُجَدِّدُ لَهُ فی هذا الیَومِ وَ فِی کُلِّ یَومٍ، ‌عَهداً و عَقداً و بَیعَةً فی رَقَبَتی"؛‌ خدایا من باز تجدید می‌کنم عهد و عقد و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن جان من است.

در این فراز سه لفظ عهد، عقد و بیعت ذکر شده است که در نگاه اول به ذهن می‌رسد که هر سه لفظ یک معنا دارند. برای درک بهتر این مفاهیم،‌ معانی آنها را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

عهد: معنای لغوی عهد یعنی شناسایی امری و پیمان بستن. پس در وهله اول باید امام و وظایفمان را نسبت به ایشان شناسایی کنیم و پیمان ببندیم.

عقد: معنای لغوی عقد استوار کردن پیمان و گره بستن آن است. یعنی پس از این که مرحله عهد یعنی شناخت را طی نمودیم و پیمان بستیم باید نسبت به آن پیمان استوار باشیم و محکم گره بزنیم.

بیعت: معنای لغوی بیعت، پیمان دوستی بستن و پیروی و اطاعت می‌باشد.  (2)

پس باید سه گام برای بیعت با امام زمان علیه السلام برداریم:

عهد: پیمان اولیه (پس از شناخت و آگاهی)

عقد: محکم کردن این پیمان (انجام رفتارهای لازم و شایسته)

بیعت: پذیرش اطاعت و فرمانبرداری خالصانه (مرتبه‌ی اخلاص و پیروی خالصانه)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- مفاتیح الجنان، ص 813.

2- فرهنگ فارسی دکتر محمد معین.





طبقه بندی: حضرت مهدی(عج)
نوشته شده در تاریخ شنبه 87 مرداد 26 توسط صادق | نظر بدهید

چهره امام مهدى علیه السلام در آیینه القاب

القاب ائمه اطهار علیهم‏السلام، از آن جمله القاب امام زمان (عجل‏الله‏تعالى‏فرجه)، یکى از راه‏هاى مهم شناخت ‏خصایل و فضایل آن حجت‏هاى به حق الهى است .

در این نوشته تلاش مى‏شود تا از طریق ارایه توضیح مختصر در زمینه برخى از لقب‏هاى حضرت بقیة‏الله، با ابعاد مختلف ویژگى‏ها و اوصاف آن حضرت از منظر القابى که براى او تعیین شده است ‏بیشتر آشنا شویم.

براى امام زمان علیه السلام اسامى و لقب‏هاى زیادى ذکر شده است. در کتاب نجم‏الثاقب مرحوم محدث نورى حدود صد و هشتاد و دو نام و لقب و در کتاب نام نامه حضرت مهدى علیه السلام به حدود سیصد و ده اسم و لقب آن حضرت اشاره شده است. گفتنى است که منشا اصلى این نام‏ها و لقب‏ها علاوه بر تصریح ائمه اطهار علیهم‏السلام، و پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) ادعیه و زیارتنامه‏هایى است که براى امام زمان علیه السلام ذکر شده است .

در اینجا به برخى از مهمترین القاب آن حضرت اشاره مى‏کنیم:

1- مهدى: یکى از مشهورترین لقب‏هاى امام زمان علیه السلام مهدى است. درباره علت نامیده شدن آن حضرت به این لقب روایت‏هاى مختلفى ذکر شده است. حضرت امام محمد باقر علیه السلام مى‏فرمایند:

امام زمان(عج) پس از ظهور قرآن اصیل و احکام واقعى، اسلام را از لابلاى آن همه تحریفات و تفسیرهاى نادرست‏ بیرون خواهند کشید به گونه‏اى که حتى مردم گمان خواهند کرد که ایشان یک دین و آیین جدیدى را مطرح مى‏کنند به این مناسبت آن حضرت را مهدى مى‏گویند.

هنگامى که مهدى ما قیام کنند ثروت‏ها را به طور مساوى تقسیم و در جامعه به عدالت و دادگرى رفتار مى‏کند. هر کس از او اطاعت کند از خداوند اطاعت کرده است و هر کس او را نافرمانى کند از خدا نافرمانى کرده است. و آن جضرت را «مهدى‏» نامیده‏اند چون به امور پنهان و نهانى هدایت مى‏گردد. (1)

درباره امور نهانى که آن حضرت به آنها هدایت مى‏شود یا هدایت مى‏کند با توجه به تعابیر روایات، نظرات چندى بیان شده است. از آنجا که در دوره غیبت مخصوصا دوران غیبت کبرى در اثر پیدا شدن تبلیغات ضددینى و تفسیرها و برداشت‏هاى نامناسب از احکام دین و نفوذ خرافات و اندیشه‏هاى غلط غیردینى به اصول و تعالیم اصیل اعتقادى مردم دین اصلى و حتى قرآن اصلى را فراموش خواهند کرد . آن حضرت پس از ظهور قرآن اصیل و احکام واقعى، اسلام را از لابلاى آن همه تحریفات و تفسیرهاى نادرست‏ بیرون خواهند کشید به گونه‏اى که حتى مردم گمان خواهند کرد که ایشان یک دین و آیین جدیدى را مطرح مى‏کنند به این مناسبت آن حضرت را مهدى مى‏گویند.

پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در این باره مى‏فرمایند:

دوازدهمین فرزندم به گونه‏اى غایب خواهد شد که اصلا دیده نخواهد شد و در این دوره غیبت وقایع سختى رخ خواهد داد و در نتیجه طولانى شدن این دوره زمانى خواهد آمد که از اسلام جز اسمى و از قرآن جز رسم و خطى، اثرى باقى نخواهد ماند. در آن موقع خداوند متعال به وى اجازه خواهد داد تا قیام کند آنگاه به وسیله او اسلام را تقویت و تجدید خواهد کرد.(2)

امام صادق علیه السلام در این باره فرموده‏اند:

مهدى علیه السلام را به خاطر قیامش براى حق قائم نامیده‏اند.

بر طبق این دیدگاه چون حضرت مهدى علیه السلام مردم را به حقایق پنهان شده دینى راهنمایى خواهند کرد او را مهدى مى‏گویند .

دیدگاه دیگر این است که قائم آل محمد (صلى الله علیه و آله) را از این رو مهدى مى‏گویند که مردم را به امورى که بر آنها پوشیده است راهنمایى خواهد کرد. وى پس از ظهور جهت ارشاد پیروان ادیان دیگر کتاب‏هاى آسمانى تحریف نشده آنها را به آنها نشان خواهد داد و از این طریق آنها را با دین اصیل خودشان آشنا خواهد ساخت و بر اساس همان احکام تحریف نشده آیین خودشان با آنان رفتار خواهد کرد. در روایتى مى‏خوانیم از جمله کارهاى حضرت امام زمان علیه السلام پس از ظهور این است که وى تورات اصلى و انجیل اصلى و سایر کتاب‏هاى انبیاى گذشته را از یک مخفیگاه خارج خواهد ساخت.(3)

دیدگاه دیگر این است که آن حضرت پس از ظهور، مردم را در تمام زمینه‏هایى که به بیراهه رفته‏اند ارشاد خواهند کرد تا به راه و شیوه‏هاى درست دست ‏یابند؛ چون انحرافات دوران غیبت تنها در احکام دینى نیست چرا که در اثر جهل و ناآگاهى در عرصه‏هاى سیاسى، علمى و صنعتى نیز مردم دچار اشتباهات زیادى مى‏شوند. طرفداران این برداشت نیز به برخى از روایات که مشتمل بر تعابیر خاصى هستند تمسک مى‏جویند. به عنوان مثال از امام صادق علیه السلام روایت ‏شده است که آن حضرت فرمودند:

دیدگاه دیگر این است که قائم آل محمد (صلى الله علیه و آله) را از این رو مهدى مى‏گویند که مردم را به امورى که بر آنها پوشیده است راهنمایى خواهد کرد. وى پس از ظهور جهت ارشاد پیروان ادیان دیگر کتاب‏هاى آسمانى تحریف نشده آنها را به آنها نشان خواهد داد و از این طریق آنها را با دین اصیل خودشان آشنا خواهد ساخت و بر اساس همان احکام تحریف نشده آیین خودشان با آنان رفتار خواهد کرد.

آن حضرت را مهدى مى‏گویند چون مردم را به امورى که گم کرده‏اند هدایت مى‏کند. (4)

این تعبیر شامل انحراف سیاسى و اقتصادى و فرهنگى و اجتماعى و ... نیز مى‏شود .

نتیجه آن که مى‏توان گفت چون امام زمان علیه السلام به برکت علم بى‏نظیرى که دارند، مردم را در تمام عرصه‏هاى حیات فردى و اجتماعى و علمى و دینى به راه صحیح هدایت ‏خواهند کرد و آنها را از تمام گمراهى‏ها نجات خواهند داد به این مناسبت آن حضرت را «مهدى‏» مى‏گویند. البته در برخى روایات نیز به این نکته هم اشاره شده است که یکى از چیزهاى مخفى که حضرت مهدى علیه السلام مردم را به آن هدایت ‏خواهند کرد؛ ذخایر زیرزمینى و معادن است که شاید این لقب به این قبیل از عملکردهاى حضرت مهدى علیه السلام نیز دلالت داشته باشد .

2- قائم: گرچه همه انبیا و امامان با توجه به شرایطى که در آن واقع شده بودند قائم به حق بودند اما حضرت مهدى علیه السلام را بالخصوص قائم لقب داده‏اند. وقتى ابوحمزه ثمالى به امام محمد باقر علیه السلام عرض کردند:

اى فرزند رسول خدا مگر همه شما اهل‏بیت قیام کننده به حق نیستید؟

حضرت فرمودند: چرا همه ما براى حق قیام مى‏کنیم .

آنگاه ابوحمزه سؤال مى‏کند:

پس چرا از بین همه اهل‏بیت فقط به صاحب‏الامر علیه السلام قائم گفته مى‏شود؟

حضرت باقر علیه السلام مى‏فرمایند:

موقعى که حضرت سیدالشهداء علیه السلام به شهادت رسیدند همه فرشتگان آسمان‏ها از این پیشامد ناراحت و متالم شدند. خداوند متعال به منظور دلدارى آنها امامان نه‏گانه از نسل امام حسین علیه السلام را به آنها نشان دادند آنگاه که به مهدى آل محمد صلى الله علیه و آله که در آن حال مشغول نماز و نیایش به درگاه حضرت حق بودند رسیدند خداوند متعال فرمودند: این همان قائمى است که به وسیله قیام او از قاتلان حسین بن على علیهماالسلام انتقام خواهم گرفت. (5)

امام صادق علیه السلام روایت ‏شده است که آن حضرت فرمودند:

آن حضرت را مهدى مى‏گویند چون مردم را به امورى که گم کرده‏اند هدایت مى‏کند.

و امام صادق علیه السلام در این باره فرموده‏اند:

مهدى علیه السلام را به خاطر قیامش براى حق قائم نامیده‏اند. (6)

بر اساس این قبیل روایات چون دوازدهمین جانشین پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بزرگترین حکومت و قیام اصلاحى دینى را در طول تاریخ حیات بشر انجام خواهد داد و در سرتاسر حکومت عدل جهانى اسلام را مستقر خواهد ساخت‏ به آن حضرت لقب «قائم‏» داده شده است .

در این باره روایت‏هاى دیگرى نیز هست که از بُعد دیگرى این مطلب را مورد توجه قرار داده‏اند که البته منافاتى با برداشت دسته اول ندارد. بر طبق این دیدگاه آن حضرت را قائم مى‏گویند چون سال‏ها پس از غیبت وقتى که مردم در اثر طول زمان یاد و خاطره آن حضرت را کم کم در اثر مشغول شدن به زینت‏هاى دنیا فراموش کردند، آن حضرت قیام خواهند کرد و حکومت عدل جهانى را در سرتاسر عالم برقرار خواهند ساخت؛ «قائم‏» نامیده شده است .

در این زمینه از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت ‏شده است که آن حضرت فرمودند:

از این جهت قائم ما اهل‏بیت را قائم نامیده‏اند که پس از فراموش شدن نامش قیام مى‏کند. (7)

و یا وقتى از امام جواد علیه السلام سؤال مى‏کنند چرا او را قائم مى‏نامند؟ در جواب مى‏فرمایند:

زیرا بعد از آن که نام آن حضرت از خاطره‏ها فراموش شود و اکثر مفقودین به امامت آن حضرت از دین خدا و اعتقاد به امامت ‏حضرت مهدى علیه السلام رویگردان شوند او قیام مى‏کند. (8)

و نقل شده است‏ به محض شنیدن ظهور آن حضرت عده‏اى خواهند گفت: در طول این همه سال چگونه ممکن است او زنده مانده باشد باید تاکنون استخوان‏هاى او هم پوسیده شده باشد. چطور ادعا مى‏کند که او قیام کرده است؟ اما در هر حال آن زمانى که شرایط فراهم گردد و به اذن پروردگار عالم او قیام خواهد کرد. عظیم‌ترین انقلاب قابل تصور را رهبرى خواهد نمود و قافله بشریت را به سعادت واقعى رهنمون خواهد شد .

 

پى‏نوشت‏ها:

1- عقدالدرر، باب 3، ص‏40/ اثباة‏الهداة، ج‏7، ص‏110 و 169 .

2- منتخب‏الاثر، ص‏98 .

3- بحارالانوار، ج‏51، ص‏29 .

4- اثباة‏الهداة، ج‏7، ص‏110 .

5- بحارالانوار، ج‏51، ص‏28 .

6- همان، ص‏30 .

7- معانى‏الاخبار، ص‏65 .

8- کمال‏الدین، ص‏378 .

 

منبع:

فصلنامه موعود، ش 28 ، صادق سیدنژاد .





طبقه بندی: حضرت مهدی(عج)
نوشته شده در تاریخ جمعه 87 مرداد 25 توسط صادق | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.